رمز پیشرفت کشورها در ورزش
سرویس ورزشی-
علمای علم اخلاق در معنای« تربیت» گفتهاند « تربیت، رساندن موجود به کمالی است که شایسته آن است.» پس،تربیت اختصاص به انسان ندارد و « هر موجودی» میتواند تربیت شود. مثلا یک هسته خشک را در نظر بگیرید که در صورت بودن زمین مناسب و خاک خوب و آبیاری به موقع میتواند به درختی تناور و نخلی پرثمر تبدیل شود و آنچه که در آن هسته خشک و بیجان به طور بالقوه وجود دارد، به فعلیت درآید. بدیهی است مسئله تربیت درباره موجودی به نام انسان، این «موجود ناشناخته» پر رمز و راز،
از اهمیت جداگانه وحساسی برخوردار است. استاد شهید مطهری(ره) که در بحث تعلیم و تربیت، نوشتهها و سخنرانیهای بسیار و ارزندهای دارد، در تعریف تربیت انسانی مینویسد «تربیت یعنی رشد دادن استعدادهای درونی انسان»، «پرورش دادن آنچه در نهاد انسان است» و...
ما میدانیم که انسان موجودی است که از دو بعد روحی و جسمی(مادی) تشکیل شده و وقتی درباره تربیت انسانی سخن میگوییم یعنی انسان موجودی است که هم در بعد بدنی و جسمی تربیت پذیر است و هم از حیث روحی و اخلاقی. حالا که به اینجا رسیدیم حیف است حداقل اشاره وار
به این نکته مهم ورود نکنیم که از قول بزرگان و حتی معصومین(ع) بر این نکته تاکید شده که نافعترین و بهترین علم برای انسان، علمی است که انسان بتواند به وسیله آن سلامتی به دست آورد. از میان سلامتیها، یعنی سلامتی روح و جسم،گفتهاند سلامتی روحی(قلبی) انسان(یعنی آنجا که صفات واندیشهها و... جمع شده ) مهمتر است. بنابراین سلامتی بدن در گروی سلامتی روح است. یعنی اگر انسان طالب سلامتی جسمی هم باشد باید روح و قلب خود را از هیجانات و ناراحتی و رذایل اخلاقی مثل حسد و کینه و تکبر و منیت و آز و حرص و... خالی کند تا از اضطراب و نگرانی و دلهره و... خارج شود و احساس آسایش و آرامش کند و... البته این بحث مهم و جالبی است که ما به حد وسع خود به آن اشارهای داشتیم و... حالا به بحث اصلی خود بر میگردیم.
ورزش یکی از ابزار و امکانات تربیتی است که در اختیار ما قرار دارد. اینجا هم به نوبه خود جایی است که میتواند قابلیتهای نهفته و ظرفیتهای بالقوه انسان را به فعلیت درآورد و از یک کودک یا نوجوان ضعیف الجثه، در رشتههای مختلف قهرمانان بزرگ بسازد و نام آنها را بر سر زبان اهالی ورزش در سراسر دنیا بیندازد. نکته جالب اینجاست که اگر از نقش تربیتی ورزش به درستی و بهینه استفاده شود، نه تنها میتواند جسم و هیکل ورزشکار را بسازد و به بیانی دیگر «خَلق» او را پرورش دهد و قوی سازد بلکه میتواند روح و جان یا «خُلق» او را هم نرمش و پرورش دهد.
اتفاقا در دنیا ورزش و ورزشکارانی پیشرو و موفق هستند که توانسته باشند از ورزش در هر دو جنبه تربیتی استفاده کنند و ورزشی را ساماندهی و برپا کنند که در کنار مسئله تربیت بدنی و قوی شدن در ابعاد فنی و تکنیکی و... به موضوع تربیت روحی و اخلاقی هم توجه داشته باشد. هر کشوری به میزانی که به این دو بعد توجه کرده از ورزشی قوی و ریشه دار برخوردار است و جزو «کشورهای صاحب ورزش» در دنیا به حساب میآید. در مقابل، کشورهایی که اصلا به نقش تربیتی در ورزش بها و اهمیت نمیدهند و ورزش در آنجا به دکانی تبدیل شده برای کاسبی یک عده شارلاتان مسلکِ غریبه و حتی ضد ورزش که عوام فریبانه و با ابزار تبلیغات و رسانهها سعی میکنند دل مردم را به یکی دومدال بادآورده و یکی دو توفیق الله بختکی و... خوش کنند و توجه آنها را از پیگیری مسائل جدی و ساختاری ورزش به سوی مسائل حاشیهای و درگیریهای رنگی و «حیدری- نعمتی» جلب کنند و... یا جاهایی که اگر به موضوع تربیت اهمیت میدهند فقط به بعد تربیت جسمی و فنی ورزش و ورزشکار است، در ورزش دنیا محلی از اعراب ندارند و همانطور که اشاره شد منتظرند به اصطلاح « تَقی به توقی بخورد» و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و قرعه مناسب و شانس و... دست به دست هم دهند تا دو سه مدال المپیکی یا صعود به جام جهانی و... به نامشان ثبت شود تا دل به این خوش دارند که بله، ما هم ورزش داریم!