پیامدهای مدیریت غیر اصولی در ورزش!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
برخلاف تلاشهایی که از طرف بعضی افراد و رسانهها از جمله تعدادی از برنامههای ورزشی سیما صورت میگیرد و قصد دارند اینطور به مخاطبان عزیز و ارجمند القا نمایند که در ورزش همه چیز روبراه است و هیچ مشکل خاص ومعضل جدی وجود ندارد وهمه نگرانیها و دغدغهها این است که در این دوره جام جهانی، فوتبال ایران به مرحله بعد صعود کند، ورزش با مشکلات و گرفتاریهای فراوان روبهرو و درگیر است و این مشکلات در رشتهای مثل فوتبال به اوج خود رسیده و تقریبا در اینجا کار از دست مسئولان ورزش و اهالی فوتبال خارج شده است و جریانات مخرب و منفعت پرست و دلالی افسارگسیخته و اخلالگر مسلط شده و خط وربط آن را تعیین و مشخص میکنند.
کار این جریانات حالا به جایی رسیده که عنان تیم ملی فوتبال را به دست گرفته و مربی و کمک مربی و بازیکن و... تعیین میکنند و حتی در ارنج آن هم دخالت دارند. در چنین وضعیتی آیا باید حرف بعضی از برنامههای ورزشی«فیک» سیما را باور کنیم که همراه و همزبان با جریان دلالی مداخلهگر و قالتاقیسم مسلط بر فوتبال میخواهند همه چیز را طبیعی جلوه دهند و حرف زدن از هرگونه تغییر در چینش دلالان در تیم ملی را منتفی بدانند و با شعور مخاطب بازی کنند و افکار عمومی را درجهت اغراض و منافع خود منحرف کنند؟
واقعیت قضیه این است که ورزش ما از حیث مدیریتی وضع خوب و روال امیدوارکنندهای ندارد و در این گیرودار، رشتههای پرطرفدار و جذابی مثل فوتبال حسابی به اسارت عناصر نااهل و جریانات منفعت جوی فرصتطلب در آمدهاند. این واقعیتی است که نمیشود نادیده گرفت و از آن فرار کرد.
بنابراین لازم است مسئولان و مدیران ارشد ورزش دور هم بنشینند و فکری برای حل این مسائل کنند و چارهای برای این گرفتاریها و ریشهکن ساختن جریانات دلالی مداخله گر و قالتاقیسم قبح شکن رخنه کرده در ورزش و فوتبال پیدا کنند. ادامه این وضعیت و این روال و روند حاصلی جز آسیب دیدن ورزش و عصبانیت مردم ودلسردی علاقهمندان از یک سو و تامین منافع عناصر فرصتطلب و دلالهای صاحب رسانه نخواهد داشت.
خوب است مسئولان و مدیران ورزش خاصه وزیر ورزش کمی جدیتر به قضایا نگاه کنند وبه طور موقت هم که شده نتیجهگرایی افراطی را قربانی اصلاح وضع فنی و فرهنگی ورزش کرده وبه کیفیت توجه بیشتری نمایند. راست است که ورزش ما اصولی و مدبرانه اداره و مدیریت نمیشود. این واقعیت نباید لحظهای از جلوی دید و ذهن مدیران ورزش کنار برود. اصولی اداره نشدن ورزش و مدیریت به شیوه « باری به هرجهت» و... به نفع ورزش نیست اما به نفع کسانی است که جز نفع شخصی غرضی از حضور در حوزه ورزش ندارند.
وقتی ورزش اصولی مدیریت نشود آن وقت تیمهای باسابقه و پرطرفدار ما به خاطر عدم رعایت حداقل استاندارها، از سوی مراجع مربوطه فاقد صلاحیت اعلام و از حضور در رقابتهای آسیایی محروم میشوند واین توهین بزرگ به ورزش و فوتبال و علاقه مندان ایرانی صورت میگیرد. وقتی ورزش غیر اصولی اداره شود آن وقت منافع ملی قربانی منافع دلالی میشود و در وضعیت سخت اقتصادی ودر حالی که بسیاری از مردم و جوانان این مملکت با فشارهای طاقت فرسا مواجه هستند از جیب این مردم و به خرج بیتالمال « قراردادهای ویلموتسی» امضاء و در یک قلم، فوتبال ما ۲۵ میلیارد تومان به یک دروازه بان درجه۳ اروپایی بدهکار میشود.
وقتی ورزش غیر اصولی اداره شود آن وقت یک مشت غریبه زد وبندچی همه کاره فوتبال میشوند وآن حقوقهای نجومی و پاداشهای گزاف را برای خود و رفقا و دوستان مینویسند و البته با پول بیتالمال، به نفع خود سبیل این قلم به دست و آن میکروفون چی و... را هم به عنوان«حق السکوت» چرب میکنند.
وقتی ورزش غیر اصولی اداره شود آن وقت فضای آن به انواع کجرویها و مفاسد آلوده و شارلاتانها معرکه گردان و چهرههای اصیل و نجیب و خوشنام ورزش بایکوت و به کنج انزوا رانده میشوند. وقتی ورزش غیر اصولی مدیریت شود آنگاه هنجارشکنان و مروجان فساد و فحشا و انواع آلودگیها، با وقاحت و بیحیایی اردوی تیم ملی و امکانات آن را به «جایی دیگر» تبدیل میکنند، وقتی ورزش غیر اصولی مدیریت شود آن وقت اصل مسئولیت و پاسخگویی بیمعنا میشود و مدیرانی که از وجدان کاری بویی نبردهاند به « بستن» خود و خویشان سرگرم میشوند، وقتی ورزش غیر اصولی اداره شود، آن وقت هیچکس از آن لذت نمیبرد و فضای تهمت و افترا و سوءتفاهم وبدبینی و تنفر حاکم میشود و....
وقتی ورزش غیر اصولی اداره میشود واین ناهنجاریها و انحرافات و سوءاستفادهها در آن رواج مییابد جا دارد رگ غیرت مسئولانی که معنای مردانگی و شرف را میفهمند به حرکت در آید و برای پایان دادن به این وضعیت فکری عاجل کرده و چارهای اساسی بیندیشند.