نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
با ادامه پیشرفتهای هستهای مذاکرات برجام را بلااثر نکنید!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «دعواي هستهاي تا كي؟» نوشت: «حدود 20 سال است كه زن و مرد و پير و جوان و سالم و بيمار و كارمند و كارگر و كشاورز و دانشگاهي و بازاري و كارآفرين و توليدكننده اين سرزمين هر جا ميروند و هر كاري انجام ميدهند، هر آرزويي كه دارند، در هر محفلي كه مينشينند و به هر سو كه مينگرند، موضوع هستهاي جلويشان سبز ميشود و در تاروپود زندگيشان نفوذ كرده است. آيا اين سؤال ناروايي است اگر مردم بپرسند كه يك موضوع تا كي و تا چه حد بايد در همه شئون زندگيشان ورود داشته باشد و همه چيز را تحتالشعاع خود قرار دهد؟..»
این روزنامه در ادامه نوشت: «اكنون اين سؤال مهم و سرنوشتساز مطرح است كه ما براي توافق هستهاي منتظر چه هستيم؟ كدام اتفاق ممكن است رخ دهد تا آمریکا از ستم خود دست بردارد و تحريمها را لغو كند؟ در انتخابات كنگره ايالات متحده بهترين حالت آنكه دموكراتها همين اكثريت ميليمتري خود را حفظ كنند كه اوضاع كنوني بدون تغيير ادامه پيدا خواهد كرد و اگر اين اكثريت را از دست دادند كه قرائن چنين نشان ميدهد جمهوريخواهان با اسراييل در شكست مذاكرات هستهاي همداستانند. پس كدام اتفاق دلخواه ما ممكن است رخ دهد كه فشار عظيمي به كاخ سفيد وارد و او را مجبور به دادن امتيازات بزرگ كند؟ واقعيت آن است كه آمریکا كاملا متوجه خسارات وارده به ايران از طريق ادامه تحريمها هست و اگر بتواند لغو تحريمها را يك روز به تاخير بيندازد از آن استنكاف ندارد، بزرگترين خواسته انواع ايرانستيزان در داخل و خارج از رقيب تا دشمن آن است كه اقتصاد ايران رنجور و بيمار و ضعيف بماند و بستر جامعه براي اعتراضات مهيا باشد. پيشرفت هستهاي ايران هم براي وادار كردن واشنگتن به امتياز دادن سقف معيني دارد كه اگر از آن عبور كنيم كل مذاكرات را بلاموضوع ميكند و بايد منتظر دايمي شدن تحريمها بمانيم.»
گفتنی است طیف مدعی اصلاحات پس از شکست در فتنه 88، گرای «تحریمهای فلجکننده» را به دولت اوباما دادند و از فشار دشمن، سکویی برای برنده شدن در انتخابات 92 و 94 و 96 ساختند. سپس پرچم مذاکره را برافراشتند و برجام بیتضمین و بیچفت و بست را سوغات آوردند که خروجی آن، فراهم کردن مجال برای عهدشکنی آمریکا و دو برابر شدن تحریمها بوده است. با همه اینها باز هم میگویند زودتر و به هر قیمت -حتی بدون گرفتن تضمین و بدون لغو تحریمها- مذاکره و توافق کنید!
اینها همانهایی هستند که سال ۹۳ وقتی صاحبنظران منتقد میگفتند از آمریکا تضمین بگیرید، پاسخ میدادند «امضای کری تضمین است» اما حالا که خدعه و خیانت آمریکا آشکار شده و دریافت تضمین، اهمیت مضاعف پیدا کرده، سپر بلای آمریکا میشوند و میگویند هیچ عقل سلیمی نباید از آمریکا توقع ارائه تضمین درباره برجام را داشته باشد!
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی-رسانهای همکار غرب در داخل کشور برای آمریکا و رژیم صهیونیستی در دوپاره کردن کشور به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن از آنجا مشخص میشود که در گزارش اخیری که در برخی رسانهها منتشر شده، آمده است که یادداشتنویس ضدایرانی رویترز به نام «جان آیریش» جاسوس موساد از آب درآمده و یک افسر موساد در تماس با او میگوید: «باید فضای رسانههای بینالمللی به گونهای باشد که نخبگان در ایران را به این تحلیل برساند که بدون برجام، اقتصاد ایران شکست خواهد خورد.»!
خندهدارتر اینکه این جریان مفلوک که کارنامه سیاهی در خیانت به ملت ایران و بازیگری در نقش پادوی دشمن دارند، در توجیه تحمیل خسارت محض برجام به ملت میگفتند که منتقدان برجام همپیمان با رژیم صهیونیستیاند!
چرا گفتید برجام تجربه شکستخورده است؟!
یک به اصطلاح کارشناس از به کار بردن صفت نکوهیده و تجربه شکستخورده برای برجام انتقاد کرد.
رضا نصری در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «از بدو آغاز برجام، فضای رسانهای کشور به نحوی ساماندهی شد که گویی «برجام» یک تجربه شکستخورده است که لازم است دولتها از آن عبرت بگیرند و از بسط و تکرار آن خودداری کنند! در همین راستا، شاهد بودیم چگونه برخی از لفظ «برجام» بهعنوان صفتی نکوهیده استفاده میکردند و از آن بهعنوان پیشوندی برای القای تسلیم و وادادگی در کنار سایر واژگان بهره میبردند. بهعنوان مثال، حتما به یاد داریم چگونه لفظ «برجام منطقهای» و «برجام موشکی» ذهن مخاطب را به سمت برداشتهای خاصی از دیپلماسی و مذاکره در حوزههای فراهستهای هدایت میکرد! در امتداد همین «صورتبندی»، همچنان شاهدیم چگونه در ایران امری مانند «مذاکره بر سر مسائل منطقهای» را- که همه کشورها و بازیگران غیردولتی در منطقه فعالانه به آن مبادرت دارند- به «مذاکره موشکی» تعبیر میکردند؛ بهنحویکه صرفِ بهکارگیری پسوند «منطقه» پس از واژه «گفتوگو» امروزه در ذهن هر مخاطبی بهصورت خودکار، واژه «خلع سلاح» و «تسلیم» را متبادر میسازد!»
نویسنده مطلب فوق، به یاد دارد که مدعیان اصلاحات ـ اعتدال، غرق در غوغای بستن با آمریکا به هر قیمت و در حالیکه اسب زین شده را داده و افسار پاره تحویل گرفته بودند، خسارت محض برجام را فتحالفتوح و آفتاب تابان و معجزه قرن خواندند. این طیف با تیترهایی نظیر «تحریمها به تاریخ پیوست»، «کلید تدبیر قفل تحریمها را گشود»، «فتحالفتوح دیپلماسی ایران»، «غروب تحریم، ساحل توافق»، «مُهر تدبیر بر پیشانی تحریم»، «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»، «اینک بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «پیروزی، بدون جنگ»، «گلطلایی ظریف به 1+5» و... توافق خسارتبار را نسخه معجزهآسا جا زدند. نکته دیگر اینکه، مگر برجامِ نامتوازن، ناهمزمان، فاقد ضمانت، فاقد مکانیسم معقول شکایت و اخذ خسارت و فاقد امکان جبران خسارت که تحریمها را دو برابر کرد، نسخه پیروزمندانه بوده که نویسنده از عنوان تجربه شکستخورده برای آن انتقاد دارد؟! وی کارشناس است یا فردی بیخبر یا...؟
مدعیان اصلاحات تأکید کردند امضای کری تضمین است، نویسنده ناراحت است که برجام را پیشوند وادادگی قرار دادهاند! افزون بر این، «مذاکره بر سر مسائل منطقهای» به عنوان برجام موشکی تعبیر نمیشد بلکه برجام منطقهای بود که مدعیان اصلاحات ـ اعتدال به وسیله آن به دنبال زدن نفوذ منطقهای و نقش امنیتساز و ثباتآفرین ایران در منطقه بودند که کور خواندند. مسببان اعتماد بلاشرط و بلاوجه به آمریکا که باعث بر باد رفتن فرصتها و ظرفیتهای ملی، تورم افسارگسیخته، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی، بیکاری گسترده، کوچک شدن سفره مردم، رکود فراگیر و شرطیسازی اقتصاد شدند، به جای اشتغال به تحریفگری و فریبکاری باید در پیشگاه عدالت حاضر شوند و پاسخگو باشند.
عصبانیت از ارتباط مستمر شهردار و شورای شهر تهران
روزنامه شرق در گزارشی در شماره پیشین خود نوشت: «شهردار تهران میهمان ویژه شورای شهر نیست. حضور شهردار در صحن شورا طبیعی است» این را مهدی چمران رئیسشورای شهر تهران میگوید زمانی که خبرنگاران دلیل حضور شهردار تهران را به عنوان میهمان ویژه میپرسند. او میگوید: هرچه ارتباط شهردار با شورا بیشتر باشد، بهتر خواهد بود و ما سعی میکنیم هرازچندگاهی از شهردار دعوت کنیم تا توضیحات و گزارشهایی را ارائه دهد.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «علیرضا زاکانی و معاونانش در سال جدید بارها میهمان صحن شورای شهر تهران بودند اما این حضور در زمانی بود که مهدی چمران به دلیل بیماری هنوز در جلسات شورای شهر تهران شرکت نمیکرد. او قبل از آغاز سخنان شهردار گفت که درست است که به صحن دعوت نشده اما شورا مثل خانه او میماند و میتواند هر وقت خواست به صحن شورای شهر تهران بیاید. شهردار تهران که به بهانه نمایشگاه دستاوردهای شهرداری و فرصتهای سرمایهگذاری به شورای شهر آمد در سخنان طولانی، دوباره برنامههای آینده خود در حوزههای مختلف را بیان کرد.»
ارتباط مستمر و خوب شهردار و شورای شهر تهران، گویا به مذاق طیف موسوم به اصلاحطلب اصلا خوش نیامده و لذا به شکلی غیرحرفهای به تکاپو افتاده که با تمسخر گزارشی که زاکانی به نمایندههای شورای شهر ارائه داده بر فضاحت مدیریت 4 ساله اصلاحطلبان در شورای شهر و شهرداری تهران سرپوش بگذارند.
این طیف در حالی که همه 21 عضو شورای شهر دوره قبل از جناح اصلاحطلب بودند و هیچ رأیی از جناحی دیگر در شورا نبود 3 بار در طول یک دوره 4 ساله شهردار عوض کردند و نتیجه مدیریت آنها این شد که محسن هاشمی که رئیسشورای شهر دوره قبل بود با انتقاد از همجناحیهای خود بگوید ما در این 4 سال حتی یک کیلومتر هم مترو نساختیم.