kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۹۸۶
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۷
لشکر پرافتخار و همیشه پیروز

محمّد رسول‌الله(ص)

 

کامران پورعباس
تیپ ۲۷ محمّد رسول‌الله(ص)، به نام نامی حضرت ختمی مرتبت(ص)، با فرماندهی حاج احمد متوسلیان در ۱۷ بهمن همزمان با عید سعید مبعث۱۳۶۰ شکل گرفت. چند سال بعد به لشکر تبدیل شد و در سال ۸۷ توسعه پیدا کرد و سپاه حضرت محمّد رسول‌الله شکل گرفت.
این تیپ و لشکر در دوران دفاع مقدس، از زمان تشکیل تا پایان جنگ در تمام عملیات‌ها نقش داشت و فرماندهانش به همراه نیرو‌هایشان همیشه در خط مقدم حضور داشتند؛ به همین دلیل آمار شهدای فرمانده و جانشینان­شان بی‌نظیر است. بعد از جنگ نیز منشأ خدمات و اثرات گسترده و ارزشمندی بوده است. بزرگترین سد خاکی کشور به همت این لشکر ساخته شد.
تیپ و لشکر پرافتخار و همیشه پیروز محمّد رسول‌الله در طول هشت سال دفاع‌مقدس در عملیات‌­های متعدد و بزرگ و عاشورایی نقش اساسی و محوری داشت و بیش از یکصدوهشتاد فرمانده و جانشین و هزاران نیروی سپاهی و بسیجی تقدیم اسلام و انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نمود.
این لشکر بیشترین آمار فرماندهان شهید را با نه فرمانده شهید داشته است که در دفاع مقدس و پس از آن به شهادت رسیده­‌اند.
سردار اسماعیل کوثری
سردار اسماعیل کوثری، که ۱۴ سال فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) را بر عهده داشت، در مراسم رونمایی از دیوارنگاره لشکر محمد(ص) در میدان ولی‌عصر(عج) همزمان با ۴۰ سالگی تأسیس سپاه حضرت محمد رسول‌الله(ص) تهران گفت: فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله هیچ گاه به نیروها نمی‌گفتند «بروید» بلکه می‌گفتند «بیایید»، یعنی خودشان در خط مقدم بودند. ان‌شاء‌الله مسئولان ما هم از این عملکرد درس بگیرند و چنین عمل کنند.
وی با اشاره به دیوارنگاره «لشکر محمد» بیان کرد: حاج احمد متوسلیان دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود. آن زمان که حضرت امام فرمان دادند، امثال او لبیک گفتند و در صحنه حضور پیدا کردند و چنان بلایی بر سر دشمن آوردند که فکرش را نمی‌کرد. این در حالی بود که دست ما خالی بود و حتی بعضاً لباس رزم نداشتیم که به بسیجیان بدهیم و با لباس شخصی و کتانی به جنگ دشمن می‌رفتند.
سردار کوثری افزود: حاج احمد متوسلیان طی
۴۳ روز تیپ را تشکیل داد، عملیات کرد و کلی غنیمت و اسیر از دشمن گرفت و این مدیریت به شیوه جهادی بود که منتظر امکانات نمی‌ماند و ایثارگری می‌کرد.
به مناسبت چهلمین سالگرد تشکیل تیپ و لشکر محمّد رسول‌الله، یادی می­‌نماییم از برخی شهدای این مجموعه عظیم و نورانی.
زنده‌­یاد حاج احمد متوسلیان
حاج احمد متوسلیان از تشکیل­‌دهندگان تیپ محمّد رسول‌الله و نخستین فرمانده آن است.
وی همیشه در خط مقدم بود و حتی فراتر از آن، در طرح عملیات بیت‌المقدس، در مأموریت‌های شناسایی نیز شرکت داشت و با همرزمانش میان بعثی­‌ها هم رفتند.
در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس ترکشی به حاج احمد اصابت کرد و باعث مجروحیت سختش شد. به بیمارستان نرفت و تیم پزشکی به منطقه آمدند. می‌خواستند حاجی را بی‌هوش کنند که مخالفت کرد و گفت: چون من اطلاعات و مطالب پراهمیتی از عملیات‌های آینده دارم، ممکن است در حالتی که به هوش نیستم اطلاعات را لو دهم؛ لذا من را بی­حس کنید. عمل با بی‌­حسی موضعی و درد فراوان انجام گرفت و ترکش خارج شد. بلافاصله بعد عمل هم به میدان جنگ بازگشت.
شهید محمّد ابراهیم همت
محمّدابراهیم همت از جمله تشکیل‌­دهندگان تیپ محمّد رسول‌الله است که پس از حاج احمد متوسلیان به فرماندهی تیپ رسید. در زمان فرماندهی­ شهید همت، تیپ به لشکر تبدیل شد.این سردار بزرگِ عاشورایی همیشه در خط مقدم جبهه­‌ها بود و سرانجام در
۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در جزیره مجنون، بدون سر به شهادت رسید. شهید همت، عارفي وارسته، ايثارگري سلحشور و اسوه­اي بزرگ بود که اخلاص و خداجویی‌­اش زبانزد همگان است.
شهید رضا چراغی
رضا چراغی در عملیات‌های فتح­‌المبین و بیت‌المقدس به عنوان فرمانده گردان حمزه و در عملیات رمضان با سمت قائم‌مقام فرماندهی لشکر و در عملیات‌های مسلم بن عقیل و والفجر یک به عنوان فرمانده لشکر 27 محمّد رسول‌الله شرکت نمود و در سال 1362 در فکه در عملیات والفجر یک به شهادت رسید.
موقعی که پدر شهید پیکر رضا را داخل قبر گذاشت، صورتش را بوسید و از داخل قبر بیرون آمد. بعد از چند وقت رضا را در خواب دیدند که روی گونه‌اش چیزی مثل ستاره می‌درخشد. پدر در خواب از رضا پرسیده بود: آن چیست که روی صورت می‌درخشد؟ رضا گفت: وقتی که شما مرا داخل قبر گذاشتی و صورتم را بوسیدی، یک قطره اشک چشمت به روی صورتم افتاد و این همان قطره اشک است که می‌درخشد.
شهید سعید مهتدی
سعید مهتدی رشادت‌های زیادی در عملیات‌های مختلف در دفاع مقدس داشت. پس از پایان جنگ به مدت سه سال همراه با شهید قاسم سلیمانی به حزب‌الله لبنان کمک نمود و نقش بسزایی در عقب‌­نشینی مفتضحانه اسرائیل از جنوب لبنان داشتند. پس از آن فرمانده لشکر ۲۷ محمّد رسول‌الله شد و در ١٩ دی سال ١٣٨٤ در سانحه هوایی سقوط هواپیمای فالکن در نزدیکی ارومیه به همراه شهید احمد کاظمی و تعدادی از سرداران و افسران سپاه به شهادت رسید.
شهید سعید مهتدی علاقه بسیار زیادی به حضرت امام و حضرت آقا داشت. هر زمانی که حضرت آقا سخنرانی داشتند، از رهنمودهایشان یادداشت­‌برداری می­‌نمود و سعی می­‌کرد به مرحله اجرا برساند حتی هر زمان حضرت آقا توصیه‌­ای در مورد خانواده داشتند، از فردای آن روز همه آن موارد را در زندگی شخصی‌­اش پیاده می‌­کرد.
شهید احمد سوداگر
سردار سرلشکر شهيد دکتر حاج احمد سوداگر، برادر شهید محمود سوداگر است که بیش از 12 بار در دوران دفاع مقدس تا مرز شهادت گام نهاد و جانباز 82 درصد بود. در اثر برخورد با مین یک پای خود را نیز از دست داده بود.
در بهمـن‌­ماه سال 1368، درجه دو فتح را از رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی و فرماندهی معظم کل قوا دریافت نمود.
حاج احمد از فرماندهان و طراحان عملیات برجسته دوران دفاع مقدس و پایه​گذار بسیاری از مراکز علمی، فرهنگی و پژوهشی پس از این دوران است. مسئولیت اطلاعات عملیات قرارگاه​های قدس، کربلا، نجف و فرماندهی لشکرهای 7 ولي‌عصر(عج)، 25 کربلا و
27 محمّد رسول‌الله(ص)، معاون اطلاعات عملیات سپاه پاسداران، تأسیس دانشکده اطلاعات و امنيت سپاه،
پایه‌­گذاری کاروان‌های راهیان نور و بنیانگذاری پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس؛ تنها بخشی از افتخاراتش است. همچنین مسئولیت مرکز ارتباطات باکشور روسیه را عهده‌دار شد و منجر به گشایش ارتباطات نظامی شد.
از نقش­‌آفرینی‌­های بی‌­بدیل سردار سوداگر می‌توان به بهره­‌گیری از نظرات فرماندهان سپاه، ارتش و جهاد سازندگی در قالب شورای راهبردی پژوهشی، راه‌­اندازی دفتر جذب و ارزشیابی هیئت علمی به منظور تأمین اعضای هیئت علمی گروه­‌های پژوهشی و ساماندهی مراحل جذب و به تصویب­ رساندن دو واحد درسی آشنایی با دفاع مقدس در کلیه دانشگاه‌های آزاد و سراسری می‌توان اشاره نمود.
در بهمن‌­ماه سال 1390 در ­اثر ایست قلبی تنفسی ثانویه ناشي از صدمات جنگی و استنشاق گازهای شیمیایی و پس از تحمل جراحات شدید ناشی از جنگ به شهادت رسید.
شهید حسین همدانی
سردار حسین همدانی، مبارز دوران نهضت اسلامی و از پاسداران نسل اول سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در مقابله با اغتشاشات کردستان و جنگ‌های عراق و سوریه حضور داشته است. در عملیات‌های بیت‌المقدس و کربلای 5 دوبار از ناحیه‌ پا دچار مجروحیت شده بود.
سردار در دوران پس از جنگ مسئولیت‌های متعددی در سپاه و بسیج داشته و مدتی هم فرمانده لشکر 27 محمّد رسول‌الله بوده است.
در سال 1390 و از همان ابتدای تحولات در سوریه، به خواسته شهید قاسم سلیمانی در سوريه حاضر شد که از وی در این دوران به‌عنوان فرمانده‌ راهبردی سوریه یاد می‌شود. در آن زمان بیش از 75 درصد سوریه در اشغال تروریست‌های مسلح بود.
شهید همدانی تصمیم گرفت گروهی شبه‌بسیج در کشور سوریه را طرح‌ریزی کند. تشکیل گروه‌های دفاع مردمی، ایده‌ وی برای نجات سوریه از بحران بوده است.
سردار علاوه بر امنیت در حرم حضرت زینب(س)، سازماندهی و برنامه‌ریزی برای ارتش سوریه و تشکیل بسیج مردمی در سوریه را عهده‌­دار بود و نیروهای
16 استان سوریه را به تفکیک سازماندهی کرد. جاذبه سردار باعث شد میان شیعه و سنی در سوریه وحدت به وجود بیاید.
سردار سرتیپ همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دستان مبارک فرمانده کل قوا امام خامنه‌­ای است.
حاج حسین در 16 مهر 1394 در مسیر استان حما در جنوب شرقی حلب به شهادت رسید.
شهید رضا فرزانه
سردار شهید رضا فرزانه از فرماندهان سابق لشکر محمّد رسول‌الله، معاون بازرسی ستاد مرکزی راهیان نور و فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور بود که بعد از گذشت چهل روز از حضور داوطلبانه در سوریه، در
22 بهمن‌ماه 94 به شهادت رسید.
شهید حسین اسداللهی
سردار حاج حسین اسداللهی فرمانده سابق لشکر عملیاتی ۲۷ محمّد رسول‌الله پس از جنگ تحمیلی، در دوم فروردین ۱۳۹۹ پس از عمری مجاهدت و ایثار و خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام بر اثر عوارض شیمیایی دوران دفاع مقدس به یاران شهیدش پیوست.
سردار اسداللهی معتقد است: هر گوشه از تاریخ دفاع مقدس را بنگریم، یک واقعه از عاشورا در آن رخ داده است. دفاع مقدس بر گرفته از فرهنگ عاشورا است.
سردار اسداللهی مدت طولانی به عنوان فرمانده در سوریه به افتخار مدافع حرم بودن نائل گردید و در مبارزه با تکفیری‌ها همراه و همقدمی مؤثر برای شهید قاسم سلیمانی بود.
حاجی به منطقه‌­ای مأمور شده بود که اغلب به گروه‌های تکفیری پیوسته بودند. سردار اسداللهی چنان رفتاری با مردم آنجا کرده بود که به قلبهای­شان نفوذ پیدا کرده بود تا جایی که هم از پیوستن­شان به گروه­‌های تروریستی کاسته شد و هم وقتی فرزندانشان به دنیا می‌­آمدند نام­شان را به یاد او، حسین می­‌گذاشتند. روحیه مردم آنجا را تغییر داده بود.
شهید احمدعلی نیّری
احمدعلی نیّری برادر شهید حمیدرضا نیری، رزمنده گمنام و عارفی بزرگ است. به مقامات عرفانی اعلا و حیرت‌­انگیزی رسیده بود.
آیت‌الله حق‌شناس در مجلسی بعد از شهادتش بیان داشتند: این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم. از احمد پرسیدم: چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و...) می­‌گویند، حق است. از شب اول قبر و سوال و...؛ اما من را بی‌حساب و کتاب بردند.
همچنین ایشان در منزل این شهید بزرگوار، رو به برادرش اظهار داشتند: من یک نیمه­‌شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. اما نه روی زمین! بلکه بین زمین و آسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است.
شهید نیری در سال 1364 در عملیّات والفجر ۸، خمپاره‌ای کنارش به زمین نشست و ترکش خمپاره از پهلوی چپ وارد و به قلب او اصابت کرد. به کمک همرزمش بلند شد و به سختی روی پایش ایستاد. به سمت کربلا قرار گرفت و دستش را با ادب بر سینه نهاد و گفت: السّلام علیک یا اباعبدالله. یکباره به زمین افتاد و به شهادت رسید.
شهید سید احمد پلارک
سید احمد پلارک فرمانده آرپی­‌جی‌­زن‌های گردان عمار بود.هیئت گردان عمار، هیئت متوسلین به حضرت زهرا(س) نام داشت. در مراسمات هیئت به محض این که نام خانم فاطمه زهرا می‌آمد، شدید گریه می­‌کرد و حال عجیبی می­‌گرفت. ارادت خاصی به حضرت زهرا داشت. سید احمد در سال 66 در عملیات کربلای 8 در شلمچه به شهادت رسید. مزار شهید پلارک در قطعه 26 بهشت زهرا است.
از مزار شهید همیشه بوی گلاب می‌آید و سنگ قبر این شهید همیشه نمناک می‌باشد؛ به‌طوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از مایعی خوشبو مانند گلاب مرطوب می‌­شود. درباره علت این موضوع تا به حال صحبت‌های فراوان و نقل­‌قول­‌های زیادی شده است. به گفته مادر شهید بوی مزار شهید هیچ علتی جز لطف و فضل الهی و رابطه ماورایی که با خدا و اولیاءالله داشته است، ندارد و هیچ‌کس هم چیزی از این رابطه نمی­‌داند؛ هر کس هم موردی نقل کرده، جز شایعه چیزی بیش نیست. علتش را فقط خدا می‌­داند و بس.
شهید علی حیدری
شهید حیدری می­‌گفت: من اسم ارباب که میاد، دیگه هیچ چیز و هیچ کس رو نمی‌­تونم ببینم جز ارباب حسین.
توانایی­‌های خاصش مانند دیدن باطن افراد و صحبت با شهدا از سوی بسیاری از همرزمانش تأیید شده است.
علی همیشه معطر بود بدون اینکه از عطر استفاده کند. یک روز در مسجد غرق بوی عطر شده بود و بوی عطرش فضا را پر کرده بود؛ بوی عطری که دوستانش تا به حال به مشام‌‌شان نرسیده بود. راز این موضوع را به کسی هم نمی‌گفت. تا اینکه در وصیتنامه‌­اش رازش را اعلام نمود: «من خیلی کمتر عطرخریده‌ام؛ زیرا هر وقت بوی عطر می‌خواستم از ته دل می‌گفتم حسین جان آن‌وقت هوا پر عطر می‌شد.»
وقتی راز مقامات عالیه‌­اش را ازش پرسیدن پاسخ داد: چند چیز درهای حکمت رو برای علی(ع) باز کرد. یکی اینه که به فکر فقرا بود. خیلی برای گرسنه‌­ها آه می‌­کشید و غصه می‌خورد.
یک سال قبل از شهادتش، امام رضا(ع) را در عالم خواب به علی گفت که سال آینده اسفندماه میای پیش ما و دقیقاً همین اتفاق هم افتاد.
علی حیدری در سن 19 سالگی همراه گروه هفده نفره از رزمندگان تخریب لشکر محمّد رسول‌الله بر اثر بمباران شیمیایی در عملیات بدر به شهادت رسیدند.
شهید حسین قجه‌ای
حسین قجه­‌ای فرمانده گردان سلمان بود که در سال 1361 در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید.
حسین قجه‌­ای در صبح عاشورای سال1337 به دنیا آمد. پدرش حاج جواد در جمع خانواده وقتی در مورد انتخاب نام نوزاد صحبت بود، با چشمان اشکبار گفت: به جز حسین چه اسمی می­شه گذاشت، اسم دیگری برازنده این روز و این بچه نیست؛ آخر امروز عاشوراست، روز آقام حسینه.
حاج جواد بعد از خواندن اذان در گوش بچه و نامیدن او، آهسته در گوشش گفت: حسینم، می‌خوام نوکر خوبی برای حسین زهرا(س) باشی. باباجون می‌خوام پیش سیدالشهدا(ع) روسفیدم کنی.
 زمانی که پیکر حسین به شهر آمد، حاج‌جواد برای وداع بالای سر پیکر مطهر آمد و گفت: پسرم دل‌کندن از تو سخت است، اما دلخوشم که پیش امام حسین‌(ع) روسفیدم کردی.
شهید محسن آقاخانی
محسن آقاخانی در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، محرم، والفجر1، 4 و خیبر و بدر شرکت داشت.
روحیه عجیبی داشت. زیر آتش سنگین عراق، پیکر شهدا را به عقب برمی‌­گرداند که در همین رفت و آمدها گلوله مستقیم تانک سرش را از بدن جدا کرد. وقتی سر بریده­‌اش روی زمین افتاد، صدایی از آن بلند شد: السلام‌علیک یا اباعبدالله.
شهید امیر حاج امینی
امیر حاج امینی بیسیم‌­چی لشکر ۲۷ محمّد رسول‌الله بود که در سال 1365 در منطقه شلمچه به شهادت رسید. عکسی که بلافاصله پس از شهادت از این شهید گرفته شده است، از جمله معروف‌ترین و تاثیرگذارترین عکس‌های دفاع مقدس است.
عکس این شهید بزرگوار همان عکس معروفی است که در کشورمان به‌عنوان سمبل شهید و شهادت مشهور شده است. همیشه وقتی می‌خواهند تصویری از شهید را به نمایش بگذارند، تصویر زیبای شهید امیر حاج امینی با آن عروج ملکوتی و آرامش در چهره و لبخند ملایم و زیبا، بیش از هرچیز جلوه‌گر
می‌شود.
شهید اکبر زجاجی
اکبر زجاجی برادر شهید جعفر زجاجی و قائم‌مقام فرمانده لشکر ۲۷ محمّد رسول‌الله تهران بود که در سال 1362 در عملیات خیبر در جزیره مجنون به شهادت رسید.پیش از عملیات بیت­‌المقدس حادثه­‌ای پیش آمد که موجب شد مقداری از مهماتی که در حال تخلیه بود، منفجر شود. چندین ماشین پر از مهمات هم ایستاده بودند. حاج اکبر پشت ماشین مهمات نشست و ماشین را از محل انفجار دور کرد. اگر شهامتش در آن روز نبود، همه مهمات منفجر می­‌شد.
شهید علی محمودوند
سردار علی محمودوند در ۱۷ سالگی به جبهه رفت و کارش را در گردان تخریب لشکر محمّدرسول‌الله(ص) آغاز کرد. در عملیات‌های مختلف به شدت مجروح گردید و با وجود ۷۰ درصد جانبازی که شامل شیمیایی، موجی، قطع پا و ۲۵ ساچمه در دست بود، باز هم از میهن اسلامی دفاع کرد.
یک‌بار در شرایط سخت در جبهه، سر را که بالا می‌­آوردند، دشمن می­زد. علی خوابیده بود روی زمین. همان جا دستش را زد در خاک و تیمم کرد و درازکش نمازش را خواند. بعدها رفته بود پیش آیت‌الله دستغیب و پرسیده بود: تکلیف آن نماز چه می­‌شود؟ شهید دستغیب جواب داده بود: حاضرم تمام عمرم را بدهم ثواب دو رکعت نماز شما را بگیرم.
بعد از جنگ در گروه تفحص لشکر 27 به تفحص پیکر شهدا در مناطق جنگی مشغول گردید به‌طوری که دو مرتبه پای مصنوعی خود را بر اثر کار زیاد از دست داد.
سرانجام در 22 بهمن سال 79 مصادف با عید قربان بر اثر انفجار مین در فکه به شهادت رسید.
شهید مهدی خندان
مهدی خندان فرمانده تیپ یکم عمار بود.در کودکی به دلیل ابتلا به بیماری به اغما دچار شد و با توسل به حضرت ابوالفضل­‌العباس(ع) شفایش را گرفتند.
در ۲۶ آبان در ساعت یک و نیم شب از شهادت خود در ۷۲ ساعت بعد خبر داد و در سحرگاه ۲۹ آبان 1362 در مرحله تکمیلی عملیات والفجر ۴ به شهادت رسید.
شهید سید محمد شکری
سید محمد شکری برادر شهید سید علی شکری و دانشجوی نخبه پزشکی است که در سال 1341 در کربلای معلی چشم به جهان گشود.
در جبهه به­‌عنوان امدادگر و پزشکیار در لشکر 27 محمّد رسول‌الله مشغول شد و در اسفند 1365 طی عملیات کربلای پنج در شلمچه به شهادت رسید.
کتاب خط فکه خاطرات روزنگار شهید سید محمد شکری در جبهه است که روزهای منتهی به شهادتش را روایت نموده است.
مقام معظم رهبری تقریظی بر کتاب خط فکه مرقوم نمودند: «این سندی ارزشمند از اوضاع جبهه و خوی و خصلت بسیج است. این حرف‌ها برای مردم دنیای مادی و ظلمانی قابل فهم و درک نیست، اگر‌چه سراسر هشت سال دفاع مقدس از آن پر شده است. نگارش روان و روشن و موشکاف این نوشته بر ارزش سندی آن می‌افزاید و شهید عزیز نویسنده‌ این خاطرات با این نوشته نیز بخشی از فضای مصفای روح بسیجی را مجسم می‌کند. رحمت خدا بر روح پاکش باد... این از جمله نوشته‌هایی است که حتما باید به زبان‌های دیگر ترجمه شود.»
شهید محسن وزوایی
محسن وزوایی در سال ۱۳۵۶ ضمن قبولي در رشته مهندسي شيمي، رتبه اول آزمون سراسري آن سال را در سطح كشور بدست آورد و وارد دانشگاه صنعتي شريف شد.
پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمن‌های اسلامی دانشجویان پیوست و هم در قبل انقلاب و هم بعد از پیروزی انقلاب جلودار مبارزات و اقدامات انقلابیِ این انجمن­‌ها بود.
در تسخیر لانه جاسوسی حضور داشت و به‌دلیل وجهه ممتاز عقیدتی و سیاسی و تسلط بر زبان انگلیسی، مسئولیت سخنگویی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام را در کنفرانس­‌های متعدد و مصاحبه با رسانه‌­های خارجی را برعهده گرفت و مکرر سیمای معنوی و پرصلابتش در رسانه‌های جهان پخش می­‌شد که پیام امام و انقلاب را فریاد می‌­زد.
در طول جنگ تحمیلی در عملیات‌های متعدد با مسئولیت‌های گوناگون شرکت داشت و در سال ۱۳۶۱ در ۲۲ سالگی به شهادت رسید.
شهیدان رضا و غلامحسین گودینی
شهید رضا گودینی فرمانده گردان حنین و شهید غلامحسین گودینی جانشین گردان حنین، برادرانی بودند که در عملیات والفجر یک به شهادت رسیدند. پیکر شهید رضا گودینی بعد از چند سال برگشت ولی پیکر برادرش غلامحسین تا به امروز برنگشته است و از شهدای گمنام لشکر محمّد رسول‌الله است. در وصیتنامه شهید رضا گودینی می‌خوانیم: «درود و سلام بر رهبر کبیر و پیر خستگی‌ناپذیرمان، فرمانده کل قوا، حضرت امام خمینی، این عارف و فیلسوف اسلام‌شناس، این بت‌شکن زمان که همه‌ بت‌ها را شکست و هنوز تبر را بر دوش دارد. این ابراهیمی که نه تنها اسماعیل فرزندش را، بلکه هزاران فرزند خود را قربانی اسلام کرد و هنوز به قربانگاه می‌فرستد تا زمینه ظهور امام زمان(عج) را فراهم سازد.»
شهید عباس محمّد ورامینی
شهید عباس محمّد ورامینی رییس ستاد لشکر محمّد رسول‌الله بود که در عملیات والفجر 4 در سال 1362 به شهادت رسید.
در نامه‌ شهید به فرزند کوچکش می‌‌خوانیم: «بابا رفت به صحرای کربلای ایران، خوزستان داغ، تا شاید درد حسین(ع) را با تمام گوشت و پوست خود حس نماید. بابا رفت تا شاید بوی خون حسین(ع) به مشامش برسد. بابا رفت تا شاید بتواند بر رگ بریده حسین(ع) بوسه بزند. بابا رفت تا شاید بتواند با خون ناقابلش راه کربلا را برای تمام دل‌هایی که هوای کربلا دارند باز کند.»
شهید علیرضا ناهیدی
علیرضا ناهیدی نخبه بزرگ ریاضی بود. در درگیری با ضدانقلاب در منطقه مریوان کارهای بزرگی انجام داد؛ گردان ادوات و گروهان دیده‌بانی را تأسیس کرد، آتش­بار مینی­‌کاتیوشا (راکت­‌انداز 107م.م) و تیمهای تفنگ 106م.م را راه انداخت و سیستم مرکزی هدایت آتش خمپاره و مینی‌کاتیوشا را سازمان داد. در آن زمان و در سپاه هنوز این کارها مطرح نبود و اینها همه ابتکارات منحصر به فرد علیرضا بود.
حاج احمد متوسلیان که از کردستان به جنوب آمد و تیپ 27 محمّد رسول‌الله را تشکیل داد، همه سلاح­‌های پشتیبانی را در یگان ذوالفقار جمع کرد و علیرضا را به فرماندهی آنجا گذاشت. در عملیات فتح­‌المبین، تیپ تازه تأسیس محمّد رسول‌الله با پشتیبانی آتش یگان ذوالفقار، به موفقیت‌های درخشان و حیرت‌­انگیزی دست یافت. تیپ 27 در این عملیات تعداد زیادی از آتش­بارهای توپخانه‌­های دشمن را به غنیمت گرفت. علیرضا توانست در همان صحنه عملیات، توپ­های غنیمتی را علیه دشمن به کار گیرد. با این کار، علیرضا ناهیدی از اولین بنیانگذاران توپخانه سپاه گردید.
در عملیات بیت­‌المقدس هم توانست چند آتشبار از انواع توپخانه­‌های غنیمتی را سازماندهی کند و به کار گیرد. زمان کوتاه غنیمت گرفتن این جنگ‌­افزارها تا آماده­‌سازی برای عملیات بیت‌المقدس، انگار یک معجزه بود.
گروه‌های شهادت­‌طلب شکار تانک که علیرضا تشکیل­‌شان داده بود، در عملیات‌های مختلف
حماسه‌­آفرینی نمودند.
واحد پدافند هوایی یگان ذوالفقار نیز با آتش دقیق خود چندین هواپیما و هلی­کوپتر دشمن را سرنگون کرد.
علیرضا ناهیدی در بهمن 1361 در جبهه فکه در عملیات والفجر مقدماتی، ترکش خمپاره60 به قلب و سرش اصابت کرد. دو روز در بیمارستان بی‌هوش بود و سپس به شهادت رسید.
خانم فاطمه ناهیدی خواهر شهید علیرضا ناهیدی، اولین اسیر و اولین آزاده زن در جنگ تحمیلی است که در سال 1359 در یکی از خطوط مقدم خرمشهر در حین انتقال مجروحان و شهدا به همراه یک تیم پزشکی به دست نیروهای بعث اسیر شد و حدود چهار سال در عراق بود. یک روز مادرش به مشهد مقدس می‌رود و از امام رضا(ع) معجزه‌­ای درخواست می‌نماید که به فاصله یک هفته از این توسل، خانم ناهیدی از اسارت به خانه بازمی­‌گردد.
شهید سید یوسف کابلی
سید یوسف کابلی را می توان از جمله بنیانگذاران توپخانه و ادوات سپاه و تیپ 27 نامید، چرا که به همراه شهیدان ناهیدی و نورانی تلاش زیادی برای پاگرفتن توپخانه تیپ انجام داد و پس از شهادت این دو شهید، فرماندهی تیپ ادوات ذوالفقار را برعهده گرفت.
در عملیات کربلای 5 در سال 1365 به شهادت رسید. در وصیتنامه شهید آمده است: «دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به‌خصوص حضرت سیدالشهدا(ع) بروم.»
شهید محمّدرضا کارور
شهید محمّدرضا کارور برادر شهیدان حسن و مرتضی کارور، مسئولیت طرح و برنامه تیپ ۲۷ حضرت محمّد رسول‌‌الله، سردار بی­‌نشان خیبر و از شهدای گمنام لشکر(هنوز پیکرش کشف نشده) است.
شهید کارور، یکی از نخبه‌های جنگ تحمیلی بود که بازوی راست شهید همت محسوب می‌شد و در بیشتر عملیات‌ها همراه شهید همت بود. سرانجام در عملیات خیبر به شهادت رسید.
شهید کارور بارها به همرزمش گفته بود که نمی­‌خواهد پیکرش برگردد. فردای بعد از شهادتش، همرزمش رفت محل شهادتش و چیزی پیدا نکرد. بعد از آن هم بارها رفت، حتی بعد از جنگ هم به منطقه رفت، ولی اثری از شهید کارور ندید.
شهید احمد دیندار
شهید احمد دیندار یکی از فرماندهان یگان دریایی لشکر محمّد رسول‌الله بود که بعد از لغو قطعنامه و تجاوز نیروهای عراقی به شلمچه، با اینکه در مرخصی به سر می‌­برد، به جبهه بازگشت و در عملیات آزادسازی پاسگاه زید در منطقه پدافندی به شهادت رسید.
شهید احمد دیندار هنگامی که در حلبچه حضور داشت، یکی از روستا‌های آن منطقه با بمب‌های شیمیایی مورد تهاجم دشمن قرار گرفت. نیرو‌های سپاه هنگامی که به آنجا رسیدند با شهدا و جانبازان بسیاری از اهالی روستا روبه‌رو شدند. از یکی از خانه‌ها صدای ناله می‌آمد. شهید دیندار وارد خانه شد و با پیکر بی­‌جان پدر و مادر آن خانواده روبه‌رو شد. اما از یکی از اتاق‌ها صدا به گوش می‌رسید. وارد اتاق می‌شود. در کمد را باز می‌کند. دختر بچه‌ای ۱۲ ساله در گوشه کمد در حالی که از ترس و ناراحتی در خود مچاله شده بود را می‌بیند. ناخودآگاه ماسک خود را به صورت آن دختر کوچک می‌زند و در همانجا خودش شیمیایی می‌شود که این رویداد در فیلم سینمایی اخراجی‌ها به تصویر کشیده شده است.
شهید سید مهدی لاجوردی
سید مهدی لاجوردی فرمانده شجاع گردان زرهی لشکر ۲۷ محمّد رسول‌الله بود.
شهید لاجوردی جوانی خاص بود. پیش از اینکه به جبهه بیاید به زبان عامی بزن بهادر محله بود و هم‌محله‌‌ای‌ها او را لوطی­‌منش می‌شناختند. در آن روزگار گاه مو‌های خود را رنگ می‌کرد و ظاهری متفاوت داشت؛ اما پس از وارد شدن به عرصه جنگ دیگر به سختی می‌شد او را همان آدم سابق دانست. سید مهدی در آتش جنگ کاملاً عوض شده بود.
با اینکه در محل، همه می‌شناختنش، ولی وقتی او را با تی‌شرت، شلوار لی، کفش ورزشی، موهای مجعد بلند و گاهی محاسن کوتاه می‌دیدند، باور نمی‌کردند سپاهی باشد و اهل جبهه.
لباس فرم سپاه را می‌پوشید. فانوسقه می‌بست. آرم سپاه را روی سینه می‌چسباند. پشت جبهه و حتی در جبهه، لحن و کلام و لهجه‌­اش همان بود که در کوچه و بازار و نوجوانی و جوانی‌­اش بود. با آن حالت‌های عامیانه و خالصانه، آدمی نبود که بخواهد تظاهر کند یا رفتار کسی را تقلید کند، او خودِ خودش بود.
شهادت سید مهدی و تعداد دیگری از رزمنده‌ها یک روز قبل از عاشورای سال ۱۳۶۶ که مصادف با هفدهم شهریور بود، رخ داد. از ناحیه گلو به شدت مجروح شد. سریع به بیمارستان منتقلش کردند. سیدمهدی دو روز پس از عاشورا و مصادف با سومین روز شهادت اباعبدالله الحسین(ع) به قافله‌سالار شهیدان پیوست و شهید شد.
شهید ناصر کاملي
ناصر کاملي در اسفندماه سال ۱۳۶۲ در منطقه طلایيه، لحظاتي بعد از خواندن نماز صبح، به شهادت رسید. پيكر مطهرش در سال 1373 پس از يازده سال به آغوش مشتاقان بازگشت.
در وصيت‌نامه شهيد می­‌خوانیم: «سالار ما حسين ­بن ­علي(ع)  است که با نثار جان خويش و عزيزانش، آن­­چنان دشمن را  به افتضاح و  رسوايي  کشاند که تا تاريخ زنده است، نام حسين(ع) و عزيزانش زنده و سرمشق ما خواهد بود. ... تا ولايت و امامت در اين سرزمين حکومت مي‌کند، ايران سعادتمند و نزد خدا روسفيد است؛ پس پشتيبان امام‌خميني عزيز باشيد، او که ايران را از آن ذلت و خواري به قوه الهي بيرون کشاند که اکنون به­‌عنوان يک الگو و پيشتاز براي محرومين در مبارزه با استکبار جهاني درآمديم.»
شهید سید رحمت‌الله میرتقی
سید رحمت‌الله میرتقی فرمانده گردان پیاده یاسر در منطقه عملیاتی شرهانی در عملیات والفجر یک به همراه جمعی از عاشقان شهادت به آرزوی خود رسیدند و ملکوتی شدند. پیکر عده زیادی از آن‌ها از جمله شهید میرتقی در منطقه بجا ماند و سال ۷۲-۷۳ تعداد زیادی از پیکرهای مطهر شهدا از جمله شهید میرتقی کشف و به شهرها بازگردانده شدند.
شهیدعلیرضا نوری
علیرضا نوری جانشین لشکر محمّد رسول‌الله بود که در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.یک دستش را در والفجر مقدماتی از دست داده بود. یک روز ماشینش چپ کرد و دست دیگرش از کتف آسیب زیادی دید. البته خودش راننده نبود و همرزمش رانندگی می‌کرد. مجروح شد اما به خانه‌اش برنگشت و همانجا در ستاد لشکر به صورت درازکش کارهایش را انجام می‌داد. تلفن را تا نزدیکی‌­اش کشیده بود و از همانجا هماهنگی‌ها و کارهای ستادی لشکر را انجام می‌داد. همرزمان شهید نوری خیلی از نورانیت و اخلاص و تعبد ایشان تعریف می‌کردند.