به این وضعیت پایان دهید!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
بارها از سر وظیفه و احساس ضرورت درباره اصل «نظارت» که از اصول مهم و تأثیرگذار مدیریتی است نوشته و به سهم خود درباره رعایت و اعمال آن به مسئولان امر و مدیران ورزش تذکر داده و اهمیت آن را یادآور شده ایم. راستی آن است که به علت عدم رعایت اصل نظارت به ورزش ما آسیبهای بسیار فراوان وارد و آفات بسیار دامنگیر آن شده است. در واقع عدم اعمال اصول مدیریتی مثل همین اصل نظارت چنانچه به کرات نوشتهایم علت العلل بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهای اخلاقی و فرهنگی است. به همین دلیل است که از نظر ما بزرگترین مشکل و حادترین مسئله ورزش موضوع «مدیریت» است که این نظر البته از سوی بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران داخلی و خارجی بارها تایید شده است.
فقدان نظارت لازم و کارساز باعث شده تا در این ورزش بسیاری از برنامهریزیها و سیاستگذاریها که روی کاغذ و در عالم ذهن و مشورت کارآمد به نظر میرسد و در جاهای دیگر نتایج مثبت آن در صحنه واقعیت آشکار شده است،در عرصه عمل به درستی اجرا و پیاده نشود و نه تنها نتایج مثبت آن عاید ورزش ما نمیشود سهل است، خروجی منفی آن دامنگیر ورزش شود! فقدان نظارت دقیق و قاطعانه برکاروبار ورزش موجب شده که بعضی از جریانات فرصتطلب و زیاده خواه به ورزش ما طمع کرده و بساط سوءاستفاده و جذب منافع نامشروع خود را در آن پهن کنند و برای رسیدن به منافع بیشتر، بدون هراس و ترس از مواخذه و پاسخگویی به تخریب فرهنگ و اخلاق و به طور کلی فضای ورزش بپردازند. فقدان نظارت بر اجزا و عناصر ورزش باعث میشود آن چنانچه تاکنون شده بعضیها به خود اجازه میدهند در محیط ورزش به هرگونه عمل هنجارشکنانه و رفتارهای مغایر شئونات اخلاقی و ورزشکاری دست بزنند و خیالشان هم راحت باشد که علیرغم هیاهو وسروصدایی که احیانا از این سو وآن سو و بعضی از رسانهها و ناصحان خیرخواه برمی خیزد، هیچ برخورد قانونی و مجازاتی در انتظار آنها نخواهد بود و بعد از چند روز که آبها از آسیاب افتاد دوباره روز از نو روزی از نو! در این باره مثالهای زیاد و نمونههای فراوان در دست است که شرح آنها مثنوی هفتاد من کاغذ میشود.
از ناهنجاریهای اخلاقی و رفتارهای وقیحانهای که انسان از نوشتن و گفتن آن شرم دارد و هر چند وقت یک بار به گوش میرسد و سخت باعث حیرت و تاسف میشود و احساسات جامعه ورزش را جریحه دار میکند، میگذریم یک مثال از کوتاهیها و تقصیرهای مدیریتی میآوریم تا حرفمان با مثال همراه شود.
نمونه و مثالی که این روزها توجه خیلی از اهالی ورزش را به خود جلب کرده و خاطر هواداران تیمهای بزرگ را پریشان ساخته است. درباره مشکلی که برای استقلال و پرسپولیس در آسیا پیش آمده چه کسی مقصر است؟ چه کسانی در انجام به موقع وظیفه خود اهمال کردهاند و آنقدر زمان ازدست داده و فرصتها را کشتهاند که کار به اینجا بکشد؟ آن کسانی که برای رسیدن به مناصب مدیریتی در این دو تیم سر و دست میشکنند و این و آن را میبینند و لابی میکنند و... الان کجا هستند و چرا پاسخ مردم و طرفداران این تیمها را نمیدهند؟ آنها که باید بر کاروبار این مدیران نظارت میکردند و از آنها گزارش کار میخواستند الان کجا هستند و آیا اصلا از مشکل به وجود آمده برای این تیمها مطلع هستند؟ البته این سؤال که چرا برخی از مدیران که دارای جایگاههای حساسی هم در ورزش هستند در رفتار و عملکرد مدیریتی خود به اصول پایبند نیستند و از اختیارات قانونی در برخورد با تخلفات اداری و شلختگیهای اجرایی و لاابالیگریهای فرهنگی و هنجارشکنیهای اخلاقی استفاده نمیکنند. سؤال مهمی است که بیش از هرکس خود اینگونه مدیران باید پاسخگو باشند.
البته در این باره گهگاه بحثها وموضوعاتی شایعه میشود و تحلیل گران حدس و گمانهایی میزنند که به هیچ وجه امیدوارکننده نیست و لب کلام این است که یااین دسته مدیران دست متخلفان «نقطه ضعف»هایی دارند که جرأت برخورد قانونی و اعمال اختیارات قانونی را علیه آنها پیدا نمیکنند و یا خود این حضرات با جریانات متخلف و ضد ارزشی و منفعتپرست دست در یک کاسه دارند و اگر بخواهند برخوردی صورت دهند پای خودشان
گیر است! در هرحال آنچه که در آن تردیدی وجود ندارد همان است که در آغاز این نوشته آوردیم.
ضعف بزرگ این ورزش قبل از آنکه مالی یا انسانی یا امکاناتی و...باشد، مدیریتی است. مدیرانی که برای گرفتن پست و مقام در ورزش به هر دری میزنند اما بعد از رسیدن به پست مورد نظر به وظیفه خود عمل نمیکنند و مشغولیتها و سروکارهای شخصی را به مسئولیتهای اجتماعی خود ترجیح میدهند. کسانی که درلباس مسئولیت فقط وفقط دنبال حفظ مقام یا رسیدن به پستهای بالاتر هستند و اصلا برایشان مهم نیست که در حوزه مسئولیتی آنهاچه اتقاقاتی میافتد، چه هنجارهایی شکسته میشود، چه ارزشهایی نادیده گرفته میشود، چه سوءاستفادههایی صورت میگیرد و چه کوتاهیها و از زیرکاردرروییهایی چهره میبندد،چه اعمال و قیحانه و شرمآوری رخ میدهد و... متأسفانه هدف خیلی از این مدیران عوضی آمده جاهطلب در ورزش فقط حفظ مقام و ارتقای آن است که آن هم در گروی نتیجه گرفتن و بردن و... است که مهم نیست با تمسک به چه وسیله و ابزاری به دست میآید وبازهم بدتر از همه اصلا مهم نیست برای کسب نتیجه و صعود و کسب مدال و سکو حیثیت و آبروی ورزش و جامعه ورزش کشور به بازی گرفته شود و به خطر بیفتد.
حرف آخر هم اینکه مسئولان ورزش و خاصه وزیر محترم ورزش که عضو کابینه دولت مردمی و انقلابی است همت کنند و ارادهها را به کار بیندازند و با شجاعت و قاطعیت و با اعمال اصول و اختیارات مدیریتی، تا وضع از این بدتر نشده و اتفاقات ناگوارتری رخ نداده به این وضعیت نامطلوب که ادامه آن هرگز به صلاح ورزش و در شان جامعه محترم و بزرگ ورزش ایران نیست پایان بخشند.