kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۸۴۲۲
تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۲:۲۶

اخبار ویژه

 
 
بی بی‌سی: مشکل اصلی مذاکرات وین تحریم‌های آمریکاست، نه روسیه
شبکه دولتی انگلیس اذعان کرد «گره مذاکرات وین، موضع روسیه نیست، بلکه مشکل اصلی در حال حاضر، تحریم‌های یکجانبه علیه ایران است و لغو این تحریم‌ها، نه به قطعنامه شورای امنیت نیاز دارد و نه همراهی مسکو. اگر این تحریم‌ها برداشته شوند، سیاست ایران در قبال برجام نیز ارتباط مستقیمی به نظر و تصمیم مسکو ندارد».
وبسایت بی‌بی سی فارسی در تحلیل بن بست مذاکرات و توقف آن نوشت: روسیه مواضعش را در مذاکرات هسته‌ای وین به شکل دراماتیکی تغییر داد و حالا متهم است که چوب لای چرخ توافق گذاشته است. هنوز دقیقا روشن نیست که مذاکرات وین چقدر با توافق نهایی فاصله دارد. طرفین در روزهای اخیر بارها تاکید کردند که اختلافات اصلی حل شده، اما هنوز مسایل حل ناشده‌ای باقی مانده که اگر به سرانجام نرسند، توافقی در کار نخواهد بود.
هنوز مسئله تضمین ایالات متحده به ایران روشن نیست. ضمن اینکه مشخص نیست که غرب با خط قرمز آیت‌الله خامنه‌ای در ارتباط با برداشته شدن همه تحریم‌ها، راستی‌آزمایی آن توسط تهران و سپس اجرای محدودیت‌های برجامی موافقت کرده است یا نه.
به بیان دیگر، در حالی که هنوز مسئله توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهان با پرسش‌هایی فراتر از روسیه روبه‌رو است، خواسته جدید روسیه نیز به یک مانع مهم تازه تبدیل شده‌ است. روسیه می‌گوید که با تحریم‌های بسیار سخت‌گیرانه‌ای از سوی آمریکا روبه‌روست و به گفته وزیر خارجه این کشور «به دنبال تضمینی است تا مطمئن شود که تحریم‌های آمریکا، حقوق روسیه را در برجام نقض نمی‌کند.»
این شاید نخستین بار باشد که یکی از مقام‌های روس از «حقوق» این کشور در چارچوب برجام صحبت می‌کند؛ حقوقی که ظاهرا از نظر مسکو، شامل داد و ستد آزادانه با ایران است. آقای لاوروف گفته است: «ما از همکاران آمریکایی‌مان درخواست کردیم که دست‌کم در سطح وزیر خارجه به ما ضمانت کتبی بدهند که تحریم‌های اخیر آمریکا، تحت هیچ شرایطی به حق ما برای تجارت آزاد و کامل، سرمایه‌گذاری و همکاری ‌اقتصادی و همکاری فنی-نظامی با ایران، آسیبی وارد نمی‌کند.»
اما در حال حاضر هیچ نشانه‌ای از اینکه غرب با درخواست روسیه موافقت خواهد کرد وجود ندارد. برعکس، وزیر خارجه آمریکا گفته است که تحریم‌های روسیه به خاطر جنگ اوکراین، هیچ ارتباطی به برجام ندارد.
دلیل مذاکرات فعلی که از ۱۱ ماه پیش آغاز شد، بحرانی است که ارتباط مستقیمی به روسیه ندارد. مشکل برجام از زمانی آغاز شد که دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور پیشین آمریکا از توافق خارج شد و بعد از یکسال، ایران نیز گام به گام از اجرای محدودیت‌های برجام خودداری کرد.
بی بی‌سی در ادامه می‌نوسید: شرایط فعلی روسیه، برجام و مذاکرات وین به شکلی نیست که بدون همراهی مسکو، رسیدن به توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا، غیرممکن شود. مشکل اصلی در حال حاضر، تحریم‌هایی است که به شکل یکجانبه از سوی آمریکا و علیه ایران اعمال شده‌اند و لغو این تحریم‌ها، نه به قطعنامه شورای امنیت نیاز دارد و نه همراهی مسکو.
ایران نیز تاکنون تنها به دلیل تحریم‌های یکجانبه آمریکا از اجرای محدودیت‌های برجامی خودداری می‌کرد. اگر این تحریم‌ها برداشته شوند، سیاست ایران در قبال برجام نیز ارتباط مستقیمی به نظر و تصمیم مسکو ندارد.
 
سوپرمن‌بازی دولت سابق 60 میلیارد دلار آب خورد!
روزنامه‌ای که حدود 4 سال قبل، قیمت‌گذاری و واگذاری ارز دولتی به نرخ 4200 تومان را رفتاری نجات‌دهنده و سوپرمن‌وار ترسیم کرده بود، حالا می‌گوید این کار مثل زالو، خون اقتصاد را مکیده و باید در معرض اصلاح قرار گیرد.
روزنامه سازندگی ارگان حزب کارگزاران در ابتدای سال 97 و به هنگام تصویب نرخ ارز 4200 تومانی برای دلار، تیتر «بازگشت جهانگیری» را انتخاب کرده و طرحی را از وی در شکل و شمایل سوپرمن و در حال پایین آوردن دلار منتشر کرده بود. اما اکنون در گزارش تیتر اول خود، عنوان «اصلاحات ارزی» می‌نویسد: سیاسـت موقتی که قرار بود بدلی برای فن خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام باشد‌، دست‌کم چهار سـال مثل زالو خون اقتصاد ایــران را مکید تا اینکه دو روز پیش برای همیشه از سیاست‌گذاری اقتصادی ایران پاک شـد. شکی نیست که «سازندگی» منتقد خیلی از سیاست‌های اقتصادی و سیاسی دولت سیزدهم و مجلس یازدهم است‌، اما عملیات حـذف ارز ۴۲۰۰ تومانی که قطعا یک جراحی دردناک به شمار می‌رود بیش از آنکه یک سیاست جناحی باشد‌، منافع ملی را تقویت می‌کند. 
از همان روزهای اولی که این سیاست به مرحله اجرا رسید‌، اقتصاددانان نسبت به عواقب زیانبار آن هشدار دادند. بدون شک سیاست ارز‌ ترجیحی‌، یک سیاست اقتضایی بود و در ابتدا تصور می‌شـد با تخصیص ارز ارزان‌، کالاهای هدف با قیمت ارزان به دست مصرف‌کننده خواهد رسید. اما هرچه زمان گذشت‌، کالاهای مشمول و غیرمشمول دلار ۴۲۰۰ تومانی در یک سطح نزدیک به هم‌، افزایش قیمت را تجربه کردند و گذشت زمان نشان داد که هدف اصلی ارز‌ترجیحی که حمایت از فرودستان جامعه بود‌، محقق نشده است. سیاست ارز‌ ترجیحی به این دلیل به دلار جهانگیری معروف شد چون توسط اسحاق جهانگیری اعلام شد؛ اما هرگز کسی مسئولیت آن را گردن نگرفت. روایت‌های زیادی از چگونگی تصویب آن شنیده شد اما در نهایت هیچ‌کس به‌صورت رسمی درباره ایده‌پرداز اصلی آن سـخن نگفت. این یکی از عجایب سیاست‌گذاری در ایران است که سیاستی با عمق خسارت بیش از ۶۰ میلیارد دلار با آن همه عـوارض زیانباری که به دنبال دارد‌، به مدت چهار سال در کشور اجرا می‌شود اما نام آمر و طراحی‌کننده اصلی آن همواره محرمانه می‌ماند. هنوز کسی نمی‌داند این سیاست چگونه به دولت راه یافت و چگونه آرای موافق اعضای دولت را جلب کرد. حسـن روحانی مدتی پس از اعلام رسمی اجرای این سیاست‌، آن را حاصل اجماع اقتصاددانان دانست‌، اما مسعود نیلی این سخن آقای روحانی را تکذیب کرد.
این سیاست در دوران حیات خود‌، عواقب زیانباری به دنبال داشت؛ از یک‌سو باعث اتلاف شدید منابع شد‌، در روند قیمت‌های تولیدی و مصرف اخلال ایجاد کرد و قدرت سیاست‌گذاری را بـرای مدیریت بازار ارز کاهش داد. در عین حال تشدیدکننده فساد در نظام اداری و فضای کسب وکار بـود‌، باعث توقف فعالیت تجار شناسنامه‌دار و شکل‌گیری طبقه جدیدی از واردکنندگان شد که اغلب دارای روابط سیاسی بودند و از همه مهم‌تر اینکه به اسـم فقرا توزیع شـد؛ اما در عمل به زیان آنها بود و کام همان طبقه نوظهور را شیرین کرد. به این ‌ترتیب‌، سیاستی که قرار بود با قیمت‌‌گذاری دستوری دلار به‌دنبال مهار تورم باشـد‌، به یکی از محرک‌های اصلی تورم تبدیل شد.
در چهار سال گذشته‌، بیش از ۶۰ میلیارد دلار برای واردات کالای اساسی اختصاص یافته است. این سیاست قرار بود به مدت دو هفته برای کنترل شوک ناشی از خروج آمریکا از برجام اجرا شود‌، اما به‌دلیل استقبالی که در آن مقطع از آن صورت گرفت ماندگار شد و قریب به چهار سال اقتصاد ایران را از نفس‌انداخت. در چهار سال گذشته بیش از ۵۰ میلیارد دلار ارز ‌ترجیحی با نرخ ۴۲۰۰ تومـان برای تامین کالاهای اساسی اختصاص یافته است. اگر میزان تخصیص ارز‌ ترجیحی را در این سال‌ها به‌صورت جداگانه در نظر بگیریم و در اختلاف قیمت دلار‌ ترجیحی با نرخ نیما ضـرب کنیم‌، اختلاف بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی مشاهده می‌شود. 
یعنی دولت اگر در این سال‌ها به جای سیاست اشتباه ارز‌ ترجیحی‌، دلارهای نفتی را با نرخ نیمایی تسعیر کرده بود‌، ۵۰۰ هزار میلیارد تومان منابع را برای جبران کسری بودجه در اختیار داشت.
 
دلشوره سایت غربگرا برای خر لنگ آمریکا!
سایت غربگرا و حق‌العمل‌گرا مدعی شد: ایران برای دور زدن روسیه، مستقیم با آمریکا مذاکره کند (!)
«عصر ایران» در تحلیل می‌نویسد: «آمریکا و اروپا برای جایگزینی نفت و گاز روسیه، فعالیت گسترده‌ای را در سراسر جهان شروع کرده‌اند که از جمله می‌توان به رایزنی با قطر و الجزایر اشاره کرد. از جمله اینکه دولت آمریکا هیاتی را برای گفت‌وگو با دولت ونزوئلا اعزام کرده است. این هیات به دنبال طرح رفع تحریم ونزوئلا برای بازگشت نفت این کشور به بازارهای جهانی با هدف جایگزینی نفت روسیه است. به نظر می‌رسد آمریکا در چرخش تاکتیکی به دنبال کمک گرفتن از دشمن کوچک خود (ونزوئلا) برای ضربه به دشمن بزرگ (روسیه) است. تکرار این حرکت درباره ایران هم ممکن است و می‌تواند فرصت کم نظیری برای ایران بسازد. نشانه‌هایی از تماس‌ها و تلاش‌های آمریکا در این حوزه شنیده می‌شود. نفت و گاز ایران به دلیل تحریم، از بازارهای جهانی خارج شده‌اند یا رشد آنها متوقف شده است. ایران می‌تواند از این فرصت طلایی استفاده کند و دوباره نفت و گاز خود را روانه بازارهای جهانی کند.
غرب به دنبال جایگزین برای نفت و گاز روسیه است تا بتواند این دو را هم تحریم کند یا اتکا به آنها را کاهش دهد. این پنجره‌ای است که برای افزایش تولید و صادرات نفت و گاز ایران باز شده. آن را غنیمت بدانیم و استفاده کنیم. به دولت رئیسی پیشنهاد می‌شود در صورت ادامه مانع‌سازی روسیه در روند احیای برجام، ایران به صورت مستقیم و شفاف و صریح وارد مذاکره با آمریکا شده و احیای برجام از طریق توافق دو طرفه عملی شود. در این صورت، نفت و گاز ایران با استفاده از فرصت تحریم نفت و گاز روسیه، دوباره راهی بازارهای جهانی خواهند شد. البته به شرطی که ایران مسیر همکاری یا حداقل عدم تقابل با غرب را انتخاب کند و از این شرایط طلایی برای کسب منافع بیشتر و تقویت ایجاد و تقویت ارتباطات اقتصادی با غرب بهره ببرد».
نکته جالب در این تحلیل آن است که نویسنده به تاکتیکی بودن رفتار آمریکا و علاقه اش برای ضربه زدن به دشمنان خود -که ایران هم از جمله آنهاست- اذعان دارد!
ثانیا ایران هم اکنون توانسته راهبرد فشار حداکثری آمریکا و تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت را مغلوبه کند و صادرات خود را به 5/1 میلیون بشکه در روز برساند، آن هم در شرایطی که قیمت نفت نسبت به زمان اجرای برجام چهار برابر شده است. بنابراین دلیلی ندارد که ایران دستپاچه شود و با افزایش ناگهانی صادرات نفت، تو سر افزایش درآمد خود بزند و از جیب خود، به دشمن اصلی (آمریکا) یارانه بدهد.
روشن و قابل پیش‌بینی هم هست که پس از آن هم که خر لنگ آمریکا از پل بحران فعلی گذشت، شیطنت‌های پسا برجامی را تکرار می‌کند.