ردپای 60 سال خیانت و جنایت
روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
هماهنگی سیا، موساد و ارتجاع عرب برای کودتا در ایران(پاورقی)
Research@kayhan.ir
پیش از تصویب کودتا ـ در نیمه دوم اسفند 1358 ـ در ستاد بختیار ، که محل تلاقی طرح ها و نظرات طیف سلطنت طلبان و طرح ها و برنامه های آمریکا و دولت های غربی مخالف انقلاب و حکومت های مصر و عربستان و عراق بود ، دو طرح برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی در دستور کار قرار داشت :
1 ـ ائتلاف مصر و عراق و برخی شیوخ خلیج فارس و تبدیل رژیم صدام به بازوی نظامی جهان عرب ، برای حمله به مناطق غربی و جنوبی ایران .
2ـ ائتلاف چهره های سیاسی مانند جبهه ملی ، چهره های مذهبی مانند برخی روحانیون سازشکار ، و نظامیان ملی گرا و سلطنت طلب ، به منظور تدارک یک کودتا.
طبق طرح اول ، متعاقب تجاوز عراق به غرب و جنوب و تجزیه این قسمت از خاک ایران ، بختیار بلافاصله به خوزستان منتقل می شد و آنجا را به عنوان مرکز "ایران آزاد" اعلام می داشت و آماده ی تصرف قدرت در تهران می شد . مناطق کردنشین در اختیار حزب دمکرات کردستان قرار می گرفت و استان های کرمانشاه و ایلام نیز به تصرف نیروهای پالیزبان درمی آمد . یعنی با دو بازوی گشاده یکی در آذربایجان و کردستان و دیگری در کرمانشاه و ایلام ، به سمت تهران حرکت می کرد . 14
پیش از آنکه اهواز به عنوان کانون "ایران آزاد" تعیین شود ، به اعتبار مرکزیت "حزب جمهوری خلق مسلمان" در تبریز و امکان بهره گیری از نفوذ آیت الله سید کاظم شریعتمداری در آذربایجان و وجود پایگاه هوایی در این استان ، تبریز نیز ارزیابی شده بود . ستوان ناصر رکنی در اعترافات خود گفته بود :
« قرار بود که بختیار یا به تبریز و یا به خوزستان برود . اگر تبریز در جریانات اقدامات حزب جمهوری خلق مسلمان تصرف می شد و نیروی زمینی و پایگاه هوایی آنجا نیز تبعیت می کرد ، بختیار به آنجا وارد شده و آذربایجان را به عنوان "ایران آزاد" اعلام می نمود . البته آذربایجان به علت نزدیکی با مرز شوروی و حساسیت روسها به آن از لحاظ جمهوری های مسلمان نشین خودش در مرحله دوم بود . مرحله اول خوزستان بود که قرار بود با یک تهاجم گسترده هوایی و زمینی توسط عراق و مصر تصرف شده و به عنوان "ایران آزاد" اعلام و در اختیار بختیار قرار گیرد ». 15
بختیار سپس تحت فشار آمریکا و انگلیس ، به سازماندهی اجزای کودتا برای مقابله ی همه جانبه با نظام جمهوری اسلامی شتاب بخشید . این مرحله ، مرحله شناسایی و جذب گروه ها و دستهها و چهره هایی است که در پی فرار بختیار از ایران به طور فردی یا جمعی ، در ارتباط با هم یا پراکنده ، هر یک به نامی و به نحوی و به سودایی ، به فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی پرداخته بودند .
مقامات واشنگتن مدتی در این اندیشه بودند که آیا اول کودتا را انجام دهند و یا حمله نظامی را از طریق عراق عملی کنند ؟ سرانجام به گفته ی یکی از سران کودتای نقاب ، پس از سفر بنی عامری به پاریس در اسفند ماه 1358 ، طرح حمله ی عراق در " تقدم 2 "قرار گرفت و " تقدم یک " به کودتا داده شد . 16
ستوان ناصر رکنی در مورد نقش سازمان سیا و سایر کشورهای خارجی در این کودتا ، در اعترافاتش می گوید : « دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب ، اولین تماس بین مأمورین سیا و یکی از دوستان بنی عامری در اروپا برقرار می شود و آنها بنی عامری را با بختیار مرتبط می سازند . تمامی هماهنگی های لازم بین کشورهای عضو بازار مشترک اروپا و ستاد دکتر بختیار در پاریس ، از طریق سیا انجام می گرفته است . هماهنگی بین اسرائیل و کشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان ، مصر و عراق ، توسط نماینده سازمان سیا که در دفتر دکتر بختیار در پاریس است ، انجام می گرفته است ».17
رضا مرزبان ـ از عناصر ستاد سیاسی بختیار ـ در اواسط بهمن ماه 1358 به پاریس عزیمت کرد تا بختیار را در جریان تحولات ایران قرار دهد . وی در مورد جلسه با بختیار می گوید :
« من از بختیار و جواد خادم خواستم به من نیم ساعت فرصت بدهند تا آنها را از وضع کشور و آنچه از نزدیک شاهد آن بوده ام توجیه کنم . سپس درباره وضعیت نیروهای سیاسی مثل حزب جمهوری اسلامی ، سازمان مجاهدین خلق ، فدائیان خلق ، حزب توده ، سازمان پیکار ، جبهه ملی و ... توضیح دادم. سپس برای ایشان شرح دادم که مسئله گروگان گیری [سفارت آمریکا] روی اقتصاد ایران اثر گذاشته و اثراتش در بهار آینده شدیدتر می شود . بخصوص که کشورهای دوست آمریکا ممکن است عکس العمل نشان دهند . در مورد پاکسازی در ارتش نیز صحبت کردم و اینکه ارتش به شدت لطمه خورده است. سپس به وضع عراق پرداختم و اینکه صدام حسین از قرارداد 1975 و شکست 1973 سخت شرم زده است و ممکن است از ضعف ارتش ایران بهره برداری کند ».18
با گزارشی که مرزبان ارائه داد ، مسلماً بختیار باید خرسند می شد ، زیرا طبق تصویر ارائه شده از اوضاع داخلی ، نظام جمهوری اسلامی هم به اعتبار شرایط حاد داخلی و هم به دلیل مواضع خصمانه غرب و ارتجاع منطقه ، بایستی روند فلج شدن را طی کرده و مستعد ضربه پذیری می بود . در پی سفر مرزبان به پاریس و اطلاع بختیار از شرایط تازه کشور ، بنی عامری نیز در روز پانزدهم اسفند ، ایران را به قصد فرانسه ترک کرد . او در پاریس با اعضای ستاد نظامی بختیار یعنی تیمسار امیرفضلی و سرهنگ بای احمدی و پالیزبان و همچنین با خود بختیار و جواد خادم نیز ملاقات کرد .
گزارش بنی عامری از تدارکات فراهم شده در نیروهای مسلح ، مکمل تحلیل مرزبان از وضعیت آسیب پذیر جمهوری اسلامی شد و ستاد بختیار را به این نتیجه رساند که در بهار آینده ( 1359 ) این تزلزل در اوج است و چون از یک سو جمهوری اسلامی در بعد داخلی رو به فرسایش است و در بعد خارجی نیز با فشارهای سنگین سیاسی و اقتصادی ناتو و آمریکا و خطر نظامی رژیم عراق مواجه است و از سوی دیگر ، زمینه هایی نیز بین برخی از نظامیان و رجال سیاسی و تعدادی از روحانیون فراهم آمده ، لازم است طرح اول تا نتیجه انجام "کار بزرگ" یا همان کودتا ، به تعویق افتد . کم و کیف "کار بزرگ" به واسطه فرار قادسی از ایران همچنان پوشیده ماند ولی پس از شکست ماجرای طبس و متعاقب ملاقات سفرای آمریکا و انگلیس در پاریس با بختیار برای کودتا ، ضربالاجل آن تعیین گردید . البته حق تقدم کودتا نسبت به طرح های دیگر از قبیل حمله عراق و مصر به ایران و تصرف خوزستان و اعلام "ایران آزاد" ، پس از مسافرت بنی عامری به پاریس در پانزدهم اسفند ماه 1358 ، مشخص شده بود .
لازم به توضیح است که در تصویب اولویت کودتا ، نظرات نمایندگان سازمان سیای آمریکا و موساد اسرائیل و استخبارات عراق ، نقش مهمی داشت . وظیفه سه نماینده مذکور به ترتیب عبارت بود از : هماهنگی برنامه های ستاد بختیار با سیاست های آمریکا ، قرار دادن تجربیات جنگی برق آسای رژیم اشغالگر قدس ، و ایجاد هماهنگی میان ستاد کودتا و نیروهای پالیزبان و طرح های تجاوزکارانه رژیم عراق .19
هنگامی که شاه هنوز زنده بود ، بختیار طی یک سفر 24 ساعته به مصر می رود و در ملاقات با شاه ، طرح مقابله با انقلاب اسلامی را بررسی می کنند . روزنامه جمهوری اسلامی طی خبری در این مورد می نویسد :
« شاپور بختیار در این مسافرت با شاه مخلوع دیدار و گفتوگو کرده است . در جلسه مذاکره شاپور بختیار با شاه ، انور سادات ـ رئیس جمهور مصر ـ و سفرای اسرائیل و عراق در قاهره نیز حضور داشته اند . گفته می شود این دیدار به منظور ایجاد هماهنگی در زمینه اقدام علیه انقلاب اسلامی صورت گرفته و در این دیدار، انور سادات قول همه گونه همکاری را به شاپور بختیار داده است ». 20
بنا بر اظهارات یکی از عوامل کودتا ، سازمان نقاب شامل یک ستاد در پاریس بود که در رأس آن شاپور بختیار قرار داشت و یک ستاد نیز در ایران بود که به دو شاخه سیاسی و نظامی تقسیم می شد .سازماندهی کودتا با ابوالقاسم خادم ـ یکی از اعضای فعال حزب ایران ـ بود و پس از دستگیری او در تاریخ 8 اردیبهشت 1359 ، به مهندس جواد مرزبان واگذار شد . ابوالقاسم خادم ، پدر مهندس جواد خادم بود که در رژیم شاه در سال 1357 ، در پست وزارت مسکن قرار داشت . تعداد دیگری از اعضای جبهه ملی که در دولت بختیار در سال 57 با وی همکاری می کردند نیز در این ستاد فعالیت داشتند .21
رهبری نظامی کودتا در داخل ، با سرهنگ دوم بازنشسته ژاندارمری ، محمد باقر بنی عامری با نام های مستعار امید محمدی و احسان بود که از مالکین بزرگ در رژیم گذشته بود .22