اخبار ویژه
دست خالی دولت بایدن و گربهرقصانی تروریستهای ورشکسته
شماری از فسیلهای گروهک ورشکسته و تروریستی منافقین با مجوز دولت آمریکا در مقابل کاخ سفید تجمع کردند.
بر اساس تصاویر صدای آمریکا، در این تجمع باشکوه (!) چند ده نفر حضور به هم رسانده بودند. به گزارش VOA، «گروهی از ایرانیان خواستار براندازی جمهوری اسلامی، روز یکشنبه در برابر کاخ سفید، تجمع کردند. این تجمع توسط «سازمان جوامع ایرانیان آمریکا»، از گروههای همسو و نزدیک به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) برگزار شد.»
یادآور میشود سازمان منافقین تا چند سال قبل به اذعان مستندات موجود در وزارت خارجه آمریکا، در فهرست گروههای تروریستی قرار داشت، اما پس از آن آمریکا تصمیم گرفت، گروهک یا شده را که یکی از سازمانهای رکورددار جنایت و ترور در دنیاست، از فهرست مذکور خارج کند. جالب اینکه این تصمیم حاکی از خالی بودن دست آمریکا در حمایت از اپوزیسیونی معتبر، در دوره دموکراتها انجام شده و همین حالا هم آنها در دوره دموکراتها اجازه خودنمایی مقابل کاخ سفید را پیدا کردهاند. دولت ترامپ و برخی اعضای مقبور آن هم در نشستهای این سازمان تروریستی شرکت میکردند.
سازمان منافقین متهم به ترور 17 هزار شهروند ایرانی است. سرکرده این گروه از چند سال قبل که مقر گروهک در عراق مورد هدف حملات سنگین موشکی قرار گرفت، گم و گور شده است. منافقین پس از بیآبرو کردن بنیصدر و فراری دادن او از کشور، مرتکب سلسله جنایات تروریستی در کشور شده و سپس به عنوان مزدور، به ارتش متجاوز صدام پیوستند اما در عملیات حماقتآمیز و عبرت آموز «فروغ جاویدان» که به «عملیات مرصاد» انجامید، شکست خفتباری را به جان خریده و چند هزار تلفات دادند.
پنج تدبیر دولت که موجب موفقیت در آغاز طرح ساماندهی یارانهها شد
دولت در اجرای تصمیم مهم حذف ارز ترجیحی و تخصیص یارانهها به مردم، از 5 اشتباه دولتهای سابق پرهیز کرد و مرتکب آنها نشد.
روزنامه همشهری در اینباره نوشت: اصلاح شیوه پرداخت یارانهها یکی از شعارهای دولت سیزدهم بود که در دوره تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی در میان برنامه نامزدها نمود چشمگیری داشت. او در همین نخستین سال ریاستجمهوری خود تصمیم به تحقق این وعده انتخاباتی خود گرفت. رئیس دولت سیزدهم و اعضای کابینه در ۹ ماه نخست فعالیت دولت جوانب چنین مسئلهای را با افکار عمومی مطرح کردند و در نشستهای متعدد اقتصادی و نخبگانی رئیسجمهور و اعضای کابینه به تدریج اذهان عمومی برای نهایی شدن حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی آماده میشد. این در حالی است که در دولت قبل تصمیم به افزایش قیمت بنزین در سال ۱۳۹۸ از سیاست مسکوت گذاری و تکذیب مکرر چنین اتفاقی در طرح اظهارات دولتمردان وقت مواجه میشـد. در نهایت نیز به شیوه غافلگیرانه و دفعی افزایش قیمت بنزین در آبان ماه ۱۳۹۸ همراه با حواشـی متعدد اعتراضی پس از آن رخ داد. تشــریح همزمان مکانیسمهای حذف ارز به اصطلاح دولتی کالاهای اساسی و ارائه کارتهای الکترونیک برخی اقلام اساسی بخشی از توضیحات دولت به مردم در ایــن فرآیند بود. رد پای پذیرفتن مسئولیت و قطعیت تصمیم دومین گام صحیح دولت رئیسی در این مسیر بود. پرهیز رفتارهایی کجدار و مریز از امنیتی شـدن یک بحث اقتصادی در کشور جلوگیری میکرد و نقش اول در بروز چنین تصمیمی را رفتارهای دولتمردان ایجاد میکرد. آگاهی به جزئیات این تصمیم همراه با تبعاتش حداقل برای دولتمردان رئیسی آشکار بوده و با وقوف به جوانب آن هیچگاه بهدنبال پیادهسازی مرموز، پشتپرده و همراه با غافلگیری مردم در چنین تصمیمی نیفتادند. مشابه این تصمیم ۳ سال قبل و در جریان گران کردن قیمت بنزین فضای عمومی کشور را امنیتی میکرد و گویی ذهن کابینه روحانی نه مطمئن به درستی تصمیم افزایش قیمت بنزین بود و نه اراده مصمم و قطعی به اجرای درست چنین تصمیمی داشت. ضمیر ناخودآگاه دولتمردان روحانی خود قبل از گرانی بنزین، نگران و متزلزل در پیادهسازی چنین تصمیمی بود!
نهاییسازی اجرای کالابرگهای یارانهای سومین اقدام نزدیک به عقل و خرد دولت سیزدهم برای آماده شـدن مردم و دولت بهصورت همزمان بود. تدبیر چنین زمانی تیغ برندهای بود که میتوانست درصورت تمهیدات نامناسب دقیقاً عکس خودش عمل کند و جـای ۲ ماه آرامش، باعـث ۲ ماه بلوا و آشوب در سطح جامعه شود. تدارک زیرساختهای فناوری و الکترونیک صدور کارتهـای یارانه امر سادهای نبود و نمیتوانست یک شبه در اختیار مردم قرار گیرد. کافی بود تا دولت از تخصیص این کارتها بدون زمینهسازی مناسب خبر دهد تا هجوم مردم به فروشگاهها برای خرید اقلام اساسی را چندین برابر کند.
چهارمین گام مثبت و همراه با جســارت دولت در این تصمیم تخصیص وجه اعتباری و معادل حساب و کتابهای معادل حذف ارز ترجیحی برای یک مدت موقت تا پیادهسازی گام نهایی اختصاص کالابرگهای یارانهای بود. بیشترین ضریب نفوذ امنیت روانی و حس اطمینــان عمومی در همین مرحله ایجاد شد تا افکار عمومی قبل از حذف ارز دولتی کالاهای اساسی نسبت به پیشبینی دولت مطمئن باشند. در حالی که گمان میرفت زمان برداشت مبالغ از حسابهای مردم به مدتزمان طولانیتری تا ۲ ماه آینده که کالابرگ هـا در راه خواهند بود، موکول میشـود، دولت چندان مردم را منتظر نگذاشت. همه زمینهها و مقدمات برای قدم بعدی مهیا بود. پنجمین گام مؤثر دولت صدور مجوز برداشـت بلافاصله ۲ روز پس از اعتبار حسابها و محاسبه اقلام یارانهای بـه قیمتهای جدید بـود. مردم همزمان میتوانند با مبالغ تخصیصیافته وقتی در فروشگاهها با قیمتهای جدید مواجه میشوند، مابهالتفاوت آن را از یارانه پرداختی بدهند. پرهیز دولت سیزدهم از اشتباهات افزایش قیمت بنزین در دوره گذشته به یک تجربه با موفقیت بالا در «دولت مردمی» انجامید و اگر گامهای باقیمانده تا اجرای نهایی طرح و تخصیص کالابرگها طبق برنامه پیش برود، احتمال بیشتری در اصلاحات اقتصادی اساسیتر در کشور خواهد داشت.
اروپا تصمیمش کجا بود؟!
در حالی که نماینده اتحادیه اروپا در سفر اخیر به تهران هیچ پیشنهاد درخوری برای احیای تعهدات برجامی غرب و رفع بنبست موجود در مذاکرات نداشته، یک روزنامه تیتر زد «تصمیم جدی اروپا برای احیای برجام»!
این روزنامه زنجیرهای همچنین نوشت: «سفر انریکه مورا به ایران تلاش دوم اتحادیه اروپا در دو ماه گذشته برای پیدا کردن راه حل است تا برجام از بن بست خارج شود و به اصطلاح توافقی شکل بگیرد. از زمانی که طرفهای برجام به پایتختهای کشورشان رفتند تحرکات گوناگونی انجام شده مذاکرات از بن بست خارج شود البته تا به این لحظه نتیجهای حاصل نشده است با توجه به تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، عدم حصول نتیجه در خصوص برجام برای تمامی طرفهای مذاکره زیانبار خواهد بود. با توجه به این که تهاجم نظامی روسیه به اوکراین مناسبات سیاسی و امنیتی دنیا را دگرگون کرده است بر همین اساس اتحادیه اروپا تصمیم جدی به احیای برجام دارد البته آمریکا نیز مثل اروپا چنین خواستهای دارد. بنابراین سفر انریکه مورا به تعبیری با چراغ سبز نشان دادن ایران صورت پذیرفته است و مهمتر از آن سفر یک روزه شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر به ایران قاعدتا در راستای احیای برجام بود. بنابراین آنچه واضح و مبرهن است این که ایران به درستی متوجه شده برای برونرفت از مشکلات اقتصادی به دنبال احیای برجام است چرا که منافع سیاست در مذاکره و با در دست گرفتن ابتکار عمل شکل میگیرد. همان طور که میدانید دستیابی غربیها به نفت و گاز ایران از طریق توافق هستهای بهتر و راحتتر از دستیابی آنها به نفت و گاز روسیه است با توجه به این که جنگ روسیه و اوکراین باعث بالا رفتن قیمت نفت شد آمریکا و اروپاییها تلاش کردند کشورهای امارات و عربستان را تحت فشار قرار دهند تا تولید نفتشان را افزایش داده و قیمت نفت کاهش پیدا کند اما این فشارها نتیجه نداد و آمریکا و اروپا با مخالفت ابوظبی و ریاض مواجه شدند. بنابراین نفت و گاز ایران یکی از ابزارها و فرصتهای مهم در مذاکرات برجام است.
مسئولان باید متوجه باشند بازار انرژی برای ایران یک فرصت ارزشمند است وقتی اوضاع کنونی جهان فرصتی اینچنینی ایجاد کرده است ایران باید بدون درنگ از این فرصت استثنایی در راستای منافع ملی یا همان منافع ملت استفاده کند. اما راقم سطور بر این نظر است مشکل اصلی دیپلماسی ایران در مذاکرات، صرفنظر از این که چه وقت و چگونه به انجام میرسد نه دیپلماتهای ایرانی و نه تحولات ناشی از حمله روسیه به اوکراین و نه حتی رویکرد نگاه به شرق در سیاست خارجیست بلکه مشکل خودتحریمیست!». این تحلیل فاقد کمترین مستند، در حالی در روزنامه زنجیرهای منتشر شده که اولاً انریکه مورا به هنگام بازگشت و توقف در آلمان، مورد بازداشت موقت قرار گرفت؛ که میزان اهمیت قائل شدن به وی درخور اروپا را نشان میدهد. ثانیاً او هیچ پیشنهاد درخوری از طرف اروپا و آمریکا در زمینه لغو تحریمها و ارائه تضمین معتبر به همراه نداشته است. بنابراین نویسنده این تحلیل باسمهای معلوم نیست از کجا به «تصمیم جدی اروپا برای احیای برجام» پی برده و ضمنا مدعی شده که آمریکا هم در این زمینه جدی است؟!
نکته چهارم به جایگاه و وزن اروپایی برمیگردد. آنها همین حالا در اثر بیارادگی و انفعال نسبت به آمریکا هزینههای ماجراجویی آمریکا در اوکراین و کشاندن جنگ به داخل اروپا را میپردازند. پنجم اینکه اروپا هرگز جرئت نکرده پیشنهاد خرید گاز را به ایران پیش بکشد، چه اینکه با فشار آمریکا مجبور شد خرید نفت از ایران را هم متوقف کند و حال آنکه خرید نفت همه با تخفیف، به سود اروپاییها بود. سه دولت اروپا عضو برجام همچنین 11 تعهد خود در برجام را زیر پا گذاشته و بر کمپین آمریکا برای فشار حداکثری پیوستند، به خیال اینکه ایران به زانو درمیآید. آنها همین حالا هم با وجود فشار اقتصاد نیابتی از جنگ اوکراین، اراده و جرئت تعامل برد- برد با ایران را ندارند. تروئیکای اروپایی در رویکرد خصمانه و خباثت خود حتی به وعدههای بیارزشی مانند راهاندازی کانال اسپیوی و اینستکس هم عمل نکردند. تیتر روزنامه زنجیرهای تداعیکننده تیتر دروغین چند سال پیش روزنامه آفتاب یزد بود که در کنار عکس درشت فدریکا موگرینی تیتر زده بود «هرچه تهران بگوید»!
وقتی جیره و مواجب هنگفت مشاور اقتصادی با مدرک «تاریخ» قطع میشود
یک کارشناس تاریخ که در دولت سابق توانسته بود مشاور برخی وزارتخانههای اقتصادی شود و از این طریق کاسبی کند، به بدگویی علیه دولت و اصلاحات اقتصادی آن پرداخت.
«فیاض-ز» در روزنامه اعتماد نوشت: «دولت آقاي رئيسي گويا در ميانه سختترين شرايط اقتصادي، تصميم به جراحي اقتصاد گرفته است! من در نوشتهاي خطاب به رئيسجمهور پيشبيني كرده بودم كه بدون توافق برجام ماه عسل اين دولت انقلابي به نوروز نخواهد رسيد. از اين بابت كه پيشبينيام درست بوده خوشحال نيستم»...
وی میافزاید: «بهتر آن بود كه در فقدان اعتماد به نهادهاي حكومتي، دولت براي پيشبرد منويات خود جلسات عميق و موثري با اصحاب و مراجع متنفذ برگزار ميكرد تا صدايش با وضوح بيشتري به گوش مخاطبان ميرسيد. اما اين كدام دولت انقلابي در جهان است كه خود را محتاج انديشه و تامل و تعاطي افكار بداند؟ آنها براي تغيير جهان آمدهاند و ضرورتا چرخ را بايد خود از نو بسازند!!
عمده شاخصهاي اقتصاد سياسي نشان ميدهد دولتي كه در كمتر از يك سال با اين حجم از بياعتمادي عمومي روبرو شده، قادر به انجام ماموريتهاي بزرگ نيست. لذا پيشنهاد من آن است تا دير نشده، اصلاحات مورد نظر را به توفيق در عرصههاي بينالمللي گره بزنيد. با موفقيت در فرجام برجام اميد، حلقه مفقوده در زندگي مردم اين سامان را به آنها برگردانيد. با اين كار هم منابع عظيمي تامين ميشود و هم اصلاحات مورد نظر با درد كمتري به انجام ميرسد.
تجربه آبان 98 نشان داد چگونه بحران ميتواند گسترش يابد. عمده شورشها و اعتراضات در شهرهاي كوچك و دورافتاده يا حاشيهنشين صورت گرفت. نكته مهم در اين شورشها، فقدان نيروي موثر سياسي و طبقه متوسط احياكننده ارزشهاي دموكراتيك بود. مردمي كه نه براي مطالبات سياسي يا روياهاي فرهنگي و اجتماعي به پا خاستهاند؛ بلكه تودههاي عصباني و غيرمنسجم با هدف تامين نان ميداندار شدند. نبايد تجربه امنيتي و نظامي 98 تكرار شود».
در پایان این نوشته آمده است: مشكل ديگر دولت آقاي رييسي آن است كه براي انجام بزرگترين جراحي اقتصادي تاريخ ايران، از دانشجوهاي سال اول پزشكي بهره ميبرد! نميگويم از بانيان وضع ديروز استفاده كنيد - كه البته دوستان شما براي از كار انداختن مزيتهاي آن دولت از هيچ اقدام غير اخلاقي و غيرملي دريغ نكردند- اما در جناح راست و حتي در بين نيروهاي نظامي و امنيتي دهها مدير باكفايت يافت ميشوند. نميتوان با وزرايي كه الفباي اداره نهادهاي بزرگ و ملي را در خواب هم نديدهاند به اين مهم دست يافت.
آقاي رييسي! شما با اين دست از همكاران، بزرگترين لطمه را به خودتان زدهايد. قرار نيست ايران را به كميته امداد بدل كنيم. مديراني كه با ذهنيت تبديل ايران به ميدان كميته امداد آمدهاند هم دشمن ايرانند و هم مخل اهدافتان».
طنز خنکی است که یک کارشناس کم سواد تاریخ، به عنوان مشاور در کنار وزرای صمت و رفاه و کار و... لانه کند و سالها پول و امتیازات مفت بگیرد، و با این وجود، به رئیس دولتی که برای جمع کردن افتضاحات آن مدیریت لاف زن و بیکفایت کمر همت بسته، بگوید «چرا برای انجام جراحی بزرگ، از دانشجوهای سال اول پزشکی استفاده میکنید؟»! لابد آقای رئیسی باید امثال همین عتیقههای مفتخورد را ابقا میکرد تا در قواره جراح متخصص، مابقی اقتصاد را هم به نابودی بکشانند!
امثال این شبه کارشناس، نیست که سراسر عمر یک دولت 4 یا 8 ساله را «ماه عسل» میپندارند، حالا هم بدون رودربایستی مینویسند ماه عسل دولت رئیسی زود تمام شد و من این پیشبینی را کرده بودم. مرحبا جناب نابغه! مراقب باشید با این نبوغ، شما را ندزدند! نبود مسئولیت دولت برای نوکری مردم و شانه گذاشتن زیر بارهای سنگین است و نه تبدیل تمام دوره مدیریت به ماه عسل!
درباره لاف «فقدان اعتماد به نهادهای حکومتی» هم جناب مشاور بیکار شده، بیاعتباری طیف متبوع خود را که در ماههای پایانی مدیریت متبوعشان، محبوبیت آنها به زیر 6 درصد رسیده بود، به اعتبار و محبوبیت نظام و دولت نسبت میدهد. و حال آن که اعتبار نظام در مراسم تشییع شهید سلیمانی به نمایش درآمد و تمام تبلیغات منفی غرب و غربگرایان را تحقیر کرد. در موضوع اصلاحات اقتصادی اخیر هم، دولت اگر مانند دولت سابق فاقد عقبه اجتماعی بود، هرگز جرأت نمیکرد به این تغییر بزرگ در ساماندهی و بازتوزیع یارانهها نزدیک شود. اما صداقت و تدبیر دولت موجب شد کاری که چند برابر ماجرای بنزین تبعات داشته باشد، با همدلی و همراهی و اعتماد مردم و با کمترین بحران امنیتی آغاز شود.
آیا تفاوت این اقدام از سر دلسوزی و خیرخواهی و آمیخته به احترام نسبت به شعور مردم با تفاوت رئیس دولتی که خودش هم صبح جمعه خبردار میشد بنزین گران شده و به مردم پوزخند میزد و لج آنها را درمیآورد، قابل فهم نیست؟
بیکفایتی از این بالاتر که مردم را غافلگیر کنیم و پس از 4 سال حذف سهمیهبندی (و بسترسازی برای قاچاق 144 هزار میلیاردی) ناگهان قیمت را سه برابر کنید، بدون این که باور به جبران تبعات داشته باشید؟ بیکفایتی آن قدر بزرگ بود که علی مطهری، جرأت دشمن به ترور شهید سلیمانی را به این بیتدبیری دولت مدعی تدبیر نسبت داد.