جایگاه مساجد در نشر فرهنگ دینی و رسیدگی به مشکلات مردم (بخش پایانی)
ضرورت احیاء مساجد با هماهنگی مردم و دستگاههای مسئول
گروه گزارش
مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛ همچنان که معروف شده در زبانها، واقعاً پایگاه است. نه فقط پایگاه برای فلان مسئله اجتماعی، [بلکه] مسجد میتواند پایگاه همه کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسانسازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابله با دشمن و زمینهسازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرتافزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا. مسجد یک چنین جایگاهی است. (رهبر معظم انقلاب – 31 مرداد 95)
طبق آمار سازمان تبلیغات اسلامی، 72 هزار مسجد و بر اساس آمار دیگری، 80 هزار مسجد در کشور داریم که با این حساب، بهازای حدود هر هزار نفر یک مسجد داریم. دراینبین شهر سنندج بیشترین میزان مسجد را به خود اختصاص داده است تا جایی که به «شهر مساجد ایران» شهرت دارد.
با اینوجود، باتوجهبه موقعیت جغرافیایی و جمعیتی در کشور ما و طبق آمار سالهای گذشته، مسئولان سازمان اوقاف باتوجهبه جمعیت 80 میلیوننفری، کشورمان نیازمند حداقل 100 هزار مسجد و ساخت حدود 28 هزار مسجد جدید است که از این مقدار، 2 هزار مسجد باید به جادهها اختصاص یابد.
لزوم تنظیم سند ملی مسجد
یکی از مسائل مهم در این حوزه؛ شناسایی و جایگزینی ائمه جماعاتی است که مستعد مدیریت و برنامهریزی هستند و در کنار آن، توانایی ارتباطگیری با مردم و جذب جوانان به مسجد را دارند.
گویا این امر باید بر عهده مراکزی مثل حوزههای علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی باشد. دلیل ابهام این امر به عدم تنظیم سند ملی مساجد بازمیگردد که به گفته مسئولان امور مساجد، بهزودی وظایف هر نهادی در این سند مشخص خواهد شد؛ بنابراین در شرایط فعلی با قوانین نانوشتهای مواجهیم و در این فضا، هر نهادی سعی دارد گوشهای از کار را بهصورت خودجوش بر عهده گیرد. اکنون مساجدی را میبینیم که امام جماعتی منفعل دارند که نهایت به یک سخنرانی بسنده میکنند و نسبت به مسائل محله یا منطقه بیتفاوتاند؛ در واقع شور و انگیزه کافی برای فعالیتهای برون مسجدی را ندارند.
اما نکته دیگر و شاید مهمترین چالشی که سایر حوزههای فعالیتهای مسجدی را تحتتأثیر قرار میدهد، موازیکاری و عدم هماهنگی و همپوشانی نهادهای مربوطه در امر مسجد است. اکنون «ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد» زیر نظر وزارت ارشاد، مرکز رسیدگی به امور مساجد، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه، ستاد اقامه نماز و حتی معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری از جمله مراکز مرتبط با امور مساجد هستند؛ این مسئله سبب چالش در مدیریت واحد مساجد و عدم برنامهریزی دقیق و مؤثر و نیز متناسب با فضای عمومی جامعه شده است.
سید مهدی ماجدی، مدیر فعالیتهای فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد تهران درباره این دست چالشهای مساجد به تسنیم میگوید: «مشکلی که برای مساجد ما پیشآمده است، معادلهای چند مجهولی است. اکنون در حوزه علمیه متولی خاصی که ائمه جماعات را آموزش دهد، وجود ندارد. از دیگر سو بسترسازی مناسب برای تربیت ائمه جماعات صورت نگرفته است. در کنار آن، مجموعهای نداریم که متولی تأمین بودجه کارگزاران مسجد بهویژه ائمه جماعات باشد. اگر یک طلبه فعال (که کم هم نداریم) حمایت مادی و معنوی شود، حتماً پایکار میآید.»
او میافزاید: «ما بهعنوان رسیدگی به امور مساجد تهران، کارآموزش ائمه جماعات، هیئتامنا و خادمان مسجد را مدتهاست آغاز کردیم. یا در مواقعی بستههای چند رسانه فرهنگی در اختیار مساجد قرار میدهیم، اما وجود برخی چالشها در زیرساختهای ما سبب بروز مشکلاتی در سطح مساجد میشود. ضروری است متولیان امر در جلساتی که با هم تشکیل میدهند، به یکرویه واحدی دست یابند و وظایف تقسیمبندی شود.»
حجتالاسلام شیخ علی واشقانی از ائمه جماعات موفق و برگزیده کشوری نیز به عوامل دیگری از چالشهای مساجد اشاره کرده و اظهار میدارد: «علاوهبر موازیکاریهایی که در امر اداره مسجد شاهدیم، اصلاً نهادهای مرتبط با مسجد نظر و دیدگاه یکدیگر را قبول ندارند. این را در جلسات مشترکشان بهوضوح میبینیم. اگر بخواهیم نظر بنده را که سالهاست در بحث مساجد ورود جدی دارم جویا شوید، مخلَص کلام این است که مدیریت مساجد باید بر عهده مدیرانی جهادی، انقلابی و مخلص خدا باشد. وقتی از نزدیک با برخی مدیران مواجه میشوید، ملاحظه میکنید دنبال ریاست و سفت کردن جای پای خود هستند و روحیه خدمت در آنها مرده است. با نیت خدمت میآیند، اما خروجی کارشان تشنج است.»
امام جماعت مسجد امام رضا علیهالسلام میافزاید: «مساجد ما در هر محله امام جماعت تحمیلی را قبول ندارند، بلکه امام جماعت باید به تأیید مردم آن منطقه باشد. میتوانم ثابت کنم که امام جماعت تحمیلی از جهت شرعی محل اشکال است. امام جماعتی که مردمشناختی از او ندارند و صرفاً با تحمیل یک نهاد مشخص وارد مسجد میشود، نه نماز خودش مورد قبول است و نه مردمی که پشت سر وی نماز میخوانند. شما کافی است مروری در ماجرای امیرمؤمنان(ع) داشته باشید. مگر ایشان در دوران زمامداری ظاهری خویش، خواست مردم را لحاظ نکردند؟ پس پیوند امام با مردم باید رضایت باشد. متأسفانه نهادهای ما مردم را لحاظ نمیکنند.»
مدیریت مردمی و سیستمی مساجد
«ناهماهنگی دستگاههای مرتبط با مسجد سبب کند شدن روند پیشرفت مساجد شده است، اما تمام مشکل به این مسئله باز نمیگردد. از دیگر سو نباید مساجد را درگیر امور اداری و سیستمیکنیم، چرا که این اماکن مقدس از گذشته بهصورت مردمی اداره میشد، درعینحال نیاز به نظارت هم هست. پس در واقع جمع بین مردمی بودن و سیستمی بودن ـ حداقل تا حد نظارت ـ باید صورت گیرد.»
حجتالاسلام مُقیسه مشاور معاون فرهنگی امور مساجد با بیان این مطلب تاکید میکند: «از قِبل همین سیستم اداری که برای مساجد در نظر گرفته شده، شاهد پیشرفتهایی بودیم. خیلی از مشکلات مساجد درگذشته به دلیل چالش در انتخاب ائمه جماعات و هیئتامنا بود، اما وقتی وارد روند اداری و انتصابات شد، کار سامان گرفت؛ لذا سعی شد امامجماعتهایی که حداقلهای مدیریت مساجد را دارند، انتصاب کنیم.»
او ادامه میدهد: «نفس فعل انتصاب درست است، اما وقتی در انتصابات مسائلی مثل سلایق شخصی و حتی گاهی انتصابات سفارشی دخیل میشود، به طور طبیعی نباید انتظار پیشرفت داشته باشیم. در این صورت آن امام جماعت بین مردم محبوبیت و کارایی لازم برای مدیریت مسجد را ندارد؛ بنابراین در برخی موارد انتصابات صحیح نبود، اما مسئله انتصاب باید دوسویه باشد؛ مردمی و سیستمی؛ اکنون عمدتاً یکطرفه یعنی سیستمی است. درهرصورت در جایگاهی نیستم که بخواهم مسئولیت این امر را بر عهده بگیرم.
دراینبین، حجتالاسلام مجتبی صداقت، مدیر سابق برنامهریزی فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد، بزرگترین معضل مساجد را جدا از عدم هماهنگی نهادهای مرتبط با مسجد، در عدم سیاستگذاری کلان نظام در بحث مساجد دانسته و میگوید: «به نظر من بالاتر از عدم هماهنگی دستگاههای مرتبط با مسجد، عدم سیاستگذاری کلان نظام است. هیچ نهادی به کارکرد مسجد اضافه نمیکند بلکه قطعه، قطعه از آن جدا میکند. تنها مردم پای مسجد ایستادند و آن را جهادی مدیریت میکنند و اگر مشکلی هم در یک مسجد پیش میآید، به دلیل چالش سیاستگذاری کلان و عدم هماهنگی نهادهای مرتبط با مسجد است که سبب اداره سلیقهای این اماکن مقدس میشود.
ضرورت مدیریت واحد مساجد
موازیکاری نهادهای مرتبط با مسجد و نیز عدم سیاستگذاری کلان در امر مساجد دو آسیب اساسی مدیریت و رونق مساجد است. آسیبی که ناخودآگاه سبب بروز چالشهای بعدی برای مساجد کشور شده و بهاینترتیب کارکرد آنها را با افت کمّی و کیفی مواجه کرده است.
تدوین سند ملی توسعه، گسترش و تقویت نهاد مسجد با هدف سامانبخشی و راهبری این مکان مقدس، اواسط مرداد 99 از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی به سازمان تبلیغات اسلامی ابلاغ شد و آن سازمان نیز بنیاد هدایت را مأمور تدوین این سند قرارداد، اما اکنون با تأخیر تقریباً دوساله مواجهیم.
حجتالاسلام ارزانی، رئیسکانونهای فرهنگی و هنری مساجد کشور معتقد است: «در سندنویسی گاهی تعارفات و یا سلایق شخصی غلبه مییابد و در نشستها میگوییم ملاحظه فلان سازمان و نهاد را کنیم، اما باید این واقعیت را پذیرفت که برای ارتقای سطح مساجد باید تعارفات را کنار گذاشت. در این راستا گاهی ممکن است یک سازمان را حذف، اضافه و یا ادغام کنیم. یعنی ممکن است یک نهاد برای زمان خود مؤثر بوده، اما اکنون جز اینکه ایجاد مانع کند، کارایی خاصی ندارد.»
او میافزاید: «اکنون یا باید وظایف هر نهاد مرتبط با مسجد مشخص شود و یا سازمانی شکل بگیرد که متکفل تمامی امور مساجد باشد. هدف این است که مردم جذب مسجد شوند؛ بنابراین باید باور مردم به این مکان مقدس تقویت شود. این مسئله باید در عمل نمود یابد. با افزایش کارکرد مساجد نشان دهیم مساجد هنوز هم کارآمد هستند. اوایل انقلاب مردم مسجد را محور میدانستند، چرا که پویایی و نشاط داشت. پس کارکردها را باید احیاء کنیم. یک وظیفه آن بر عهده رسانههاست که در قالبهای هنری اهمیت مساجد را تفهیم کنند. یک وظیفه آن بر عهده سیستم آموزش است که در مدارس و دورههای آموزشی خود به این امر بپردازد؛ اما درهرصورت اگر سیاستگذاری مناسب شکل نگیرد، تلاشهای تبلیغی هم ثمر نمیدهد. باید از قبل بسترهای نرمافزاری تقویت شده باشد.»
حجتالاسلام ارزانی با ذکر خاطرهای از دوران رایزنی فرهنگی خود در آفریقا اظهار میدارد: «چند سالی بهعنوان رایزن فرهنگی در آفریقا بودم. یکی از درسهای آنها مکانهای مقدس بود. در این درس، معبد، کلیسا و مسجد و کارکردهای آن را معرفی میکردند. به یکی از مدیران مدارس گفتم آمادگی این را داریم فضایی را فراهم کنیم تا به معرفی مسجد بپردازیم. او هم استقبال کرد. برنامهریزی کردیم و مقرر شد روزهای دوشنبه کلاس فوقالعاده با عنوان معرفی مسجد برگزار کنیم. جالب بود که با استقبال مردم مواجه شد. آنها را گروه، گروه بهصورت اردویی به مساجد میبردیم و آنها را با آداب آنجا آشنا میکردیم. خبر این ماجرا در شهر پیچید، بهگونهای که سایر مدارس وارد این عرصه شدند.
اینها برای غیر مسلمانان بود و حال که ما مسلمان و در مذهب تشیع هستیم، چرا از این اردوها نداشته باشیم؟ وقتی به عمق قضیه رجوع کنیم، همان نقصان برنامهریزی کلان را مشاهده میکنیم.»