نسل جدید مخابرات، اسب تروای غرب !
در دنیایی که سرعت رشد علمی زندگی بشر خود به چالشی تجربه گریز تبدیل شده برخورد با هر نوع پدیده تکنولوژیک نوین نیازمند دوراندیشی و آینده نگری به عنوان ملزومات مدیریت عاقلانه و هوشمند در جوامع است. ما در عصری زندگی می کنیم که چرخ پیشرفت در بسیاری از موارد بیش از آن که به نام خدمت به بشریت بچرخد به کام اربابان قدرت و صاحبان افکار آلوده به اغراض ضدبشری می گردد. صحبت از فضایی هولناک است که باکتری ها و ویروس های آفریده شده در آزمایشگاه های بیوتروریسم بلای جان بیگناهان می شود و ابزارهای ارتباطی نوین زیست بوم محرمانه انسانی را عامدانه با اهدافی همچون بازمهندسی اجتماعات بشری و جاسوسی از خصوصی ترین اشکال زندگی بشری، مخدوش ساخته اند. در چنین دنیایی آیا می توان صرفا باادعای استقبال از تکنولوژی های نوین پیشرانه های زندگی ملی را به قدرت های فراملی اجاره داد؟ راه زندگی هوشمندانه در چنین جنگل بی قانون تکنولوژیکی چیست؟ آیا باید دور خود را با دیواری از فن آوری های اختصاصی سال های دور محصور سازیم و هر آنچه رنگ و بوی پیشرفت دارد پشت مرزها با صرف هزینه های بسیار نگاه داریم؟!
البته که هیچ عاقلی رای به چنین گزینه ای نمی دهد! مهم است که دشمنان زیست بوم طبیعی بشری با تمسک به انواع ابزارهای تکنولوژیک به دنبال هدم مرزهای اخلاقی هستند اما چه کسی گفته است تکنولوژی جدید غیرقابل کنترل آفریده شده است؟ این پیروان آیین "ما نمی توانیم" هستند که تلاش می کنند ایرانی ها را میان دو گزینه تن دادن حداکثری به تکنولوژی بیگانه و پرهیز از پیشرفت محصور نگاه دارند و گرنه دغدغه صیانت از مرزهای حاکمیتی و چارچوب های اخلاقی- خانوادگی هرگز تنها اختصاص به جامعه ایرانی نداشته است.
پیشرفت با قرض پیشرانه!
این مقدمه استنتاجی عصاره ای از همه بحث هایی است که مخالفین و موافقین نسل جدید تکنولوژی ارتباطی تلفن همراه بر آن متمرکز شده اند. طبیعتا هدف انسان ها از هزینه نمودن به پای مظاهر جدید ارتباطی بهرهمند شدن از مزایایی است که از نسبت منطقی با خدمات ارائه شده برخوردار باشند. تکنولوژی ارتباطی نسل جدید با مجهز شدن به پیشرانه هایی مثل "موبایل بانک" بستری مناسب برای ارائه خدمات اداری به ایرانیان است و میزان زیادی از حجم بوروکراسی اداری کشور را می تواند کم کند. علاوه بر آن از پتانسیل ثروت افزایی زیادی در حوزه ارتباطات برخوردار است به نحوی که با تجهیز تجار، کشاورزان و کارآفرین های ایرانی به چنین امکانی می توان انتظار جهشی قابل توجه در فضای تبادلات اقتصادی کشور را انتظار کشید. مشکل اینجاست که دریافت چنین خدماتی نیازمند برنامهریزی و هزینهکرد ویژه دولت برای ایجاد پیشرانه ای بومی به نام "شبکه ملی اطلاعات" است که در بستر آن خدمات اداری و اجتماعی و اقتصادی به مردم عرضه شود. ما تصمیم داریم خواسته های هر دو گروه مخالف و موافق راه اندازی نسل جدید تکنولوژی ارتباطی جدید به شکل فعلی با تقدم و تاخر فعلی را در لیستی واحد برای شما برشماریم تا فضای تصمیم سازی در بحبوحه ادعاهای هر دو طرف، اندکی روشنایی عقلانی یابد.
شهروندان درجه 3 جهان ارتباطات
گروه اول معتقد است رونمایی از نسل جدید تلفن همراه که مخاطبین را مجهز به اینترنت پر سرعت، در شاهراه ارتباطات جهانی رها می سازد نیازی به بسترسازی تکنولوژیک داخلی ندارد. موافقین این ایده "جهانی شدن" را بهترین روش زیست در فضایی می دانند که به تدریج دنیای حقیقی را نیز با مزایا و بسترهای رنگارنگ خود صاحب می شود. به طور مثال رئیس جمهور روحانی چند ماه پیش از این در "جشنواره ملی ارتباطات و فن آوری اطلاعات" با تبلیغ زیرساخت های ارتباطی بیگانه گفت : " امروز ارتباطات از سطح منطقه و کشور خارج شده و ما در سطح جهانی شهروندان جدیدی به نام کاربران داریم. کاربر در واقع شهروند جامعه جهانی نوین دنیای امروز است. یک زمانی بحث این بود که ما به سمت دهکده جهانی حرکت کنیم، اما امروز کم کم به سوی یک خانواده جهانی در حرکت هستیم. امروز میبینید که کشورهایی با چند هزار جمعیت و شهروند یک کشور را تشکیل دادهاند اما گاهی یک شبکه بزرگ اجتماعی دارای میلیونها کاربر است.
دنیای ارتباطات و اطلاعات، دنیای عجیب و غریبی است! در هر دقیقه یک میلیون و هشتصد هزار لایک در فیسبوک زده میشود و تنها در گوگل در هر دقیقه دو میلیون نفر از این سرویس استفاده میکنند و از سوی دیگر در هر دقیقه هفتاد ساعت فیلم وارد یوتیوب میشود و یک میلیون و سیصد هزار نفر در آن زمان فیلمها را میبینند و دانلود میکنند. "
فضای کنونی چنین می نماید که نظر گروه اول تامین کننده نیازهای دشمنان جامعه ایرانی و غریبه های فضای بین المللی به دریافت بستههای اطلاعاتی، جاسوسی آزادانه و مانور عملیاتی عامدانه در خصوصی ترین فضای حاکمیتی جمهوری اسلامی است. کما این که رئیس جمهور روحانی نیز در ادامه همین گفته ها می گوید: " گرچه نامش فضای مجازی است و ما با افراد بعینه برخورد نمیکنیم اما آثار این فضا بر جامعه و کشور کاملا عینی است؛ حتی بر سبک زندگی مردم."
هوداران تفکر "جهانی سازی حوزه ارتباطات" هیچ اعتقادی به بومیسازی نرم افزارهای ارتباطی جدید ندارند و نیازی برای سرمایهگذاری دولت برای قدرتمند شدن اپراتورهای داخلی تلفن همراه و مشابه سازی نرم افزارها و اپلیکیشن های خارجی نمی بینند. ترسی از حملات سایبری به تراکنش های پولی – مالی مردم بر بستر اینترنت پر سرعت قرضی استوار شده بر زیرساخت های ارتباطات آمریکایی- اسرائیلی از خود بروز نمی دهند و مخاطرات بازمهندسی زیست بوم اجتماعی نسل های آینده ایرانیان را به رسمیت نمی شناسند.
آنها هیچ اهمیتی به تلاش مجدانه کشورهایی مثل آلمان، روسیه، فرانسه، ترکیه، برزیل، چین و غیره برای ابداع موتورهای جستجوی ملی و شبکه های اجتماعی بومی و سایر زیرساخت های سایبری غیر آمریکایی نمی دهند و صرفا استفاده از گوگل و فیس بوک و یوتیوب را کافی می دانند.
فقرای مجهز به اینترنت پرسرعت!
برای مدیران وزارت ارتباطات اولویتی مهم تر از رساندن اینترنت پر سرعت به روستائیان وجود ندارد. حال اگر روستانشینان ایرانی بستری برای بهره بردن اقتصادی از چنین تکنولوژی روزآمدی برخلاف کشاورزان و دامداران چینی، آلمانی، آمریکایی، انگلیسی و غیره ندارند هیچ اهمیتی ندارد! به هر حال اکنون آنها می توانند به مدد مجهز شدن روستا های ایرانی به اینترنت پر سرعت فیلم ها و بازی های روز را دانلود کرده و بهره ای کافی و وافی از این فضا ببرند. به هر حال تلاش برای تجهیز و راه اندازی زیرساخت های لازم برای تعبیه سیستم ثروت افزا و کارگشای "توزیع اینترنتی محصولات روستائیان" و مشتری یابی جهانی و استفاده از خدمات ماهواره ای برای آبیاری دیم و افزایش محصول نهایی با کمترین هزینه تمام شده موکول به آینده ای بعید شده است!
برای دولتی های حامی قرض توسعه ارتباطی جدید اصلا مهم نیست که کاربران نرم افزارهای اسرائیلی- آمریکایی وایبر و واتس اپ در بستر فن آوری ارتباطی 3G و 4G ممکن است با بمباران اطلاعات و اخبار ضد امنیت ملی مواجه شوند. به طور مثال هرگز وزارت ارتباطات در برابر توانایی بروز یافته و بالفعل داعشی ها یا تروریست ها و منافقین در انتشار شایعات و اخبار دلخواه در بستر اپلیکیشن های خارجی مثل وایبر و واتساپ اخطار نقض تکنولوژیک اعلام نکرد و برنامه ای برای کنترل این فضای بی مرز و بی قانون خبری نساخت. ناگفته پیداست که در شاهراه ارتباطی جدید هر شخص یا گروهی می تواند شایعه قریب الوقوع بودن حمله نظامی به ایران یا بمب گذاری در فلان اجتماع بزرگ؛ حتی سقوط تهران و مواردی ساده تر مثل وقوع زلزله در فلان تاریخ را به سرعت میان 30 میلیون کاربر ایرانی منتشر کند. خصوصا این که به واسطه عدم تامین زیرساخت های تکنولوژیک لازم در گذشته امکانی برای ردیابی و دستگیری و مجازات خاطیان و شایعهسازان برای دستگاه های امنیتی دولت وجود ندارد.
بازمهندسی فرهنگی یک اجتماع
حتی برخی از مدیران وزارت ارتباطات "جهانی سازی فرهنگی" در بستر تکنولوژی جدید را فضایی مناسب ارزیابی می کنند که احتمالا باعث برداشته شدن فشارها از وزارت خانه هایی مثل فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز خواهد شد. به طور مثال زمانی که والدین بر فیلم ها و ارتباطات آنلاین کودکان و نوجوانان خود در بستر تلفن همراه نظارتی تکنولوژیک نداشته باشند بازمهندسی نسل آینده جامعه ایرانی به دست غریبه هایی خواهد افتاد که لزوما نیز دشمن نیستند اما از انگیزش های لازم فرهنگی برای تهیه اپلیکیشن های ایرانی- اسلامی موبایل هم برخوردار نیستند! طبیعیترین شکل قضیه این می شود که در شاهراه ارتباطی رونمایی شده به دست مدیران دولت خودمان، مظاهری از تکنولوژی جدید سروری خواهند نمود که هیچ التزامی به رعایت قوانین حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران ندارند! این همان مواردی است که دولت لائیک ترکیه را به برنامه ریزی برای اپلیکیشن ها و نرم افزارهای پیشرانه ارتباطی جدید وادار ساخته و سرویسهای کنترلی ویژه والدین را با مدیریت خود اپراتورها در اختیار پدران و مادران ترک قرار داده است.
پس گروه اول نه تنها از خالی ماندن دست خود از ابزارهای کنترلی در چهارراه ارتباطی پر سرعت تاسیس شده با پول ایرانیان نگران نیستند بلکه حتی به قابلیت های ویژه این سیستم برای سرنگونی دولت نیز بیتوجه هستند!
حامیان پیشرفت درون زا
حال می رسیم به گروه دوم! این مجموعه را می توان به مجموعه متخصصین فضای مجازی، علما و مراجع و گروه هایی از مردم عادی تقسیم نمود. بزرگ ترین دغدغه جمعیت مذکور عدم تامین زیرساختهای داخلی و شبکه ملی اطلاعات به عنوان پیشرانه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استفاده از تکنولوژی ارتباطی جدید است.
به طور مثال آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به استفتاء مجموعه ای از متخصصین حوزه فضای مجازی در همین خصوص گفتند: " با توجه به مفاسد متعددی که برای گسترش دادن خدمات اینترنت پرسرعت همراه ذکر کرده اید از جمله دسترسی جوانان و حتی نوجوانان به مطالب و فیلم ها و عکس های آلوده و فیلم هایی که ضدیت با اخلاق و عقاید اسلامی دارد و با عنایت به اینکه مجوز های قانونی برای این کار گرفته نشده و مخالفت با قوانین جمهوری اسلامی جایز نیست و با توجه به اینکه شبکه ملی اطلاعات که میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند فراهم نشده به یقین اقدام بر این کار عجولانه یعنی خدمات اینترنت پرسرعت همراه و کلیه خدمات نسل سوم و بالاتر کاری بر خلاف شرع و بر خلاف موازین اخلاقی و انسانی است و مسئولین محترم نباید تنها به درآمدهای مادی این برنامه بیندیشند و نباید آن را نوعی روشن فکری دینی و آزادی علمی تصور کنند بلکه لازم است با شورای عالی فضای مجازی که مرجع قانونی اینگونه امور است مطلب را در میان بگذارند و پس از رعایت اموری که جلوی جنبه های منفی این کار را میگیرد اقدام نمایند، مسئولین قضایی نیز نباید در این امر حیاتی بی تفاوت باشند."
پس بنا بر نظر گروه دوم در صورت تهیه پیشرانه های ملی و زیرساخت داخلی به عنوان ملزومات شاهراه ارتباطی جدید، راه اندازی سرویس جدید 3G و 4G به عنوان بستر ارتباطی جدید فاقد اشکال است.
تقابل استراتژیک با نهادی بالادستی
اکثریت قریب به اتفاق اعضای شورای عالی فضای مجازی به عنوان نهاد بالادستی در حوزه فضای مجازی با وظیفه سیاست گذاری در زمینه سایبر در این گروه طبقه بندی می شوند. علی رغم نامه نگاری های متعدد شورای عالی فضای مجازی با شخص وزیر ارتباطات و رئیس جمهور روحانی ، دولت تاکنون حاضر به تشکیل جلسه به منظور تصویب قوانین شورای مذکور در حوزه نسل جدید ارتباطات موبایلی نشده است. علاوه بر مخاطرات امنیتی، سیاسی و اجتماعی حاصل از رونمایی بی ضابطه و بدون زیرساخت نسل جدید ارتباطات همراه، علی رغم تاکیدات مکرر رهبر انقلاب، پیوست فرهنگی این طرح نیز هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. این یکی از دغدغه های دیگر گروه مذکور است که به واسطه عدم تامین آن عملا دولت و مجموعه وزارت ارتباطات از پتانسیل قانونی لازم برای الزام آور نمودن مطالبات اخلاقی و اجتماعی خود از اپراتورهای ارائه دهنده خدمات 3G و 4G برخوردار نیستند.
شعارهای بی پشتوانه تئوریک!
با وجود این محمود واعظی، وزیر ارتباطات در مراسم رونمایی پرحاشیه از خدمات جدید تلفن همراه گفت: «اخلاق و فرهنگ جزو اولویتهای اصلی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است و ما به اپراتورهای نسل سوم اجازه فعالیت در محدودهای که قابل کنترل نیست، نمیدهیم.»
یعنی در شرایطی که حتی زیرساختهای امنیتی لازم برای ارائه خدمات نسل جدید تلفن همراه به ایرانیان نیز تدارک دیده نشده
وزارت ارتباطات اپراتورهای همراه اول و ایرانسل را به صیانت از مرزهای اخلاقی، امنیتی و فرهنگی کشور مامور ساخته است! این در حالی است که در شرایط کنونی وزارت ارتباطات و اپراتورها به سبب غیر بومی بودن زیرساخت های ارتباطی کشور حتی از ابزارهای لازم برای ردیابی فیلمها، اخبار و تصاویر منتشر شده در فضای نرم افزارهای ارتباطی مثل وایبر و واتس اپ نیز برخوردار نیستند. به همین نسبت دست دولت از برنامهریزی برای جهت دهی به مولفه های تاثیرگذار سبک زندگی در فضای مجازی نیز خالی است چرا که نرم افزارهای بومی حداقلی تهیه شده با ذوق جوانان متخصص داخلی از پیشرانه ای ملی برای عرضه در فضای بین المللی برخوردار نیستند و هرگز قدرت و قابلیت رقابت با رقبایی مثل گوگل و شرکت های زیرمجموعه آن را بدون سرمایه گذاری دولت در این حوزه نخواهند یافت.
آینده جاسوسی مجازی!
این در حالی است که گوگل توسط یکی از شرکت های خود به نام Recorded Future قراردادی مشترک با آژانس امنیت ملی آمریکا و سازمان جاسوسی سیا منعقد ساخته تا نتایج پردازش اطلاعات مخاطبین جهانی خود را به دستگاه های اطلاعاتی- امنیتی آمریکا ارائه می دهد. در چنین فضای هولناکی که معمولی ترین کشورهای آسیایی مثل اکراین از برنامه ای مدون و غیر قابل تخطی در حوزه سایبر برخوردار هستند کماکان جو "بی خبری- خوش خبری" بر دولت جمهوری اسلامی سایه افکنده است و مجموعه رسانه های حامی دشمن در فضای زیست بوم داخلی نیز بر طبل تقابل متخصصین با مظاهر تکنولوژی جدید می کوبند! انتخاب میان دوراهی پیشرفت با گزینه چینش صحیح مراحل بهره مندی از تکنولوژی درون زاد یا پذیرش حقیقت سوار بودن بر اسب قرضی توسعه و اعتماد بر بستری نامطمئن با ایرانیان است.