لوبلاگ: اوباما به ایران ثابت کرد آمریکا قابل اعتماد نیست (خبر ویژه)
«دولت اوباما با متهم کردن ایران همان اشتباهی را مرتکب شد که دولت بوش مرتکب شده بود».
وبسایت آمریکایی لوبلاگ با انتشار این تحلیل نوشت: وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد ایران از لیست 40 کشوری که باراک اوباما برای مبارزه با داعش اعلام کرد، خارج شده است. جان کری در آنکارا گفت ایران برای شرکت در این کنفرانس مناسب نیست و مدعی شد که این کشور حامی تروریسم در نقاط مختلف میباشد. جای تعجب نیست که بعضی از ایرانیها از این اظهارات صریح، خوشحال شدهاند. حتی مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه - در سخنانی گفت «شک و تردیدهای بسیاری درباره نیت مبارزه با تروریسم و ریشههای آن وجود دارد» وی بدون توضیحی گفت «بعضی از کشورهای عضو ائتلاف کشورهایی هستند که جزء حامیان مالی و نظامی تروریستها در عراق و سوریه میباشند»
لوبلاگ مینویسد: برخلاف سیاستمداران آمریکایی، مردم و سیاستمداران ایران حافظه بسیار خوبی دارند. سالگرد حادثه 11 سپتامبر به ما یادآور میشود تا یاد و خاطره کشته شدگان این حادثه و این که چگونه ایالات متحده 13 سال پیش وارد جنگ با افراطگرایی دینی شد را، فراموش نکنیم. این در حالی است که این مسئله چهار سال پیشتر برای ایرانیها رخ داده بود. طالبان از سال 1998 مورد توجه جهانیان قرار گرفت، یعنی زمانی که مبارزینش توانستند حملات ویرانگری به شمال افغانستان انجام دهند.
همانند گروه داعش که ماه گذشته توانست نیروهای پیشمرگ کرد را به 40 کیلومتری اربیل عقب براند، نیروهای سازمان یافته و مسلحتر طالبان در حال مبارزه با نیروهای مورد حمایت ایران و ازبکستان بودند. در 8 آگوست، مزار شریف، چهارمین شهر بزرگ افغانستان که در 100 کیلومتری مرز ازبکستان قرار دارد، سقوط کرد. شبه نظامیان بومی، طالبان و متحدینش حدود 200 نفر از قوم هزاره را قتل عام کردند. براساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، این حادثه یکی از بدترین کشتارهای جنگ داخلی افغانستان بود. علاوه بر این نیروهای طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف حمله کردند و یک روزنامهنگار و ده نفر از اعضای دیپلماتیک آن را کشتند.
نویسنده خاطرنشان میکند: کشته شدن دیپلماتها در کنار کشتار مردم موجب خشم دولت و مردم ایران شد. برای ایران کاملاً مشخص بود که طالبان مورد حمایت عربستان سعودی قرار دارد. بدون حمایت مالی سعودیها و کمک سازمان اطلاعات پاکستان، طالبان توان انجام این گونه حملات وحشیانه را نداشت. ناگهان ایران و آمریکا دشمن مشترکی پیدا کردند. در حالی که واشنگتن استراتژیاش را بر مبنای نابودی طالبان و القاعده طراحی کرد، ایران هم پیشنهاد حمایت استراتژیک داد.
لوبلاگ خاطرنشان کرد: ملاقاتهای محرمانهای میان مقامات دو کشور انجام شد که از زمان انقلاب ایران و بحران گروگانگیری اولین دیدارهای رسمی مقامات دو کشور بود. بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که پیدا شدن زمینههای مشترک استراتژیک و همزمانی آن با روی کار آمدن محمد خاتمی و سیاستهای اصلاحطلبانه و لحن آشتیجویانهاش منجر به عادیسازی روابط ایران و ایالات متحده و همکاری فعال آنها در مبارزه با تروریست خواهد شد. اما در یک اقدام بسیار اشتباه، نئو محافظهکاران و جنگطلبان دولت بوش، پیشنهاد همکاری ایران را رد کردند و نیروهای ائتلاف یک متحد ارزشمند را از دست دادند. دو ماه بعد معلوم شد که سیاست بر عملگرایی پیروز شده است و جورج بوش، ایران را در کنار عراق و کره شمالی جزء کشورهای محور شرارت قرار داد. این مسئله برای بعضی از ایرانیها ثابت کرد که ایالات متحده قابل اعتماد نیست.
سایت آمریکایی در پایان نوشت: امروز هم ایران و آمریکا دشمن مشترکی به نام داعش دارند، دولت روحانی به همکاری بر سر مبارزه با داعش چراغ سبز نشان داد و درباره خطر روبه رشد افراطیگری سنی در منطقه هشدار داد و جزء حامیان اولیه نیروهای عراقی و پیشمرگهای کرد بوده است. اما واشنگتن، ریاض و دیگر کشورهای خلیج فارس را به عنوان شرکای اصلیاش در مبارزه با داعش انتخاب کرد و تهران را از هر گونه مشارکت رسمی حذف کرد. این مسئله بار دیگر ثابت کرد که واشنگتن از گذشته درس نمیگیرد.
لوبلاگ مینویسد: برخلاف سیاستمداران آمریکایی، مردم و سیاستمداران ایران حافظه بسیار خوبی دارند. سالگرد حادثه 11 سپتامبر به ما یادآور میشود تا یاد و خاطره کشته شدگان این حادثه و این که چگونه ایالات متحده 13 سال پیش وارد جنگ با افراطگرایی دینی شد را، فراموش نکنیم. این در حالی است که این مسئله چهار سال پیشتر برای ایرانیها رخ داده بود. طالبان از سال 1998 مورد توجه جهانیان قرار گرفت، یعنی زمانی که مبارزینش توانستند حملات ویرانگری به شمال افغانستان انجام دهند.
همانند گروه داعش که ماه گذشته توانست نیروهای پیشمرگ کرد را به 40 کیلومتری اربیل عقب براند، نیروهای سازمان یافته و مسلحتر طالبان در حال مبارزه با نیروهای مورد حمایت ایران و ازبکستان بودند. در 8 آگوست، مزار شریف، چهارمین شهر بزرگ افغانستان که در 100 کیلومتری مرز ازبکستان قرار دارد، سقوط کرد. شبه نظامیان بومی، طالبان و متحدینش حدود 200 نفر از قوم هزاره را قتل عام کردند. براساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، این حادثه یکی از بدترین کشتارهای جنگ داخلی افغانستان بود. علاوه بر این نیروهای طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف حمله کردند و یک روزنامهنگار و ده نفر از اعضای دیپلماتیک آن را کشتند.
نویسنده خاطرنشان میکند: کشته شدن دیپلماتها در کنار کشتار مردم موجب خشم دولت و مردم ایران شد. برای ایران کاملاً مشخص بود که طالبان مورد حمایت عربستان سعودی قرار دارد. بدون حمایت مالی سعودیها و کمک سازمان اطلاعات پاکستان، طالبان توان انجام این گونه حملات وحشیانه را نداشت. ناگهان ایران و آمریکا دشمن مشترکی پیدا کردند. در حالی که واشنگتن استراتژیاش را بر مبنای نابودی طالبان و القاعده طراحی کرد، ایران هم پیشنهاد حمایت استراتژیک داد.
لوبلاگ خاطرنشان کرد: ملاقاتهای محرمانهای میان مقامات دو کشور انجام شد که از زمان انقلاب ایران و بحران گروگانگیری اولین دیدارهای رسمی مقامات دو کشور بود. بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که پیدا شدن زمینههای مشترک استراتژیک و همزمانی آن با روی کار آمدن محمد خاتمی و سیاستهای اصلاحطلبانه و لحن آشتیجویانهاش منجر به عادیسازی روابط ایران و ایالات متحده و همکاری فعال آنها در مبارزه با تروریست خواهد شد. اما در یک اقدام بسیار اشتباه، نئو محافظهکاران و جنگطلبان دولت بوش، پیشنهاد همکاری ایران را رد کردند و نیروهای ائتلاف یک متحد ارزشمند را از دست دادند. دو ماه بعد معلوم شد که سیاست بر عملگرایی پیروز شده است و جورج بوش، ایران را در کنار عراق و کره شمالی جزء کشورهای محور شرارت قرار داد. این مسئله برای بعضی از ایرانیها ثابت کرد که ایالات متحده قابل اعتماد نیست.
سایت آمریکایی در پایان نوشت: امروز هم ایران و آمریکا دشمن مشترکی به نام داعش دارند، دولت روحانی به همکاری بر سر مبارزه با داعش چراغ سبز نشان داد و درباره خطر روبه رشد افراطیگری سنی در منطقه هشدار داد و جزء حامیان اولیه نیروهای عراقی و پیشمرگهای کرد بوده است. اما واشنگتن، ریاض و دیگر کشورهای خلیج فارس را به عنوان شرکای اصلیاش در مبارزه با داعش انتخاب کرد و تهران را از هر گونه مشارکت رسمی حذف کرد. این مسئله بار دیگر ثابت کرد که واشنگتن از گذشته درس نمیگیرد.