kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۲۳۶۹
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۴۳
بازخوانی بخش‌هایی از کتاب «عملیات هالیوود»

سانســـور نوین در سینمای آمریکا

 
 
مهدی امیدی
دیوید راب، خبرنگار سابق نیویورک تایمز و واشنگتن پست در کتاب «عملیات هالیوود» به موضوعات قابل تأملی از رابطه سینمای آمریکا با نهادها و تشکیلات نظامی و سیاسی و امنیتی آن کشور پرداخته است. بخشی از این کتاب، به مسئله «سانسور نوین» در هالیوود می‌پردازد. در این بخش می‌خوانیم:
بیشتر آمریکایی ها از این موضوع نا آگاه هستند که ارتش آمریکا به طور روزمره فیلم نامه ها را بازبینی می کند و پنتاگون تغییراتی را تحمیل می کند تا پیام دولت آمریکا منتقل شود. اگر چه به ندرت مردم از این موضوع مطلع می‌شوند اما اکثر فیلم‌ها باز نویسی 
می‌شوند و یا برخی نکات منفی و حتی وقایع تاریخی و حقایق آن حذف می شوند تا مثبت‌ترین وجهه از ارتش به نمایش گذاشته شود. این کار توسط تیمی از بازبین‌های ارتش صورت می گیرد که در هالیوود ادغام شده اند. این اواخر ارتش بیصدا روی نمایشنامه‌ای برای برنامه تلویزیونی «JAG» کار کرده است تا در آن دادگاه نظامی جنجال برانگیز خود را چیزی شبیه رویای وکیلان «اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا» معرفی کند.
این اقدام در سایه اصلاحیه نخست قانون رونق یافت. اگر چه به طور کلی قوانین، دولت را از مهار آزادی بیان منع می‌کند اما این موضوع هنوز مجهول باقی مانده است که دولت به سخنرانی‌ها و بیان هایی که در راستای خواسته هایش باشد چه میزان کمک می‌کند.
در همین راستا ارتش برای ترغیب یا اجبار 
تولید کننده های فیلم برای تغییر نمایشنامه‌ها، دسترسی به واحدها و پایگاه‌های نظامی و حتی انبار مهمات ارتش را در اختیار آنها قرار می‌دهد و مناطقی نظیر دژها و پادگان ها را نیز برای ساخت فیلم‌ها در دسترس تولیدکنندگان قرار می دهد. دسترسی به این امکانات برای بسیاری از فیلم‌ها که موضوعی نظامی دارند حیاتی بوده به همین دلیل تولیدکنندگان این‌گونه 
فیلم ها تن به خواسته های پنتاگون می دهند.
ارتش اصرار می کند که وارد پروپاگاندا یا سانسور نشده است. با قبول کردن شرایطی که برای پروپاگاندا یا سانسور تعریف شده، آنها ممکن است قادر باشند خود را از این بر برچسب تحقیر آمیز نجات دهند. پروپاگاندا محصول ویژه‌ای دارد» بسته خبری یا فیلمی که توسط دولت یا سازمانی برای شکل دادن به عقاید ایجاد شده است. سانسور نیز به عملیاتی که بر محصولات دیگران انجام می شود اطلاق می شود که بر اساس آن، محصول سانسور شده با معیارهای سازمان خاص یا دولت تطابق داشته باشد.
همچنین این اقدام می تواند از تعریف کلاسیک سانسور متمایز شود. در شرایط غیر جنگی، دولت از داخل شدن در سانسور رسانه ها یا دیگر نشریات منع شده است.
علاوه برآن، ارتش از نشر تصاویر تبلیغاتی یا حقیقت ها منع نشده است، اما نشر این‌گونه موضوعات در مقایسه با کارهایی که فیلم سازان مطیع انجام می دهند، 
گران و سخت است.
تفاوت آثاری که خود ارتش بخواهد تولید کند با آثاری که فیلم سازان ماهر تولید می کنند بسیار شگرف است به خصوص پس از آنکه فیلم‌سازان بزرگی نظیر «جان وو» (John woo) تحت فشارهای ارتش تسلیم شدند و واقعیت‌های تاریخی را از فیلم‌ها خود حذف کردند.
زمانی که بتوان درباره مفهوم فنی سانسور بحث کرد، سوالات به وجود می آید که دفاتر رابط ارتش با هالیوود تاثیرات مشابه سانسور را تولید می کنند.این دفاتر به طور معمول تولیدکنندگانی که خواسته های 
ارتش را برآورده نکنند با ممانعت از ارائه کمک به آنها مجازات می‌کنند این در حالی است که این دفاتر به رقبای این تولیدکنندگان که خواسته‌های ارتش را برآورده کردند کمک‌های زیادی می‌کنند.
در یک مورد، یک فیلم‌ساز تا زمانی که خواسته‌های ارتش را برآورده نکرده بود به وی اجازه دسترسی به یک پادگان داده نشده بود، این در حالی است که مردم عادی به این مناطق دسترسی آزاد داشتند. کنگره هرگز به این دفاتر این‌گونه اختیاراتی نداده یا با استفاده از منابع مالی عمومی برای شکل دادن به افکار عمومی موافقت نکرده است. تجهیزات، فیلم‌ها و منابعی که ارتش آنها از فیلم سازان مضایقه می‌کند متعلق به ارتش نبوده بلکه به مردم آمریکا متعلق است. ارتش همچنان به طور معمول برای تضمین منافع خود منابع عمومی را از برخی فیلم‌سازان دریغ می‌کند.در این مفهوم، ارتش درگیر نوعی محاوره غیر قانونی شده که بر اساس آن منابع عمومی را تا زمانی که تولید کننده خواسته هایش را اجابت نکند، دریغ می کند.
این خواسته ها کاملا جامع هستند. 
«فیل استراب» (Phil strub) رئیس دفتر ارتباطی پنتاگون با هالیوود معیارهای مربوطه برای آنکه یک فیلم از سوی ارتش مورد تایید قرار گیرد را اعلام کرد: «هر فیلمی که ارتش را به صورت منفی به تصویر بکشاند، از نظر ما واقع گرایانه نیست.»
استراب از اختیارات برای شکل دادن به تاریخ آن طور که مورد رضایت وی باشد، استفاده کرده است. به طور مثال، دیوید راب (نویسنده این کتاب) جزئیات پافشاری استراب را برای ایجاد تغییرات در فیلم «سیزده روز» ( Thirteen Days) را تشریح کرده است. در این فیلم به حادثه تاریخی بحران موشکی کوبا اشاره پرداخته شده است. فیلم مذکور نشان 
می دهد که رئیس ستاد مشترک ارتش با حمله به کوبا موافق است. این فیلم در واقع موضع یک افسر ارشد آمریکا که اشتباه بوده را به تصویر می‌کشد، اشتباهی که می توانست جنگ با روسیه را شعله‌ور کند.
فیل استراب اصرار داشت که واقعیت‌های تاریخی این فیلم باید بازنویسی شود تا ژنرال‌های ارشد آمریکا را کمتر جنگ طلبانه‌نشان دهد به خصوص که در این فیلم “کورتیس لمای» (Curtis Lemay) ژنرال نیروی هوایی به عنوان فردی «کودن و جنگ طلب» به تصویر کشیده شده است.
البته استاب پافشاری خود در ترمیم شخصیت ارائه شده 
از افرادی نظیر لمای در این فیلم را متوقف نکرد. دفتر وی همچنین بر حذف صحنه‌ای که در آن یک هواپیمای شناسایی «یو2» به دلیل مورد اصابت قرار گرفتن بر فراز کوبا سقوط می‌کند و خلبان آن نیز کشته می‌شود، اصرار می کند. پنتاگون به تولیدکنندگان گفته است که هرگز این چنین حادثه‌ای روی نداده است و بر حذف این صحنه نیز پافشاری می‌کند. 
اگر چه مردم به خاطر دارند که هواپیمای سرگرد «رادولف آندرسون» به دلیل برخورد با یک موشک زمین به هوا در 27 اکتبر 1962 سقوط کرد، اما دفاتر ارتباطی پنتاگون به طور پابرجایی از تایید این حادثه ممانعت می کنند حتی پس از آنکه شواهدی ارائه شد که «جان اف کندی» رئیس جمهور وقت آمریکا نامه‌ای را برای بیوه این خلبان ارتش ارسال کرد، همچنان انکار این حادثه ادامه داشته است.
در پایان نیز استراب تولیدکنندگان این فیلم را به دلیل عدم اجابت خواسته‌های پنتاگون مجازات کرد. تولیدکنندگان این فیلم مجبور شدند تا مبالغ هنگفتی را در فیلیپین برای بازسازی صحنه‌های آن صرف کنند.
فیلم «اینك آخرالزمان» (Apocalypse Now) به عنوان فیلمی غیر واقع گرایانه معرفی شد چون صحنه‌های منفی درباره جنگ ویتنام به تصویر کشیده بود و تولید کنندگان این فیلم نیز از هرگونه کمک یا دسترسی به امکانات ارتش محروم ماندند. در حالی که تولید کنندگان فیلم «رمزگویان»(windtalkers) خواسته‌های پنتاگون برای ایجاد تغییرات در متن فیلمنامه را برآورده کردند. فیلمنامه این داستان از رویدادهای تاریخی و دیگر شواهد نوشته شده است. اگر چه بسیاری از این گزارش های تاریخی ارتش را کمتر از یک روشنایی چاپلوسانه نشان داده است.
به طور مثال، طرح اصلی فیلمنامه‌ای با نام «دندانپزشک» (the dentist) این‌گونه بوده است که یک تفنگدار دریایی اقدام به ربودن دندان های طلای ژاپنی‌هایی که مرده بودند، می کرد و این اقدام در جریان جنگ جهانی دوم روی داده است. اما «مت مورگان» (Matt morgan) رئیس دفتر ارتباطی نیروی دریایی اصرار کرد که باید این صحنه حذف شود چون اینگونه اقدامات توسط نظامیان نیروی دریایی صورت نگرفته بلکه توسط سربازانی که به خدمت سربازی احضار شده بودند و به جنگ اعزام شده بودند، انجام شده است.
به جای آن، مورگان خواستار تعویض نمایشنامه به این صورت شد که تفنگدار دریایی نشان داده شده در این فیلم، در حال جمع آوری یادگاری از آنجا بوده است چون این صحنه کمتر خوی بی رحمی را نشان می دهد.
هیچ تردیدی وجود ندارد که این اقدام (ربودن دندان طلای ژاپنی ها) صورت گرفته است، در واقع مورگان به دیوید راب گفته است که این‌گونه جنایت‌ها در جریان جنگ توسط تفنگداران نیروی دریایی انجام شده است، اما دستور حذف این‌گونه تصاویر از فیلم فقط حذف چند صحنه بوده و نه حذف واقعیت. اما بر خلاف تولیدکنندگان و کارگردان فیلم «سیزده روز» که این‌گونه اولتیماتوم ها را رد کردند، اما کارگردانانی نظیر «جان وو» تحت این فشارها تسلیم شده و تصاویر مورد نظر ارتش را حذف کرد.
به علاوه استراب بر ایجاد دیگر تغییرات برای مخفی نگه داشتن حقایق نیز پافشاری کرد. به طور مثال وی تاکید داشت که صحنه ای که در آن «نیکلاس کیج» (هنرپیشه) در نقش یک نظامی آمریکایی بود و در حال کشتن یک نظامی تسلیم شده ژاپنی بود حذف شود؛ این در حالی است که اسناد ثابت می کند که چنین رویدادی اتفاق افتاده است. بار دیگر جان وو تسلیم خواسته ارتش شد.