اخبار ویژه
فریدمن: درگیری همزمان با دو ابرقدرت اشتباه راهبردی برای آمریکاست
رئیس کنگره آمریکا در حالی به تایوان سفر کرد که حتی توماس فریدمن تحلیلگر ارشد دموکراتها، این اقدام را خطرناک و غیرمسئولانه توصیف کرد.
فریدمن دیروز در نیویورکتایمز نوشت: هیچ نتیجه خوبی از سفر احتمالی پلوسی به تایوان حاصل نخواهد شد. تایوان در نتیجه این دیدار حتی از نظر نمادین نیز امنتر یا مرفهتر نخواهد شد و ممکن است پس از آن سفر اتفاقات بد زیادی رخ دهند از جمله این اتفاقات میتوان به پاسخ نظامی احتمالی چین اشاره کرد که میتواند منجر به درگیری غیرمستقیم ایالات متحده با روسیه و چین مجهز به سلاح هستهای شود.
اگر فکر میکنید که متحدان اروپایی ما که با یک جنگ وجودی با روسیه بر سر اوکراین روبهرو هستند در صورت درگیری با چین بر سر تایوان به ما ملحق خواهند شد درگیریای که ناشی از سفر غیرضروری پلوسی خواهد بود به شدت روند تحولات و مسائل مرتبط با جهان را اشتباه خوانده اید.
بیایید با درگیری غیرمستقیم با روسیه شروع کنیم. ما باید اطمینان حاصل کنیم که اوکراین دست کم میتواند روند تهاجم بیدلیل پوتین را که در صورت موفقیت تهدیدی مستقیم برای ثبات کلیت اتحادیه اروپا محسوب میشود معکوس کند. بایدن و «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی او برای کمک به ایجاد بیشترین امکان برای معکوس کردن تهاجم پوتین به اوکراین مجموعهای از جلسات بسیار سخت را با رهبری چین برگزار کردند و از پکن درخواست کردند که با کمک نظامی به روسیه بهویژه در حال حاضر وارد درگیری اوکراین نشود.
به گفته یک مقام ارشد آمریکایی، بایدن شخصا به رئیسجمهور چین گفته که اگر پکن از طرف روسیه وارد جنگ اوکراین شود امکان دسترسی به دو بازار مهم صادراتی خود یعنی ایالات متحده و اتحادیه اروپا را به خطر میاندازد. چین یکی از بهترین کشورهای جهان در تولید پهپاد است که دقیقا همان چیزی است که نیروهای پوتین در حال حاضر بیشتر به آن نیاز دارند.
مقامهای آمریکایی به من میگویند طبق تمام شواهد چین باعدم ارائه کمک نظامی به پوتین در زمانی که ایالات متحده و ناتو از اوکراین حمایت اطلاعاتی به عمل آورده و تعداد قابل توجهی از تسلیحات پیشرفته را که آسیب جدی به ارتش روسیه متحد ظاهری چین وارد کرده ارائه دادهاند پاسخ داده است.
با توجه به این شواهد چرا رئیس مجلس نمایندگان آمریکا برای سفر خود مقصد تایوان را انتخاب کرده و عمدا چین را تحریک میکند؟ پلوسی پس از «نیوت گینگریچ» رئیس اسبق مجلس نمایندگان آمریکا که در سال ۱۹۹۷ میلادی به تایوان سفر کرد زمانی که چین از نظر اقتصادی و نظامی بسیار ضعیفتر از امروز بود، به بلندپایهترین مقام ایالات متحده تبدیل میشود که به تایوان سفر کرده است.
زمانبندی برای این سفر نمیتوانست بدتر از مقطع زمانی فعلی باشد. جنگ اوکراین به اتمام نرسیده است. من از طریق محافل خصوصی دریافتهام که بیاعتمادی عمیقی بین کاخ سفید و زلنسکی رئیسجمهور اوکراین وجود دارد، بسیار بیش از آنچه در رسانهها گزارش شده است.
وضعیت جالبی در کی یف در جریان است. زلنسکی ماه گذشته دادستان کل رئیس سازمان اطلاعات داخلی اوکراین را برکنار کرد. در همین حال، مقامهای ارشد ایالات متحده همچنان معتقدند که پوتین کاملا آماده است تا در صورت مشاهده ارتش خود با شکست قطعی استفاده از یک سلاح هستهای کوچک علیه اوکراین را در نظر بگیرد. بهطور خلاصه، جنگ اوکراین تمام نشده و پایدار نیست. در نتیجه، باید انتظار غافلگیریهای خطرناکی که میتوانند در هر روز ظاهر شوند را داشته باشیم.
قواعد ژئوپولیتیک حکم میکند که همزمان با دو ابرقدرت، در دو جبهه وارد جنگ نشوید. حال بیایید به ظرفیت بالقوه درگیری غیرمستقیم با چین و اینکه چگونه سفر پلوسی میتواند باعث آغاز آن شود نگاه بیندازیم.
چین شی هفته گذشته در تماس تلفنی خود با بایدن با اشاره به دخالت ایالات متحده در امور تایوان، مانند دیدار احتمالی پلوسی گفت: «هرکس با آتش بازی کند میسوزد».
بایدن بهطور مستقیم با پلوسی تماس نگرفت و از او نخواست که به تایوان سفر نکند. شاید او نگران این بود که با این کار موضعاش در قبال چین نوعی نرمش قلمداد شود و فرصتی را برای جمهوریخواهان فراهم سازد تا پیش از انتخابات میاندوره به او حمله کنند.
این معیاری برای ناکارآمدی سیاسی ماست که یک رئیسجمهور دموکرات نمیتواند یک رئیس دموکرات مجلس نمایندگان را از شرکت در یک مانور دیپلماتیک منصرف کند، مانوری که کل تیم امنیت ملی بایدن از رئیس سیا تا رئیس ستاد مشترک آن را غیرعاقلانه قلمداد کردهاند.
یک عامل برای تایوان تغییری نکرده است: جغرافیای آن. تایوان هنوز یک جزیره کوچک است اکنون با ۲۳ میلیون نفر جمعیت ۱۶۰ کیلومتر دورتر از ساحل سرزمین اصلی چین با ۱.۴ میلیارد نفر که ادعا میکنند تایوان بخشی از سرزمین مادری چین است. کشورهایی که جغرافیای خود را فراموش میکنند دچار مشکل میشوند.
اگر قرار است با پکن وارد درگیری شویم دستکم اجازه دهیم به زمان و مسائل ما مرتبط باشد. مسائل و مشکلات ما با چین مواردی شامل رفتار تهاجمی فزاینده آن کشور در طیف گستردهای جبههها از نفوذ سایبری گرفته تا سرقت مالکیت معنوی تا مانورهای نظامی در دریای چین جنوبی هستند.
اکنون زمان آن نیست که به چین بپردازیم بهخصوص با توجه به آن که اکنون برهه زمانی حساسی در سیاست چین محسوب میشود.
من بهطور جدی تردید دارم که رهبری فعلی تایوان از نظر قلبی و باطنی خواهان سفر پلوسی به آن منطقه باشد. افسوس که من میترسم اجماع فزایندهای در چین تحت زمامداری شی در اینباره شکل گیرد که پکن به این نتیجه برسد که مسئله تایوان تنها از طریق نظامی قابل حل است.
تأمین کل نیاز ارزی برای واردات با صادرات غیرنفتی
صادرات غیرنفتی کل نیاز ارزی کشور برای واردات کالا را پوشش میدهد.
روزنامه فرهیختگان با اشاره به سیاست «نفتزدایی» از تجارت خارجی پس از تحریمهای ضدایرانی، نوشت: یکی از ابزارهای خنثیسازی تحریمها، کاهش سهم نفت در سبد صادراتی و افزایش سهم کالاهای غیرنفتی است. دلیل این است که خنثیسازی تحریمها با ابزار نفت با تحولاتی که در بازار انرژی جهان رخ داده عملا غیرممکن شده و از سوی دیگر، صادرات کالاهای غیرنفتی به واسطه شبکه توزیعی و شبکه مشتریان مویرگیای که دارد، دست تحریمکننده برای تحریم را میبندد.
دادههای آماری تجارت خارجی ایران نشان میدهد صادرات غیرنفتی ایران طی دو دهه اخیر به ابزار خنثیسازی تحریمها تبدیل شده است؛ بهطوری که ارز صادراتی ایران در دهههای ۵۰ و ۶۰ معادل ۵ درصد نیاز ارزی برای واردات بود، اما این مقدار حالا کل نیاز ارزی کشور برای واردات کالا را پوشش میدهد.
طی سال گذشته در ازای ۵۳ میلیارد دلار واردات، ایران نزدیک به ۴۹ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشته و در سال جاری نیز در ازای
8/1 میلیارد دلار واردات، ایران ۸.۵ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشته است.
از اوایل دهه ۷۰ و با رهایی ایران از تبعات مخرب جنگ تحمیلی، وضعیت تغییر کرده است، بهطوری که در دهه ۷۰ ارز صادرات غیرنفتی ایران معادل ۱۰ درصد از نیاز ارزی واردات کشور بوده است. این میزان در دهه ۸۰ به حولوحوش ۲۰ درصد رسیده و در انتهای دهه ۸۰ کانال
۳۰ درصد را نیز تجربه کرده است. در دهه ۸۰ یکی از عواملی که اجازه رشد صادرات را نداد، هجوم کالاهای وارداتی در نتیجه بیماری هلندی بود که در صنعتزدایی رقیب دهه ۵۰ شد. در آن سالها انبوه درآمد ارزی کشور یا صرف واردات کالاهای مصرفی و لوکس و درنتیجه رشد بخش خدمات و ساختمان شد یا صرف سرکوب نرخ ارز که نتیجه هر دو، صنعتزدایی، بیکاری نیروی کار بخشهای مولد، کاهش رشد اقتصادی و رشد دو بخش خدمات و ساختمان بود.
طی سالهای اخیر ارز حاصل از صادرات غیرنفتی کشور بیش
از ۹۰ درصد نیاز ارزی برای واردات را پوشش میدهد؛ این میزان در سال جاری با مثبتشدن تراز تجاری کشور به بیش از ۱۰۵ درصد رسیده است.
یک اقتصاددان با تاکید بر اهمیت دیپلماسی تجاری و متنوعسازی شرکای اقتصادی کشور گفت: «توسعه بازارهای هدف و ایجاد تنوع در محصولات صادراتی از دیگر عواملی است که میتواند به کاهش ناترازی تجاری کمک کند.»
وحید شقاقیشهری تغییر نگرش وزارت امور خارجه در حوزه دیپلماسی اقتصادی را ضروری دانست و افزود: «ایجاد معاونت اقتصادی در وزارت امور خارجه بدون تغییر فضای دیپلماسی بهنفع اقتصاد و استفاده از ظرفیت رایزنان بازرگانی سادهسازی مساله است.» شقاقیشهری با ابراز امیدواری برای مبنا قرار گرفتن مسائل اقتصادی در انتخاب سفرا تصریح کرد: «درحال حاضر سهم سفارتخانهها در بهبود فضای تجاری و اقتصادی مبهم و نامشخص است.»
گزارش اکونومیست از تورم سنگین و رونق پوشالی اقتصاد ترکیه
تورم 80 درصدی اقتصاد ترکیه رونق اقتصادی پوشالی در این کشور را نشان میدهد.
نشریه اکونومیست، رکورد تورم 80 درصدی در اقتصاد ترکیه را نشانه پوشالی بودن ادعای رشد اقتصادی از سوی دولت اردوغان توصیف کرد. به گزارش دنیای اکونومیست به نقل از اکونومیست، اردوغان یکی از سیاستمدارانی است که رویکرد غیرمتعارف سیاست پولی را برگزیده است و به دنبال این است که با کاهش نرخ بهره، رشد اقتصادی را افزایش دهد. اما بالا رفتن نرخ تورم و رسیدن آن به 80درصد باعث شده است که تلاطم در این اقتصاد بسیار زیاد شود. گزارش اکونومیست نشان میدهد چرا اصرار بر کاهش نرخ بهره، در شرایط تورمی باعث میشود رشد اقتصادی بالا نیز توسط آحاد مردم حس شود. در نتیجه رشد اقتصادی با تورم بالا، بیشتر به نفع طبقه ثروتمند است. گروهی که از افزایش تورم بهدلیل داشتن دارایی در کوتاهمدت بیشتر منتفع میشود. هر چند که در بلندمدت آحاد اقتصادی از بالا بودن تورم، رنج خواهند برد. بنابراین همانطور که اقتصاددانان تاکید کردند، رشد اقتصادی پایدار، تنها در بستر ثبات قیمتها و کنترل تورم میسر میشود.
رودریگر دورنبوش، اقتصاددان آلمانی که در سال 2002 درگذشت، بحران مالی را اینگونه توصیف میکند: «ممکن است مدتها ادامه یابد، اما یک شب فرومیریزد.» این گفته دورنبوش، به این موضوع تاکید میکند که ممکن است که دوره رونق برای مدت طولانی که دور از ذهن است، ادامه یابد، قبل از اینکه به سرعت این رونق فرو بریزد. در نتیجه ناپایداری میتواند برای مدت طولانیتری از آنچه فکر میکنیم، دوام آورد. اگر دورنبوش هنوز زنده بود احتمالا درباره شرایط امروز اقتصاد ترکیه گیج میشد. سالهاست که ترکیه اجرای سیاستهای پولی غیرمتعارف را در پیش گرفته است. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه معتقد است که نرخهای بهره بالاتر دلیل افزایش قیمتهاست و افزایش نرخ بهره درمان کاهش تورم نیست.
در پایان2021، زمانی که بیشتر کشورها یا در حال افزایش نرخ بهره بودند یا برای انجام این کار خود را آماده میکردند، رئیسجمهور ترکیه به بانک مرکزی دستور داد نرخ بهره را کاهش دهد.
نتیجه این تصمیم، قابل پیشبینی بود؛ اما اردوغان نمیتوانست این نتیجه را پیشبینی کند. تورم در این کشور در عرض چند ماه به ۸۰درصد رسید. نکته قابل توجه اما این است که اقتصاد ترکیه توانسته است به رشد خود ادامه دهد. تولید ناخالص داخلی واقعی این کشور در سال گذشته 11درصد رشد کرد؛ بهطوریکه به نظر میرسد رونق ترکیه همیشگی است.
شاید کمی وسوسهانگیز باشد که از تجربه بیپروای ترکیه نتیجه بگیریم که تورم بالا گرفتاری است که میتوان با آن کنار آمد، این نتیجهگیری ممکن است وسوسهانگیز باشد؛ ولی اشتباه است. تورم بالا زیانهای بیشماری دارد؛ اما سه مورد به ویژه در ترکیه برجسته است: کوتاه شدن افقها، فشار بر تصمیمگیری روز به روز و توزیع مجدد ثروت که بار تورم را بر دوش کسانی میاندازد که کمترین تحمل را برای آن
دارند.
یک نظرسنجی نشان میدهد بیش از یکسوم مردم ترکیه قادر به تامین نیازهای اولیه خود نیستند. اگر کسانی که به سختی میتوانند نیازهای خود را برآورده کنند و بخشی را که بهشدت در فشار قرار دارند نیز در نظر بگیریم، این نسبت به چهار پنجم افزایش مییابد. منطقی است که فقرا بیش از همه از تورم رنج میبرند؛ اما طبقه متوسط ترکیه نیز در این شرایط با مشکلاتی روبهرو هستند؛ چرا که قدرت خرید آنها کاهش یافته و امنیت شغلی آنها از بین رفته است. بسیاری از آنها از طبقه متوسط خارج شدهاند و بابت از دست دادن موقعیت خود احساس ناراحتی و عصبانیت میکنند.