تطهیر ترامپ از سوی مدعیان اصلاحات
سرویس سیاسی ـ
در این نوشتار فریب دهنده که در جهت بزک برجام، توسط کاسبان برجام نوشته شده آمده: «تحریم، بهعنوان اقدامی تنبیهی، معمولا آسیبش به مردم میرسد. چه تحریم نفتی، چه تحریم غذایی، چه تحریم دارویی، چه تحریم هوایی و... مردمان سرزمینمان را از حقوق انسانی محروم میکند. تحریمها علاوهبر آنکه به سلامت جسم شهروندان ضرر میزند یا سلامتیشان را تهدید میکند یا سفرهشان را کوچک میسازد...»
در ادامه این متن آمده: «از سوی دیگر هرچند ممکن است برخی قدرتها ادعا کنند به دلایل سیاسی و به بهانههای نظامی و دیپلماتیک، تحریمها را سامان دادهاند، اما بیتردید دودش بیش و پیش از هرکس به چشم مردم میرود. گزارش اخیر خانم آلنا دوهان صراحتا بر این نکته تأکید داشت که: «تحریمها وضعیت مردم ایران را بدتر کرده و منجر به تورم و فقر فزاینده و کاهش منابع برای رسیدگی به نیازهای اولیه افراد کمدرآمد و اقشار آسیبپذیر شده است.»
این یادداشت افزوده: «در چنین شرایطی همگان باید تلاش کنند با قطعکردن دست کاسبان، تحریمها را رفع کنند. این تلاشها (همانگونه که در سالهای 1394 و 1395 به سرپرستی دکتر ظریف انجام شد و در سال 1400 از سوی دکتر عراقچی ادامه یافت) به کورسوی امیدی تبدیل شد که تا حدی پریشانی جامعه را کم کرد و نور امید را بر دلها تاباند. اینکه چه کسانی و با چه انگیزههایی چوب لای چرخ آنها گذاشتند[!!] و اوضاع امروز چگونه است، موضوع فعلی بحث نیست؛ بلکه نکته دیگری مدنظر است که به آن اشاره میکنم.»
مدیرمسئول همین روزنامه شرق روزی در یک گفتوگو تاکید کرده بود برجام را بزک میکردیم تا آن را راحتتر بتوان به خورد جامعه ایرانی داد. حالا هم متن فوق در همین راستا نوشته شده است. متنی که مدعی میشود با اجرای برجام در سال 1394 تحریمها رفت یا در بیخبری شدیدی به سرمی برد یا اینکه در...
متنی که مدعی شده با اجرای برجام در سال 1394 پریشانی مردم کاهش یافت و تغییری در شرایط به وجود آمد چگونه متنی میتواند باشد؟! آن هم در حالی که سه چهار تن از مقامات اصلاحطلب دولت تدبیر و امید (دولت اصلاحطلبان) به وضوح تاکید کردند که «دستاورد ایران از برجام تقریبا صفر بوده است.»
متنی که در جهت تطهیر ترامپ آمده و ماموریت آن تطهیر ترامپ است. چرا که ترامپ زیر میز برجام زد و از آن خارج شد و این متن فریبکارانه میخواهد مقصر را در داخل کشور نشان دهد. این جماعت کاسبان برجام هستند که برای آنان نه مردم و نه سفره آنها اهمیتی دارد بلکه تمام همتشان بر این است که منافع حزبی شان را بجویند و از قضا آن منافع با برجام گره خورده است. لذا اصلا باکی ندارند که مقصر به ثمر نرسیدن برجام را نه اوباما و نه ترامپ و نه سیاستهای استعمارگرانه آمریکا و اروپا معرفی کنند بلکه از این موضوع در جهت ترور شخصیت جریان انقلابی سود جویند حتی اگر این موضوع به تطهیر ترامپ منجر شود. برای همین تعجب نکنید اگر از این دست قلمها در دو-سه سال پایانی دولت قبل یعنی در همان ایامی که تورم صعودی انفجاری داشت، نگرانی برای سفره مردم ندیده اید.
طیف فریبکار باید پاسخ دهد کدام بخش از برجام اجرا نشد که ترامپ را تطهیر میکند و بیتدبیری و ناکارآمدی خود را گردن منتقدان میاندازد؟ برجامی که ظریف اذعان میکرد بعد از 20 ماه نمیتواند یک حساب بانکی برای ایران در لندن افتتاح کند و در سفر به آلمان با مشکل عدم ارائه بنزین به هواپیمایش مواجه شد. برجامی که دولت آمریکا پس از انعقادش، نامزد ویژه روحانی برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل را دیپورت میکرد و ویزا نمیداد، میخواست برای مردم سودمند باشد؟
اشک تمساح بانیان متروپل برای قربانیان آن!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین زن اصلاحطلب و از محکومان امنیتی فتنه 88 درباره فاجعه متروپل نوشت: «با همين وضع موجود و نوع مديريتي كه در شهرها وجود دارد، ميشود از وقوع و تكرار چنين فجايعي پيشگيري كرد، محل ترديد بسيار است، حالا هر چه از صدر تا ذيل مقامات و شخصيتها هم در پيامهاي خودشان روي اين مسئله تاكيد و اصرار كنند هم نميتواند هيچ تضميني براي پيشگيري به دنبال داشته باشد. هر آن ممكن است در شهري ديگر كه مقدمات مخرب آن فراهم است اين فاجعه تلخ و رسوا بار ديگر تكرار شود. فاجعهاي كه زخمهاي آن تا سالها بر پيكر خانوادهها و شهروندان سوگوار آبادان و چه بسا همه ايران باقي ميماند و التيام پيدا نميكند. خسارتهايي كه هيچ راهي براي جبران آن وجود ندارد. فجايعي كه چون در وقوع آن ناكارآمدي و فساد و سوءمديريت موج ميزند، خشم و اعتراض مردم را هم ضميمه خود خواهد كرد.»
گفتنی است، طنز تلخ روزگار ما است که حامیانگریبان چاک دولت تدبیر و امید که فاجعه تلخ و تاسف بار متروپل تنها یک نمونه از صدها و هزاران خسارت سنگین و غیر قابل جبران مدیریت 8 ساله آنها بر کشور است، امروز وقیحانه در جایگاه مدعی نشستهاند و برای قربانیانی که در خون آنها شریکند اشک تمساح میریزند.
برجی که در زمان استاندار پیشین و پر حاشیه خوزستان، آن هم با شوآف خبری و تبلیغاتی ساخته و به عنوان دستاوردی محلی برای دولت قبلی معرفی شد و حتی سازنده آن توسط مدیران دولت برآمده از اصلاحات تقدیر شد، امروز به تلی از ویرانی تبدیل شده که تنها آوار برداری آن به دولت رئیسی به ارث رسیده است، مانند صدها میراث شومی که از مدیریت خسارت بار دولت مورد حمایت اصلاحطلبان برای دولت سیزدهم به جا مانده اما طیف آلوده به سیاسی کاری و کاسب کاری با خون واندوه مردم سعی دارد افکار عمومی را از مسئولیت خود در قبال این حادثه تلخ و تاسف بار منحرف کند.
اگر برجام احیا نشود، جنگ میشود!
روزنامه آرمان ملی در مطلبی نوشت: «با فرض اينکه دولت بايدن و ايران نتوانند آخرين مانع در مذاکرات هستهاي را برطرف کنند، که در واقع قرص سمي دوران ترامپ است که براي عقب راندن ايران از پايبندي به توافق و جلوگيري از احياي آن توسط دولت دموکرات طراحي شده بود، يک بحران ميتواند از هر تعداد جهت جرقه بخورد. ايران ميتواند خط قرمز هستهاي خود را نقض کند، يا يک نيروي متحد ايران ميتواند به نيروهاي آمريکايي در عراق حمله کند، يا ممکن است درگيري دريايي در خليج فارس رخ دهد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «دولت بايدن از اولين روز رياستجمهورياش که نتوانست هيچ حرکتي- نمادين يا غير آن- براي شکستن رويکرد فشار حداکثري پرزيدنت ترامپ انجام دهد، هرگز زمان يا اراده سياسي براي حل اين بنبست پيدا نکرده است... ترامپ آتشافروزي بود که تلاش کرد توافق هستهاي را به آتش بکشد، اما بايدن به جاي خاموش کردن آتش، به تازگي در صحنه جنايت مانده است. نتيجه محتملتر اين است که او هزينههاي آتشسوزي را به شکل جنگ فاجعهبار يا عبور ايران از آستانه هستهاي بپردازد. جمهوري خواهان با حمله و سرزنش در مورد اينکه بايدن آنقدر ضعيف بود که نتوانست ايران را از هستهاي شدن باز دارد يا اينکه براي دنبال کردن جنگي که ترامپ از آن دوري کرده بود، بسيار بيپروا است و بايدن فقط بايد خودش را مقصر بداند، چراکه همه اين بلايا قابل اجتناب بود.»
مدعیان اصلاحات خود را به درودیوار میزنند تا برجامی که به لاشهای تبدیل شده دوباره جان بگیرد. آنها به هر چیزی حتی القای ترس در جامعه روی میآورند تا بگویند اگر برجام احیا نشود جنگ و فاجعه و... میشود! این در حالی است که روسیه و چین هر روز برای آمریکا شاخوشانه میکشند و آمریکا که در پروژههای بینالمللی خود شکست خورده، ارتشش آسیبپذیر و اقتصادش ضعیف شده، ناتوانتر از آن است که بخواهد علیه جمهوری اسلامی ایران اقدامی نظامی کند. از سویی اصرار اصلاحطلبان برای احیای برجام به هر قیمتی در حالی است که غرب طی 8 سال گذشته با فریب و دروغ و تداوم فشار و تحریمها، خسارتهای جبرانناپذیری را به کشورمان وارد کرده است.