روایت مادر از پسر (حدیث دشت عشق)
سرباز شهید سینا آقاجری روز بیست و سوم آذر سال 1368 در اهواز دیده به جهان گشود و دوران کودکی و نوجوانی خود را در زادگاهش گذراند.در دوران جوانی به خدمت سربازی اعزام شد و پس از طی کردن دوره آموزشی به اهواز آمد تا ادامه خدمتش را انجام دهد.شهید سینا آقاجری در صبح روز شنبه 31 شهریور سال 1397 در رژه نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاع مقدس در بلوار قدس اهواز حضور داشت که هدف تیر کین تروریستها قرار گرفت و به همراه 22 نفر دیگر به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید سینا آقاجری در کنار دیگر شهدا روز دوشنبه دوم مهر با حضور اقشار مختلف مردم از سراسر کشور و استان خوزستان تشییع شد و پس از آن، بههمراه هفت تن دیگر از شهیدان به گلزار شهدای اهواز انتقال یافت و در قطعه شهدای حله آرام گرفت.
مادر شهید سینا آقاجری میگوید: «من و سینا در وهله اول با همدیگر دوست بودیم بعد مادر و فرزند. خیلی به هم وابسته بودیم، بسیار شدید و عمیق به هم علاقهمند بودیم و طاقت دوری همدیگر را نداشتیم. بهطوریکه در ۶۰ روز آموزشی خدمتش من سه بار برای دیدن سینای عزیزم به تبریز رفتم.مثل هر مادر دیگری آرزوهای زیادی برای پسرم داشتم ولی بزرگترین آرزویم این بود عاقبت بهخیر شود که لطف خدا هم شامل حالش شد و با شهادت پذیرفته شد.از اینکه پسر من شهید شده بسیار خوشحالم، به خاطر روح بزرگی که داشت و دوستیاش با اهل بیت و حسن خلقش، مرگی به جز شهادت لایق سینا نبود.»