اخبار ویژه
سطح توافقات تجاری ایران با 13 کشور به 110 میلیارد دلار رسید
در نتیجه 9 ماه دیپلماسی اقتصادی، سطح توافقات اقتصادی ایران با
13 کشور به 110 میلیارد دلار رسیده است.
در اینباره روزنامه ایران گزارش داد: از ابتدای سال جاری با ورود هیاتهای اقتصادی بـه ایـران و اعـزام هیأتهای تجاری از ایران به کشورهای مختلف و همچنین مذاکرات گستردهای که دولتمردان با سیاستگذاران کشورهای همسایه و غيرهمسایه آغاز کردند، فصـل جدیدی از همکاریهای تجاری و اقتصادی ایران حداقل با ۱۳ کشور شروع شده و پیشبینیها حکایت از آن دارد که به زودی ایران به تجارت بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار دست پیدا میکند.
براساس آمارها در ۱۰ ماهه گذشته روابط اقتصادی ایـران بـا کشورهای همسایه ۴۵۰ درصد رشد داشته است. در این میان دولت از امکان دیگری هم برای توسعه روابط تجاری استفاده کرده که تهاتر است؛ سال گذشته تجارت کشور بدون نفت بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بوده که بخش قابل توجهی از آن از طـريـق تهاتر (بدون سوئیفت) انجام شده است.
پیگیری برای افزایش سطح مبادلات تجاری با قطر به 2 میلیارد دلار، با قزاقستان به 3 میلیارد دلار، با پاکستان به 5 میلیارد دلار، بلاروس به یک میلیارد دلار، عمان 4 میلیارد دلار، ترکیه 3 میلیارد دلار و عراق به 20 میلیارد دلار، از جمله اولویتهای دیپلماسی اقتصادی دولت در چند ماه اخیر بوده است.
بورس آمریکا زیانبارترین دوره در 50 سال اخیر را سپری میکند
بورس آمریکا طی چند ماه اخیر عملکرد زیانباری را پشتسر گذاشت و بدترین عملکرد طی 50 سال گذشته بود.
این خبر را «سیانبیسی» منتشر کرد و نوشت: نیمه نخست سال جاری میلادی که به تازگی پایان یافته است، برای بسیاری از سرمایهگذاران دوره بسیار زیانباری بود و عوامل گوناگونی که سبب عملکرد بسیار بد بورسها شدهاند، در نیمه دوم امسال همچنان اثرگذار خواهند بود. عملکرد بورس آمریکا در نیمه نخست سال جاری، بدترین عملکرد نیمه نخست از پنج دهه پیش بود و علت اصلی این وضعیت وخیم در بازار، تورم است که پیشبینی شده برای مدتی نسبتا طولانی بالا باقی میماند. در آمریکا، اروپا و بسیاری از اقتصادهای دیگر، نرخهای تورم به شدت بالا رفته و تقریبا تمامی بانکهای مرکزی در حال محدود کردن سیاستهای حمایتی هستند.
هزینه زندگی در آمریکا ابتدای سال جاری میلادی در بالاترین سطح طی چهار دهه قبل قرار داشت و شاهد رشد بیش از پیش نرخ تورم هستیم. موضوع دیگر این است که بانک مرکزی در ابتدا تصور میکرد، نرخ بالای تورم «زودگذر» است؛ در نتیجه اقدامی برای مهار آن انجام نداد. حالا کاملا مشخص است که این نهاد از تورم عقب مانده و در حال بالا بردن نرخهای بهره است؛ اما این اقدام، اقتصاد و بورس را که هنوز از اثرات همه گیری به طور کامل رها نشدهاند، در معرض خطر قرار میدهد. در نیمه نخست سال جاری، نتیجه تحولات اقتصادی و ژئوپلیتیک در جهان و اقدامات بانک مرکزی بسیار منفی بوده است. شاخص S&P در بورس آمریکا 20 درصد کاهش یافت و این نشان میدهد که ریسک پذیری سرمایهگذاران در تمامی بازارهای پرریسک از بورس تا بازار ارزهای دیجیتالی و... کاهش شدیدی داشته است. یکی از تحلیلگران ارشد میگوید: «همه چیز از تورم بالا نشأت گرفته است. بانک مرکزی بود که پیشبینی کرد تورم زودگذر است و به سیاستهای انبساطی خود ادامه داد. دولت نیز برنامههای حمایتی جدیدی را اجرا کرده و به این شکل بود که به اینجا رسیدیم.»
اختلالها در زنجیرههای تأمین که بانک مرکزی معتقد بود بهزودی رفع میشود، یکی از عوامل مهم رشد نرخ تورم بوده است و در ماههای آینده نیز اثرات آن ادامه پیدا خواهد کرد.
تقاضا به سرعت رشد کرده است؛ در حالی که بخش حملونقل نتوانسته است کالاها را به موقع وارد بازار کند. از سوی دیگر، جنگ اوکراین بر شدت برخی مشکلات افزوده؛ یعنی قیمت انرژی و مواد غذایی را بالاتر برده و مشخص نیست که شرایط چه وقت تغییر خواهد کرد. بانک مرکزی به نشانههایی که از رشد نرخ تورم نمایان شده بود، توجه نکرد و حال قصد دارد به هر قیمت نرخ تورم را پایین آورد. ابهام درباره اقدامات آتی بانک مرکزی بر وخامت اوضاع افزوده است. در پایان سال گذشته، بانک مرکزی پیشبینی کرده بود که نرخ تورم سال جاری 2/6 درصد است.
عوامل رشد نرخ تورم قدرتمند هستند و برای مدتی طولانی ضعیف نخواهند شد؛ بنابراین در نیمه دوم سال جاری میلادی فشارهای تورمی شدید خواهد بود. اگر بانک مرکزی مهار بیقید و شرط تورم را در اولویت قرار دهد، رکود بسیار محتمل است؛ رئیس دویچه بانک میگوید که اروپا و آمریکا با ریسک رکود مواجه هستند؛ زیرا بانکهای مرکزی بر مهار تورم تمرکز کردهاند. واکنش سرمایهگذاران به تحولات ماههای اخیر منفی بوده است.
آخرین تحلیل گوینده رادیو اسرائیل از اهمیت برجام و مذاکرات
نماینده مجلس ششم که به خاطر اظهارات وطن فروشانه، از سوی کروبی متهم به سخنگویی اسرائیل شد، میگوید: مذاکره کنندگان به هر رویکرد و منشی که شده، باید با آمریکا به توافق برسند.
احمد شیرزاد بر خلاف گزارشهای بعدی آژانس که سلامت برنامه هستهای ایران را نشان میداد، در مجلس ششم ادعا کرد ایران درباره برنامه هستهای خود به دنیا دروغ گفته و حالا دم خروس بیرون افتاده است(!) مهدی کروبی رئیسوقت مجلس، در واکنش به این سخنان، شیرزاد را سخنگوی رادیو اسرائیل معرفی کرد.
شیرزاد با آن سابقه سیاه، به سایت جماران میگوید: هر روز و ماه و سالی که شرایط تحریمها ادامه پیدا میکند، مقدار زیادی از منافع ما از دست میرود. بنابراین با اینکه شرایط تحریمی امروز آرامتر از گذشته شده است، ولی همین وضعیت هم منافع زیادی را از ما سلب میکند. ما اگر در قدم اول به یک توافق نسبی برسیم و بتوانیم از منافع حاصل از آن استفاده کنیم، به راحتی میتوان قدمهای بعدی را هم برداشت. اما اینکه بخواهیم تمام مسائل و مشکلات را در کوتاه مدت حل کنیم، منطقی نخواهد بود.
وی با اشاره به روند مذاکرات هستهای ایران گفت: در سالهای اخیر تقریبا اغلب کارشناسان و تحلیلگران سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که ضرورت تنش زدایی در سیاست خارجی ایران به ویژه در ارتباط با پرونده هستهای بسیار مهم است. به این دلیل که ما در این مدت خسارات زیادی دیده ایم و با اینکه تحلیلهای زیادی وجود دارد، اما هنوز هم عدهای تلاش میکنند بگویند مشکل از تحریمها نیست و مدیریت دولت گذشته مشکل داشته است. ضمن اینکه همگان میدانیم که تحریمهای وضع شده علیه ایران بسیار ظالمانه و یکجانبه هستند، ولی به صرف بازگو کردن این اعتقاد نمیتوانیم مشکل را حل کنیم بلکه باید برای حل این موضوع وارد عمل شوند.
شیرزاد ادامه داد: در میان طرف اروپایی و آمریکایی تمایل جدی برای حصول توافق وجود دارد. در طرف ایرانی هم چنین تمایلی دیده میشود. بنابراین به نظر میرسد که هیچکس غیر از اسرائیلیها در منطقه از توافق ناراحت نشود و مانع جدیای برای عدم توافق وجود ندارد.
او بیان کرد: ممکن است کسانی فکر کنند که امروز شرایط برای حصول توافق خوب نیست و تلاش برای این موضوع را به وقت دیگری موکول کنند. من نیز در دوره ترامپ، همین باور را داشتم و معتقد بودم که ما هرگز نمیتوانیم با روشهای ترامپ به توافق برسیم. اما در حال حاضر واقعا شرایط از هر نظر برای حصول یک توافق مناسب است. به ویژه اینکه نیاز نفتی و کمبود انرژی در جهان، غرب را وادار کرده است که وجود ایران را نادیده نگیرند. این رویکرد نیز مستلزم برچیده شدن تحریمها علیه کشور خواهد بود. ممکن است این شرایط در چشم به هم زدنی برهم بخورد و ما با وضعیت نامطلوبی مواجه شویم.
شیرزاد ادامه داد: رهاکردن مذاکره در مقطع فعلی به امید ایجاد شرایط بهتر، مانند نفروختن ملک در زمان رونق بازار است. متاسفانه طمع شرایط بهتر باعث میشود تا خیلیها در زمان مناسبی که باید ملک خود را بفروشند، این کار را نکنند. بازار سیاست هم اینگونه است.
وی با اشاره به تقسیمبندی توافق به دو توافق خوب و بد و کنایه عدهای به توافق دوران روحانی، گفت: اگر آن توافق به نفع آمریکا و یا به ضرر ایران بود چرا آمریکاییها از آن خارج شدند؟ دولتمردان آمریکا در دوره ترامپ عکس این ادعا را مطرح میکنند. بیتردید همین که آمریکا احساس کرد ایران امتیازات زیادی گرفته، از توافق خارج شد و این موضوع نشان داد که توافق آقای ظریف «توافق خوبی» بوده است.
اظهارات شیرزاد درباره ممکن الوصول بودن توافق در حالی است که آمریکا صرفا مایل است به شکل موقت نفت ایران به بازار بیاید و قیمتی را که پیشبینی میشود تا 150 دلار هم بالا برود، مهار نماید. اما دولت باید با وجود این نیاز راهبردی، حاضر نیست تضمین معتبری برای دبه نکردن دوباره و کارشکنی در مقابل سرمایهگذاری در ایران یا سنگاندازی در مقابل دسترسی ایران به درآمدهای نفتی اش بدهد.
درباره علت خروج ترامپ از برجام هم باید افشاگری خانم موگرینی را یادآور شد که گفت «من از روحانی تضمین گرفتم حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و بازگرداندن تحریمها، ایران باز هم در برجام بماند»!
حمله به روسیه برای تبرئه کارشکنی آمریکا در مذاکرات
در حالی که مذاکرات قطر با کارشکنی آمریکا در زمینه لغو تحریمها و ارائه تضمین معتبر نافرجام ماند، یک نماینده سابق مجلس و حامی دو آتشه برجام ادعا کرد روسیه مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات دوحه شده است.
حشمتالله فلاحتپیشه به روزنامه شرق گفت: در یک نگاه کلان ما در نظام بینالملل با دو دسته کشور طرف هستیم؛ کشورهایی که با شعار استقلال سیاسی و دیپلماتیک در راستای منافع خود گام برمیدارند و دسته دوم کشورهایی هستند که در مناسبات جهانی همواره نقش کشورهای همسو را بازی میکنند. در این راستا من بارها در گفتوگو با رسانهها عنوان کردهام جمهوری اسلامی هرچه سریعتر باید گلیم برجام را از جنگ اوکراین بیرون بکشد تا آن زمان شاهد حصول توافق باشیم؛ اما نشست دوروزه دوحه نشان داد که کماکان گلیم مذاکرات هستهای ایران در آب گلآلود جنگ اوکراین غوطهور است؛ بنابراین اگرچه در قطر میز مذاکرات خلوت شد اما باز هم خط منافع ملی روسیه در دوحه هم مانع از بهنتیجهرسیدن توافقات شد. پس باید اینگونه نتیجه گرفت که در نشست دوحه آنچه محلی از اعراب نداشت، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران بود.
از این بابت که متأسفانه کماکان منافع جمهوری اسلامی ایران قربانی منافع روسیه بهخصوص بعد از جنگ اوکراین شده است؛ آنهم در شرایطی که اکنون تمام کشورها بهخصوص همسایگان ما در سایه جنگ اوکراین سعی میکنند بیشترین تلاش را برای تحقق منافع خود داشته باشند اما متأسفانه این جنگ به یک کاتالیزوری برای قربانیشدن منافع ایران پیشپای منافع روسیه بدل شده است. ازاینرو بهصراحت میگویم که آنچه تیم مذاکرات هستهای ایران در دوحه انجام داد، گفتوگو و چانهزنی نبود بلکه
یک وقتگذرانی دیپلماتیک بود.
وی میافزاید: من همواره گفتهام که ایران با تحدید مذاکرات هستهای میتواند مسیری را در پیش بگیرد که هرچه سریعتر به توافق برسد اما متأسفانه رفتار ایران در این سالها به نحوی باعث شد که مذاکرات هستهای به منافع دیگر بازیگران بیربط گره بخورد و این مسئله سبب شد که پرونده فعالیتهای هستهای ایران به مسائل غیربرجامی مانند توان موشکی و دفاعی، نفوذ منطقهای، حقوق بشر و سایر مسائل گره بخورد. به موازات آن کشورهای دیگری، حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس هم این جسارت را پیدا کردند که به مذاکرات هستهای اضافه شوند و این نتیجه مستقیم رفتارهای ایران است. درصورتیکه مذاکرات هستهای تنها دو طرف اصلی، یعنی ایران و ایالات متحده آمریکا و یک طرف ناظر یعنی شورای امنیت سازمان ملل دارد؛ بنابراین تمام بازیگرانی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به پرونده فعالیت هستهای و مذاکرات اضافه شدند، به دلیل ندانمکاری و دیپلماسی تهران بوده است.
اظهارات این نماینده سابق مجلس در حالی است که حتی جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جریان سفر به تهران تصریح کرد روسیه مخالف توافق ایران و آمریکا در قطر نیست. اما از این موضع بورل هم که بگذریم، باید از آقای فلاحتپیشه پرسید، این روسیه است که برجام را نقض کرده، از آن خارج شده و شمار تحریمها را به 1700 مورد رسانده یا دولت آمریکا؟ روسیه است که باید تعهد بدهد عهدشکنی برجامی را تکرار نمیکند یا آمریکا؟ روسیه باید در این زمینه تضمین بدهد یا آمریکا؟
اگر آمریکا میگوید تحریمهای اصلی را لغو نمیکند - و آن را به عنوان تهدید همیشگی- بالای سه توافق کذایی نگه میدارد و حاضر هم نیست تضمین معتبری ارائه دهد، چرا آقای فلاحتپیشه به جای اعتراض به خیانت آمریکا و اذعان به این که آمریکا دنبال توافق متوازن - و مفید به حال ایران نیست- روسیه را متهم میکند؟ هدف او از این خوشخدمتی برای آمریکاییها چیست؟ مأموریتی دارد یا آمریکاییها از او آتویی دارند که مجبور است با این ادبیات مغشوش، آنها را تبرئه کند؟