پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک
احمدحسين شريفي
زمانشناسی
از آموزههای ماندگار و از درسهای آموختنی آيتالله مصباح، زمانشناسی و آگاهی به مسائل زمان است. رهبر معظم انقلاب در توصیف ایشان میفرماید: «آیتالله مصباح یک فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر و زمانشناس بصیر است.» او حقیقتاً عارف به نیازهای معرفتی زمانه بود و مهمترین و زيربناييترين مسائل و نيازمنديهاي معرفتی و فرهنگي و اجتماعی جامعه را میشناخت.
اگر آثار علمی و پژوهشی علامه مصباح را در 60 سال آخر عمر مبارکشان به ترتیب زمانی رصد کنیم و برایش نموداری بکشیم، و از آن سو،
مسائل اصلی و بنیادین جامعه ایران را هم در همین مقطع زمانی فهرست کرده و در نموداری ترسیم کنیم، خواهیم دید که در هر برههای از تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، همه فعالیتهای ایشان ناظر به مهمترین و اساسیترین مسائل فکری و فرهنگی جامعه بوده است. این موضوع ثابت میکند که آیتالله مصباح عالمی در میان مردم و در میانه میدان بوده، نه در کنج حجره یا محصور در شهر قم. او جهانی بنشسته در گوشهای نبود، بلکه جهانی جاری از علم و معرفت و حکمت بود.
در دهه 40 و 50 که تفکرات مارکسیستی در جهان اسلام و از جمله در ایران جولان میداد، علامه مصباح بهمثابه سنگربانی آگاه و بصیر، فیلسوفانه و محققانه به مبارزه علمی با این اندیشه پرداخت. او به مبارزه فردی اکتفا نکرد بلکه به دلیل همان تفکر تشکیلاتی و گروهی، به تعلیم و تربیت دانشپژوهانی برای تقابل علمی با مارکسیسم و ماتریالیسم اقدام کرد. در ابتدای انقلاب و بعد از شهادت شهید مطهری، یگانه فردی که یارای مقابله فیلسوفانه و علمی با رهبران حزب توده و مدافعان اندیشهای مارکسیسم را داشت، علامه مصباح بود. مناظره علمی او با
فرخ نگهدار و احسان طبری درباره اصول ماتریالیسم دیالکتیک قدرت و قوت او در نقد تفکرات انحرافی و دفاع از بنیانهای فکر اسلامی را به همگان نشان داد.1 در آن زمان، همه آگاهان فهمیدند تنها فردی که میتواند جانشینی شایسته برای علامه طباطبائی و شهید مطهری باشد، آیتالله مصباح یزدی است.
او حقیقتاً مدافع سنگرهای ایدئولوژیک و بنیانهای فکر اسلامی بود، نه مدافعی منفعل، بلکه مدافعی فعال، پویا و پرانگیزه. او بیشک، بزرگترین فیلسوف کاربردی سدههای اخیر فکر فلسفی در جهان اسلام بود که تلاشی مجاهدانه در امتدادبخشی به بنیانهای اندیشه اسلامی در عرصههای مختلف زیست فردی و اجتماعی داشت.
آیتالله مصباح با تکیه بر مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی اسلامی، هم به تولید فلسفههای مضافی چون فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سیاست و فلسفه تعلیم و تربیت پرداخت، و هم علم اخلاق، علم حقوق، مسئله حقوق بشر، حقوق زن، حقوق اقلیتها و همچنین دانش سیاست و مدیریت و تعلیم و تربیت را با تکیه بر همان بنیانهای فکری سامان داد. افزون بر اینها، ایشان مهمترین مسائل روز جامعه ایرانی و اسلامی را با امتدادبخشی به همان بنیانهای نظری پاسخ میداد و به همین دلیل، حقی عظیم و بیبدیل بر دانشهای اسلامی در عصر جدید دارد.
از برکات زمانشناسی او این بود که؛
اولاً: هرگز در مسائل معرفتی و علمی غافلگیر نشد، بلکه همواره جلوتر از زمانه، زیرساختهای معرفتی حل مسائل را فراهم میکرد. امام علی علیهالسلام میفرماید: «مَنْ عَرَفَ الْأَيَّامَ لَمْ يَغْفُلْ عَنِ الِاسْتِعْدَاد؛2 کسي که آگاه به زمانه باشد، از آمادگي غافل نميشود.» او حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، نیاز جامعه و حکومت اسلامی به اسلامشناسان متخصص در علوم انسانی را بهدرستی تشخیص داد و حدود چهار سال پیش از پیروزی انقلاب، دورههای آموزشی مؤسسه در راه حق را با هدف تربیت نیروهای فکری لازم برای انقلاب اسلامی، سامان داد.
ثانیاً: امور بر او مشتبه نمیشد و در جریانشناسی اندیشهها و حتی عملکردها، منحصربهفرد بود؛ «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ؛ کسي که به زمان خويش آگاه باشد، امور مشتبه بر او هجوم نميآورند.» او ریشههای جریانهای فکری عمده در کشور را به درستی میشناخت و در رویارویی با آنها برخوردی ریشهای داشت، و این نیز یکی دیگر از رازهای هجمههای سنگین دگراندیشان و منحرفان فکری و علمی برضد ایشان بود.
و ثالثاً: هرگز مورد سوءاستفاده افراد و جریانهای سیاسی قدرتطلب قرار نگرفت. بارها شاهد بودم که برخی از افراد، به ویژه در ایام نزدیک به انتخابات، همه تلاش خود را به کار میگرفتند تا با ایشان دیداری مختصر حتی اگر شده در مسیر بسیار کوتاه حرکت ایشان از منزل به مؤسسه داشته باشند، اما علامه مصباح با فطانت و زیرکی و زمانشناسی فوقالعادهای که داشت، هرگز اجازه نمیداد چنان افرادی از ایشان سوءاستفاده کنند. او خوب میدانست که پارهای از سلامهای سیاسیون و قدرتطلبان، بیطمع نیست! او هرگز اجازه نمیداد که دیگران در او طمع کنند و از همین روی به دیدارهای افراد سیاسی و گروهها و احزاب قدرتطلب، دلخوش نبود و حتی میلی به چنان دیدارهایی نداشت.
آدمیخوارند اغلب مردمان
از سلام علیکشان کم جو امان
خانه دیوست دلهای همه
کم پذیر از دیو مردم دمدمه
پانوشتها:
1- برای آشنایی با مطالب و مباحثی که در این مناظرات بیان شد و قوت و استحکام سخنان شرکتکنندگان در این مناظره رجوع کنید به: گفتمان روشنگر، تدوین علی زینتی، قم، موسسه امام خمینی، ۱۳۹۱.
2- كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، ج 8، ص23.