موانع پالایش افکار و عقاید(3) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی، چرا انسان علیرغم افکار و عقاید نادرست خود، نمیتواند آنها را بازشناسی و پالایش کند، و افکار و عقاید صحیح را سرلوحه اعمال و رفتار خود قرار دهد؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سؤال، به مباحثی همچون: بیماری خوددانابینی، پیروی از ظن و گمان، تمایلات نفسانی،تعصب و تقلید جاهلانه پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم).
5- استبداد رأي
استبداد در رأی یکی از بیماریهای روحی و رذایل اخلاقی است که نتیجه و ثمره همراهی کردن با تمایلات نفسانی و بیماری خود دانابینی میباشد! این بیماری اندیشه صاحبش را چنان تنگ میکند که به جمود و تحجر میرسد و مانع رسیدن به حقیقت میگردد. در نتیجه مستبد به حقانیت گفتهها، باورها، دین و آرای خود اعتقاد پیدا کرده و تمامی گفتههای مخالفان خویش را باطل میانگارد. وقتی انسان به بسته اندیشی (دگماتیسم) مبتلا شد، آنجا که خود را حق میداند، از اندیشه نمودن در آرای دیگران سرباز میزند، و از تفکر در گفتههای آنان خودداری میورزد، بدین جهت نمیتواند به حقیقت برسد.
در احادیث استبداد، به عنوان یکی از بزرگترین لغزشگاههای اندیشه توصیف شده است که اگر اندیشمندی به آن مبتلا گردد، تباه و هلاک میشود. امام علی(ع) درباره مستبدین فکری فرموده است: «من استبد برأیه هلک» هر کس استبداد به رأی خود پیدا کند هلاک میشود (نهجالبلاغه، حکمت 161) در حدیثی دیگر حضرت میفرماید: «المستبد متهور فی الخطأ و الغلط» مستبد در خطا و اشتباه غوطهور میگردد.(غررالحکم، ح 1208) همچنین آن حضرت میفرماید: «الاستبداد برأیک، یزلک و یهورک فیالمهاوی» استبداد در رأی، تو را میلغزاند و در هلاکت فرو میبرد. (همان، ح 1510)
6- لجاجت
لجاجت یکی دیگر از موانع پالایش عقیده و افکار است و در پژوهشها و مسایل نظری، یکی دیگر از لغزشگاههای بزرگ اندیشه به شمار میآید، زیرا اندیشه را از سر لجاجت از تکاپو باز میدارد و مانع رسیدن به رأی درست میشود، بدون آنکه شخص لجوج در خودش احساس انحراف کند. امام علی(ع) در سخنی زیبا از این لغزشگاه پنهان، چنین تعبیر میفرماید: «اللجاجه تسل الرأی» لجاجت رأی درست را میدزدد (از حقیقت باز میدارد) یعنی همانگونه که دزد پنهانی به خانهای وارد میشود و هر چه را میخواهد بدون آنکه صاحب خانه بفهمد، میدزد، لجاجتها نیز مخفیانه به ذهن آدمی دستبرد میزنند و بر اندیشه او مسلط میگردند،و او را از حقیقت باز میدارند، بدون آنکه صاحب فکر احساس کند و بدین طریق، رأی درست و استوار را از او میدزدند. امام علی(ع) میفرماید: صاحبان تعصب و لجاجت نمیتوانند از اصحاب رأی (صاحبنظران) باشند «اللجوج لارأی له» (غررالحکم، ح 887) در جای دیگر میفرماید: اللجاج یفسدالرأی» لجاجت رأی را تباه میکند (همان، ح 1078) لجاجت آغازش نادانی و پایانش پشیمانی است. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: ایاک و اللجاجه، فان اولها جهل و آخرها ندامهًْ» (بحارالانوار، ج 77، ص 67، ح 6)
بنابراین جمعبندی بحث این است که بیماری خوددانابینی که به آن علم خیالی و جهل مرکب نیز گفتهاند و بسیاری از انسانها به آن مبتلا هستند، به عنوان امالموانع پالایش افکار و عقاید انسانها تلقی میشود، و اگر کسی به این بیماری به صورت طولانی و مزمن گرفتار شود دیگر هیچ علاج و مداوایی برای او متصور نیست اما موانع دیگر مانند: پیروی از ظن و گمان، تمایلات نفسانی، تعصب و تقلید جاهلانه، استبداد رأی و لجاجت و... هر کدام قابل معالجه و درمان هستند، و اگر انسان بیماری و رذیله اخلاقی خود را به درستی بشناسد و با راهکارهایی منطبق با آموزههای وحیانی و عقلانی به مداوای آن همت گمارد امید این است که با استعانت از خدای متعال، این موانع پالایش افکار و عقاید او برطرف شود.