تقلای جریان تحریف برای تطهیر دیپلماسی انفعالی دولت قبل
سرویس سیاسی ـ
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «توافق موقت و پيامدهايش» نوشت: «حتما بهتر بود مذاكرات برجام همان چندي قبل كه توسط عباس عراقچي انجام ميشد، به اتمام ميرسيد. اگر چنين شده بود ثمرات درخت آن را الان ميشد چيد. اما بازي سياست، منافع ملي را تباه كرد تا رسيديم به گفتوگوهاي وين كه چند هفتهاي است با مديريت دكتر علي باقري در جريان است. هر روز كه ميگذرد، مسير پرسنگلاختر ميشود و موانع تازهاي در راه پديد ميآيد. طرفهاي مقابل حريصتر ميشوند و از نقاط ضعف ما و دعواهاي سياسي داخلي كشورمان به سود خود بهره ميبرند. حالا رسيدهايم به جايي كه موضوع «توافق موقت» گزينه جدي روي ميز است.»
چنین ادعای دروغی در حالی از سوی این روزنامه مطرح شده است که تریتا پارسی بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکایی(NIAC) چندی پیش در مقالهای برای پایگاه تحلیلی این موسسه نوشته بود: «تیم مذاکرهکننده ایرانی در آخرین دور مذاکرات به طرف آمریکایی میگویند تضمین کلی نمیخواهیم، فقط تضمین بدهید در دوره خود بایدن به توافق برجام عمل خواهید کرد که دولت بایدن آن را هم نپذیرفته و حتی اروپاییها نیز شوکه شدهاند.»
همچنین رجوع به اظهارات ظریف و عراقچی در روزهای پایانی عمر دولت درباره روند مذاکرات و توصیفاتی نظیر عدم پیشرفت مذاکرات، مذاکرات فرسایشی و... دلیل روشن دیگری بر دروغگویی جریان تحریف است.
از سوی دیگر طی روزهای گذشته بارها و بارها از سوی مقامات رسمی دولت، وزارت خارجه و تیم مذاکرهکننده هستهای به صراحت اعلام شده که موضوعی به نام توافق موقت در دستور کار نیست.
اینکه اصلاحطلبان نمیدانند که با عذاب کارنامه پر خطا و بیدستاورد ظریف چه کنند یا با موضع عزتمندانه دولت در مذاکرات دچار مشکلات عدیده هستند؛ مسئله دیگریست.
آمریکا و اروپا توقع نداشته باشند ایران اقدامی قبل از آنها انجام دهد
حسن بهشتی پور در روزنامه آرمان ملی نوشت: «شروعکننده خروج از برجام و اجرا نشدن تعهدات آمریکا و اروپا بودند و نباید توقع داشته باشند که ایران کاری را قبل از آنها انجام دهد. وقتی آمریکا در اردیبهشت ۹۷ دستور صادر کرد و کلیه تحریمها را بازگرداند، ایران یک سال صبر کرد بلکه اروپاییها بتوانند طبق بیانیه خودشان تعهدات اجرا شود و ایران یک سال بعد طی ۵ مرحله به کاهش تعهدات خود اقدام کرد اما اروپاییها هیچ کاری نکردند با این بهانه که آمریکا اجازه کار نمیدهد و به همین علت باید روند به شکل دیگری پیش رود.»
شعار تنشزُدایی و تمجید از تنشزایی اردوغان!
طیف موسوم به اصلاحطلب چنان در خواستههای حزبی و جناحی خود غرق است که گاه در مطالبی که به عنوان نقدهای (ظاهرا) مشفقانه ارائه میدهند، به وضوح میتوان چاله و چاه را دید. برای نمونه در سرمقاله دیروز شرق آمده است: «فارغ از نظر منتقدان در استراتژی پررنگ[!!] «نگاه به شرق» و اینکه این رویکرد تا چهاندازه تأمینکننده منافع ملی کشور است[!!]، قبل از سفر صحبت از امضای موافقتنامه 20ساله بود که ظاهرا این امر نیز فعلا به تعویق افتاده و مسئولیت تهیه متن نهایی به وزرای خارجه دو کشور واگذار شده است.»
در ادامه این متن میخوانیم: «قبلا در این ستون نوشتم بازی هنرمندانه اردوغان حاوی درسهای بزرگی است[!!] جنگنده پیشرفته سوخوی روسیه را سرنگون میکند، سفیر پوتین در آنکارا به قتل میرسد، چند سال با تمام امکانات برای سرنگونی اسد سرمایهگذاری کرده و با روسیه سرشاخ میشود. درنهایت سامانه اس ۴۰۰ را هم از همان کشور دریافت میکند... میتوان چنین استنباط کرد که پوتین همچنان مایل به استفاده از کارت ایران در پیشبرد اهداف جاهطلبانه خود است[!!] در نگاه حاکمان کرملین ایران به دلیل مشکل با غرب و مشکل اقتصادی ناشی از بحران هستهای، چارهای جز رویکرد به شرق به شمول روسیه ندارد. برخورد دور از شأن در سفر اخیر رئیسی و پیش از آن تعامل ناشایست با سفر رئیسمجلس نمایانگر نگاه کرملین به ایران است. شایسته است با محور قرارگرفتن منافع ملی، کنارگذاشتن نگاه پررنگ منفی به غرب به شمول آمریکا و برقراری روابطی متوازن با همه کشورهای تأثیرگذار جهان، دندان طمع کرملین در اینگونه برخوردها با ایران کشیده شود.»
در این باره لازم به ذکر است که نویسنده بدون آنکه خود را مقید به استدلال و ارائه مصادیق بداند، اصطلاحاتی را همین طور در متن خود ریخته است مانند «استراتژی پررنگ نگاه به شرق». منظور از «پررنگ» چیست و چه متر و میزانی برای آن بوده؟! دیگر اینکه پیش از سفر رئیسجمهور اعلام شد که بحث امضای قرارداد 20ساله در دستور کار این سفر نیست.
از همه مهمتر اینکه طیف اصلاحطلب که ظاهرا همیشه با ژست «تنش زدایی» ظاهر میشدهاند و حتی به منظور تخریب، جناح رقیب خود را به «تنش زایی» متهم میکردهاند، حالا چه اتفاقی افتاده که به صورت آشکار به تمجید از حرکتهای «تنش زا» روی آورده است؟!! نکته دیگر اینکه نویسنده یادداشت که سایه سنگین بیاطلاعیاش بر همین متن به وضوح دیده میشود، چندبار در یادداشت فوق به «سه اصل «عزت، حکمت، مصلحت» در مراودات سیاسی» اشاره کردهاما گویا نمیداند که اردوغان به صورت علنی و رسمی از روسیه عذرخواهی کرد و...
نکته پایانی اینکه گویا اصلاحطلبان نمیخواهند درک کنند که غرب ما را در معرکه تحریمهاانداخته، حالا چگونه میشود با آنهایی که ما را تحریم کردهاند مراودات اقتصادی داشت را این طیف باید پاسخ دهد. البته بد نیست اگر به رویکرد دولت مورد حمایتشان (تدبیر و امید) پس از انعقاد برجام نگاهی کنند که قراردادهای شان را تماما با اروپاییها و بخصوص فرانسویها بستند و اروپاییها هم تنها چند ماه بعد پاسخ اعتماد این طیف را به خود دادند.
کنترل اجارهبها هم به برجام ربط دارد!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «عوامل بسیار زیادی بر افزایش اجاره بها تاثیرگذار است که از جمله آنها میتوان به نرخ رشد جمعیت و مهاجرتها اشاره کرد اما به نظر من نکته حائز اهمیت این است که دولت بدون در نظر گرفتن شرایط فعلی بیمحابا همچنان به وعده دادنهای خود ادامه میدهد... این در حالی است که در شرایط فعلی هیچ زمینهای برای تحقق وعدههایی کمتر از کنترل اجاره بها نیز فراهم نیست. ما هنوز درگیر کمبود درآمدهای حاصل از فروش نفت هستیم و دولت منابع بسیار زیادی را برای تامین هزینههای بخشهای مختلف نیاز دارد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «دولت عملا تاکنون اقدامی در جهت کنترل قیمتها در زمینه مسکن نکرده است و نمیتواند هم کاری انجام بدهد تا مسئله تحریمها بر طرف شود. تا زمان رفع شدن تحریمها نه بیثباتی قیمتها حل میشود و نه روند افزایشی آن کنترل میشود. اگر تحریمها رفع شود شاید زمینهای فراهم گردد تا بخشی از این بیثباتیها به آرامش برسد و از آنجا به بعد است که شاید دولت بتواند اقداماتی انجام دهد تا از طریق استفاده از پولهای بلوکه شده برخی سیاستها را اجرایی نماید.»
مدعیان اصلاحات طی 8 سال گذشته همه چیز حتی آب خوردن را هم به تحریمها ربط دادند و به جای خنثی سازی تحریمها تمام تمرکز خود را معطوف سازش و انفعال در برابر آمریکا و اروپا کردند، حال آنکه اگر یک دهم توجه به غرب را صرف توجه به ظرفیتهای داخلی میکردند و بر خنثی سازی تحریمها تمرکز میکردند، وضع این نبود که همه مشکلات حتی کنترل اجاره بها را هم به برجام ربط دهند!