تمام فهم اصلاحطلبان از پیروزی در دیپلماسی رسیدن به برجامی با دستاورد تقریبا هیچ
سرویس سیاسی-
این گزارش سپس افزوده است: فلاحتپیشه با تایید این مهم به شرق گفت: «ایران تنها کشوری در جهان است که شکست در دیپلماسی جزو رزومه سیاستمداران است ولی این تخاصم هیچ نکته مثبتی ندارد. این احتمالا آخرین گام ملایم اروپا و آمریکا در قبال ایران است و بیانیهها و قطعنامههای بعدی به مراتب تندتر خواهد بود. این مسائل عملا شکست دیپلماسی است. این شکست فقط در صورتی قابل توجیه است که آقایان بگویند مثلا بمب اتم ساختیم ولی زمانی که این اتفاق رخ نداده و ما به دنبال بمب اتم نیستیم، این شکست در دیپلماسی قابل توجیه نیست.»
طیف موسوم به اصلاحطلب چه درکی از دیپلماسی دارد؟! به نظر میرسد فهم آنها از دیپلماسی چیزی شبیه خریدن لباس و پوشاک باشد! چرا که دیپلماسی دستکم دو طرف دارد و برای رسیدن به نقطهای قابل قبول باید طرف یا طرفهای مقابل نیز ارادهای بر آن داشته باشند.
در این باره باید به این طیف متذکر شد که امضا کردن برجامی که در آن تمام تعهدات ما نقد است و تعهدات طرف مقابل نسیه، برای عدم پایبندی ما به برجام ساز و کارهای تنبیهی سخت در نظر گرفته شده اما برای طرف مقابل هیچ، برجامی که صنعت هستهای ما را به حالت نیمه تعطیل در میآورد و در مقابل از گشایش اقتصادی نیز خبری نیست، برجامی که دستاورد آن تقریبا صفر است و... رسیدن به چنین برجامی هنر نیست چرا که طرف غربی هم مشتاق چنین برجامی است. هنر آن است که اولا زیر بار چنین برجامی نرویم و فریب نخوریم و در شکل بهتر توافقی را امضا کنیم که منافع ملت ایران از پس آن هویدا شود. اگر شکل بهتر یعنی توافقی خوب حاصل نشد جلوگیری از اینکه مقدرات ملت ایران با یک برجام پر اما و اگر به دست غربیها بیفتد شرف دارد به امضای توافقی بیحاصل برای ما.
نسخهپیچی قجری: ایستادگی مقابل زیادهخواهی مشکلات را حل نمیکند!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «شيوه برخورد با قطعنامههاي بينالمللي» نوشت: «آژانس بينالمللي انرژي اتمي بار ديگر محملي براي اتخاذ مواضع تهاجمي مقامات ايران و برخي رسانهها عليه اين نهاد بينالمللي شد. اگرچه قريب به اتفاق مواضع مقامات ايراني عليه آژانس به لحاظ حقوقي كاملا صحيح و عادلانه ميباشد، اما نكته مهم اين است كه خروجي سازمانها و نهادهاي منبعث از نظم كنوني بينالمللي و سرنوشت؛ منافع ملتها را حقوق بينالملل، عدالت و منع تبعيض مقرر در اصول و اهداف منشور ملل متحد مندرج در مواد ۱ و ۲ تعيين نميكند بلكه قدرت تعيين ميكند و قدرت هم مركب است و بسيط نيست».
این روزنامه نوشت: «خلاصه مطلب اين است كه نهيب زدن به نهادهاي منبعث از برآيند قدرتهاي بينالمللي در نظم بينالملل كنوني و حمله به تصميمات و قطعنامههاي آنها از جمله در آژانس بينالمللي انرژي اتمي اگرچه به لحاظ حقوقي صحيح و نتيجه طبيعي سياسيكاري و زيادهخواهي دشمنان است ولي مشكلي را هرگز از كشور و معيشت مردم حل نميكند زيرا عامل تغييردهنده مسير تصميمات، مصوبات و قطعنامههاي نهادهاي بينالمللي در جاي ديگر و در ايجاد بازدارندگيهاي جامع و كسب منابع و مباني قدرت مركب و مشبك در عرصه منطقهاي و بينالمللي است.»
گفتنی است کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تأکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد، طی 8 سال گذشته طیف مدعی اصلاحطلبی با بزک آمریکا و گره زدن حل همه مشکلات کشور به مذاکره، کشور را در چاه برجام انداختند و با نابودی اقتصاد کشور و معیشت مردم، خساراتی جبرانناپذیر به کشور وارد کردند که تبعات آن تا سالها گریبانگیر مردم خواهد بود، در چنین شرایطی که ماحصل این سیاست خسارتبار جلوی چشم مردم است، این طیف در رویکردی عجیب و تاملبرانگیز همچنان همان نسخه شکست خورده و پر خسارت را به عنوان تنها راهحل مشکلات کشور معرفی کرده و از طرفی با گرا دادن و ارسال پیام ضعف از وضعیت اقتصادی کشور که دستاورد دولت برآمده از خودشان است، طرف غربی را به اعمال فشار بیشتر به کشور ترغیب کند.
مراقبت از زبان فارسی غیرمنطقی و اختلافافکنانه است!
روزنامه مدعی اصلاحات، محافظت از زبان فارسی را دامن زدن به اختلاف قومی القا کرد.
روزنامه جمهوری اسلامی دیروز در مطلبی نوشت: «اخیراً برنامهای در اخبار بیست و سی شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود که تحت عنوان محافظت از زبان فارسی، بکار بردن واژههای خارجی را از طرف مدیران و دولتمردان و... گوشزد میکند که با داشتن معادلهای فارسی این واژهها، نباید جوانان و نسل آینده را از این طریق به فرهنگ بیگانه آشنا و وابسته کنیم. در این خصوص لازم دیدم بهعنوان یک معلم و استاد دانشگاه مواردی را به اطلاع دستاندرکاران این تیپ برنامهها و اطلاع عمومی برسانم. اولاً مردم ما در کشور عزیزمان ایران با زبانها و قومیتهای مختلف سالیان سال زندگی کرده و میکنند، اینکار به بهانه محافظت از زبان فارسی، در واقع ایجاد یک نوع حساسیت غیرمنطقی و اختلافافکنانه در بین اهالی سایر زبانها و قومیتهاست. ثانیاً استفاده از این نوع واژهها در زبانها و کشورهای مختلف یک نوع ارتباط فرهنگی و علمی و اجتماعی بین ملتها و این زبانهاست، خصوصاً وقتی که واژههایی برای اولین بار در اختراع و معرفی آنها، کشور و جامعه مربوطه نقش اول را دارد بهعنوان مثال واژههای کامپیوتر، لپتاپ، تبلت،... حالا هر چقدر ما زور بزنیم و تبلیغ کنیم که مردم باید رایانه بگویند، موثر نشده و نخواهد شد. بنده به تناسب شغلم و تدریس دروسی مثل تاریخ و فلسفه علم، ارتباط زیادی با این زبانها و مردمشان داشتهام، کمتر ملت و کشوری دیدهام که این نوع حساسیت به واژههای مثلا بیگانه داشته باشد.»
گفتنی است، تحکیم، گسترش و مراقبت از زبان فارسی، امری ضروری و در مقابل تهاجم دشمن به زبان ملی ما است اما روزنامه مذکور در اقدامی مشکوک، موضوع را به سمت مطلوب خود یعنی دامن زدن به اختلاف قومی تحریف کرده است. افزون بر این، نفوذ و تهاجم دولتهای استعمارگر و سلطهطلب، نامش ارتباط فرهنگی نیست و ماهیتا با اخذ فرهنگی، زبدهگزینی و تبادل فرهنگی نسبتی ندارد.