kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۵۳۸۱
تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹

اخبار ویژه

 
 
 
بایدن با ادامه مسیر ترامپ غربگرایان را شرمنده کرد
موضع صریح بایدن مبنی بر تداوم فشارهای اقتصادی، بار دیگر غربگرایان را شرمنده کرد.
به نوشته وبسایت الف، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا- کسی که شعار انتخاباتی‌اش بازگشت به برجام و احیای آن بود- به تازگی در یادداشتی در روزنامه واشنگتن‌پست نوشته در صورت عدم بازگشت ایران به برجام‌، فشار «دیپلماتیک و اقتصادی» بر این کشور ادامه خواهد داشت. این اظهارات صریح‌، منطقا باید خوش‌بین‌ترین مدافعان غرب را در کشور به تجدید وادارد اما چرا چنین نمی‌شود و در نظر آنان این ایران است که همواره متهم به مقاومت در مذاکرات است آن هم در شرایطی که کشورمان بارها و بارها سعی کرده به نگرانی‌های غربی‌ها درباره صلح‌آمیز بودن توانایی هسته‌ای‌اش اطمینان بدهد؛ اطمینانی که طرف غربی را نیز بالاخره راضی و به امضای توافق واداشت. 
پاسخ این پرسش را باید در فرار از «واقعیت» و نوعی «پوپولیسم» مدافعان «توافق به هر قیمت» دانست. این مدافعان فارغ از عهدشکنی آشکار آمریکا در خروج از برجام و بی‌عملی غیرقابل تصور اروپایی‌ها به این پرسش مهم پاسخ نمی‌دهند که اولا در منطق قدرت که مبنای تصمیم‌‌سازی‌های بلوک غرب در برابر ایران است، حد توقف خواسته‌های طرف غربی و همچنین خط قرمز ما کجاست؟ 
چه تضمینی وجود دارد که علی‌رغم دادن امتیازات مطلوب غرب 
(از کاهش توان موشکی ایران تا کاستن از قدرت نفوذ منطقه‌ای) امتیازاتی که آنان تصور می‌کنند، به ایران داده شود؟ 
گفته برخی کارشناسان در این زمینه شایسته یادآوری و توجه است که اساسا این آمریکا و غرب است که مایل به پذیرش ایران نیست. از این نظر غرب، یک قدرت یکپارچه است و برخلاف تصور غربگرایان، فرقی میان ترامپ و بایدن وجود ندارد. این حقیقتی است که بایدن این روزها علی‌رغم ادعاهای قبلی به صراحت به آن اعتراف می‌کند.
ایران یک‌بار به خواسته غربی‌ها عمل کرده و آنان حتی عمل ایران به این مطالبات خود را راستی‌آزمایی کرده‌اند. اما غربی‌ها بدون هیچ تعهدی و بدون نگرانی از رسوایی ناشی از پشت‌پازدن به تمام ارزش‌های مورد قبول خود که آن را ارزش‌هایی جهانی می‌شناسند (صلح، همکاری بین‌المللی و...) این توافق را زیر پا گذاشتند و عجیب‌تر اینکه همه طرف‌های غربی حاضر در برجام نیز اقدام دولت ترامپ را نادرست خواندند!
غربگرایان پوپولیست، در چنین موقعیتی باید پاسخ دهند که چه تضمینی هست پیشروی غربی‌ها در طرح مطالبات متنوع خود تنها معطوف به فتح سنگرهای ایدئولوژیک نشود و منافع ملی آشکار ایران را نادیده نگیرد؟! 
این رفتار مبتنی بر منطق قدرت غرب در کشور ما آن هم زمانی که از این شعارهای ایدئولوژیک خبری نبود مسبوق به مشاهده است! آیا محمد مصدق نیز به دنبال شعارهای ایدئولوژیک دینی بود که در ماجرای ملی کردن نفت مورد تحریم قرار گرفت؟ متاسفانه پوپولیسم غربگرا، مسئله هسته‌ای ایران را نه درست طرح می‌کند و نه به سؤالات آن درست پاسخ می‌دهد.
 
چاه ویل تورم و کسری از ما پر کردنش با دولت رئیسی!
نشریات وابسته به طیف مدعیان اعتدال و اصلاحات، در حالی که در دولت گذشته، مطالبات اقشار مختلف را سرکوب می‌کردند، اکنون سعی می‌کنند خارج از توان دولت، به این مطالبات دامن بزنند.
این نشریات در مقاطعی با موج سواری روی گلایه‌ها و مطالبات اقشار مختلف (فرهنگیان و معلمان، بازنشستگان، کارگران، کشاورزان،‌و...) سعی می‌کنند فشار اقتصادی به دولت را تشدید کنند و حال آن که بارها در گذشته تصریح کرده‌اند سیاست‌هایی مانند افزایش هزینه‌های دولت (به خاطر افزایش بی‌اندازه حقوق‌ها و...) نهایتاً دولت را وادار به استقراض و انتشار پول بی‌پشتوانه و افزایش نقدینگی می‌کند و به تورم بیشتر دامن می‌زند.
هرچند روزنامه اعتماد در این زمینه سابقه‌دار است، اما روزنامه آرمان هم اخیراً در نوشته‌ای مدعی شده معلمان با رتبه‌بندی راضی نخواهند شد. چرا که این رتبه‌بندی تأثیری در حد افزایش حقوق به میزان نرخ تورم ندارد و باید حقوق‌ها به میزان تورم افزایش پیدا کند.
نکته قابل توجه این است که اولاً دولت مدعی تدبیر، با سوء‌مدیریت خود،‌تورم 60 درصدی را به ارث گذاشت و از طرف دیگر، دولت سیزدهم را گرفتار کسری بودجه 480 هزار میلیارد تومانی کرد. علاوه‌ شدن نقدینگی 9 برابری در مقایسه با سال 92، موجب شده کشورمان در چند سال اخیر، رکوردهای تورمی بی‌سابقه را تجربه کند.
بنابراین در شرایطی که دولت میراث‌دار کسری بودجه هنگفت و در کنار آن بدهی 150 هزار میلیارد تومانی است، افراطیون غربگرا می‌کوشند دولت را گرفتار بحرانی چند بعدی کنند.
 
بحران اقتصادی بی‌سابقه دولت انگلیس را ساقط کرد
شرایط اقتصادی نامطلوب در انگلیس، بوریس جانسون را مجبور به استعفا کرد اما همین شرایط ناگوار، چالش جدی برای دولت جدید محسوب می‌شود.
وبگاه اینترنتی شبکه سی‌ان‌ان درباره علل استعفای بوریس جانسون از نخست‌وزیری انگلیس نوشت: بوریس جانسون در حالی مجبور به استعفا شد که تعدادی از اعضای حزب او در دولت هم استعفا دادند اما محبوبیت وی در بیرون از پارلمان هم کاهش یافته بود. افزایش سریع نرخ تورم، کاهش فعالیت‌های اقتصادی و بحران هزینه زندگی که می‌تواند ‌میلیون‌ها نفر از مردم انگلستان را به فقر بکشاند و ابهام‌هایی که درباره مبادلات تجاری با اتحادیه اروپا وجود دارد، عوامل اصلی کاهش محبوبیت او هستند. عوامل بین‌المللی نیز در تحولات اقتصادی انگلیس تاثیر می‌گذارند. یکی از اقتصاددان‌ها می‌گوید: «به علل گوناگون وضعیت اقتصادی خوب نیست و این عامل بر ارزش پوند فشار شدید وارد کرده است. احتمالا اقتصاد در آینده نه‌چندان دور وارد رکود خواهد شد و به‌نظر می‌رسد وضعیت شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی انگلستان بدتر از دیگر اقتصادهای گروه ۷ است.»
هرکس در حزب محافظه‌‌‌‌‌‌‌‌کار جانشین جانسون شود، به رهبری حزب و نخست‌وزیری انگلستان برسد، با چالش‌های بزرگ اقتصادی و مالی مواجه خواهد بود. روندهایی که سبب‌شده اقتصادهای بزرگ دچار مشکل شوند، بسیار پیچیده هستند.
نخستین چالش، نرخ بسیار بالای تورم است. نرخ تورم در انگلستان بالاتر از دیگر اقتصادهای گروه ۷ است. تمامی اقتصادهای بزرگ از اثرات منفی همه‌گیری کرونا بر زنجیره‌های تامین و شوک رشد شدید قیمت انرژی و موادغذایی که حاصل جنگ روسیه علیه اوکراین است، لطمه دیده‌اند؛ اما به‌نظر می‌رسد اثرات عوامل یادشده بر اقتصاد انگلستان بیشتر از دیگر اقتصادهای بزرگ بوده و نرخ تورم در انگلیس، به بالاترین میزان 
در ۴۰ سال اخیر رسیده است.‌
نکته مهم این است که برگزیت یعنی جداشدن انگلستان از اتحادیه اروپا که موفقیت جانسون محسوب می‌شود، اثرات کمبود نیروی کار را شدت بخشیده و هزینه‌های عملیاتی را برای شرکت‌ها بیشتر کرده است. سال‌جاری کاهش ارزش پوند سبب‌شده هزینه واردات به‌سرعت افزایش یابد. افزایش قیمت مواد غذایی و سوخت بدترین «بحران هزینه زندگی» طی چند دهه اخیر را برای مردم به‌وجود آورد و خانواده‌های فقیر مجبورند بین تامین غذای موردنیاز خود و گرم‌کردن خانه، یکی را انتخاب کنند. 
گزارش‌های منتشرشده از سوی بانک مرکزی انگلستان نشان می‌دهد که مازاد درآمد خانواده‌ها به‌سرعت در حال کاهش است؛ زیرا قیمت مواد غذایی و انرژی به‌شدت افزایش یافته است. همچنین انتظار می‌رود مخارج خانواده‌ها با سرعت بیشتر افزایش یابد.
مسئله دوم، نرخ پایین رشد اقتصادی است که به نگرانی‌ها دامن زده است. اقتصاد انگلیس در شرایط بدی قرار دارد و پیش‌بینی می‌شود به‌زودی وارد رکود شود. 
بانک مرکزی انگلستان در گزارش ثبات مالی اعلام کرد افق اقتصاد این کشور به میزان چشمگیری منفی شده است.‌ ماه پیش سازمان توسعه همکاری اقتصادی پیش‌بینی کرد که اقتصاد انگلستان در حال حرکت به سمت رکود تورمی است و سال‌آینده تولید ناخالص داخلی این کشور رشدی نخواهد داشت. اگر چنین شود عملکرد اقتصاد انگلستان بدترین عملکرد در بین گروه ۷ خواهد بود. 
رشد اندک یا صفر اقتصادی خبری بسیار بد برای وضعیت بدهی‌های دولت است؛ زیرا بدهی‌ها به ۹۰‌ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یافته است.
 
از دیکته نویسی «شرق» برای غرب تا پیشنهاد واردات مدیر!
روزنامه شرق پس از تحمیل خسارت‌های ناشی از دنباله‌روی نسخه‌های آمریکا و اروپا، اکنون ادعا می‌کند برای بهبود شرایط اقتصادی باید از مدیران خارجی استفاده کرد!
شرق در یادداشتی با عنوان «راهی جز توسعه روابط بین‌المللی نیست»، نوشت: «اینکه حال کشورمان در زمینه‌های مختلف از جمله اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست خوب نیست، دیگر برای همه مثل روز روشن است. کشور در دوره های مدیریتی متفاوت به جایی رسیده که حتی در تأمین حداقل‌های معیشت مردم به مشکل خورده است. توسعه مختل شده و جامعه ایران به عقب برگشته است. تورم نیز به یک بی‌اعتنایی بزرگ به مردم ایران تبدیل شده است. مردمی که چندین سال تلاش می‌‌‌کنند چند پله خودشان را بالا بکشند و ناگهان با یک تورم فزاینده دوباره به پایین کشیده می‌‌‌شوند. رفاه و اقتصاد را به همه کشورهای منطقه و همه دوستان و نزدیکانی که مهاجرت کرده‌اند، باخته‌ایم. چرا؟ چون پیشرفت و توسعه کشورها بدون کمک یکدیگر ممکن نیست و گذر از بحران‌ها به‌خصوص برای ایران که با ده‌ها بحران بزرگ دست‌وپنجه نرم می‌‌‌کند، بدون کمک‌های جهان نه‌تنها دشوار بلکه غیرممکن به نظر می‌‌‌رسد. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ بایدها و نبایدهای زیادی وجود دارد. یکی از کارشناسان عرصه سیاست می‌‌‌گفت یکی از این بایدها می‌‌‌تواند جهانی‌شدن و استفاده از مدیران خارجی باشد. همان اتفاقی که در سطح فوتبال و والیبال رخ می‌‌‌دهد و از مربیان خارجی ممتاز استفاده می‌‌‌کنیم. 
نویسنده ادامه می‌دهد: هرچند می‌‌‌دانم امکان جذب مدیرانی کاربلد، باتجربه و توانمند از سایر کشورها در اقتصاد ایران در شرایط فعلی وجود ندارد؛ چون اصلا چنین نگاه و اعتقادی در مدیریت کشور وجود ندارد. آنها در چارچوب نظام نیستند و ممکن است با اتهام جاسوسی مواجه شوند. 
‌درعین‌حال مدیران خارجی نمی‌‌‌دانند مدیریت انقلابی چیست، مدیریت جهادی برای‌شان تعریف نشده است. وقتی چارچوب‌ها علمی و تخصصی شود، امکان جذب دوستان و اقوام و آشنایان سخت می‌‌‌شود. پست‌ها و صندلی‌ها به افراد خارج از سازمان داده نمی‌‌‌شود. رویکرد سیاسی در تصمیم‌های اقتصادی جای خودش را به رویکرد تخصصی می‌‌‌دهد و موارد بی‌شمار دیگری که می‌‌‌دانیم. اما بهره‌گرفتن از مشاوران خارجی چه؟ اگر امکان جذب مدیران خارجی وجود نداشته باشد و حتی نمی‌‌‌توان به چنین حضوری فکر کرد؛ اما حداقل می‌‌‌توان به استفاده از توان و تجربه مشاوران خارجی اندیشید.» 
نویسنده تحلیل شرق احتمالاً از ضعف حافظه رنج می‌برد یا اصرار دارد خود را دچار آلزایمر وانمود کند وگرنه مصائبی که در این 7-8 سال برسر اقتصاد کشور رفته، اتفاقاً حاصل دیکته‌نویسی غربگرایان و عمل به نسخه‌های تحمیلی یا القایی غرب و مشاوران غربی است. منطق تمسخر تولید گندم و تبدیل کشور به واردکننده، نساختن نیروگاه براساس تعهدات توافق پاریس و از آن‌سو تعطیلی برنامه هسته‌ای، تأکید بر خام‌فروشی و طفره از پالایشگاه‌سازی تحت عنوان «کثافت‌کاری» و... همگی نسخه‌هایی است که غربگرایان به اجرا گذاشتند و امکان رشد و رونق را از اقتصاد ما گرفتند. رکورد تورم 60 درصد که حالا شرق برای آن اشک تمساح می‌ریزد، محصول عملکرد غربگرایانی است که به‌جای حمایت از تولید و تنوع بخشی صادرات، اقتصاد را در صادرات نفت آن هم از کانال قبض و بسط برجامی آمریکا ‌خلاصه کردند و عاقبت گفتند حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانیم بفروشیم(!)
دوم؛ آویزان شدن از آمریکا و سه دولت اروپایی و تضمین شده وانمود کردن وعده‌های آنها- چنان که شرق تیتر کرد- نامش «توسعه روابط بین‌المللی» نیست، تبدیل ایران به اقمار غرب و تلاش برای ارتجاع پهلوی و قجری است که البته ناکام ماند.
سوم؛ نمونه ورزشی برجام و نسخه‌پیچی آوردن مدیر خارجی، قرارداد شرم‌آور با ویلموتس است و کلاهبرداری‌ای که در دولت برجام انجام داد.
چهارم؛ براساس کدام مدیریت علمی، مدیرانی در دولت قبل و در حوزه‌های تخصصی به کار گرفته شدند که یک کلمه بیشتر بلد نبودند و آن این که «تا توافق نشود، هیچ کاری نمی‌شود کرد؟» و با این همه حقوق‌های نجومی می‌گرفتند؟