نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
تکرار دروغ بانیان تحریم برای توجیه خسارت میلیاردی به بیتالمال!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته گفتوگویی با معصومه ابتکار چهره اصلاحطلب و معاون رئیسجمهور در دولتهای یازدهم(محیط زیست) و دوازدهم (امور زنان) منتشر کرده که وی در بخشهایی از این گفتوگو ضمن تکرار ادعاهای دروغ زمان مسئولیت خود در توجیه خسارت میلیاردی به بیتالمال در موضوع واردات بنزین مدعی شد: «یکی از مهمترین رویاروییهای ما با کاسبان تحریم در ماجرای بنزین پتروشیمی نمایان شد. به خاطر تحریمهای سالهای ۸۸ و ۸۹، واردات بنزین ایران تحریم شد. گروهی با یک راهحل غیر استاندارد پیشنهاد دادند که از طریق افزایش میزان آراماتیک بنزین، تلاش کردند حجم بنزین را بالا ببرند. در آن زمان من در شورای شهر تهران حضور داشتم و بلافاصله هشدار دادم. میدانستم که اثر این تولیدات در گسترش سرطان خون افراد چگونه خواهد بود. اما تهدیدات همین کاسبان تحریم گسترش پیدا کرد و فشارهای فراوانی وارد ساختند تا ما این موضوع را رها کنیم.»
وی در ادامه گفت: «مجموعه این تحرکات توسط کاسبان تحریم، برنامهریزی و اجرا میشد و ظرفیتهای زیادی از کشور را هدر داد. خوشبختانه بنزین پتروشیمی کاملا از رده خارج شد و تولیدات بنزین کشور در مسیر استانداردسازی قرار گرفت. البته همچنان سایه تحریمها در رشد این بخش نمایان شد.»
ابتکار در این گفتوگوی ناخواسته به تحریمهای سنگین سال 88 که دلیل تصویب آنها رفتار فتنهگران در آن سال و حمایت دشمنان کشور از آنها برای ضربه به ملت ایران بود اشاره کرده است.
همان مقطع سران صهیونیستها طیف مدعی اصلاحات در داخل ایران را خط مقدم خود در مبارزه با نظام اسلامی معرفی کردند.
همچنین درباره ادعای ابتکار درخصوص بنزین پتروشیمیها گفتنی است، در مهرماه ۱۴۰۰ گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در رابطه با توقف تولید بنزین پتروشیمیها به بهانه آلودگی آن و نقش دولتمردان سابق در این موضوع به قوه قضائیه ارسال شد.
در سال ۹۲ و با شروع به کار دولت روحانی، موضوع آلوده بودن بنزین تولیدی و سرطانزا بودن آن به واسطه میزان زیاد بنزن، موج نگرانی جدی را برای مردم به همراه داشت که درپی آن کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی با دعوت از مسئولان و کارشناسان در این حوزه به موضوع ورود کرد.
بر اساس گزارش کمیسیون اصل ۹۰، زنگنه و ابتکار تعهدات شرعی و قانونی خود در زمینه عدم اعلام مطالب خلاف واقع و غیرمستند را نقض کردهاند و این موضوع تشویش اذهان عمومی، اشتباه محاسباتی، خسارت میلیاردی به بیتالمال، تضییع حقوق عامه و ایجاد موانع برای کارکنان وظیفهشناس در انجام وظایف محوله را به همراه داشته است.
کذب بودن ادعای مسئولان دولت روحانی درباره سرطانزا بودن بنزین تولید پتروشیمیها پس از هشت سال افشا شد تا پرونده افرادی چون معصومه ابتکار و بیژن زنگنه به قوه قضائیه ارسال شود.
بیاعتمادیِ حاصل از مدیریت اصلاحطلبان
روزنامه شرق در شماره دیروز خود و در یادداشتی آورده است: «حادثه فروریختن ساختمان متروپل بار دیگر یکی از بحرانهای اجتماعی کشور را عیان کرد. بحرانی به نام بیاعتمادی که به شکافی میان مردم و مسئولان تبدیل شده است.»
این نوشتار افزوده است: «این بحران با وقوع هر حادثهای در ایران، به دلیل تناقضگوییها و عدم شفافیت[!!] مسئولان امر جدیتر میشود، تا جایی که مردم دیگر کمتر حرفی را درباره حادثه باور میکنند. اما این فقط مردم کوچه و بازار نیستند که گرفتار این ماجرا شدهاند؛ ما روزنامهنگاران هم این روزها در فضای بیاعتمادی دستوپا میزنیم. حالا دیگر ما هم وقتی از حادثه و خبر و رویدادی مینویسیم، ته دلمان به درستی اطلاعات و آنچه از زبان مسئولان بیان میشود، شک داریم. نکته اینجاست که اغلب، راههای منطقی و حرفهای دستیافتن به حقایق هم در دسترس نیست؛ چون کسی حاضر به پاسخگویی نیست. به همین دلیل در سالهای گذشته فاصله رسانههای داخلی با مردم هر روز بیشتر شده و رسانههای رسمی و معتبر مرجعیت خود را از دست دادهاند. نتیجه آنکه مردم برای دستیابی به تازهترین اخبار درباره حوادث روز به فضای مجازی و رسانههای خارجی اتکا میکنند و اینجاست که مرزهای میان حقیقت و دروغ بیش از قبل مخدوش میشود.»
نخست آنکه آنچه منجر به حادثه تلخ فروریختن برج متروپل و جان باختن تعدادی از هموطنان عزیز شد فسادی بود که در دوره مدیریت اصلاحطلبان رخ داد. سازنده این برج از سوی دولت اصلاحطلبان (دولت تدبیر و امید) مورد تقدیر قرار گرفته بود. پروانه ساخت و مجوزهای مربوطه در مورد این برج در دوره مدیریت اصلاحطلبان صادر شده بود.
نکته دیگر اینکه در این متن در حالی برای «عدم شفافیت» اشک تمساح ریخته شده که مردم ایران به خوبی به یاد دارند که وقتی در دوره مجلس دهم با اکثریت اصلاحطلب و حامیان دولت تدبیر و امید موضوع شفافیت مطرح شد همین روزنامههای اصلاحطلب با چه همتی علیه شفافیت موضعگیری میکردند و چه توجیههای خندهداری را برای بد جلوه دادن شفافیت پیش کشیدند.
نکته آخر اینکه اصلاحطلبان خود بستر یک فاجعه را در زمان مدیریتشان فراهم میکنند. سپس در زمان وقوع آن انگشت اتهام را به هر سویی میچرخانند تا مردم را فریب دهند.