رفتارهای اجتماعی عذابآور
محسن شکوری
عذاب به معنای مجازات و عقوبت و ایجاد درد و رنج از راه شکنجه، زمانی که از سوی خداوند اعمال شود، به معنا و مفهوم عقوبت دنیوی و اخروی مجرمانی است که از راه هدایت، دور افتاده و به مخالفت با ربوبیت و عبودیت وی اقدام میکنند. عذابهایی چون ذلت و خواری در دنیا، محرومیت از امدادهای الهی، مسخ، نابودی محصولات و کشاورزی و انواع و اقسام شکنجهها با آتش و آبهای بدبو و سوزان در قیامت از نمونههای عذابهایی است که قرآن به عنوان کیفر مجرمان از آن یاد میکند.
برخی از این عذابها دنیوی است و انسان با هر گناه زمینه خشم و غضب الهی و در نتیجه گرفتارهای مختلف را فراهم میآورد. از این رو، حتی اگر انسان بخواهد در دنیا از عذابها درامان بماند میبایست از برخی از کارها و گناهان پرهیز کند. همانگونه که عذابها دنیوی و اخروی است میتوان گناهان را به دو دسته فردی و اجتماعی و نیز بینشی و نگرشی دستهبندی کرد. قرآن به همه این موارد به تفصیل پرداخته و آیات بسیاری در اینباره فرو فرستاده شده است. با این همه آنچه در این نوشتار مورد توجه است، تنها عوامل اجتماعی است که موجب بروز و ظهور عذابهای دنیوی و اخروی میشود و زندگی را حتی در این دنیا سخت و توانفرسا میکند، نویسنده به برخی رفتارها و ناهنجاریهای اجتماعی که موجب پدید آمدن عذابهای الهی میشود اشاره کرده است.
* * *
تناسب عذاب و اعمال
در قرآن پاداشهایی برای اعمال مثبت و پسندیده بیان شده و نیکوکاران به پاداشهای مضاعف و چندبرابر وعده داده شده و به عنوان تمثیل از یک دانه که خوشههای بسیار میروید سخن به میان آمده اما در عین حال بر تناسب در عذاب و کیفر نیز تاکید شده است. به این معنا که نوعی تناسب میان گناه و عذاب در نظام مجازاتهای الهی برقرار است و اینگونه نیست که شخص به سبب گناهی، چند برابر عذاب شود. از این رو در آیاتی چون 14 و 15 سوره بقره از برابری کیفر استهزاگران و در آیه 67 سوره بقره از برابری فراموش شدن و در یک کلمه از جزاء وفاق (پاداش و کیفر متناسب) سخن به میان آمده است. در آیه 40 سوره غافر ضمن بیان اینکه پاداش کیفر، مثل و برابر است، در همانجا از افزایش بیحساب پاداش اعمال نیک سخن گفته شده تا معلوم شود که تناسب میان اعمال و پاداش تنها درباره پاداشهای کیفری است نه پاداشهای تشویقی و مثبت.
بنابراین اگر در زندگی خویش با انواع عذابها و بلایا روبهرو میشویم باید بدانیم که این عذابها در حد و اندازه گناهان و رفتارهای ناپسند، زشت، بد و نابهنجار ماست و اگر مراعات تناسب و مثلیت و جزای وفاق نبود، انسانها میبایست در برابر هر گناه و خطایی بیش از آنچه با آن روبهرو میشوند گرفتار عذاب میشدند.
رفتارهایی که موجب عذاب میشود
بسیاری از رفتارهای نابهنجار انسان در زندگی روزمره، آثار و تبعاتی دارد که نوعی عذاب الهی است و انسان بیتوجه به آن پیامدها عمل میکند و حتی متنبه نمیشود و بر ادامه کار زشت خویش نیز پافشاری میکند.
در آیه 19 سوره نور خداوند به هتک آبروی افراد جامعه از سوی برخی اشاره میکند و آبروریزی را یکی از موجبات کیفرهای اخروی و دنیوی شخص برمیشمارد. این هشدار از آن روست که بسیاری از مردم ناآگاهانه یا آگاهانه به آبروریزی اقدام میکنند و حتی آن را رفتاری پسندیده شمرده و به عنوان نوعی تفریح و سرگرمی قلمداد میکنند. دست انداختن دیگران با هتک آبروی آنان عملی است که به شکل نابهنجار در برخی از جوامع متداول شده است و حتی برخی از رسانهها بدان دامن میزنند.
در دنیای امروز به سبب افزایش تأثیرگذاری و کارایی رسانههای مختلف و بهخصوص در فضای مجازی و وجود هنرهای هفتم و هشتم، بازی کردن با آبروی مردم بسیار رایج شده است. از گذشتههای دور تاکنون برخی از مردم در محور توجه افکار عمومی بودهاند که از جمله آنها سیاستمداران و در حال حاضر هنرمندان هستند. توجه عمومی به این دسته از اقشار موجب میشود که برخی برای درآمدزایی و بهرهمندی از عناصر تبلیغاتی به شکل فاجعهآمیزی با آبروی دیگران در رسانههای جمعی بازی کنند و به هتک آبروی دیگران اقدام کنند تا فروش و درآمد خویش را افزایش دهند. اینگونه اعمال و رفتار از نظر قرآن نهتنها در آخرت موجب بدبختی و شقاوت ابدی میشود بلکه تبعات و پیامدهای آن به سرعت دامن اینگونه افراد هتاک را میگیرد و آنان را به انواع و اقسام بلایا دچار میگرداند که کمترین آن هتک آبروی خود این اشخاص است.
ایجاد اختلاف و تفرقهافکنی از دیگر علل و موجبات عذابهای مختلفی است که انسانها و جوامع در دنیا و آخرت بدان مبتلا میشوند. خداوند در آیه 105 سوره
آل عمران با اشاره به این عامل به بشر هشدار میدهد که دست از اختلافات اجتماعی بردارند و با این عمل خویش زندگی فردی و اجتماعی خود در دنیا و آخرت را سخت نکنند و مردم را به جان هم نیندازند که آثار آن دامن خود آنان را نیز بگیرد، افزون بر این که دچار خشم الهی گردند.
از آنجا که دین و مذهب همواره محور توجه افکار عمومی بشر بوده است، سوءاستفاده در این حوزه نیز بیشتر و افزونتر است، از این رو هشدار نسبت به این بخش نیز در آیات قرآن فزونی بیشتری دارد و خداوند هشدارهای موکد و بسیاری را نسبت به این گونه رفتار بیان داشته است. آیات 110 سوره هود و آیه 45 سوره فصلت و آیات 63 و 65 سوره زخرف برخی از این نمونههاست.
آوارهسازی مردمان از دیگر رفتارهای نابهنجار اجتماعی است که تبعات و آثار آن در دنیا و آخرت بروز میکند. برخی از مردم این کار را به روش بسیار سادهای انجام میدهند و بیآنکه خود را در جرگه آوارهسازان بدانند بدان اقدام میکنند.
باور عمومی از آوارهسازی آن است که جنگ و جدالی رخ دهد و گروهی از مردم گروهی را از منطقهای و یا خانه و کاشانه خود بیرون کنند؛ این در حالی است که مراد از آوارهسازی تنها اینگونه اقدامات نیست؛ زیرا برخی از مردم با همسایگان خويش رفتاري را در پيش ميگيرند تا او را به ستوه آورند و وي ناچار شود تا خانـه و کاشانه خویش را بفروشد و یا به منطقه و يا حتي شهري ديگر منتقـل شـود و این گونه آواره شود. بارها این مسئله در اجتماع اتفاق میافتد و شخص گمان میکند که کاري انجام نداده و تنها شخصي را به ستوه آورده تا کوچ کند، در حالي که اقدام بـه آوارهسازي کرده است و ميبايست پيامدهاي عذاب آن را به اشکال مختلف تحمل کند.
خداوند در آیات 85 سوره بقره با اشاره به رفتار يهود بيان ميکند که آنان حتی به اقوام خویش رحم نمیکردند و آنان را به بند میکشیدند و برده ميساختند و یا از سـرزمین و کاشانههایشان آواره میساختند. از آنجا که آوارهسازي ديگران در حكم خزي و ذلت است، خداوند به کیفر همین رفتار، آنان را دچار خزي و ذلت مـيکند.
اذیت و آزار رهبران و نخبگان جامعه (توبه آیه 61 و احزاب آیه 57) از دیگر علـل و عوامل خواري اشخاص و امتهاست که خداوند نسبت به آن هشدار مـیدهـد و خـواهـان بازسازی رفتاری نسبت به نخبگان و رهبران جامعه میشود.
اسرافگري از ديگر علل و عواملی است که در آیه ۱۲۷ سوره طه و نیز آیـات ۳۱ تا 34 سوره ذاریات به عنوان عامل عذاب مطرح شده است.
خداوند در آیه ۷ و ۹ سوره انبیاء و نیز ۱۳ تا ۲۹ سوره پس اسرافگري را عامل هلاکت و نابودي جوامع چندي دانسته است که با در پیش گرفتن چنین رفتار نابهنجار و زشت خود و جامعه را به هلاکت افکنده و گرفتار بلاها و عذابهاي ناگهاني ساختهاند.
اشاعه فحشاء و منکرات در جامعه و توسعه آن با رسانهاي کردن برخي از مسايل نابهنجار و تابوشكني نسبت به آن از راه مطبوعات زرد يكـي از عوامل جذب عذابهاي دنيوي و اخروي است که آیه ۱۹ سوره نور به آن توجه ميدهد. همچنین پیروی از جباران (هود آيه 58 و 59) و مستكبران (ابراهیم آیه ۲۱ و سبا آیـات ۳۱ و ۳۳ و غافر آیه 47) از دیگر علل عوامل خزي و عذاب دنيوي و اخروي جوامـع است. بسياري از مردم با پذیرش ولایت طاغوت و جباران و مستکبران و بهرهمنـدي از برخی بخششهاي آنان زمینه گسترش فساد و تباهی را در جامعه خویش دامن ميزننـد. اینان همانند کسانی هستند که مواد مخدري را در جامعه پخش ميکنند و یا بـه فحشا و فسادي دامن ميزنند و امیدوارند که خود از آن در امان باشند در حالي که خود در همـان اجتماع زندگی میکنند؛ زیرا این فساد و تباهي دامن خود و خانواده آنان را نیز میگیرد و به ورطه هلاکت میافکند و این افزون بر خسارتها و عـذابهاي اخروي است که دامنگیرشان خواهد شد.
بخل ورزیدن در انفاق مال (نساء آیه ۳۷ و توبه آیه 67 و 68) و نیز بدخلقي (قلم آيات ۱۳ و 16 ونیز مجمعالبیان ج ۹ و ۱۰ ص 501) و بيتقوايي و عدم پرهیز از پلیدیها و پلشتيهايي چون عدم وفا به عهد و پیمان، فحشاگري و ظلم و ستم و بیعدالتی و مانند آن (هود آیات ۷۸ تا ۸۲ و حجر آیات 69 تا 74) و پذیرش ولایت و سرپرستی و حکومت مغضوبان و ستمگران و طاغوتها (مجادله آیات 14 و 16 و آیات دیگر) از دیگر عوامل گرفتاري اشخاص و جوامع به عذابهاي دنيوي و اخروي است.
تجاوزگري (مائده آیه ۷۸ و ۸۰) تخریب معابد و مساجدي که خداوند در آن عبادت میشود و مسایل هنجاري و اخلاقي به مردمان آموزش داده ميشود (بقره آيـه ١١٤) تکاثر و فزونخواهي در جمع مال و منال دنيوي (حدید آیه ۲۰) تکبر و زورگویی به مردم (ابراهیم آیات 15 و ۱۷) تعاون و همكاري بر گناه و تجاوز و ستمگري (مائده آیه 2) تفاخر در امور دنیا به مردم (حدید آیه ۲۰) و ترك جهاد و دفع ظالمان و متجاوزان (توبه آیات ۳۸ و ۳۹ و ۹۰) از دیگر علـل عذابآور است.
تهمت زدن به دیگران و حسادت (بقره آيـه ۹۰) و دروغگویی (بقره آيـه ۸ و ۱۰) خوشگذرانی و کامرانی و دامن زدن به این مسائل در اجتمـاع (انبیـا آیـات ۱۱ و ۱۳ و مومنون آیه 63) حرامخواري (نساء آيات 160 و ١٦١) و حزبگرايي (مومنون آیات 51 و 54) سخنچيني (قلم آیات ۱۱ و ١٦) رباخواري (نساء آيات 160 و ١٦١) زنا (فرقان آيه 68 و 69) و جدال وستیزه جويي با اهل حق (هود آيات 84 و ۸۹) و سخنان لهو و بیهوده بر زبان جاري کردن (لقمان آیه 6) و شايعهپراكني (نور آيات ۱۱ تا 14) سكوت در برابر گناه (اعراف آیات ١٦٣ و ١٦٥) و در يك كلمه هر گونه عمل ناپسند و زشـت (انفال آیات 50 و 51) که آدمي آن را كوچك و خوار ميشمارد عامل مهـم در گرفتاري شخص و جامعه به عذابهاي دنيوي و اخروي است.
اینها بخشی از اعمال نابهنجاری است که موجب عذاب دنیا و آخرت میشود. بنابراین لازم است انسان برای جلوگیری از گرفتار شدن به آنها از این گونه رفتارهای نابهنجار، زشت و گناه خودداری کند و خود را در پناه نگرش هنجاری در امنیت و مصونیت از عذابها و گرفتاریهای دنیوی و اخروی قرار دهد.