kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۳۱۶
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۰:۴۵

اوصاف و نشانه‌های نمازگزار واقعی در قرآن

 

منصور حسینی
نشانه‌ها، تجلیات امور نهان
نقش نشانه‌ها در جهان امروز بسیار مهم و اساسی است. نشانه‌ها در همه جا یافت می‌شود. این نشانه‌ها گویای حقایق پیچیده در ساده ترین شکل آن می‌باشند. شما در خیابان با نشانه‌هایی چون علائم راهنمایی و رانندگی رو‌به‌رو هستید. این علائم ساده، مهمترین و پیچیده‌ترین مفاهیم را به شما انتقال می‌دهد و از مرگ و خطر حتمی شما را می‌رهاند.
نشانه‌ها در انسان بیانگر اوصاف ذاتی و نهان اوست. اگر کسی دارای صفت بخل و یا احسان باشد، آن را می‌توان از طریق نشانه‌های رفتاری به دست آورد. از این رو نشانه‌ها را در انسان به عنوان تجلیات و ظهور اوصاف و صفات ذاتی شخص می‌دانند. به این معنا که صفات باطنی و نهان هر کسی را می‌توان از طریق نشانه‌ها گوناگون به‌ویژه نشانه‌های رفتاری شناخت.
بسیاری از مردم بازیگران ماهری هستند، هر چند که نمی‌توانند این بازیگری خویش را به مدت طولانی ادامه دهند، ولی می‌توانند تا مدتی دیگران را گمراه ساخته و فریب دهند. مردم عادت دارند دیگران آنان را غیر از آنچه هستند، بشناسند؛ به‌ویژه که انسان‌ها می‌خواهند عیوب خویش را بپوشانند. همین مسئله موجب می‌شود تا تحت فشار اجتماعی، روحیه‌ای را به نمایش بگذارند که حقیقت ندارد.
فشار اجتماعی، هنجارها را بر شخص تحمیل می‌کند؛ بنابراین، شخص می‌خواهد صفتی را به نمایش گذارد که مطلوب جامعه است. لذا روحیه بازیگری در بسیاری از مردم پدید می‌آید.
با این همه، انسان‌های زیرک با نگاهی به نشانه‌ها در می‌یابند که این شخص تا چه‌اندازه صادق در رفتار است. صداقت به معنای تطبیق واقعیت با حقیقت است. به این معنا که آنچه را در رفتار و عالم خارج به نمایش می‌گذارد، همان چیزی است که در باطن و نفس الامر وجود دارد. این تطبیق است که انسانی را صادق یا کاذب جلوه می‌دهد. نشانه‌ها به ما کمک می‌کند تا شخصیت فرد را بهتر تحلیل‌نماییم و حقیقت و واقعیت امری را درک کنیم.
عده‌ای از مردم با همه زرنگی و زیرکی که دارند، در مواقع به‌ویژه بحرانی، حقیقت خود را به نمایش می‌گذارند و نشانه‌هایی را می‌توان یافت که بیانگر صفات درون و خلق و خوی باطنی شخص است.
در فرهنگ ایرانی بارها بر این نکته تاکید شده که برای شناخت افراد می‌بایست با آنها همسفر، هم سفره و همسایه شد و یا در یک جا زیر سقفی با آنها مدتی را گذراند. انسان‌ها در سفر سیرت باطنی خویش را به نمایش می‌گذارند؛ زیرا در سختی‌های سفر به‌ویژه در سفرهای گذشته و در دوره‌های ما در سفرهای کوهنوردی و اردوهای هفتگی می‌توان دانست که شخص چگونه تربیت شده و از چه شخصیتی برخوردار است. در سر سفره غذا با چگونه خوردن غذا و به جا آوردن آداب سفر و عدم حرص و ولع زدن می‌توان همان حقیقت را به دست آورد؛ چنانکه با کسی همسایه شدن و یا زیر یک سقف بودن است که می‌توان با استفاده از نشانه‌ها، شخصیت فردی را به دست آورد. این بدان معناست که انسان موجودی بازیگر است و باید در شرایط خاص این حقیقت را شناخت و از دام نمایش‌ها و بازیگری‌های او رست و حقیقت را در میان نشانه‌ها شناخت.
هرگاه سیرت و صورت هماهنگ باشد، در آن صورت است که می‌گوییم انسان صادقی است؛ زیرا آنچه را در واقعیت به نمایش می‌گذارد همان حقیقت باطنی است که دارا می‌باشد. به این معنا که صفت باطنی شخص مطابق با صفت ظاهری اوست و بازیگری نمی‌کند بلکه حقیقت شخصیت خویش را به نمایش می‌گذارد.
بنابراین، صفات ظاهری و نشانه‌های رفتاری در صورتی می‌تواند بیانگر شخصیت شخص و صفات باطنی و سیرت او باشد که این صورت و سیرت مطابق هم باشد. هر چند که دانستن این تطابق در بسیاری از موارد سخت است، ولی انسان می‌تواند با دقت در نشانه‌ها این حقیقت را دریابد.
اوصاف نمازگزار
نماز هر چند که‌پرستش پروردگار جهانیان و رابطه‌ای میان خلق و خداست؛ ولی باید توجه داشت که‌پرستش در اسلام و آموزه‌های قرآنی، همواره به هدف ساختن انسان در چارچوب فلسفه و اهداف خلقت انسان است. بنابراین، نگرش قرآن به مسائل و موضوعات، نوعی تحلیل کارکردگرایانه است. به این معنا که هدف از هر عملی که از آن به عنوان عمل صالح یاد می‌شود، تاثیرات آن در ساخت و سازه خود انسان و جهان پیرامونی اوست. بر این‌اساس، نماز نیز باید تاثیرات مستقیمی بر شخص و غیر مستقیمی بر جهان داشته باشد. لذا بخشی از آموزه‌های قرآنی به آثار و کارکردهای نماز اختصاص یافته است که از آن جمله می‌توان به آرامش و آسایش برای شخص نمازگزار اشاره کرد که در آیات قرآن بر آن تاکید شده است.
نماز به عنوان یک عمل صالح از سوی خداوند تشریع شده است. شخص نمازگزار می‌بایست با بهره‌گیری از این ابزار و وسیله، خود را در مسیر شدن‌های کمالی قرار دهد، بر این اساس، نماز به عنوان مهمترین و کوتاه‌ترین ابزار و راه شدن کمالی انسان مطرح است.
نمازگزار واقعی به معنای مومن واقعی است که حقیقت هستی را درک کرده و راه راست شدن‌های کمالی را یافته و می‌کوشد تا با بهره‌گیری از آموزه‌های عقلانی و وحیانی، خود را به کمال مطلق برساند و از نقص برهد و قوای خویش را فعلیت بخشد. از این‌رو به نماز به عنوان مهمترین و کوتاه‌ترین راه و ابزار می‌نگرد و دمی از کاربرد آن غافل نمی‌شود. این گونه است که دائم در نماز خواهد بود و بر به جا آوردن آن به‌ویژه در اوقات آن‌، مراقبت و مواظبت می‌کند. لذا خداوند نمازگزار واقعی و حقیقی را نمازگزاری دائم در نماز و اهل محافظت و مراقبت بر نماز معرفی می‌کند.(معارج، آیات ۲۲ و ۲۳ و ۳۴)
خوف و رجا
نمازگزار واقعی حقیقت آفرینش را درک کرده و به معاد و قیامت باور دارد..(معارج، آیات ۲۲ و۲۶) از این رو نسبت به غضب الهی به‌ویژه در قیامت و آخرت بیمناک است و از دوزخ خشم الهی می‌هراسد.(معارج، آیات ۲۲ و ۲۷ ) و هیچ اطمینانی از ایمنی خود تا زمان رهایی از دوزخ ندارد.(معارج، آیات ۲۲ و ۲۷ و ۲۸)
البته این هراس همراه با امید به غفران و رحمت الهی است و او میان خوف و رجا به سر می‌برد و دل نگرانی او موجب یاس و نومیدی‌اش نمی‌شود؛ چرا که امید پاداش و عنایت الهی و ورود در بهشت رضوان خداوندی را دارد.(معارج، آیات ۲۲ و ۲۷ و ۳۵)
بر این اساس، می‌توان در نشانه‌های نمازگزار به خوف و رجای وی‌ اشاره داشت. به این معنا که نمازگزار حقیقی انسانی با این خصوصیات اخلاقی است و این خوف و رجای خود را به ‌اشکال مختلف در زندگی‌اش به نمایش می‌گذارد.
امانتداری
از دیگر نشانه‌ها و صفات اخلاقی نمازگزار امانتداری است. خداوند در آیات ۲۲ و ۳۲ سوره معارج، نمازگزار حقیقی را انسانی امین معرفی می‌کند. بنابراین، اگر بخواهیم تأثیر نماز را در کسی بیابیم باید توجه کنیم که این نمازگزار تا چه اندازه امین است. اگر کسی امین نباشد ولی نماز بخواند می‌بایست در نماز وی شک و ‌تردید کرد.
نمازگزار به سبب همین امانتداری است که از سوی خداوند و جامعه تکریم می‌شود و مردم با او به بزرگواری برخورد می‌کنند؛ چنانکه خداوند نیز در قیامت با او به کرامت برخورد می‌کند.(معارج، آیات ۲۲ و ۳۲ و ۳۵)
انفاق
همچنین نمازگزار حقیقی، اهل انفاق است و از هرچه خداوند روزی‌اش کرده،‌بخشی را به‌عنوان حق سائلان و محرومان قرار داده و به آنان می‌بخشد. دست هر کسی که به سوی او دراز می‌شود و می‌داند واقعا نیاز دارد، می‌گیرد و دست رد بر سینه کسی نمی‌زند.
باید دانست در اموال همه مردم، حقوقی برای دیگران از جمله سائلان و محرومان قرار داده شده است و اینها از حق‌الله و حق‌الناس است؛ ولی از آنجا که تنها نمازگزار واقعی و حقیقی همواره به این حقوق عنایت دارد و آن را می‌پردازد، خداوند این‌گونه انفاق را نشانه‌ای از نمازگزار واقعی و حقیقی برمی‌شمارد. (معارج، آیات ۲۲ و ۲۴ و ۲۵)
شکیبایی
از دیگر صفات و نشانه‌های نمازگزار حقیقی، صبر و شکیبایی اوست. خداوند در آیات ۱۹ و ۲۰ و ۲۲ سوره معارج در بیان دیگر صفت نمازگزار حقیقی می‌گوید که نمازگزار واقعی در برابر همه‌گونه ناملایمات و شرور و بدی‌ها، اهل صبر و شکیبایی است و به جزع و فزع نمی‌افتد. بنابراین، اگر کسی در برابر شرور و بدی‌ها، جزع کرد باید در نمازگزار بودن وی شک کرد؛ زیرا نمازش تأثیری در جان و دل او به‌جا نگذاشته است و با جزع‌کردن‌ها نشان می‌دهد که ایمانی به پروردگاری خداوند ندارد؛ چرا که اگر ایمان داشت، باور می‌داشت که هیچ جز بیرون از دایره مشیت و اراده الهی نیست و در برابر مشکلات و بدی‌ها و شرور باید به خدا پناه برد و از او یاری خواست.
عفت و حیا
نمازگزار حقیقی، اهل عفت و حیاست؛ چرا که نشانه دینداری و ایمان به آن، عفت و حیاست. اصولا کسی که حیا و عفت ندارد، از جرگه دو دسته انسان‌های عاقل و متدین بیرون است؛ زیرا هرجا عقل باشد و انسان، خردمندی کند، می‌بایست حیا و دینداری نماید. همچنین هر کسی دیندار باشد، بی‌گمان عاقل و با حیا و عفت نیز می‌باشد. بر این اساس، این سه‌گانه را باید همواره در کنار هم یافت؛ چنانکه در روایات بسیار معتبر که در همان آغاز کتاب عقل و جهل اصول کافی آمده است؛ هرگز این سه‌گانه عقل و حیا و دین از هم جدایی ندارند. پس هرجا عفت و حیا باشد، نشانه عقل و دین است و نشانه دینداری و عقل نیز پرستش خداوند با نماز است که بروز و ظهور اثر آن نیز حیا و عفت است.
به هر حال خداوند در آیات ۲۲ و ۲۹ تا ۳۱ سوره معارج ضمن گزارش از صفات و نشانه‌های نمازگزار واقعی، بیان می‌کند که نمازگزار، انسان پاکدامن و به دور از هرگونه آلودگی و فحشاء به‌ویژه آلودگی‌های جنسی است.
عهد و پیمان
نمازگزار واقعی در عمل اجتماعی، همچنان که اهل امانتداری است، اهل عهد و پیمان و وفادار به آن است. خداوند در آیات ۲۲ و ۳۲ سوره معارج، نمازگزاران واقعی را پایبند به عهد و پیمان معرفی می‌کند. پس اگر شخصی وفادار به عهد و پیمان خویش نباشد، در نمازگزاری او شک باید کرد؛ زیرا تأثیر مستقیم نماز آن است که انسان در چارچوب عقل و خرد عمل کند و چون پیمان‌شکنی خلاف عقل است می‌بایست در نمازگزاری چنین شخصی شک کرد.
به هر حال، عقل و دین و حیا مقتضی وفاداری است و انسان بی‌وفا و عهدشکن، بی‌دین و بی‌عقل و بی‌حیاست و چنین شخصی نمی‌تواند اصولا نمازگزار باشد.
مسئولیت‌پذیری
همچنین نمازگزار، انسانی مسئول است و همواره بر مسئولیت و نقش اجتماعی خود توجه دارد. از این رو خداوند در آیات ۲۲ و ۳۲ سوره معارج، از صفات و نشانه‌های نمازگزار، به ادای مسئولیت اجتماعی‌ اشاره می‌کند و می‌فرماید که نمازگزار حقیقی به حق و حقیقیت گواهی و شهادت می‌دهد و اگر بر حقیقتی آگاهی یافت می‌کوشد تا آن را بشناساند و به اجرا در آورد. بر همین اساس خداوند نمازگزار واقعی را اهل قیام به شهادت می‌داند، چرا که قیام به نماز مقتضی قیام به دیگر اصول بنیادین دین از جمله دفاع از حق است که در ‌اشکال مختلف از جمله شهادت و گواهی در جامعه و مانند آن بروز می‌کند.
بنابراین، نمازگزار واقعی، اهل حق و مدافع آن است و هر جا حق باشد در برپایی آن مشارکت کرده و به دفاع از آن می‌پردازد و اجازه نمی‌دهد تا حقی پایمال شود و ظلم برپا شود.
از آنچه بیان شد به‌خوبی روشن می‌شود که نماز باید تأثیرات شگرفی در حالات و مقامات انسان به جا گذارد و صفات نیک و پسندیده‌ای را در شخص آشکار و تقویت کند به‌گونه‌ای که به‌صورت نشانه‌هایی در زندگی وی هویدا شود.