kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۵۱۴۱
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۴

فلسفه ابتلا و ابتهال از نگاه اسلام

 
کریم شکرزاده
حتمیت امتحان و ابتلا برای انسان‌ها
تمام انسان‌ها اعم از مؤمن و غیرمؤمن‌، حتی انسانهای بزرگ مثل انبیا و اولیای الهی در بوته آزمایش قرار گرفته و قرار می‌گیرند: «آیا مردم گمان می‌کنند که همین که کلمه شهادت را بر زبان آوردند‌، به حال خود رها شده و آزموده نخواهد شد؟»(۱) یکی از دلایل حتمی و قطعی بودن ابتلای انسانها آیه شريفة «ولنبلونكم...»(2).  است که با دو تأکید‌، حتمیت آزمایش را می‌رساند. حضرت باری تعالی بندگان خود را، هم با بدی‌ها و گرفتاری‌ها و هم با دادن نعمت‌ها و خوبی‌ها آزمایش می‌کند: «و نبلوكم بالشر و الخير... (۳)؛ و همانا که شما را با شـر و خیر آزمایش می‌کنیم». 
از مجموعه واژه‌های هم‌خانواده بلاء که حدود ۳۸ بار در قرآن آمده است؛ واژه ابتلاء ۱۰ بار و واژه بلاء ۶ بار به معنای آزمایش آمده است. در عین اینکه خـداونـد انسان‌ها را با انواع بلاء مانند ترس و گرسنگی و... امتحان می‌کند‌، گاهی اوقات بـرای عذاب و تنبیه ظالمان‌، از اقسام بلاء و عذاب مانند مسلط کردن پشه بر نمرود و فرستادن حیواناتی مانند قورباغه و کنه و نیز طوفان و نهایتاً غرق کردن فرعونیان در دریا استفاده می‌کند. 
ویروس کرونا در این زمان قطعاً یک آزمایش جهانی است، چه عامل آن طبیعت الهی باشد و چه اعمال بشر؛ زیرا ظلم و جنایت بشر هم مانند سر بریدن بنی‌اسـرائـيـل توسط فرعونیان‌، خود آزمایش الهی بود. 
جالب اینجاست که خداوند سبحان در دو جای قرآن به مؤمنان درود و صلوات فرستاده؛ یکی در سوره احزاب که می‌فرماید: « هوالذي يصلى علیکم و ملائکته...(4) 
و دیگری در سوره مبارکه بقره برای مردان و زنانی که در مقابل آزمون و مصیبت‌ها صبر و شکیبایی نشان می‌دهند‌، می‌فرماید: «اولئك عليهم صـلـوات مـن ربـهـم و رحـمة و اولیک هم المهتدون»(5 )‌، یعنی آنانی که در مقابل مصیبت و بلایی که بر آنها وارد می‌شود می‌گویند همانا ما از آن خداییم و همانا به سوی او 
باز خواهیم گشت‌، اینان کسانی هستند که بر آنها درود و رحمتی از جانب پروردگارشان می‌رسد. 
گاهی اوقات واژه فتنه به معنای آزمایش سخت  و یا وسیله و ابزار آزمایش است. در این باره خداوند متعال می‌فرماید: «و بدانید که اموال و فرزندانتان وسیله آزمایشند و خداست که پاداش بزرگ نزد اوست».(6) حضرت امیرالمؤمنین علی(ع ) در مورد حتمی بودن ابتلا می‌فرماید: «فردی از شما نگوید که: «اللهم انى اعوذ بك من الفتنهًْ»(7 ) (خـدايـا از فتنه به تو پناه می‌برم)‌، زیرا کسی نیست که در فتنه نباشد؛ اما آن که می‌خواهد به خـدا پناه ببرد‌، از آزمایش‌های گمراه‌کننده پناه ببرد.
انواع بلا و ابزار و عذاب در قرآن
در عین اینکه خداوند انسان‌ها را با انواع بلا مانند ترس و گرسنگی و کاهش اموال و جان عزیزان و محصولات مورد آزمایش قرار می‌دهد، گاهی اوقات برای عذاب و تنبیه ظالمان از اقسام بلاها اعم از حیوانات و بلاهای طبیعی استفاده می‌کند. به عنوان مثال، هنگامی که حضرت موسی خدمات شایانی برای قوم فرعون انجام داد،‌ آنها به جای شکرگزاری و اطاعت از رسول‌ خدا به مخالفت با او پرداختند که نهایتاً خداوند به سختی مواخذه کرد و بر آنها انواع ابزار عذاب و گرفتاری 
فرو فرستاد و در نهایت در دریا غرقشان کرد. شاهد این قضیه آیات 133 تا 140 سوره اعراف است که در آنها می‌فرماید:«پس ما طوفان و ملخ و کنه و قورباغه و خون را به صورت نشانه‌های جدا جدا بر آنها فرستادیم اما تکبر ورزیدند و آنان قومی گناهکار بودند». خداوند در اثر همین تکبر و گناهان زیاد،‌ از آنان انتقامی سخت گرفت و نابودشان کرد چنانکه می‌فرماید: «سرانجام از آنها انتقام گرفتم و آنها را در دریا غرق کردیم؛ زیرا آیات و نشانه‌های ما را تکذیب کردند و به کلی از آنها در غفلت بودند.» (8)
درباره قوم حضرت لوط(ع) که پس از تکذیب پیامبر خدا و نافرمانی‌های مکرر،‌خداوند بر آنها بلا و عذاب فرستاد و نابودشان کرد، در سوره حجر می‌فرماید: «پس صیحه آسمانی آنها را به هنگام برآمدن آفتاب فرا گرفت، پس شهرشان را زیر و رو کردیم و بر آنها بارانی از سنگ و گل فرو ریختیم». (9) 
عذاب آن قوم در این آیه کریمه، صیحه آسمانی و باران سنگ و گل است.
هدف از ابتلا و آزمایش
آزمایش‌ها برای آگاه شدن خداوند نیست؛ زیرا او قبلا همه چیز را می‌داند (با علم ازلی)، بلکه این آزمایش‌ها برای بروز استعدادهای نهفته و تلاش انسان‌ها و کیفیت عمل آنهاست. قرآن می‌فرماید: «ما آنچه را که بر روی زمین است زینت و آرایش آن قرار دادیم  تا آنان را بیازماییم که کدام‌یک از آنان در عمل، نیکوترند». (10) 
تمام جهان صحنه آزمایش و تمام مردم نیز مورد امتحان قرار می‌گیرند. گفته شد که آزمایش‌های خداوند برای رفع ابهام نیست، بلکه برای شکوفایی استعدادها و پرورش انسان‌ها و ادب کردن عده‌ای دیگر است و ابزار آزمایش الهی، تمام حوادث تلخ و شیرین روزگار است. در روایت آمده است: «البلاء للظالم ادب و للمومن امتحان و للأولیاء درجهًْ(11)؛ حوادث تلخ برای ظالم وسیله ادب و برای مؤمن وسیله آزمایش و برای اولیا وسیله قرب بیشتر است.» حضرت ابراهیم(ع) در هر آزمایشی که موفق شد، به مقامی رسید، در مرحله نخست عبدالله شد، سپس نبی‌الله و پس از آن رسول‌الله و بعد خلیل‌الله و در نهایت به امامت و رهبری مردم منصوب گردید.(12)
راه موفقیت در ابتلا و آزمایش
راه پیروزی در امتحانات الهی چند چیز است: 1- صبر و مقاومت 2- توجه به گذرا بودن مشکلات 3- یادآوری تاریخ گذشتگان که چگونه مشکلات و گرفتاری‌ها را پشت‌سر گذاشته‌اند 4- توجه به اینکه همه گرفتاری‌های ما در منظر خداست و همه محاسبه می‌شود. 5- دعا و تضرع و ابتهال. اکنون به توضیح مورد پنجم می‌پردازیم.
باید توجه داشت که در مقابل گرفتاری‌ها و بلایای الهی، چنانچه بنده خدا بی‌توجه بوده و دعا و تضرع نداشته باشد، آن بلاها برطرف نمی‌شود. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «بگو اگر دعای شما نبود پروردگارم به شما اعتنایی نداشت که شما (آیات حق را) تکذیب کردید و به زودی کیفرتان همراهتان خواهد بود.»(13)
چیستی ابتهال
واژه ابتهال از ریشه بهل به معنی تضرع است. راغب اصفهانی در مفردات می‌گوید:‌ بهل و ابتهال در دعا به معنی تضرع است و هر که ابتهال را در آیه شریفه 61 سوره آل‌عمران (آیه مباهله) به لعن تفسیر کرده، برای آن است که ابتهال در آیه مذکور به جهت لعن است. مجمع‌البیان آن را لعن معنا کرده و از ابن عباس نقل می‌کند که به معنی تضرع است. ابن اثیر نیز در کتاب النهایهًْ می‌گوید: ابتهال در اصل به معنی تضرع و مبالغه  در دعاست.(14)
ابتهال در قرآن تنها یک بار و در سوره آل‌عمران (آیه 61) آمده است.
ابتهال در این آیه که از آن به عنوان آیه مباهله تعبیر می‌شود به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است. بدین ترتیب که افرادی که درباره مسائل مهم مذهبی با هم گفت‌وگو دارند، در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.(15)
شیخ کلینی در کتاب اصول کافی در فصل دعا، با رغبت و زهبت، در خصوص معنای ابتهال حدیثی را از امام جعفر صادق(ع) چنین نقل می‌کند، می‌گوید، حضرت صادق(ع) بعد از ذکر معنای رغبت و رهبت، درباره گفتار خدای عزوجل- و تبتل الیه تبتیلا- فرمود: تبتل دعا کردن به یک انگشت است که بدان اشاره کنی و تضرع این است که با دو انگشت اشاره کنی و آن را  حرکت دهی و ابتهال بالا بردن هر دو دست است و اینکه آنها را بلند کنی و این حال، موقع اشک ریختن است و سپس دعا کن.»(16)
امام کاظم(ع) فرمودند: «بر شما باد دعا به درگاه خداوند و تضرع و زاری کردن.» (17) 
از آنجا که دعا مغز عبادت است و خداوند از دلی که آماده نباشد دعا را نمی‌پذیرد و از دل شکسته پذیرا می‌باشد و از آنجا که به فرموده حضرت امام صادق(ع): «همانا دعا قضا و بلا را باز می‌گرداند و آن را از هم باز می‌کند، همان‌طور که رشته نخ از هم باز می‌شوند اگرچه به سختی تابیده شده باشد.» (18) سزاوار است با حالت گریه و زاری و تضرع از خداوند درخواست رفع گرفتاری‌ها کنیم و مضافا بر آن، درجه استجابت دعا را با فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد بالا ببریم. در این باره مرحوم کلینی در اصول کافی روایتی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که می‌فرماید: «لایزال الدعاء علی رأسه فاذا ذکر النبی رفع الدعاء؛(۱۹)  پیوسته دعا در پرده است تا اینکه بر محمد و آل او صلوات فرستاده شود. آنگاه پرده و حائل برطرف می‌شود و هر که دعایی کند و نام پیامبر(ص) را نبرد آن دعا بالای سرش(چون پرنده‌ای) بچرخد و چون نام پیامبر را برد، دعا بالا برود.»
نحوه دعا کردن را سزاوار است از اهل بیت پیامبر(ص) آموخت که آن خاندان هرگاه دعا می‌کردند؛ اول به محمد و آل محمد صلوات می‌فرستادند و بعد از آن از خدا درخواست می‌کردند. از جمله ایشان، وجود مبارک امام سجاد(ع) است که در دعاهایی که از ایشان در صحیفه سجادیه نقل شده، در هر دعایی که از درگاه باری‌تعالی درخواست کرده‌اند، اول صلوات فرستاده و بعد تقاضا کرده‌اند.
* ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 7 سال شصتم
_____________
1. عنکبوت: 2.  2. بقره: 155  3. انبیاء: 35    4. احزاب: 43      5. بقره: 157   6. انفال: 28.    7. نهج‌البلاغه، حکمت 93 (ترجمه دشتی).     8- اعراف: 136  
9- حجر: 73-74   10- کهف: 7     11- محمد رحمتی شهرضا، گنجینه معارف، ج 1، ص 115.      12- اصول کافی، ج 1، کتاب الحجهًْ، ص 246.    13- فرقان: 77 
14- قرشی، قاموس قرآن، ج 1، ص 239.    15- برگزیده تفسیر نمونه، ج 1، ص 290.   16- اصول کافی، ج 4، کتاب دعا، ص 229.     17- همان، ص 240.    18- همان، 238.      19- همان، ص 248.