یدالله رویایی (2)
چه کسی سعه صدر ندارد؟(پاورقی)
Research@kayhan.ir
رویائی پس از خروج از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان با نام مستعار «رؤیا» منتشر کرد. همزمان به تحصیلات خود در رشته حقوق سیاسی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تا اخذ درجه دکترای حقوق بینالملل عمومی ادامه داد. از آن پس در وزارت دارایی به استخدام درآمد و به عنوان ذیحساب و سرپرست امور مالی در ادارات و دیگر مراکز دولتی، از جمله وزارت آب و برق، سازمان تلویزیون ملی ایران و... به کار پرداخت. رؤیایی از تیرماه 1347 به عنوان ذیحساب و رئیس حسابداری به تلویزیون ملی منتقل شد و به بهانه آموزش بارها به کشورهایی مثل فرانسه، انگلیس، ایتالیا و سوئیس سفر کرد و حق مأموریتهای کلانی گرفت. او در شورای برنامهها، کمیته شعر و ترانه، کمیته فنی تلویزیون، کمیته هماهنگی امور نویسندگان رادیو، واحد موسیقی رادیو و کمیته شعر و ادب برای تصویب برنامههای تلویزیون ایفای نقش کرد و همزمان به تهیهکنندگی پرداخت اما بعدها در جرگه مدیران مؤثر تلویزیون و رادیو قرار گرفت. اولین کتاب رویایی «بر جاده های تهی» (1340) شامل تجربههای شاعری است که با تأسی از فضای غالب، سعی داشت تا خود را به عنوان یک شاعر مطرح کند و مجموعه « شعرهای دریایی» (1346) سرآغاز حرکت او در تمنای کشف راههای تازه بود. این موضوع در کتابهای «از دوستت دارم» و «دلتنگیها» (1346) نمود چشمگیری یافت. «دلتنگیها» فعلیت یافتن مانیفست شعر حجم است و کتاب «لبریختهها» (1369) تعمیم تجربههای او در «دلتنگیها» است.
رویایی پس از این، کتابهای «هفتاد سنگ قبر» (1379) و «من گذشته: امضاء» (1392) را منتشر کرد. تاکنون آثار منثور او شامل نقدها، یادداشتها، مقالات، خاطرات، شطحیات و گفتوگوها در کتابهای «هلاک عقل به وقت اندیشیدن» (1357)، «از سکوی سرخ (مسایل شعر)» (1357)، «عبارت از چیست؟ (از سکوی سرخ2)» (1386) و «چهره پنهان حرف» (1391) انتشار یافته است. زمانی که مؤسسه کیهان به مدیریت سناتور مصباحزاده انتشار مجموعه «کتاب هفته» را تحت نظر پروفسور هشترودی در دستور کار قرار داد، یدالله رؤیایی هم به جرگه همکاران «کتاب هفته» دعوت شد و تا مدتها مسئول صفحه شعر این مجموعه بود که از این رهگذر نیز به برخی هنرمندان، شاعران و نویسندگان نظیر آلاحمد، هوشنگ کاووسی، رضا براهنی، احمد شاملو، علیاصغر حاج سیدجوادی، علی بلوک باشی، جلال مقدم و ابراهیم گلستان نزدیکتر شد. صمیمیت تدریجی با گلستان واسطه آشنایی رویایی با عناصر دیگری نظیر فریدون هویدا، پرویز داریوش، فرخ غفاری و فروغ فرخزاد را فراهم کرد.
دعوت از رویایی برای شرکت در جشنواره شعر فجر انقلاب
نخستین جشنوارههای فجر انقلاب اسلامی در دولت یازدهم با حاشیههای فراوانی همراه بود. از تجلیل بازیگر فیلمهای فارسی تا دعوت از شاعر ضددین و ضد انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، آن هم در جشنوارهای که برای پاسداشت انقلاب اسلامی برگزار میشود. اسفند ماه 1392 خبری منتشر شد که موجب شگفتی همگان شد. علی آبان سخنگوی جشنواره شعر فجر گفت: «تاکنون در پی رایزنیها و گفتوگوهایی که با یداله رویایی شاعر ایرانی ساکن پاریس از طریق کمیته بینالمللی جشنواره صورت گرفته، این شاعر موافقت خودش را برای حضور و شعرخوانی اعلام کرده است.»1 انتشار این خبر موجب شد تا نشریات و سایتهای فراوانی به این موضوع پرداخته و افکار و اظهارات رویایی را بررسی کنند. در این بین انتشار زندگینامه رویایی به همراه برخی از آراء و نظرات او در خبرگزاری فارس خشم عبدالجبار کاکایی، دبیر جشنواره فجر را برانگیخت.2 البته مطلب منتشر شده در خبرگزاری فارس انعکاس یادداشتی بود که سالها پیش در صفحه «نیمه پنهان» روزنامه کیهان، در دو شماره منتشر شده بود.3 دبیر جشنواره شعر فجر بدون توجه به مستندات و دلایل ارائه شده در این دست مطالب، در یادداشتی در صفحه فیسبوکش با لحنی تند آن را «بازی ساده لوحانه و سیاسی گماشتگان سرویسهای ادبی و فرهنگی سایتهای قرارگاهی» خواند. کاکایی در بیان علت این دعوت گفت: «ارزیابی ما این بود که ایشان تقریبا شاعر کم حاشیهای است و در تشکیلات سیاسی خاصی نیز عضویت نداشته و اساسا هیچگاه موضعگیری سیاسی بارزی نداشته...» است.4 در حالیکه رویایی حتی در مقام دفاع از دیکتاتورهای مرتجع کشورهای عربی و گروهک منافقین هم برآمده و در همه موارد موضعگیریهای صریحی داشته و در این موضعگیریها گوی سبقت را از تندروترین گروههای سیاسی معاند نیز ربوده است. کاکایی ورود دیگر اقشار جامعه را در موضوع دعوت از رویایی نابهجا دانست و در توجیه آن گفت که «مگر کسی تا به حال دیده ما اهالی ادبیات درباره انرژی هستهای اظهار نظر کنیم؟»5 دبیر جشنواره شعر فجر همچنین مطالب مستدلی که پیرامون یدالله رویایی منتشر شد را هتاکی دانست: «حضور رویایی در ایران منوط به تجویز پزشک ایشان است... این رایزنی نیز ضرورت داشت اعلام شود چرا که آزمونی برای ارزیابی میزان تحمل علایق فکری مختلف در فرهنگ جامعه به ویژه رسانههای متفاوت بود، این تحمل بیانگر این است که میتوان امیدوارتر، صبورتر و با سعه صدر نشست و فقط به ادبیات و شعر گوش داد. خبر اعلام شد و بلافاصله یکی از سایتها چند سطر از وبلاگ رویایی را منتشر کردند که کار غیرمنطقیای است و به نوعی تفتیش عقاید یک شخص به شمار میآید[!]... مرز هتاکی و نقد چیست؟ بعضیها به شدت تمامیت خواهند و مرز بین نقد و هتاکی را تشخیص نمیدهند.»6
در ادامه این مطلب خواهیم دید که تمامی موارد ادعایی دبیر جشنواره خلاف واقع است. از قضا شاعری مثل یداله رویایی در مورد پیامبر اکرم (ص)، ائمه اطهار(ع)، قرآن کریم، انقلاب اسلامی، دین اسلام، فرهنگ ایرانی – اسلامی مردم ایران، انرژی هستهای، بزرگان ادبیات این مرز و بوم، موسیقی سنتی و... اظهار نظرهای زشت و هتاکانهای دارد. در ضمن کاکایی مدعی شده که نشریات و سایتهای منتقد دعوت جشنواره شعر فجر از رویایی «سعه صدر» ندارند و اقدام به «تفتیش عقاید» کردهاند. در پاسخ باید گفت با نگاهی گذرا به نوشتهها و سخنرانیهای رویایی میتوان دید که چه کسی سعه صدر ندارد و انقلاب، دین، فرهنگ و عرف و اخلاق جامعه ایرانی را تاب نیاورده و در طول چندین دهه، نه به کار نقد، بلکه به هتاکی پرداخته است. دیگر اینکه گویا دبیر جشنواره شعر فجر معنای «تفتیش عقاید» را نمیداند. هرگاه کسی عقاید خویش را در روزنامه، سایت و یا وبلاگ منتشر میکند و آن را در دسترس همگان قرار میدهد دیگر استناد به آنها تفتیش عقاید نیست چرا که خود شخص آنها را نشر داده است. حال سوال اساسی این است که دبیر جشنواره شعر فجر سال 1393 و اتاق فکر این جشنواره با علم به این موارد از چنین کسی دعوت کرده است یا از آن بیاطلاع بودهاند؟ اگر به واقع از شخصیت و عقاید و اظهارات و کینهتوزیهای رویایی بیاطلاع بودهاند چرا نسبت به نشریات و سایتهایی که مشفقانه در پی اطلاع رسانی هستند چنین موضعی اتخاذ کردند؟!