اخبار ویژه
تخریب و تحریف مشکوک علیه حمایت از تولید محصولات کشاورزی
ارگان حزب کارگزاران ضمن تحریف رویکرد درست وزارت جهاد کشاورزی برای تضمین تولید محصولات راهبردی در کشور، نام این کار را «کشاورزی دستوری» خواند!
این روزنامه در تیتر اصلی خود مدعی شد: آنطــور کـه بهنظر میرسـد، وزیر جهاد کشاورزی قصد دارد ایـدهای قدیمی را از جعبه ابزار سیاستگذاری بیـرون بیـاورد. نام طرح «کشاورزی قراردادی» است که وزارت جهاد کشاورزی در نظر دارد آن را بهعنوان راهکار نهایی برای «جلوگیری از فساد و ضرر و زیان محصولات کشاورزی»، «مقابله با دلالی و واسطهگری» و «افزایش درآمد کشاورزان» اجرایی کند. اظهارنظرهای تازه رئیسجمهور ابراهیم رئیسی و تبیین گستردهتر آنها توسط سیدجواد ساداتی نژاد نشـان میدهد دولت قصد دارد کشاورزی ایران را بیشتر از همیشه دولتی کند. اخیرا رئیسجمهور گفته است: «بهدنبال این هستیم که تولید در حوزه کشاورزی با قرارداد انجام شـود. به تمام کشاورزان از طریق دولت اعلام میشود که کالای مورد نیاز کشور چیست و همان تولید میشـود.» این اظهارات شباهت زیادی به کارکردهای کشاورزی برنامهریزی شده در ساختار شوروی سابق دارد.
وزیر جهاد کشاورزی نیز در تبیین این طرح گفته: «در کشاورزی قراردادی با کشاورز قرارداد بسته میشود، به او ســم داده میشود و در نهایت پس از برداشت محصول با او تسویه میشود. شرکت بازرگانی دولتی را در حوزه گنـدم مأمور کردهایم تا با کشاورزان، سیستم کشاورزی قراردادی را پیش ببرد به این ترتیب است که مـا امروز ۲۵۰ هزار هکتار کشاورزی قراردادی در محصول گندم داریم و برای سـال آینـده این میزان را تا دو میلیون هکتار افزایش خواهیم داد.»
وزیر جهاد کشاورزی گفته کشاورزی قراردادی محوریتریـن کار وزارت جهاد کشاورزی در دولت خواهد بود. قرار است به تمام کشاورزان از طریق دولت اعلام شود که کالای مورد نیاز کشور چیست و همان تولید گردد. اما کشاورزی قراردادی چیست و با مدلی که دولت برای این طرح در نظر گرفته، آیـا اجرای آن در کشور ما امکانپذیر است؟ برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا به مهمترین سیاست حمایتی دولت در بخش کشاورزی یعنی «خرید تضمینی» پرداخت.
قانـون تضميـن خرید محصولات اساسی کشاورزی به منظور حمایت از تولید، جلوگیری از ضایعات محصولات، ایجاد تعادل در نظام تولید، و همچنین جلوگیری از ضرر و زیان کشاورزان در سال ۱۳۶۸ تصویب شد. دولت موظـف گردید همه ساله خرید محصولات اساسی کشاورزی را تضمین و نسبت به خرید آنها اقدام کند.
عیبجویی روزنامه وابسته به حزب اشرافی کارگزاران در حالی است که در زمان حاکمیت دولت متبوع این طیف، در اثر سوءمدیریت مسئولان دولتی، برخی محصولات کشاورزی چندبرابر نیاز تولید شد و موجب اُفت شدید قیمت و متضرر شدن کشاورزان و ماندن محصول روی دستشان شد؛ و برخی محصولات دیگر بر اندازه نیاز کشور کاشته نشد و مسئولان دولتی مجبور شدند برای تامین نیازهای ضروری کشور دست به واردات پرحجم و اختصاص منابع ارزی با وجود محدودیتهای درآمدی شوند.
از سوی دیگر در حالی که کشور در معرض تحریمها قرار دارد و در بسیاری از کشورها، محصولاتی مانند گندم، محصولی راهبردی محسوب میشود، عدم حمایت دولت سابق از خرید تضمینی گندم، موجب کاهش تولید و خروج کشور از وضعیت خودکفایی شد به نحوی که دولت مجبور شد بالغ بر 8 میلیون تن گندم را (به ارزش 1/5 میلیارد دلار) وارد کشور کند و حال آنکه رشد میزان کمتر از این پول را به حمایت از تولید داخلی و خرید تضمینی گندم - یا سایر محصولات حیاتی و راهبردی مشابه - اختصاص داد و کشور را از وابستگی در حوزه کالاهای استراتژیک بینیاز کرد.
یادآور میشود در اثر بیتدبیریهای دولت سابق و متولیان امر در وزارت جهاد کشاورزی، فقط در زمینه تولید گندم، با پسرفت 40 درصدی مواجه بودهایم و این در حالی است که ظرفیت تولید بیش از 10 میلیون تن گندم - علاوه بر حجم تولید فعلی - وجود دارد. طبق آمارهای رسمی، واردات گندم امسال به نسبت سال گذشته، از نظر ارزشی 102 درصد و از نظر وزنی 67 درصد افزایش داشته است!
این نکته هم گفتنی است که تیتر روزنامه سازندگی تیتر غلطی است و دولت بنا ندارد کسی را مجبور به کاشتن محصولی کند، بلکه مصمم است ضمن هدایت کشاورزان به تولید محصولات مورد نیاز کشور، از آنها حمایت کند.
با همه این اوصاف جا دارد بررسی شود که آیا تیتر درشت روزنامه حزب اشرافی، صرفا از سر ندانمکاری و عقدهگشایی علیه دولت بوده، یا ماموریتی برای تحریفگری و کوبیدن اقدام درست دولت در حمایت از تولیدات کشاورزی راهبردی وجود دارد؟!
تأمین مالی گروهک تروریستی الاحوازیه از سوی سرویس جاسوسی عربستان
تحقیقات صورت گرفته توسط پلیس دانمارک و رسانههای هلند، دانمارک و نروژ نشان میدهند شبکه ماهوارهای «احوازنا» وابسته به گروه جداییطلب «النضال» («جنبش مبارزه عربی برای آزادی اهواز») از سرویسهای امنیتی عربستان پولهای هنگفتی دریافت کردهاند.
به گزارش ندرلند تایمز، شاخه گروه «النضال» نیز برای ساماندهی تشکیلات خود در اروپا و انجام عملیات تروریستی در ایران از سرویسهای اطلاعاتی عربستان مبالغ هنگفت جداگانهای میگیرند. در اوایل فوریه، دستگاه قضایی دانمارک رهبر کنونی این گروه، حبیب جبر، و دو تن دیگر از اعضای گروه «النضال» را به جرم جاسوسی، حمایت مالی از تروریسم و همکاری با سرویسهای اطلاعاتی عربستان با اسم رمز MS32 به زندان محکوم کرد.
شبکه رادیویی «آرگوس» در هلند گفته است که گروه «النضال» علیه برخی افراد در این کشور نیز جاسوسی میکرده است. یکی دیگر از اعضای گروه «النضال» به نام «عیسی اس» که به عنوان پناهنده ایرانی در هلند شناخته میشود به اتهام حمایت از عملیات تروریستی در ایران توسط محکمهای در شهر نوتردام به بیش از چهار سال زندان محکوم شده است. شبکه ماهوارهای «احوازنا» در سال ۲۰۱۷ در شهر «ریس ویک» در هلند دایر شد. اسناد پلیس دانمارک و رسانههای هلندی و نروژی نشان میدهند که گروه «النضال» در سالهای ۲۰۱۹-۲۰۱۷ مبلغ یک میلیون و دویست هزار یورو صرف تبلیغات خود از طریق شبکه ماهوارهای «احوازنا» کرده است.
دادگاه دانمارک در حکم خود اعلام کرد که گروه «النضال» در ازای این فعالیتها مبالغ قابل توجهی از دولت عربستان دریافت کرده است.
شبکه «احوازنا» با رد این اتهامات گفته است که فعالان این شبکه را افراد داوطلب بدون دستمزد تشکیل میدهند و کلیه تجهیزات فنی این شبکه نیز لوازم دست دوم هستند.
دولت هلند کلیه فعالیتهای شبکه «احوازنا» در این کشور را به حال تعلیق در آورده است و دولت دانمارک نیز فعالیتهای شبکه گروه «النضال» را به خاطر تبلیغ تروریسم به مدت دو سال ممنوع اعلام کرده است.
به گزارش رسانههای دانمارکی، هلندی و نروژی گروه «النضال» در سال ۲۰۱۵-۲۰۱۴ برای فعالیتهای اروپایی خود علیه ایران تقاضای کمکهای مالی مازاد نیز کرده بود. برای نمونه اسناد پلیس دانمارک نشان میدهند که این گروه تنها برای برگزاری یک تظاهرات در لاهه ۱۹۰ هزار یورو از سرویسهای امنیتی عربستان پول دریافت کرده است.
یادآور میشود گروههای تروریستی ضد ایرانی متعددی در پایتختهای اروپایی (از جمله لندن و پاریس و...) اقامت دارند که اتفاقاً مورد حمایت دولتهای میزبان هم قرار دارند.
معاریو: حمله غیر منتظره ایران به فروپاشی اسرائیل خواهد انجامید
یک روزنامه صهیونیستی فاش کرد اسرائیل به شدت از جنگ غیرمنتظره و چند جبههای ایران نگران است.
یوسی بلومهالیوی « مورخ و تحلیلگر ساماندهی اطلاعات، در تحلیلی برای روزنامه معاریو نوشت: اسرائیل به شدت از جنگ غیرمنتظره چند جبههای ایران نگران است که به یک باره از سوی تهران، سوریه، لبنان و غزه انجام خواهد گرفت. چنین جنگی منجر به “فروپاشی اسرائیل” میشود.
ایران با انجام حملات تحریکآمیز علیه اسرائیل پیشدستی خواهد کرد و پس از واکنش نشان دادن اسرائیل، شرکای تهران در سوریه، لبنان و غزه به همراه عناصر عرب در داخل اسرائیل (فلسطین اشغالی) و در کرانه باختری و بیتالمقدس ملحق میشوند. حملات هوایی شروع میشود و شامل شلیک موشک به طور فشرده از سوی ایران و سوریه به همراه شلیک موشکهای هدایت شونده علیه تاسیسات نیروهای هوایی و سامانههای فرماندهی و کنترلکننده و اطلاعاتی و محاسباتی میشود.
حملات الکترونیکی و شلیک موشک علیه سامانههای انرژی و آب و سوخت و حملونقل زمینی و دریایی و هوایی و انبارهای مواد غذایی و سیلوهای حبوبات در بنادر دریایی و باندهای مسلح عرب در داخل شکل میگیرد و با حضور گروههایی از تظاهرکنندگان در جادههای منتهی به جبههها همراه خواهد شد. حمله زمینی از سوی نیروهای کماندو حزبالله هم در مرزهای جنوب لبنان و از سوی نیروهای سوریه و شبه نظامیان در بلندیهای جولان بعد از آتشبار شکل گرفته از سوی ایران آغاز میشود.
در این روند، حزبالله به تمام خطوط مرزی از جمله دستکم ۱۲ نقطه راهبردی حمله خواهد کرد و حماس و جهاد اسلامی با شلیک موشک و گلولههای خمپاره به مناطق نزدیک به نوار غزه به خطوط هم مرز با غزه حمله میکنند و همزمان با آن با موشکهای دوربرد تاسیسات نظامی و فرودگاهها و پایگاههای لجستیک و تاسیسات مهم در دیمونا و مناطق جنوبی را مورد هدف قرار میدهند.
حمله ایران شامل شلیک موشکهای نقطه زن و پهپادهای انتحاری و هواپیماهای جاسوسی از سوی لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران خواهد شد. هدف از این مرحله، بازداشتن بازوهای زمینی از رسیدن به مراکز جذب نیرو و فرودگاهها است. این حمله فورا با بسیج عمومی و تقسیم تیمهای نظامی میان مرزهای شمالی و جنوبی همراه میشود که در واکنش به حمله یاد شده انجام میگیرد و تیمهای نیروهای ذخیره نیز آمادگی لازم را کسب میکنند.
نیروی هوایی که انتظار میرود برای دفاع از حریم هوایی و حمله به اعماق اهداف و تاسیسات دشمن در آمادگی کامل بسر میبرد، فاقد توانمندیهای دفاعی کارآمد به منظور پیشگیری از شلیک موشک از هر نوع آن علیه حریم راهبردی حیاتی اسرائیل است و سامانههای دفاعی اسرائیل نمیتوانند با شلیک هزاران موشک در هر روز مقابله کنند.
در جنگ احتمالی، سامانه زمینی نیروی هوایی متحمل تلفات سنگینی میشود که شامل باندهای فرودگاهها و آشیانههای هواپیماها است. اسکادرانهای نیروی هوایی مجبورند از باندهای اضطراری در جادههای طولی و حتی در کشورهای همسایه دوست اسرائیل استفاده کنند. همچنین نیروهای زمینی و دریایی اسرائیل به شدت متحمل تلفات سنگین خواهند شد.
دقیقا کدام بخش از برجام افتخار دارد؟!
عضو حزب اصلاحطلب «اعتماد ملی» خطاب به منتقدان گفت: به جای نام برجام، هر چه میخواهید بگویید، فقط مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها را حل کنید.
محمدجواد حق شناس، عضو شورای شهر پنجم تهران و قبل از آن در دولت مدعی اصلاحات، مدیرکل سیاسی وزارت کشور بود. او به سایت انتخاب گفت: رفتار اصولگرایان در مورد برجام متناقض است. آنها از یک سو معتقدند برجام منشا تحریم، عامل شرطی شدن اقتصاد و مصداق وادادگی است، اما از سوی دیگر از احیای برجام سخن میگویند.
وی اضافه کرد: آنها اگر در متن جامعه قرار میگرفتند و فرصتی پیدا میکردند که کنار مردم بنشینند و با آنها حرف بزنند، به حاشیههای شهر سرک بکشند، بعد از غروب آفتاب سری به محله هرندی تهران بزنند یا یک روز را به منطقه خلازیر اختصاص دهند و از نزدیک مشاهده کنند و بعد با خود بیاندیشند، چنین سخنان متناقض، دور از واقعیت و برخلاف منافع ملی نمیزدند؛ نیاز نیست به روستاهای دورافتاده سیستان و بلوچستان یا ایلام و خوزستان سر بزنند؛ اگر دلسوز مردم بودند و به وجدانشان مراجعه میکردند، چنین سخنانی از آنها شنیده نمیشد.
«علت آنکه رسانههای اصولگرا و برخی اعضای دولت از مذاکرات لغو تحریمها میگویند اما حاضر به نام بردن از برجام نیستند چیست؟». حق شناس در پاسخ این سؤال گفت: مسئله ما نام برجام نیست؛ مسئله این است که باید به اصل مشکل بپردازیم. مشکلی که امروز جامعه با آن سروکار دارد مواردی از قبیل آب و نان مردم، اجاره مسکن، بهداشت، دسترسی و عدم دسترسی به دارو در صورت بیماری و مواردی از این قبیل است که مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند. اگر این دولت و مجلسی که امروز بر سر کار آمده است فارغ از تمام مسائل، وقت و همت بگذارد تا کار مردم را انجام دهد و مشکلات اقتصادی که ناشی از تحریمها بوده است را حل کند، نام برجام را هر چه میخواهد بگذارد، ما شماتتش نمیکنیم. اما اگر روزی صدبار هم کلمه برجام را به کار ببرند ولی از آنها کاری برنیاید یا ناکارآمدی آنها به حدی باشد که نتواند مشکلی از مشکلات مردم را حل کنند، چیزی عاید نمیشود. اگر در این زمینه موفق شدند، این فرصت را از آنان نگیریم و افتخار نامگذاری را هم به آنها واگذار میکنیم.
اظهارات این مقام دولت اصلاحات در حالی است که اولا با برجام و به نام «برداشتن تحریمها»، نه تنها تحریمها لغو نشد بلکه تعداد آن به دو برابر افزایش یافت! ثانیا برجام نه مسیری برای حل مشکلات اقتصادی، بلکه فرآیندی برای تحلیل و تضعیف توانمندیهای اقتصادی ایران بود و به همین دلیل هم به رکود تورمی بیسابقه، کاهش ارزش پول ملی، افول رتبه اقتصادی ایران در دنیا انجامید. بدتر اینکه برجام به شکلی تعبیه و مهندسی شد که در هر دو صورت اجرا یا خروج از توافق، به زیان ایران باشد و به رشد اقتصادی پایدار ایران منتهی نشود. چنانکه در همین روند و در حالی که اقتصاد ایران به سمت فروش نفت خام کانالیزه میشد، تعداد و گستره تحریمها هم -حتی در دوره اوباما و پس از اجرای برجام- یکسره افزایشی و تصاعدی بود. در صورت خروج ایران هم، برجام به عنوان ماشه فشرده همه تحریمها عمل میکرد!
آقای حق شناس در حالی از افتخار برجام حرف میزند که به شهادت حتیاندیشکدههای آمریکایی، بر خلاف تعهدات روشن و تضمین شده ایران، تعهدات آمریکا درباره لغو تحریمها نه روشن است، نه تضمین دارد و نه در صورت انجام ندادن، میتواند به شکایت موثر و اخذ خسارت منتهی شود!
با وجود همه این فجایع، اعتماد به نفس بالایی میخواهد که انسان مثل کبک سر خود را زیر برف کند و از افتخارات برجام دم بزند.