تهدید تیم ملی فوتبال توسط جریانهای دلالی مدیران به جای مدیریت دنبال لابی با افراد ذینفوذ هستند!
سرویس ورزشی-
فوتبال ایران حال خوبی ندارد؛ این حال بد را سالهاست که از سر و شکل آن احساس میکنیم و ظاهرا قرار نیست به بهبودی برسد. این شرایط ریشه در نگاه غلطی دارد که به مهمترین و پرمخاطب ترین رشته ورزشی کشورمان داشته ایم؛ نگاهی ابزاری و در جهت منافع شخصی و باندی. جام جهانی رفتن فی نفسه خوب و لازم است اما این بلبشویی که عدهای به خاطر صعود به جام جهانی به راهانداختهاند، نشان میدهد اینجا حتی جام جهانی رفتن هم خطرناک است و چه بسا نرفتن به آن مسابقات برای چنین فوتبالی، مناسبتر باشد؛ حداقل شر جماعتی که با پوشش قرار دادن چنین اتفاقی به خیال شان میتوانند سرمایههای مادی و معنوی را بر باد بدهند از سر فوتبال کم میشود؛ همان کبکهای سر در برف فرو بردهای که سعی دارند توجه جامعه را از سمت و سوی مشکلات و فساد موجود منحرف کنند. اینها آنقدر وقیح شدهاند که دیگر به بده و بستانهای رایج خود در طبقات زیرین فوتبال مثل فوتبال پایه و لیگهای دستههای یک و دو رضایت نمیدهند و پس از نفوذی که به سطح اول فوتبال کشور پیدا کردند، حالا تیم ملی را هدف قرار دادهاند و برای این کار چه کسانی بهتر از مدیران و مربیان مرعوب و تا خرخره بدهکار به این جماعت و این جریانات که امور را در دست داشته باشند؟
پدرخواندههای فوتبال ایران گاه در نقش مدیر فرو میروند و گاه چهره مربی پیدا میکنند و البته اغلب آنها در یک بستر به هم پیوند میخورند؛ بستری به نام رسانه، رسانهای که روزگاری دور جایگاه انسانهای شریف و دلسوز بود، افرادی که دغدغه سلامت و پیشرفت ورزش را داشتند. آنها جای خود را به فربههای سیری ناپذیری دادهاند که حاصل زدو بندهایشان با مدیران عوضی آمده و سرمربیان و مربیان بله قربان گو، همین اوضاع و احوالی هست که میبینیم. بیشک حال بد این روزهای فوتبال ایران، نتیجه بیتوجهی نهادهای نظارتی به کار و بار این دسته آدم فرصتطلب است. اتفاقاتی که این روزها شاهد آن هستیم، موید محکمتر شدن این زنجیره فساد است؛ از نشستن مدیری که تا دیروز آویزان رئیساصفهانی فوتبال بود و امروز به دنبال لابی با مراکز قدرت برای نشستن روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال است، تا افرادی که عناوینی چون عضو هیئترئیسه و عضو کمیته ایکس و ایگرگ را یدک میکشند اما اغلب شان یا سابقه روشنی ندارند و یا در گذشته طعم محرومیت از حضور در فوتبال را چشیدهاند. برخی از آنها هم که در سطح استان خودشان چنان عملکرد مشعشعی داشتهاند که نمیدانیم با چه رویی حالا میخواهند برای آینده فوتبال یک کشور تصمیم سازی کنند.
حلقه دیگر و البته مهم این زنجیره را عدهای دلال شناخته شده تشکیل میدهند؛ همانهایی که متاسفانه بسیاری از بازیکنان مطرح و غیر مطرح فوتبال ایران آینده حرفهای شان را به اهداف آنان گره زدهاند. گستره فعالیت و قدرت مخرب این افراد تا جایی رسیده که میتوانند یک تیم را در کمترین زمان ممکن زمین بزنند. بازیکنانی هم که بخواهند برابر زیاده خواهیهای این افراد قدعلم کنند با آتشبار رسانهای روبهرو شده و حداقل مدت زمانی باید قید بودن در ویترین فوتبال ایران را بزنند.
برای فوتبال از دیگر وزارتخانهها مدیر بیاورند!
در همین خصوص بیژن ذوالفقارنسب مربی پیشین تیم ملی فوتبال در این باره به کیهان ورزشی گفت: فوتبال ایران از حالت بیمارگونه فراتر رفته است و با توجه به نابسامانیهای این روزها، اعتقاد دارم که چشمانداز نزدیکی برای برون رفت از این فضا وجود ندارد. افرادی که در نهادهای نظارتی هستند ضعیف عمل میکنند و این در حالی است که افراد دبیرستانی هم دیگر میدانند در این فوتبال چه میگذرد و چه کسانی مشغول چه کارهایی هستند. درست است که تیم ملی ما به جام جهانی صعود کرده و این صعود ارزشمند است، اما عدهای تحت پوشش این صعود به کار خودشان مشغولند. واقعیت فوتبال ما صعود به جام جهانی نیست و نگاهی به سر و شکل باشگاهها، عملکرد بینالمللی آنها و... نشان میدهد که اعتبار این فوتبال به شدت در خطر است.
وی افزود: بزرگترین مشکل این فوتبال هم که مدیریت آن است و سالهاست به آن اشاره میکنیم و اتفاقی رخ نمیدهد. متاسفانه شرایط به گونهای شده که مدیران خبره و کارآمد و ورزشی بخصوص افراد فوتبالی که تعدادشان کم نیست کنار ماندهاند و با توجه به چیدمانی که صورت گرفته کار فوتبال به افرادی سپرده شده که آنها را نمیشناسیم. این فوتبال برای نجات نیازمند یک اتفاق بزرگ و ویژه است. بنده معتقدم اگر قرار نیست کار را به ورزشیها بسپارند حداقل از یک وزارتخانه دیگر مدیر قوی را بالای سر فوتبال بگذارند تا مدیریت و پالایش کند.
باید درباره افراد فاسد افشاگری کرد
بهتاش فریبا دیگر پیشکسوت فوتبال ایران نیز در این خصوص میگوید: حال فوتبال ایران وقتی خوب میشود که افراد سر جای خودشان قرار بگیرند و کار دست کاردان باشد. الان تکلیف فدراسیون فوتبال مشخص نیست و هر روز یک خبر عجیب از آنجا بیرون میآید. یک روز میگویند نایبرئیسمشکل دارد و روز دیگر از دستگیر شدن عضو هیئترئیسه خبر میدهند و... یادمان باشد که وقتی یک نفر را فاسد مینامیم آن فرد سرشاخه است و این جریان فاسد، شاخ و برگهایی را دارد.
وی در ادامه گفتوگویش با کیهان ورزشی یادآور شد: شما شرایط تیم ملی را نگاه کنید. چگونه میشود بهترین دفاع وسط لیگ و ایران یعنی سیاوش یزدانی را به تیم ملی دعوت نمیکنند؟ آیا جریانی در این اتفاقات دست دارد. بنده معتقدم وظیفه رسانهها افشاگری درباره این مسایل است. اینجا دیگر نمیتوان شوخی کرد چون پای تیم ملی مملکت وسط است. من و شما، دلالها را میشناسیم و میدانیم برخی اتفاقات از کجا ریشه میگیرد اما آیا نهادهای دیگر اینها را نمیدانند؟ آیا حراست وزارت ورزش و جوانان نباید به این اتفاقات ورود کند؟
فقدان مدیریت درست و مقتدر
اظهار نظرات کارشناسان نشان میدهد که همه این مسائل از فقدان مدیریت درست و مقتدر در راس فوتبال ایران ناشی میشود؛ مدیریتی که به جای انجام وظایف اصلی خود به دنبال برپایی میهمانیهای پر زرق و برق و در کنار آن لابی با افراد ذینفوذ است. وجود همین مدیران است که بستر را برای فساد جریانات ذکر شده و فربههای رسانهای آنها فراهم میکند که اگر عمری باشد درشمارههای بعدی به اقدامات آنها و چگونگی رسوخشان به بالاترین و مهمترین بخشهای این فوتبال اشاره میکنیم.