kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۵۳۹۴
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۱

نقش شناخت و محبت به اهل‌بیت(ع) در گرایش ایرانیان به تشیع-بخش اول

 

 

محمدعلی یوسفیان
قرن‌ها طول کشید تا تشیع در سرزمین ایران اعتقاد مذهبی اکثریت مردم شود. اعتقاد به تشیع بیش از هر چیز حاصل آشنایی ایرانیان حق طلب با اهل‌بیت(ع) پیامبر بود. این آشنایی نیز یا برخاسته از محبت طبیعی به خاندان پیامبر(ص) و یا وابسته به علل و عواملی بود که نسبت به اهل‌بیت(ع) ایجاد شناخت و در نتیجه محبت می‌­نمود. نشانه‌های زیادی را می‌توان از وجود شناخت و محبت به اهل‌بیت(ع) در ایرانیان برشمرد و بیش از آن از علل ایجاد یا تقویت محبت به اهل‌بیت(ع) نام برد؛ اما روحیه حق­‌طلب و تعالی‌­خواه ایرانیان در این مسیر، نقشی تعیین‌کننده داشته است، البته این سخن با ادعاهای برخی مستشرقین در ایرانی دانستن تشیع، تفاوت فاحشی دارد. همچنان که در تاریخ نشان داده شده؛ گسترش محبت به خاندان پیامبر(ص)، در حقیقت گسترش فرهنگ اسلام حقیقی و راه رسیدن به وحدت بین شیعه و سنی است. تمسک به محبت به اهل‌بیت(ع) می‌تواند بسیاری از مشکلات امت اسلام را مرتفع کند . درنوشتار حاضر نویسنده به بررسی چگونگی تغییر گرایش ایرانیان از تسنن به تشیع پرداخته و با‌ اشاره به نشانه‌های وجود محبت به اهل‌بیت(ع) در بین ایرانیان، به عوامل ایجاد یا تقویت این شناخت و محبت پرداخته است.

از زمان ورود اسلام به ایران تا هنگامی که تشیع مذهب رسمی کشور شد، ۹ قرن طول کشید. در این ۹ قرن تقریبا همه مذاهب اسلامی در ایران حضور داشتند و هر کدام در شهر و دیاری قدرت و جولان داشت. از سنیان و شیعیان گرفته تا معتزلیان، خوارج و مرجیان و از مذاهب فقهی حنفیان و شافعیان تا اهل حدیث.(1)
پطروشفسکی، ایران‌شناس نامی شوروی ادعا می‌کند تا آغاز سده­ شانزده میلادی، ایران کشوری بوده که نیم یا بیشتر مردمش سنی بودند و تصریح می‌­کند:
از قرن دهم تا پانزدهم میلادی، مذهب شیعه و سنی هر دو در ایران رواج داشت.(2)
اما به دلایلی که شرح آن در این مقاله خواهد آمد، رگه‌هایی از سنگ بنای تشیع؛ یعنی شناخت و محبت به خاندان رسالت، در همه دوره‌ها و در اکثر گرایش‌های اسلامی وجود داشت که این محبت اهل‌بیت(ع) و ذکر فضایل آنان، راه را برای گسترش تشیع هموار می­‌ساخت.
وجود محبت به اهل‌بیت(ع) در بین ایرانیان و شدت آن در دوره‌های مختلف تاریخی، موجب شد تا پژوهشگران تاریخ، واژه‌هایی چون «تسنن دوازده امامی»(3) و یا «تشیع محبتی»(4)را برای تبیین گستردگی این فرهنگ، عنوان کنند. حتی برخی محققین در کتب خویش، از محبت به اهل‌بیت(ع) به‌عنوان تشیع یاد کرده‌اند؛ به‌عنوان مثال جعفر مرتضی عاملی در کتاب زندگانی سیاسی امام رضا(ع) منظور خویش از تشیع را این‌گونه بیان می‌کند:
مراد از کلمه تشیع در این کتاب غالباً تشیع به مفهوم خاص و مذهب معروف شیعیان نیست، بلکه مقصود از آن، تنها دوستی و محبت به علویان و تایید ایشان بر ضد دشمنانشان می‌باشد. خواه این محبت و تایید از طرف شیعی مذهبان به معنی معروف و مشهور آن باشد، یا از جانب دیگران که پیرو سایر فرقه‌­های اسلامی هستند.(5)
شیعیان ایرانی برای رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع اثنی‌عشری در ایران، راهی را به درازای ۹ قرن طی کردند و پس از گذران قرن‌ها و تجربه‌ها، سرانجام در مسیر اصلی تشیع اثنی‌عشری قرار گرفتند. مهم‌ترین عامل در گرایش ایرانیان به تشیع، محبت به اهل‌بیت(ع) بود. می‌­توان همه­ آنچه را که در گرایش ایرانیان نقش داشته است را «زمینه‌های گرایش» خواند و تنها عاملی را که از دل‌زمینه­‌ها، موثر در شیعه شدن ایرانیان دانست همان «کیمیای شناخت و محبت اهل‌بیت(ع)» بیان نمود؛ مثلا وقتی از زهد، مظلومیت، ضد ظلم بودن و... اهل‌بیت(ع) به‌عنوان موارد موثر در گرایش ایرانیان به تشیع نام می‌­بریم؛ در حقیقت این موارد را زمینه­‌های ایجاد علاقه و علقه نسبت به آنان می‌­دانیم. به عبارت دیگر در همه­ مواردی که موجب جذب به سمت تشیع شد، ایجاد محبت نسبت به اهل‌بیت(ع) مستتر بود.
البته نمی‌توان از اثر وضعی و ملکوتی محبت به اهل‌بیت، در گرایش به سوی تشیع اثنی‌عشری غفلت کرد. ایمان صادقانه به خداوند و پیامبرش، ایمان به امامت اهل‌بیت(ع) را به ارمغان می‌آورد. چنانکه رسول مکرم اسلام(ص) می­‌فرمایند:
یا علی کذب من زعم انه یحبنی و یبغضک(6)
‌ای علی کسی که می‌پندارد مرا دوست دارد ولی با تو دشمن است در ادعای محبت خود صادق نیست.
بنابراین اگر کسی از سر صدق، محب پیامبر گرامی اسلام(ص) باشد، به محبت اهل‌بیت(ع) کشیده خواهد شد و ایمان ایرانیان به پیامبر، ایمانی صادقانه بود که چنین نتیجه‌ای را در برداشت. شهید مطهری نیز محبت به اهل‌بیت(ع) را دارای چنین اثری می‌داند:
محبت پیغمبر و محبت امیرالمومنین و محبت هر کاملی، بزرگ‌ترین عامل اصلاح و‌ تربیت انسان است.(7)
ولاء محبت... رشته­ محبت است که مردم را به اهل‌البیت پیوند واقعی می‌دهد تا از وجودشان، از آثارشان، از سخنانشان، از تعلیماتشان، از سیرت و روششان استفاده کنند.(8)
و این مهم در حدیث امام صادق(ع) این‌گونه بیان شده است:
فضيل بن يسار گويد: از امام صادق(ع) از حب و بغض (محبت و دشمنی) پرسیدم كه آیا از [نشانه‌های] ایمان است، فرمود: مگر ايمان چيزى غير از حب و بغض است؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «خدا ايمان را محبوب شما كرد و آن را در دل شما بياراست و كفر و نافرمانى و عصيان را ناپسند شما كرد كه آنان هدایت یافتگان می‌باشند.(9)
نشانه‌های وجود محبت به اهل‌بیت(ع)
در بین ایرانیان
برای ورود به بحث نقش محبت به اهل‌بیت(ع) در تغییر گرایش ایرانیان، ابتدا باید وجود محبت اهل‌بیت(ع) در بین قشر وسیعی از ایرانیان به اثبات برسد. اثبات این موضوع با پرداختن به برخی نشانه­‌ها میسر می‌باشد. وجود این نشانه‌ها نشانگر چنین گرایشی در بین ایرانیان است.
1. ارادت و محبت به سادات
توجه، ارادت و محبت به سادات اولین نشانه محبت نسبت به خاندان رسالت است.گزارش‌های تاریخی از احترام و محبت فزاینده مردم ایران به سادات حکایت دارد.
در کتاب «اخبارالائمه الزیدیه» سخن یکی از دیلمان، خطاب به یکی از علویان این‌گونه بیان شده که نشان­‌دهنده عمق احترام به سادات است:
زمانی که شما به این دیار آمدید، گفتید ما فرزندان رسول خدا(ص) هستیم، به دین او هدایت می­‌کنیم، ما شما را چونان ملائکه می‌دیدیم، پس از شما پیروی کردیم، به شما اکرام کردیم و دین را از شما گرفتیم.(10)
مسعودی در مروج‌الذهب، داستانی نقل می‌کند که خود نشانه مهم دیگری بر محترم بودن سادات است و آن داستان تاریخی اینکه، بعد از مرگ یحیی ­بن‌­زید، خراسانیان به مدت هفت روز تمام به سوگواری نشستند و در سال قتل یحیی، هر نوزادی که در خراسان متولد می­‌شد به نام یحیی نام­گذاری می­‌گردید.(11)
2. احیای مراسم عاشورا و سوگواری
از دیگر نشانه‌های وجود محبت به اهل‌بیت(ع) در ایرانیان این است که برخی حنفیان و شافعیان، روز عاشورا مراسم سوگواری برای حضرت امام حسین(ع) برگزار می‌کرده‌اند که مولف کتاب نقض، گزارش‌هایی از آن نقل می­‌کند.(12)
3. مقابله با لعن حضرت علی(ع)
از دیگر علائمی که می‌­تواند شاهدی برای وجود محبت به اهل‌بیت(ع) در بین ایرانیان باشد؛ مقابله با لعن حضرت علی(ع) است. می‌دانیم که معاویه این سنت پلید را بنا نهاد، به‌گونه­‌ای که لعن بر امیرالمومنین(ع) در منابر و مساجد تا سالیان سال تداوم داشت. در تمام شهرهای تحت حاکمیت خلافت اسلامی این کار عملی می­‌شده است. اما ابن فقیه، جغرافیدان قرن چهارم، داستانی را در زمان خالد بن عبدالله قسری- امیر مکه و عراق در عصر اموی- می‌نویسد که براساس آن، مردم قزوین با این سنت به مقابله برخاستند.(13)
محمد بن بحر ذهبی نیز در اواخر قرن هفتم در مورد مردم سجستان گزارش می‌­دهد که در زمان حکم سخت امویان، هیچ‌گاه به بدگویی از مولای متقیان علی ابن ابیطالب(ع) تن ندادند.(14)
4. توسل اهل سنت به اهل‌بیت(ع)
توسل اهل سنت به اهل‌بیت نشانه دیگری از وجود محبت به اهل‌بیت(ع) در اکثر ایرانیان است. منتخب‌الدین در کتاب رقیه القلم خود به مشکلی‌ اشاره کرده و نوشته است که برای حل آن به زیارت امام رضا(ع) رفته است:
چون آن را تحریر کردم و به خدمت او آوردم، مرا سخت برنجانید و جفا گفت و آن نامه را بدرید و فرمود که بار دیگر نویس! من از غایت ضجرت و تنگدلی به مشهد مبارک امیرالمومنین علی‌ابن‌موسی‌الرضا(ع) رفتم و از روح پاک او استمداد طلبیدم و به تضرع و ابتهال در آن موقف متبرک بنالیدم وتسهیل این شیوه از حضرت صمدیت درخواستم، آفریدگار سبحانه و تعالی دعای مرا اجابت گردانید.(15)
در مورد زیارت قبور ائمه و امام­زادگان از سوی اهل سنت نیز، گزارش­های متعددی در تاریخ ذکر شده است.(16)
وجود محدثان سنی دوستدار اهل‌بیت(ع) نشانه بزرگی از فراگیر بودن محبت به اهل‌بیت(ع) در بین ایرانیان است.
در قرون نخستین هجری، اصفهان در تسنن افراط می‌کرد. در قرن چهارم هجری در همین شهر، سنیان محب اهل‌بیت(ع) که راوی اخبار فضائل اهل­‌بیت(ع) باشند، فراوان بوده‌اند؛ به‌گونه‌ای که روایات متعددی در فضیلت اهل‌بیت(ع) در این قرن از سوی همین محدثان نقل شده است که می‌­توان از آن به‌عنوان زمینه‌ای برای تعدیل تسنن و گرایش به شیعه نام برد.(17)
5. سرودن ‌اشعاری در وصف اهل‌بیت(ع)
از دیگر نشانه‌های وجود محبتی فراگیر نسبت به اهل‌بیت در بین ایرانیان، بررسی‌اشعار شعرا به‌ویژه شعرای سنی مذهب ایران است.سلمان ساوجی، سیف فرغانی، خواجوی کرمانی و شاه داعی شیرازی از جمله این شعرا هستند به‌عنوان مثال
خواجوی کرمانی(698-750) از شاعران برجسته و غزل­سرایان بنام در زبان فارسی است. وی در قصیده‌­ای به وصف امامان(ع) می­‌پردازد و در عین حال یادآور می­‌شود که عقیده­‌اش چون رافضیان نیست.
من رافضی نی‌ام که کنم پشت بر عتیق
یا خارجی که روی بتابم زمرتضی
لیکن اگر به کعبه کنم سجده یا به دیر
باشد مرا به عترت پیغمبر اقتدا
تا جایی‌ که می‌گوید:
یا رب به حق مهدی هادی که چرخ را
باشد به آستانه مرفوعش التجا
کاین خسته‌ را که بسته بند طبیعت است
آزاد کن زمحنت این چهار اژدها
این شعر نشان می‌دهد که سنیان ایران به امامان علاقه‌مند بوده و فاصله چندانی تا تشیع امامی نداشتند. خواجو در قصیده‌ای دیگر به ستایش امیرالمومنین(ع) می­‌پردازد:
شادم بدین که بر صفحات عقیدتم
شرح خلوص آن شه صفدر نوشته­‌اند(18)
6. ارادت و محبت حکمرانان به اهل‌بیت
وجود حکمرانانی که ارادت و محبت به اهل‌بیت(ع) داشته‌­اند، می‌­تواند نشانه دیگری در فراگیر بودن محبت به اهل­‌بیت(ع) باشد به‌ویژه آنکه ملوک در گرایش اعتقادی مردم، تأثیر بسزایی دارند. حاکم نیشابوری نیز نمونه مهم دیگر است که به‌رغم موقعیت والایش در میان اهل سنت، سخت به اهل‌بیت(ع) عشق می‌ورزید. وی کتابی ویژه با عنوان «مفاخرالرضا» در شرح حال
امام رضا(ع) تالیف کرد.(19)
7. دشمنی امویان با ایرانیان
علت دشمنی امویان با ایرانیان خود نشانه دیگری از محبت ایرانیان به اهل‌بیت(ع) است. ارتباط این دو را شهید مطهری این‌گونه بیان می‌کند:
امویان حساسیت خاصی علیه ایرانیان داشتند که با سایر نژادهای غیرعرب، مثلا قبطی‌ها نداشتند. علت اصلی این حساسیت، تمایل نسبی ایرانیان نسبت به علویین خصوصاً شخص علی(ع) بود.(20)
این دشمنی، در نامه معروف معاویه به زیاد ابن ابیه- والی عراق- هویداست.(21)
تا اینجا به نشانه‌­هایی‌ اشاره شد که اثبات‌کننده وجود محبتی فراگیر نسبت به اهل‌بیت(ع) در بین ایرانیان شیعه و سنی بود؛ اما سؤال مهم این است که این محبت چگونه دردل و جان ایرانیان نشست؟ چه عواملی این محبت را ایجاد و تقویت کرد؟ فراگیر شدن محبت اهل‌بیت(ع) به چه زمینه­‌هایی گره خورده است؟ در بخش دوم مقاله تلاش خواهد شد تا پاسخی بدین سؤالات ارائه شود.
ــــــــــــــــــــــ
1. رسول جعفریان؛ تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ص16. 2. ایلیا پائولوویچ پطروشفسکی؛ اسلام در ایران، صص50-51. 3. ر.ک: رسول جعفریان؛ تاریخ ایران اسلامی(از یورش مغولان تا زوال‌ ترکمانان)؛، ص 256. 4. رسول جعفریان؛ تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، صص 27-28. 5. جعفر مرتضی عاملی؛ زندگانی سیاسی امام رضا(ع)، ص 126. 6. کلینی؛ الکافی، ج 2، ص 238، ح 27. 7. مرتضی مطهری، تعلیم و‌ تربیت در اسلام، ص 262. 8. همو، مجموعه آثار، ج 3، ص 272. 9. كلینی؛ الكافی، ج ۲ ص ۱۲۵ . 10.ویلفرد مادلونگ؛ اخبار ائمهًْ الزیدیهًْ فی طبرستان و دیلمان و جیلان، ص 15. 11. علی بن حسین مسعودی؛ مروج الذهب، ج3، ص213.
12. عبدالجلیل قزوینی رازی؛ نقض، صص 370-373.
13. ابوبکر احمد بن محمد ابن فقیه همدانی؛ مختصر البلدان، ص 125. 14. یاقوت حموی؛ معجم البلدان، ج3، صص 191-193. 15. رسول جعفریان؛ تاریخ ایران اسلامی(از یورش مغولان تا زوال ‌ترکمانان)،صص350-351. 16.عبدالجلیل قزوینی رازی، همان، ص 558. 17. رسول جعفریان؛ تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی،صص 365-370. 18. رسول جعفریان؛ تاریخ ایران اسلامی(از یورش مغولان تا زوال ‌ترکمانان)، صص 224-227. 19. رسول جعفریان؛ تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ص 518. 20. مرتضی مطهری؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 583. 21.کتاب سليم بن‌قيس، ص 140؛ ص 281 .