kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۴۸۶۳
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۰
مروری بر زندگی روحانی شهید بهروز صالحی

طلبه هنرمند

 
سعید رضایی
«بهروز» نماینده نسلی بود که والاترین تجلیات علمی و هنری را با وجود عواطف خود به عالی‌ترین ادراکات دینی گره زده‌اند، صدا، نور، رنگ، نمایش، حادثه، کلام، و ادب همه موثرند ولی از ترکیب هنرمندانه تمام این عوامل موثر (سینما) به عنوان مظهر کامل تاثیر در هنر معاصر مطرح می‌شود. صالحی چه گام بلندی برداشت و خود چه گام بلندی بوده. او هنر سینما را به متن حوزه علمیه آورد.
آنچه می‌خوانید، روایت پدر مجاهد شهید حجت‌الاسلام بهروز صالحی اراکی از این شهید است:
***
بهروز صالحی بیستم مرداد سال 1333 در اراک چشم به دنیا گشود. دوران کودکی خود را در محیط خانواده‌ای که دارای زمینه سنتی مذهبی بودند به سر آورد. پس از گذراندن دوران دبستان و دبیرستان به کارهای هنری دست زد تا اینکه یکی از روزنامه‌های عصر تهران او را به عنوان خبرنگاری توانا و شایسته دعوت به همکاری کرد.مسئولین روزنامه کم‌کم مسئولیت‌های بزرگی را به عهده او می‌گذارند.
19 سال از عمر عزیزش گذشته بود. در همین دوره به فیلم و فیلم‌‌سازی آشنایی یافت، اما او صمیمانه جویای حقیقت کمال بود.
سال 52 در مدرسه حاج ابراهیم واقع در شهرک اراک حجره گرفت مشغول تحصیل شد. جالب اینجاست که در همان حجره آغاز به تحصیل کرد که امام خمینی(ره) نیز در آن تحصیل را شروع کرده بودند. درست است که او اراکی بود هنوز بسیاری از بستگان مذهبی او در آنجا زندگی می‌کردند و آشنایی آنها با مدرسه زمینه مساعدی برای پیشرفت کار او بود. لیکن او جویای دریا بود و این جویبار کوچک را فقط به عنوان مسیر و مرحله انتخاب کرده بود. 
یک بار وابستگان رژیم از مبارزه این طلبه جوان و تازه کار به ستوه می‌آیند و تصمیم به قتل او می‌گیرند. یکی از دوستان طلبه وی از جریان مطلع می‌شود و او را آگاهی می‌دهد. 
نیمه شب تهاجم تعدادی از مزدوران به مشکلی که حتی المقدور خون او لوث شود صورت می‌گیرد ولی شهید صالحی در مدرسه نبود و آن شب را استثنا در منزل یکی از وابستگان خود به سر برده و فردا به سوی قم حرکت می‌نماید.
شناخت صالحی از اسلام
بالاخره در قم و در مدرسه علمیه رسالت ثبت‌نام کرد و پذیرفته شد.او با شناختی که از اسلام یافته بود دین و دنیا را دو تابش همتاب از یک کانون نور می‌شناخت.
او در ضمن تحصیل در مدرسه رسالت قم، با جمعی از برادران، طلبه و گروهی از جوانان همفکر جلسه‌ای مذهبی ایجاد کرد که همین جلسه پایه اصلی گروه فرهنگی و هنری (ثار) شد و پس از چند تجربه کوتاه فیلم هجرت را که یادآور خاطرات مهاجرین اسلامی برجسته بشرپرستی جعفر بن ابیطالب علیه‌السلام است، را فراهم ساخت و چه بجاست یادآوری این نکته که با شهادت صالحی، فیلم هجرت سومین شهید خود را به تاریخ مهاجر انقلاب اسلامی تقدیم کرد.
شهید صالحی هنر و تلاش خود را در راه انقلاب به کار گرفت. نخستین عکس‌های بزرگ امام خمینی(ره) که در تظاهرات مردم به کار رفت، و هزار نسخه تصویر خمینی بت‌شکن که در سراسر ایران در میان مردم پخش و نشر شد، نتیجه کار او بود.
لیکن 19 دی‌ سال 56 باعث شد قاطع‌تر به میدان جهاد علیه طاغوت پا بگذارد و از این‌جا بود که او و سرپنجه هنرمندش در خدمت اسلام و انقلاب درآمد. جاودانه ساختن صحنه‌های وحشیگری رژیم طاغوتی و حضور شجاعانه در لحظات آتش و خون و فیلمبرداری و ثبت هنگامه‌های خونبار انقلاب در وحشت‌انگیزترین صحنه‌های اختناق و خشم دشمن، تهیه و تکثیر صدها نمونه از پیکر متلاشی و گلوله خورده شهدای عزیز مردم و... ازجمله این فعالیت‌ها بود.
به دست آوردن و نشر زندگینامه شهیدان و در یک کلمه رساندن پیام شهدا به امت، از روز 
19 دی‌ماه با انتشار تصویر شهید حیدر رضائی کودک 10 ساله‌ای که با تیر عمال رژیم به خون کشیده شد، کار او بود.
شهید صالحی آن‌قدر با شجاعت صحنه‌های انقلابی را فیلمبرداری می‌کرد و دشمن را به خشم آورده بود که نیروهای رژیم، او را شناسایی کرده چندین بار به او حمله برده و مستقیماً به طرف او نشانه رفته، حتی به سوی او شلیک می‌کردند اما این فرزند حوزه علمیه قم با زیرکی از مهلکه می‌گریخت.
علاوه‌بر ثبت لحظات حساس انقلاب در عکس‌های ماندنی و جاوید در سال‌های 56 و 57 کار بزرگ دیگرش این بود که در لباس روحانیت، مسلحانه در نبرد آزادی‌بخش ملتش شرکت جست. او درباره نبرد مسلحانه و جنگ چریکی مطالعه می‌کرد و ورزش‌های رزمی را نیز که تا حد نیاز در گذشته آموخته بود، در عمل به کار گرفت.
درگیری‌های صالحی با مزدوران
کوچه‌های اطراف خیابان چهارمردان، و صفائیه و ارم از نبردهای پیروزمندانه این روحانی مبارز خاطره‌ها دارد. یکی از یارانش نقل کرد یک شب از کوچه باریکی که رو‌به‌روی کیوسک پلیس در خیابان ارم اول چهارمردان قرار داشت مثل صاعقه بر سر کماندوهای دشمن که از سرکوب خونین مردم باز می‌گشتند یورش برد و با رگبار مسلسل آنها را به آتش کشید و جابه‌جا چهار نفر از آنان را به هلاکت رساند.
یکی از دوستان می‌گفت یک شب شاهد لحظه‌ای بودم که از بن‌بست جلوه (محل خانه کوچک و محقر خود) واقع در کوی بیگدلی قم بیرون تاخت و با نارنجک دو نفر کماندوی دشمن را به زمین ‌انداخت. یکی دیگر از دوستان چنین نقل کرد که در لحظه حساس از خانه بیرون آمدیم. من در کوچه ماندم و او بی‌محابا و چالاکی بیرون دوید و صدای انفجار وحشتناکی محله را لرزاند. عمال رژیم کوچه را به مسلسل بستند، صدای رگبار قطع نمی‌شد صالحی در کوچه دیگری پناه گرفته بود، من گمان کردم جان خود را از دست داده و قدری روحیه خود را باخته بودیم ولی پس از مدتی با حالتی آرام به درون کوچه خزید. از دیدن وضع من با شوخی گفت ترسیدی؟ وقتی که به منزل آمدیم چنان آرامشی داشت که دوست ما که طبعاً از سر و صداهای محیط به شدت 
جا خورده بود نتوانست بفهمد صالحی هم در حادثه نقشی داشته است.
صالحی و روز چهلم تبریز
شهید صالحی در روز چهلم حادثه تبریز از دست کماندوهای طاغوت تازیانه و باتوم خورد ولی با کمال رشادت ایستادگی کرد. وی همچنین از چند زن که گرفتار کماندوها بودند، دفاع کرد و آنها را نجات داد و بارها با کماندوها درگیر شد. در جنگ‌های خیابانی تهران در 21 و 22 بهمن سال 57 یکی از حساس‌ترین نقش‌ها را به عهده گرفت و یکی از عوامل اصلی جلب مشارکت مردم و رها نکردن محیط اطراف خوابگاه دانشجویانی که درمعرض حمله کماندوهای گارد بودند و همچنین خنثی کردن توطئه رژیم در پراکنده ساختن مردم صالحی بود.
تجربه تولید یک فیلم
در سال 1359 به دعوت آموزش و پروش تهران مسئولیت تولید فیلم این سازمان را به عهده گرفت و بلافاصله شروع به ساختن این فیلم با نام «سلطه» نمود. این فیلم در حال اتمام بود که راهی جبهه نبرد شد. از درگیری‌های حق و باطل صحنه‌های شور آفرینی را فیلمبرداری کرد. آنگاه راه دیگری انتخاب کرد.
وصیتنامه‌اش را نوشت، لباس رزم بر تن و اسلحه بر دوش بار دیگر به جبهه شوش شتافت و این بار با خون سرخش ورق‌های خونین تاریخ روحانیت اسلام را رنگین‌تر ساخت و زندگی جاوید یافت.