بهتان گناهی سنگینتر از آسمان و زمین
محمدصادق هدایتی
بهتان را به این نام گفتهاند؛ چون وقتی شخصی میشنود مات و مبهوت میشود و در بهت فرو میرود. زیرا افترا و اتهامی بس سنگین است که شخص اصلا انتظار آن را ندارد و شگفتزده و بهتزده با آن مواجه میشود. تاثیرات منفی سنگینی که بهتان بر فرد میگذارد چنان تن و روان شخص را تحت فشار قرار میدهد که از حالت طبیعی خارج میشود. از این رو در آیات و روایات با این گونه اعمال نابهنجار و سخنان زشت به شدت مقابله شده و عذاب سهمگین برای بهتان زننده بیان شده است. نویسنده در مطلب حاضر درباره ماهیت بهتان، تاثیر این نابهنجاری در جامعه سخن گفته است.
***
معنا و مفهوم بهتان
واژه «بهتان»، مصدر و از ریشه «بهت» است و به معنای حیرت و دهشت است. (معجم مقاییساللغه ریال ج1، ص 307، ماده «بهت») و آن سخن یا کاری است که موجب مات و مبهوت و متحیر شدن دیگری میشود. وقتی این واژه در فرهنگ عربی به کار میرود که شنونده مثلا از دروغی بزرگ به حیرت و دهشت و بهت افتاده باشد. (همان) از همین رو، به سخن شگفتآور و تعجببرانگیز، دهشتزا، بهتآور، اتهام و افترای سنگین در قول و فعل بهتان میگویند؛ چون معمولا آن شخص از شنیدن چنین نسبتی شگفتزده و متحیر و متعجب میشود و انگشت به دهان میماند.
در آیات قرآنی این واژه و مشتقات آن شش بار به کار رفته است. از جمله در داستان محاجه نمرود و حضرت ابراهیم(ع) که وقتی حضرت ابراهیم(ع) از نمرود از این استدلال حضرت(ع) مبهوت شد. خداوند میفرماید: «قال ابراهیم فان الله یاتی بالشمس من المشرق فات بها من المغرب فبهت الذی کفر»(بقره، آیه 258)
البته خداوند در آیه 40 سوره انبیاء از فعل خود سخن میگوید که موجب مبهوت شدن کافر در روز قیامت میشود؛ زیرا کفار میگویند که این وعده الهی کی تحقق مییابد؟ خداوند در پاسخ میفرماید: بلکه ناگهان میآید و کفار را مبهوت میکند: «و یقولون متی هذا الوعد... بل تأتیهم بغته فتبهتهم»
وقتی به کسی چیزی نسبت داده میشود که آن سخن یا کار را انجام نداده و از شنیدن و نسبت آن به خودش در حیرت و دهشت فرو میرود، این نسبت و سخن را بهتان میگویند. از این رو برخی در معنای بهتان گفتهاند که امر باطلی است که از نادرستی آن، انسان متحیر و سرگردان میشود. (لسانالعرب، ابنمنظور، ج2، ص 12، ماده «بهت»)
فرق بهتان و اتهام
بهتان با تهمت فرق دارد؛ تهمت از ریشه «وهم» به معنای ظن و گمان است. وقتی گفته میشود که به فلانی اتهام (از باب افتعال) زده شده یا فلانی متهم است، به این معناست که شخص براساس وهم و ظن خود سخنی میگوید و دیگری را متهم به سخن یا کاری میکند؛ زیرا شواهدی در این میان است هرچند که موجب قطع و یا حتی ظن علمی و اطمینان نمیشود، ولی براساس همان شواهد، شخصی متهم میکند و شخصی دیگر متهم میشود که سخنی را گفته یا عملی را انجام داده است. این اتهام به سبب شواهد و دلایل وهمی و ظنی پابرجاست تا پس از بررسی شواهد و ادله بیگناهی یا گناهش اثبات شود. (نگاه کنید: لسان العرب، ج 12، ص 644 ماده «وهم»)
بهتان به سخن یا عملی گفته میشود که دروغ بودن آن برای گوینده روشن است، ولی «تهمت»، زمانی زده میشود که شخص به دروغ بودن آن اطمینان ندارد، بلکه حتی سوءظنی وجود دارد که منشأ آن نسبت است. از این رو «تهمت» را از مصادیق «ظن» دانستهاند، اما بهتان از مصادیق باطل و کذب است. (همان)
بهتان، دروغ بیپایه و اساس
یکی از رذایل اخلاقی و رفتارهای نابهنجار، بهتان است. در آیات قرآنی واژه بهتان به معنای نسبت ناروا دادن به کسی به کار رفته که نسبتدهنده، خودش علم به بیگناهی او دارد. به این معنا که نسبتدهنده با علم به بیگناهی، سخن ناروا، باطل و دروغی را به شخص نسبت میدهد که نسبت داده شده از شنیدن آن مدهوش و متحیر میشود. خداوند به صراحت در آیه 58 سوره احزاب میفرماید: «والذین یؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتانا و اثما مبینا؛ و کسانی که مردان و زنان را بیآنکه مرتکب چیزی (و عمل زشتی) شده باشند، آزار می رسانند، قطعا بهتان و گناه آشکاری به گردن گرفتهاند.»
در این آیه بهتان درباره نسبتی به کار رفته است که گوینده آن به بطلان و دروغ بودن آن قطع و یقین دارد، ولی برای اذیت و آزار دیگران آن را میگوید. از نظر قرآن، این گناهی آشکار است.
فرق بهتان و افترا
بهتان به یک معنا افترا است، با این تفاوت که در بهتان نسبتدهنده بر بطلان و دروغبودن سخن خود واقف و آگاه است؛ اما در افتراگوینده به شواهدی بسیار بیپایه و تنها براساس اعتقادات خودش، نسبت زشت رابه شخص میدهد.
افترا از ماده «فری» است که در لغت به معنای جعل و ساختن دروغ است به معنای نسبت دادن سخن یا فعل ناحق یا صفت نادرست به دیگری هرچند این نسبت دادن برخاسته از اعتقاد افترا زننده باشد. (لسان العرب، این منظور، ذیل واژه فری) پس فرق بهتان و افترا در این است که در بهتان، شخص نسبتدهنده به دروغ بودن و بطلان سخنش اعتقاد دارد، درحالی که در افترا نسبتدهنده، سخن یا رفتار زشتی را به دروغ و تنها براساس شواهدی سست و بیپایه و یا اعتقاد و باور شخصی به دیگری نسبت میدهد.
در آیات قرآنی گاه «افک» و بهتان یکی دانسته شده است. از جمله در آیات 11 و 16 سوره نور است؛ زیرا در آیه نخست سخن از افک است و درآیه 16 سخن از بهتان است. درحالی که یک نسبت باطل و دروغ بیشتر نبوده است؛ زیرا در این آیات نخست از افک به ماریه قبطی سخن به میان آمده و سپس در آیه 16 آن بزرگوار را از این افک به عنوان بهتان عظیم پاک ومنزه معرفی میکند.
تفاوت بهتان و غیبت
نکتهای که باید توجه داشت، فرق میان بهتان و غیبت است. امام صادق (ع) در بیان فرق این دو نیز میفرماید: الغیبه أن تقول فی أخیک ما ستره الله علیه، و أما الامر الظاهر فیه مثل الحده و العجله فلا، و البهتان أن تقول فیه ما لیس فیه؛ غیبت، آن است که درباره برادرت چیزی بگویی که خداوند، آن را پوشیده داشته است؛ اما سخن گفتن از آنچه در او آشکار است (مانند تندخویی و شتابکاری)، غیبت نیست و بهتان، آن است که در بارهاش چیزی بگویی که در او نیست. (الکافی: ج 2ص 358ح 7)
از پیامبر (ص) نیز روایت است که فرمود: ان کان فیه ما تقول فقد اغتبته، و أن کم یکن فیه فقد بهته؛ «اگر آنچه میگویی، در او وجود داشته باشد، غیبتش را کردهای و اگر در او وجود نداشته باشد، به او بهتان زدهای». (صحیح مسلم: ج 4 ص 2001 ح 70)
امام کاظم (ع) نیز فرموده است: هرکس پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست و مردم هم آن را میدانند، غیبت او را نکرده است؛ اما اگر کسی پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست، ولی مردم آن را نمیدانند، غیبتش را کرده است و هرکس درباره کسی چیزی بگوید که در او نیست، به او بهتان زده است. (الکافی، ج 2 ص 358 ح 6)
کسی که بهتانی چون زنا و لواط میزند باید چهار شاهد برای سخن خود بیاورد وگرنه به عنوان دروغگو و بهتان زننده مجازات حد بر او جاری میشود. (نور، آیات 4 و 13 و 16 و منابع فقهی)
بهتان به همسر
یکی از مهمترین مصادیق در بهتان، آن است که انسان به زن دیگری و یا همسرش نسبت دروغی چون زنا بدهد. عوامل و دلایل گوناگونی وجود دارد که این امر اتفاق میافتد. مثلاً در افک و بهتان به ماریه قبطی همسر پیامبر(ص) قصد گروهی که بهتان زده بودند، تزلزل جایگاه رهبری در جامعه و متهمسازی او به عدم رعایت هنجارهای ایمانی و عرفی و شرعی بود. بهتانزنندگان گروهی از منافقان بودند که میخواستند قداست و حرمت پیامبر(ص) و خانوادهاش را در جامعه زیر سؤال ببرند. پخش شایعه ارتباط جنسی یکی از همسران پیامبر(ص) با دیگری، خود به تنهائی میتوانست ایمان سست ایمانها را مخدوش سازد و آنان را به همراهی با منافقان بکشانند. درحالی که اگر ایمان داشتند میبایست به شدت با این افک و بهتان مبارزه میکردند و به صراحت آن را به عنوان یک بهتان و سخن دروغ بزرگ حیرتآور و مدهوشکننده معرفی میکردند. (نور، آیه16)
افزون بر اینکه جامعه اسلامی باید حریم حرمتها را نگه دارد، حتی اگر رخدادی زشت و نابهنجار در جایی صورت گرفته است، از پخش و انتشار آن جلوگیری به عمل آورد تا حریم حرمتها حفظ شود و امنیت اخلاقی جامعه تهدید نشود؛ زیرا انتشار و بازگو کردن اینگونه رفتارهای نابهنجار نهتنها به امنیت اخلاقی و اجتماعی جامعه کمکی نمیکند بلکه موجب میشود که قداست حرمتها شکسته شود و زنا و لواط و دیگر نابهنجاریها عادی و معمولی گردد. از اینرو خداوند در آیه19 سوره نور به شدت با اینگونه رفتار در جامعه اسلامی که موجب رواج منکر و گسترش اخبار نابهنجار میشود به شدت مبارزه میکند و برای این افراد عذاب الیم در دنیا و آخرت را وعده میدهد، چنانکه میفرماید: «کسانی که دوست دارند زشتی درباره کسانی که ایمان آوردهاند، شیوع پیدا کند، برای آنان در دنیا و آخرت، عذابی دردآور خواهد بود و خداست که میداند و شما نمیدانید.»
به سخن دیگر، بازتاب دادن رفتارهای زشت و آشکار و دامن زدن به آن نهتنها کمکی به جامعه و اصلاح امور نمیکند، بلکه به امنیت اخلاقی و اجتماعی جامعه ضربه میزند. اینکه برخی به هر عنوانی از قبیل انتشار حوادث بخواهند رفتار زشت صورت گرفته را در یک بخش وسیعتری پخش کنند، در حقیقت دوستدار نابهنجاریها و زشتکاریها در جامعه هستند. (نور، آیه19) به عنوان نمونه اگر در یک شهر کوچک یا محلهای زنایی اتفاق افتاده و همه از آن آگاه هستند، انتشار آن در شهرهای دیگر یا در سطح کشور لزومی ندارد؛ بلکه باید کوشید تا دامنه آن محدود شده و از اطلاعرسانی و پخش آن با عناوینی چون حرمت غیبت، حرمت عیبجویی، حرمت ترویج منکر، امر به معروف و نهی از منکر و مانند آن، جلوگیری به عمل آید.
برخی از مردم به هدف تجدید فراش و ازدواج مجدد، دستیابی به مال و یا ندادن مهریه و نفقه همسر، به بهتان روی میآورند و با نسبت زنا به همسر خود بر آن هستند تا نفقه و یا مهریه همسرشان را نپردازند. خداوند در آیه20 سوره نساء میفرماید: و اگر خواستید همسری دیگر به جای همسر پیشین خود ستانید و به یکی از آنان مال فراوانی داده باشید، چیزی از آن را پس مگیرید. آیا میخواهید آن مال را به بهتان و گناه آشکار بگیرید؟»
نسبت زنا گاه تا جایی پیش میرود که شخص، منکر فرزند خودش میشود تا از نفقه و بار سنگین آن رهایی یابد. این رویه در گذشته به شدت رواج داشت و اکنون کمتر شده است؛ ولی بهتان و تهمت به همسر برای اهداف شوم و بد دیگر، همچنان رواج دارد.
البته برخی از زنان کار زشت زنا را انجام میدهند و فرزند زنا را به شوهر خود نسبت میدهند که این خود نیز یک بهتان بزرگی است که خداوند وعده عذاب الیم به زناکار و بهتانزننده داده است. (ممتحنه، آیه12)
کیفر بهتان
ازنظر آیات قرآنی و روایات اسلامی، گناه بهتان، موجب عذاب الیم خداوند در دنیا و آخرت خواهد شد. (نساء، آیه112؛ احزاب، آیه58؛ نور، آیات11 و 16) در روایات آمده: بهتان گناهی سهمگینتر از کوههای زمین و سنگینتر از آسمان و کرات آن، بلکه سنگینتر از همه چیز است و تنها گناه «شرک به خدا» است که سنگینی آن میتواند با سنگینی گناه بهتان، برابری کند؛ پیامبر(ص) میفرماید: البهتان عدل بالشرک بالله؛ بهتان زدن، همسنگ شرک ورزیدن به خداست. (نوادر الاصول: ج1 ص121). آن حضرت همچنین میفرماید: البهتان علیالبری أثقل من السماء؛ بهتان زدن به بیگناه، از آسمان، سنگینتر است. (ارشاد القلوب: دیلمی، ص192) از اینرو، بهتانزننده، یکی از بدترین انسانها شمرده شده و نه تنها در قیامت، گرفتار سختترین عذابهای دوزخ است، بلکه در همین جهان نیز، عذاب وجدان، خواب راحت را از او سلب خواهد کرد.
امیرمؤمنان علی(ع) نیز میفرماید: لا قحه کالبهت؛ هیچ وقاحتی چون بهتان زدن نیست. (غررالحکم: ج6 ص349 ح10455)