غفلت و وادادگی مدیران مانع «قوی شدن» ورزش
سرویس ورزشی –
طی چند سال اخیر بارها نوشته ایم که بدخواهان این آب و خاک که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تهاجمی همهجانبه و بیامان در همه عرصهها و حوزهها- سیاسی و نظامی و فرهنگی و اقتصادی و...- آغاز کرده و به شدت آن را تداوم میبخشند محال است که در ورزش هم فعال نباشند و به عملیات و توطئههای ضدایرانی خود نپردازند.
حتی بر این نکته نیز تاکید کردهایم که هدف غایی و نهایی این دشمنان، محروم کردن ورزش ایران از حضور در میادین بینالمللی است که این کار را بیش از هر چیز با بهانه و حربه « رژیم صهیونیستی» و «سیاسی کردن ورزش از طرف ایران»! دنبال میکنند.
در این میان تنها راه مقابله با این دشمنیها «قوی شدن» است. ورزش ایران باید چنان قدرتمند و با صلابت در عرصههای بینالمللی و جهانی حاضر شود که شوخی با آن و نقشه کشیدن برای حذف و غیبت آن به اعتبار و کیفیت رقابتها ضربه بزند و آسیب جدی وارد
آورد.
البته این، کاری بزرگ و اقدامی کوبنده و تاثیرگذار است که عملی شدن آن خیلی سخت است، اما بدون تردید غیر ممکن و محال نیست. تحقق آن به ایمان و انگیزه و همت آهنین و اراده پولادین احتیاج دارد. برای اینکه حرفمان انتزاعی و شعاری به نظر نرسد یک مثال زنده میزنیم. این مثال، رشته ورزشی«کشتی» است. کشتی ایران در دنیا از چنان جایگاه و اعتباری برخوردار است که حضور آن در هر میدانی باعث ارتقای کیفی و وزن آن مسابقات میشود به طوری که اگر در تورنمنت و مسابقاتی به هر دلیلی حضور نداشته باشد، کمبود و غیبت آن سخت احساس میشود و از اعتبار آن رقابتها میکاهد.
این است که جریانات ضدایرانی فعال در ورزش، علی رغم تلاشهای عبث و بینتیجهای که ابتدا به خرج دادند و خواستند کشتی و کشتیگیر ایرانی را وارد پروژه حذف و تعلیق و محرومیت کنند، وقتی فهمیدند در این بازی زشت، آن که بیشتر ضربه میخورد اعتبار و حیثیت مسابقات قارهای و جهانی و المپیکی است، کشتی ایران را تا حد زیادی از این پروژه خارج کردند و الان چند سالی است که کشتی کشورمان تقریبا با آرامش در رقابتهای بینالمللی شرکت میکند و...بنابراین، راهحل پیشنهادی نه تنها شعاری و دور از دسترس نیست، بلکه « شدنی» و « امکانپذیر» است، منتها همانطور که گفته شد در درجه اول به « همت» و« اراده» احتیاج دارد و بعد به مدیریت و تدبیر و اقتدار در اجرا.
در این باره هم پیش از هر چیز باید از « درون» و از داخل این ورزش شروع کرد، یعنی اگر مسئولان فراتر از « حرف» زدن در مورد « دشمنان» ورزش قصد دارند « کاری» هم بکنند و جهت مقابله عملی و کارساز با این دشمنیها اقدامی انجام دهند، باید با «اصلاح درونی» ورزش شروع کنند. ریشه مشکلات را باید در درون خشکاند. وقتی چنین شد دشمن بیرونی و بینقاب، کاری از پیش نمیبرد. این جمله رسول ختمی مرتبت(ص) میتواند بزرگترین راهنمای ما و مدیران و برنامهریزان این کشور در زندگی فردی و اجتماعی باشد که فرمود:« اعدی عدوک نفسک، التی بین جنبیک».(دشمنترین دشمن تو، نفس توست که درون خود توست!)
متاسفانه راست است که ریشه مشکلات ورزش ما در حال حاضر و در عصر کنونی بیش و پیش از آنکه «بیرونی» و خارجی باشد، «درونی» است و باز انکار نمیتوان کرد که عزم و همت مدیران ورزش برای حل و ریشهکن کردن این مشکلات و اصلاح حال و هوای ورزش به هیچ وجه کافی و کارساز نیست.
در این مورد پیش از این بارها به تفصیل سخن گفته ایم و اینجا قصد تکرار و چند باره گویی نداریم، بلکه فقط میخواهیم برای اینکه این بحث، سرانجامی داشته باشد تاکید کنیم که با این روال و روش مدیریتی که در پیش گرفته ایم، رسیدن به هدف« قوی شدن» در ورزش و بدخواهان این آب وخاک را بر سر جای خود نشاندن، خیلی خیلی بعید
است.
برای اینکه معلوم شود حرفمان مبتنی بر واقعیات است و نمیخواهیم سیاهنمایی کنیم کافی است نگاهی به مسائل ورزش و بسیاری از رشتههای ورزشی و آنچه در آنها از حیث فنی و اخلاقی و فرهنگی میگذرد بیندازیم تا «سیه روی شود آن که در او غِش باشد». به فوتبال نگونبخت نگاه کنید، به وزنهبرداری آشفته احوال بنگرید و... در این صورت برای از پای درآوردن این ورزش نیازی به دشمن خارجی نیست. در داخل این ورزش کسانی هستند که در سایه غفلت و وادادگی مدیران، یا مغرضانه و به عمد و برای تامین منافع شخصی و یا از سر ناآگاهی و دوستی خاله خرسه، کار دشمن قسم خورده را انجام میدهند و...