سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «در محیط بین‌الملل هیچ اخلاق، قاعده، اصول و حقی وجود ندارد و نمی‌توان از بازیگرانی که در قالب دولت کشور گرد هم آمده‌اند تضمین گرفت. نبود ضمانت اجرا و بی‌معنا بودن شکل و محتوای روابط بین‌الملل اصل خوداتکایی و قاعده دستیابی به قدرت به هر شکل ممکن را ضروری می‌سازد. در چنین فضایی رویکرد حقوقی یا اقتصادی به برجام به معنای شکست مذاکرات و رفتن به مسیری محترمانه برای در تنگنا قرار دادن دولت ملت ایران است...»
این روزنامه در ادامه نوشت: «سیاستمداران استخوان‌دار در لحظات بحرانی تصمیم‌های سخت می‌گیرند حتی اگر ننگ تصمیم بر آنها بماند چراکه همیشه نباید با نام از کشور دفاع کرد.»
گفتنی است اصلاح‌طلبان به‌عنوان تریبون دولت آمریکا در ایران فعال هستند. روزی با بزک برجام سعی کردند که افکار عمومی را برای پذیرش این خسارت محض آماده کنند، امروز هم که دولت جدید بعد از تأخیر و تعلل چندساله دولت روحانی به دنبال نقد کردن حقوق ملت ایران است مطالبی را مطرح می‌کنند که بیشتر بوی حفاظت از منافع آمریکا می‌دهد.
این جریان در حالی مسئله ضمانت در برجام که دولت بعدی آمریکا از آن خارج نشود را مورد بی‌معنا می‌خواند و با آمیختن لطیفه عنوان می‌کنند که این موضوع شدنی نیست که 6 سال پیش در چنین روزهایی تیتر می‌زدند «امضای کری تضمین است»! همچنین «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه دولت روحانی نیز در همان ایام در دیدار با کارشناسان در پاسخ به سؤال «فؤاد ایزدی» از کارشناسان بین‌المللی درباره همین موضوع با قطعیت عنوان می‌کرد که دولت بعدی آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود. جالب اینجاست که در آن زمان این حرف‌ها با تمسخر و کنایه‌های اصلاح‌طلبان مواجه نمی‌شد.
رئیسی اجازه ندهد آشفته‌بازار مالی دولت قبل بازهم ادامه یابد
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: در حال حاضر بر اساس اعلام نهادهای یادشده، میزان حقوق و درآمد ماهیانه برای قرار گرفتن در مرزبندی خط فقر یازده میلیون تومان تعیین گردیده است. تعیین‌کنندگان این میزان از حقوق بسیاری از افراد شاغل و بازنشسته اطلاع ندارند چراکه این بخش از آحاد جامعه که «اکثریت» خوانده می‌شوند، از شش ماه پیش تابه‌حال برای خرید مایحتاج اصلی خود از خانه خارج نشده و در قرنطینه بسر می‌برند. وگرنه باید متوجه می‌شدند که بازنشستگان که سهم مهمی در میان اقشار اجتماعی را دارند، حقوقشان کفاف ده روز از زندگی‌شان را نخواهد کرد.60 صد از این جمعیت در «بیابان غذایی» قرار دارند یعنی به گوشت، مرغ، ماهی و میوه‌جات تازه دسترسی ندارند.
در ادامه این مطلب آمده است: بر اساس واقعیت‌های ملموس و موجود، اینک خط فقر مطلق نیز به شاخص‌های یادشده افزوده گردیده است. اگر همین یازده میلیون تومان را مرز خط فقر بپذیریم، بیش از ۶۰ الی ۷۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر و ۴۰ در صد زیر خط فقر مطلق یا فقر سیاه قرار داشته و روزبه‌روز به فشارهای وارده به آنها افزوده می‌گردد.
نویسنده یادداشت در پایان مطلب خود آورده است: لازم می‌دانم در این اوضاع دشوار از جناب رئیس‌جمهور درخواست نمایم که اجازه ندهند آشفته‌بازار مالی دولت قبل بازهم ادامه یابد و مردم بیشتر از این در فشارهای اقتصادی قرار گیرند.
لازم به ذکر است که نتیجه مدیریت اقتصادی دولت موردحمایت اصلاح‌طلبان، جابجایی مرزهای شاخص‌های اقتصادی بود؛ از تورم‌های چند صددرصدی در مسکن و ارز و خودرو تا شاخص‌های منفی مانند شاخص سرمایه‌گذاری و صفر شدن نرخ رشد اقتصادی و وضعیت اسف‌بار بورس تا حیف‌ومیل‌های ده‌ها میلیارد دلاری و افزایش شاخص فلاکت و... که همگی مثنوی هفتاد من کاغذ است که بر همگان واضح و مبرهن است و شرح آن در این سطور نمی‌گنجد.
بانیان «صف مرغ» می‌گویند
عامل مشکلات، گفتمان انقلاب است!
روزنامه زنجیره‌ای گفتمان انقلاب را عامل مشکلات جا زد. آرمان ملی دیروز طی گفت‌وگویی بی‌مایه و فاقد چارچوب منطقی، مشکلات و مسائلی از جمله مهاجرت را طرح کرده و عامل آن را گفتمان انقلاب جا زده است. شدت این عقده‌گشایی به حدی است که بارها عبارت گفتمان انقلاب در این گفت‌وگو به کار رفته است.
این‌ها قهرمانان برپایی صف مرغ و قرارگاه مرغ و مسببان واردات بیل و دسته تی و لوبیا چشم‌بلبلی‌اند که می‌گویند عامل مشکلات، گفتمان انقلاب است! همان طیفی که 8 سال امید به بیرون بست و به جامعه و نخبگان تزریق یأس کرد و اکنون برای مهاجرت اشک تمساح می‌ریزد! ناراضی‌تراش‌ها و کارگزاران داخلی دشمن با فاصله گرفتن از گفتمان انقلاب و تعطیل کردن توانمندی‌های کشور به پای خسارت محض برجام، فاجعه رقم زدند و دشمن را در جنگ اقتصادی یاری رساندند اما مدیران انقلابی با گفتمان راهگشای انقلاب، به پیشرفت‌های خیره‌کننده در عرصه‌های ماهواره، موشک، زیردریایی، تولید بنزین، صنعت هسته‌ای و... با وجود تحریم رسیدند و دنیا را مبهوت ساختند.
تحریف نظر رهبر انقلاب درباره برجام
محمدرضا خباز به روزنامه آرمان گفته است: «مذاکرات برجام با تأیید رهبری بوده است. هیچ جا نبوده که مسئولان در مذاکرات بدون هماهنگی ورود کرده باشند. البته ایشان یکسری تحفظ‌هایی داشتند یعنی می‌گفتند که اگر می‌خواهید مذاکره داشته باشید، مذاکره را به این‌گونه پیش ببرید که کلاه سرتان نرود ولی ایشان هیچ‌گاه با مذاکره، مذاکرات و برجام مخالف نبودند.» برخلاف ادعای تحریف‌گرانه فوق، رهبر انقلاب، برجام را خسارت محض می‌دانند. ایشان در بیانات ابتدای سال 95 در حرم مطهر رضوی‌(ع) فرمودند: «در همین توافقی هم که ما با آمریکایی‌ها در قضیه پنج بعلاوه یک و مسئله هسته‌ای کردیم، آمریکایی‌ها به آنچه وعده داده بودند عمل نکردند و کاری را که باید می‌کردند انجام ندادند. بله، به تعبیر وزیر خارجه محترم ما، روی کاغذ کارهایی را انجام دادند امّا از راه‌های انحرافی متعدّد، جلوی تحقّق مقاصد جمهوری اسلامی را گرفتند... کسانی که امید می‌بندند به اینکه بنشینیم با آمریکا در فلان مسئله مذاکره کنیم و به یک نقطه توافقی برسیم- یعنی ما یک تعهّدی بکنیم، طرف مقابل هم یک تعهّدی بکند- از این غفلت می‌کنند که ما ناگزیر باید به همه تعهّدهای خود عمل کنیم [امّا] طرف مقابل با طُرق مختلف، با شیوه‌های مختلف، با خدعه، با تقلّب سر باز می‌زند و به تعهّدهایی که کرده است عمل نمی‌کند. این چیزی است که ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم می‌بینیم؛ یعنی خسارت محض.»
گستاخی عاملان جنگ روانی با مردم
فریدون مجلسی به روزنامه آرمان گفته است: «از ابتدای سال جاری نسبت به مذاکرات احیای برجام خوش‌بین نبوده به این علت که در داخل همواره کارشکنی علیه مذاکرات انجام می‌شد. امروز نیز کسانی که قصد مذاکره کردن دارند تا چند ماه پیش مخالف جدی برجام بودند. همین کارشکنی‌ها و مخالفت‌های داخلی بود که سبب شد تا برجام اولیه نتایج مورد انتظار را نداشته باشد و در دوران ترامپ بالاخره اتفاقی که پیش‌بینی می‌شد، رقم خورد و توافق برجام متوقف شد. در این میان یک روزنه امید به وجود آمده است و آن اینکه مخالفان گذشته برجام خود متولی امور در کشور شده‌اند و در تمامی دستگاه‌ها به سر کار آمده‌اند و دیگر عملاً موانع داخلی برجام برطرف شده است و مخالفی از داخل با برجام وجود ندارد. مذاکره‌کنندگان ایرانی امروز دیگر نیاز نیست با مخالفان داخلی مذاکرات نیز وارد رقابت شوند و مذاکره‌کنندگان دیگر متهم به خیانت نمی‌شوند و مشکلات کشور دیگر به آنها انتساب داده نمی‌شود. در این شرایط دیگر مخالفی وجود ندارد و یک جناح تمامی امور را در دست گرفته است... مسئولان قبلی نیز نگران کشور بودند اما تفاوتشان این بود که جهانی‌تر فکر می‌کردند و متناسب با مناسبات بین‌المللی عمل می‌کردند... تحریم‌ها برای کشور مشکل ایجاد کرده است و باید گفت امروز زمان آن است که فکری شود و از تندروی و شعارگرایی که منجر به فاصله گرفتن ایران از کشورهای بزرگ صنعتی شده است.»
برجام‌زدگانی که دنبال «توافق به هر قیمت» بودند و آشکارا این را می‌گفتند، با فریبکاری می‌گویند آن زمان در داخل علیه مذاکرات کارشکنی بود! کارشکنی بود، چطور اعتماد کردند، امتیازات نقد دادند، وعده‌های نسیه گرفتند و تضمین هم نگرفتند؟ حتی به شروط رهبری و مجلس و شورای عالی امنیت ملی بی‌اعتنایی کردند وانگهی می‌گویند علیه ما کارشکنی بود! و منتقد شعارگرایی می‌شوند! اکنون هم می‌گویند خب دیگر آن کارشکنی‌ها نیست! و خسارت محض برجام را با سر برآوردن عقلانیت و اقتدار در سیاست خارجی یکی جا می‌زنند تا پاسخگو نباشند. متأسفانه عدم واکنش نهادهای ذی‌ربط نسبت به این دروغ‌بافی‌ها و تشویش و منحرف ساختن افکار عمومی، عاملان جنگ روانی با مردم را گستاخ و به پمپاژ فریب عادت داده است.
دلیل غیبت مردم در مذاکرات وین چیست؟
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود نوشت: «اینک بیش از هر زمان دیگر باید حسرت انتخابات پرشور ازدست‌رفته ۱۴۰۰ را خورد.»
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «انتخاباتی که نه مستقیم بلکه غیرمستقیم و نامحسوس می‌توانست ایران و «برجام» را در مذاکرات وین در موقعیت برتر قرار دهد. بدیهی است هم آمریکا و هم اروپا بیش از آنکه به وضعیت دموکراتیک کشورها توجه داشته باشند، به منافع حداکثری خود و بده‌بستان‌های رایج در این مذاکرات طولانی چشم دوخته‌اند. بر کسی پوشیده نیست که رئیس‌جمهور برگزیده و به‌تبع آن تیم مذاکره‌کننده اگر از پشتیبانی مردمی قوی‌تری برخوردار بودند، با صلابت و اعتمادبه‌نفس بیشتری در مسیر مذاکرات گام برمی‌داشتند. بگذریم از اینکه تیم مذاکره‌کننده، از مخالفان همیشگی برجام بوده‌اند و اینک در موقعیت متضادی قرار دارند و ناگزیرند از منافع ملی و مردم دفاع کنند. یقیناً فشاری که روی آنان است بیشتر از دولت قبلی است؛ چراکه طرف‌های مذاکره می‌دانند این تیم علی‌رغم میل باطنی‌اش تن به مذاکره داده است و مهم‌تر از همه اینکه باید با دستاوردهای ملموس و قابل دفاع از این مذاکرات به کشورش بازگردد.»
نخست آنکه انتخابات 1400 در شرایط همه‌گیری کرونا برگزار شد که به گفته صریح مراکز آمارگیری در نقاط مختلف دنیا کرونا قریب به 15 درصد بر انتخابات اثر می‌گذارد. در این رابطه داده‌هایی از یک مرکز آمارگیری بین‌المللی با انتشار آمار انتخابات در کشورهای مختلف نشان داده بود که به‌طور متوسط قریب 14 درصد کرونا بر انتخابات اثر گذاشته است.
به ‌غیر از این باید گفت کمتر شدن میزان مشارکت در این دوره تبعات مدیریت 8 ساله اصلاح‌طلبان در قوه مجریه است.
نکته بعدی این است که اتفاقاً این موضوع که «این تیم علی‌رغم میل باطنی‌اش تن به مذاکره داده است» عامل مثبتی برای تیم مذاکره‌کننده جدید است چراکه غربی‌ها می‌دانند که این تیم شیفته مذاکره با آنها نیست و لذا به هر توافقی تن نخواهد داد. ضمن آنکه این نکته که «مهم‌تر از همه اینکه باید با دستاوردهای ملموس و قابل دفاع از این مذاکرات به کشورش بازگردد» هم از دیگر مزایای دیپلمات‌های جدید کشورمان است. یعنی آنها دیگر مانند تیم قبلی به اقدامات نقد کشورمان در برابر وعده‌های نسیه غرب تن نخواهد داد.