هتاکی هالیوود به پیامبر رحمت
احسان رشیدی
در سالهای اخیر در بازیهای رایانهای و سریالهای مختلف به خط قرمزهای مسلمانان و به ویژه پیامبر اسلام توهین و هتاکی شده است و اما تولیدات درخوری به عنوان عکسالعمل از جانب مراکز فرهنگی و مذهبی را شاهد نبودهایم.
مقدمه
سریال هیلو (halo) محصول سال 2022 بر اساس مجموعه بازیهای هیلو ساختهشده که تغییراتی در فیلمنامه بازی دادهشده ولی فضای سریال همانند بازی طراحیشده است.
کمپانی پارامونت پلاس از سال 2015 سعی داشت که بازی هیلو را تبدیل به یک سریال کند که در سال 2015، استیون اسپیلبرگ قصد داشت، تهیهکننده این مجموعه باشد اما بعد از هفت سال دوباره به سراغ این پروژه آمد و بهعنوان تولیدکننده اصلی و نیز سرپرست پروژه محسوب میشود.
سریال هیلو، توسط استیون کین و کایل کیلن توسعه یافت و تبدیل به یک سریال پرخرج شد که با بودجه 90 میلیون دلاری برای 6 قسمت، بودجهای برابر 15 میلیون دلار برای هر قسمت را تعیین کردند تا یک پروژه عظیم و پرتنش را رقم زنند.
خلاصه
در قرن 26 میلادی قرار است نبردی بزرگ بین بشریت و نیروهای بیگانه شکل بگیرد، تنها امید بشریت اسپارتانها هستند، نیروهایی که تجدیدقوا و حالا تبدیل به جنگافزار سیاره شدهاند و تنها نیرویی هستند که میتوانند نیروهای بیگانه را شکست دهند و بکشند.
در آغاز سریال، به یک سرزمین و سیاره حمله میشود و بیگانگان همه افراد سیاره را به قتل میرسانند که دختر فرمانده شورشیان که به شرق آسیاییها شباهت دارد زنده میماند و چیف فرمانده اسپارتانها دختر فرمانده شورشی را نجات میدهد و علت حمله موجودات بیگانه را پیدا میکند؛ قدرتی مافوق تصور بشر که میتواند تمام دنیا را نابود کند و فقط چیف توانسته آن را فعال کند و بیگانگان نیز بدنبال این قدرت هستند تا بتوانند بشریت را نابود کنند.
نقد
فیلمبرداری سریال «هیلو» مانند یک بازی طراحیشده است. در مواقع نبرد، بیننده خود را جای مستر چیف تصور میکند و به لشکر بیگانگان حمله میبرد.
سریال هیلو، پیادهنظام نبرد جنگ نرم صهیونیزم است که سعی دارد، ایدئولوژی صهیونیستی را بهوسیله بازی و سریال با پشتوانه سرمایه سنگین به جهانیان منتقل کند.
اسپارتانها که نمادی از تمدن غرب هستند. برای مخاطب عام هم فیلم ضدایرانی 300 را تداعی میکند و بیگانگان به اسپارتانها شیطان میگویند و فقط اسپارتانها میتوانند هیولاهای بیگانه را بکشند و شکست دهند. تنها راه نجات جهان از هیولاها را پناه بردن به غرب معرفی میکند و تنها راه شکست بیگانگان را پناه بردن به تمدن غرب به مخاطب خود میشناساند.
اگر در برابر این بازیها و سریالها سپری ایجاد نکنیم، مخاطبین بازیها ایدئولوژی این محتواها را در ناخودآگاهشان قرار خواهد گرفت. باید متخصصین رسانه، بازی و فرهنگ وارد این نبرد رسانهای شوند تا مخاطبین با درک درستی از بازیها قرار بگیرند.
در سریال هیلو، شورشیان علیه حکومت مرکزی قرار دارند که قدرت برابری با بیگانگان را ندارند و نمیخواهند تسلیم آن شوند. به اصطلاح اگر تسلیم تمدن غرب نشوند، توسط نیروهای بیگانه و بربرهای وحشی بدون هیچ رحمی کشته میشوند. شورش و مقاومت در برابر حکومت مرکزی را سریال هیلو بینتیجه میداند و راه نجات را توسل به قدرت غرب و تمدن غرب میداند که سیارههای مختلف را اداره میکنند و نظم را در جهان گسترش میدهند و هر شورشی را با سرکوب و کشتار خنثی میکنند. قدرتی که هدف خود را هدف والا که نابودی بیگانگان است معرفی میکند و باید همه فرمانبردار این سیاره باشند تا بدون دغدغه به کشتار خود برسد. درواقع، سریال «هیلو» با این روایت و فضاسازی، کشتار مسلمانان را برای مردم جهان توجیه میکند. دیدگاه حاکم بر سریال این است که باید همه فرمانبردار ارباب غربی باشند تا آمریکا در کشورهای مختلف دست به کشتار بزند و همه سکوت کنند. علت اینکه چرا کاوننتها(بیگانگان) با انسانها سر دشمنی دارند در این مسئله نهفته که انسانها به مذهب و دین کاوننتها اهانت کردهاند. آنها همچنین یک تهدید جدی علیه هدف کاوننتها محسوب میشوند. در این سریال طبق پیشگوییها، بشریت به نژاد برتر تبدیل خواهد شد.
پیشگویی مانند سخنان صهیونیستهاست که خود را نژاد برتر میدانند و یهود را نژاد برتر میخوانند و این نژادپرستی در فرقه صهیونیسم حتی در بازیهایشان دیده میشود و هر کسی جز صهیونیستها را بیگانه و بربر میدانند که باید کشته شوند. بازی و سریال «هیلو» اهداف رژیم صهیونیستی را دنبال میکند و برای توهین به ادیان مذهبی، هیچ خط قرمزی ندارند، مانند برخوردی که با فلسطینیها در این چند سال داشتهاند.
سریال و بازی هیلو، ادیان ابراهیمی را هدف توهین و هتاکی خود قرار داده است تا بتواند افکار مخاطبین خود را منحرف کندو دست به اسلامستیزی و ایران هراسی بزرگی بزند. نقش منفی و هیولایی که بیگانگان را پادشاهی و فرماندهی میکند به نام پیامبر رحمت(ص) است.
(prophet of mercy) نام این شخصیت است که ترجمه آن پیامبر رحمت است و در این سریال هیولایی است که قصد دارد بشریت را نابود کند. در بازی هیلو مرحلهای وجود دارد به نام«نابودی پیامبر رحمت» و شروع دشمنی با پیامبر اسلام در بازی هیلو بود و آشکارتر در سریال هیلو آن را به نمایش گذاشتهاند و فرقه صهیونیزم پرده از نقشههای خود برمیدارد و افسران جنگ نرم خود را به نبرد فرستاده است.
بازیهای کامپیوتری و نقش آن
بازیهای کامپیوتری فقط سرگرمی صرف نیستند و در سیاستها، نبردهای مختلف و پرورش نیروهای یک کشور مؤثر هستند که میتواند راهبرد اساسی در ایدئولوژی یک کشور را ایفا کند. مانند بازی هیلو. شاید برای این محصول از دور فقط یک بازی اکشن به نظر برسد اما مخاطبی که این بازی را انجام میدهد، به مرور تا مغز استخوان و به روح او تأثیر میگذارد. مخاطب این بازی با هر تیری که بهسوی بیگانگان میاندازد در ناخودآگاه اسپارتانها را قهرمان و ناجی بشریت برای خود تلقی میکند. به همین دلیل هم میگوییم قدرتی که یک بازی و یک سریال میتواند داشته باشد ساعتها سخنرانی نمیتواند انجام دهد.
جمعبندی
در ایران هم در زمینه بازیهای کامپیوتری تلاشهایی شده که اکثراً به خاطر ضعف فیلمنامه نمیتوانند اثرگذاری زیادی روی مخاطبین داشته باشند، بلایی که سینما و تلویزیون ما گرفتار آن است بازیسازی نیز به آن مبتلاشده است. محصولات ایرانی، در تکنیک، با بازیهای جهانی برابری میکنند اما در داستان آنها ضعفهای ساختاری بسیاری وجود دارد. میتوان با استعدادیابی و زمینهسازی در سنین پایینتر افرادی را برای نوشتن پرورش داد تا در جنگ نرم فرهنگی به کمک ایران بزرگ بیایند. در این نبرد باید با تمام قوا جنگید و فرهنگ و رسانه که بازیهای کامپیوتری جزوی از محتوای کارساز بهحساب میآید باید دوباره جان بگیرد. باید این بازیها خروجی و اهداف درستی را پیگیری کنند تا بتوانند، در مرحله اول روی مخاطبین ایرانی تأثیر بگذارند و در مرحله بعدی بتوانند روی مخاطبین جهانی اثرگذار باشند و بازی که ایران طراحی میکند توسط جهانیان بازی شود و حرف و ایدئولوژی ایران بافرم و محتوایی دقیق بهوسیله بازیهای کامپیوتری باید گسترش یابد.