kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۲۸۸۹
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۴۰۰ - ۲۳:۱۸

ویژگی‌های اهل تقـوا

 

کاظم قدیری
تقوا از واژگان کلیدی است که در زیرشاخه‌های خود واژگان چندی را برای تبیین مفهومی و معنایی خود همراه دارد. اگر توحید را در حوزه تفکری و اعتقادی، کلیدی‌ترین اصطلاح و موضوع قرآنی برشماریم؛ بی‌گمان تقوا در حوزه عمل عبودی، مهمترین وظیفه و اساسی‌ترین چیزی است که انسان با بهره‌گیری از آن می‌تواند به کمالات و هدف آفرینش هستی و انسان دست یابد. نویسنده در این مطلب به برخی صفات و ویژگی‌های اهل تقوا و مصادیقی از تقوا در قرآن پرداخته است.
* * *
گستره معنایی تقوا در فرهنگ قرآنی
مجموعه صفاتی که قرآن برای متقین برشمرده است، به اندازه‌ای است که می‌توان گفت صفات متقین، مجموعه صفات کمالی و برتری است که انسان درباره آن می‌تواند بیندیشد و تصور کند؛ زیرا تقوا از امور دارای درجات و مراتب بی‌شمار است؛ هرچند که به نظر می‌رسد که تنها شامل بخشی از فعالیت‌های انسان در حوزه ترک کردن و پرهیز نمودن باشد ولی اگر به مراتب عالی‌تر و برتر آن توجه شود به خوبی روشن می‌شود که امری از امور مربوط به حوزه‌های اثباتی و انجام کارهای نیک و پسندیده و فضیلت‌های نیک اخلاقی نمی‌ماند که در دایره تقوا جای نگیرد.
بر این اساس می‌توان گفت هر آنچه را که انسان به عنوان پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک در نظر آرد در حوزه معنایی تقوا قرار می‌گیرد؛ هرچند که برای تحقق مفهوم نخستین و مصداق آغازین تقوا پرهیز از زشتی‌ها، بدی‌ها، ناپسندهای عقلانی و شرعی شرط اساسی و بنیادین است؛ حتی بنابر تفسیر برخی از آیات قرآن، پرهیز از همه ناپسندها، پلیدی‌ها و پلشتی‌های عقلانی خود به تنهایی بنیاد تقوا را پی‌ریزی می‌کند. به این معنا که ترک پلیدهای عقلانی مهمترین و بنیادی‌ترین عامل برای تحقق مفهوم تقوا در شخص و یا جامعه است.
این در حالی است که در برخی دیگر از آیات قرآن اصولا تقوا شامل عمل به همه امور معروف و پسندیده عقلانی و شرعی در کنار ترک همه امور منکر، زشت، پلید و ناپسند عقلانی و شرعی می‌باشد؛ زیرا هر فرمان به کار نیک و پسندیده در حقیقت به معنای ترک ضد آن است. بر این اساس تقوا در تحلیل قرآن از دامنه معنایی بسیار گسترده و فراگیری برخوردار است.
با توجه به این مطالب وقتی سخن از صفات متقین و مصادیق تقوا به میان می‌آید چیزی از عمل به صفات نیک و فضیلت‌های اخلاقی و شرعی بیرون نمی‌رود، چنان‌که پرهیز از هر چیز پست و پلید و زشت و ناپسند نیز در این معنا خود را به طریق اولی نشان می‌دهد.
امیر مومنان علی‌بن ابی‌طالب(ع) در خطبه متقین خویش مجموعه‌ای از این صفات را برشمرده است که مرور آن می‌تواند بیانگر این فراخنای مفهومی تقوا در تصویر و ترسیم قرآنی باشد؛ زیرا سخنان معصومان با خاستگاه قرآنی است و نمی‌توان سخنی را از ایشان یافت که بیرون از دایره آموزه‌های قرآنی و وحیانی باشد.
با این همه، از آنجا که هدف از نگارش این مطلب، بازخوانی آیات قرآن برای شناخت صفات متقین و موارد و مصادیق تقوا می‌باشد، تنها به آیات بسنده شده است و خواننده را برای تکمیل و دستیابی به حقیقت کمالی متقین به خطبه متقین امام علی(ع) و نیز دیگر منابع روایی معتبر ارجاع می‌دهیم.
صفات متقین
تقوا در تحلیل و فرهنگ قرآنی از شمولیت وسیع مصداقی و مفهومی برخوردار است و با مفاهیم و اصطلاحات و واژگان دیگر قرآنی نوعی همپوشانی را تداعی می‌کند، از این رو نمی‌توان دایره آن را محدود به اموری دانست که باید از آن پرهیز کرد. هرچند که ترک پلشتی‌ها و پلیدی‌های عقلانی گام نخست تحقق‌بخشی مفهوم تقوا می‌باشد.
گام نخست ورود انسان به دایره مصداقی تقوا و اتصاف به صفت متقین آن است که شخص از پلشتی‌ها و پلیدی‌های عقلانی دوری کند.
آیات نخست سوره بقره به این نکته توجه می‌دهد که تنها انسان‌های متقی قابلیت آن را دارند که آموزه‌های وحی را بپذیرند و بدان ایمان آورند و اصولا کتاب الهی قرآن برای هدایت متقین آمده است.
مراد از اهل تقوا در این آیات کسانی هستند که براساس اصول عقلانی زندگی کرده‌اند و اندیشه‌هایشان براساس احکام عقلی شکل گرفته است. از این روست که به سبب دوری از پلشتی‌ها می‌توانند به سادگی آموزه‌های وحیانی را بپذیرند و بدان عمل کنند، زیرا آموزه‌های شناختی و دستوری آن را مطابق احکام عقل و سیره عقلایی می‌یابند.
به سخن دیگر، شرط نخست هدایت‌پذیری انسان آن است که شخص، دارای شخصیت سالم باشد و به طور طبیعی از حکم عقل و سیره عقلایی پیروی کند. در این صورت است که می‌تواند خود را آماده پذیرش هدایت‌های و حیانی قرآن کند.
در آیات نخست سوره بقره بر این نکته تاکید می‌شود که اصولا انسان‌هایی که از پلشتی و پلیدی عقلانی دورند، قابلیت آن را دارند که به خدا و امور غیبی چون فرشتگان و قیامت و رستاخیز ایمان آورند و در زندگی خویش اهل انفاق و احسان باشند و نماز را به جا آورند و به کتاب‌های دیگر آسمانی و هدایتی ایمان آورند.
بر این اساس می‌توان گفت که بنیاد تقوا اصولا چیزی جز پرهیز از پلشتی‌ها و پلیدی‌های عقلانی نیست.
از جمله این پلشتی‌ها و پلیدی‌ها می‌توان به پیمان شکنی اشاره کرد. بر این اساس متقین کسانی هستند که هرگز به قول و قرار‌هایی که داده‌اند پشت نمی‌کنند و از انجام آن سرباز نمی‌زنند بلکه بر آن وفادار بوده و آن را به درستی و کامل انجام می‌دهند. این معنا در آیاتی چون 177 سوره بقره و 76 سوره آل‌عمران و نیز 4 سوره توبه بیان شده است.
صداقت و راستگویی و پرهیز از دروغ و دروغگویی از دیگر صفات متقین است که در آیه 177 سوره بقره و نیز 15 و 17 سوره آل‌عمران بدان اشاره شده است.
می‌دانیم که وفای به عهد و پیمان و صداقت و راستگویی از احکام عقلی است و سیره عمومی بشر در همه جوامع متمدن و غیرمتمدن در طول تاریخ این بوده است.
پرهیز از اموری چون تجاوز (مائده آیه 2) فساد (قصص آیه 83) و افساد (بقره آیات 205 و 206 و شعراء آیات 179 و 183) تجسس (حجرات آیه 12) بخل و خساست (حشر آیات 7 و۹ ) و تغابن آیه 16) قتل ناحق و بی‌گناهان (مائده آیات 27 و 28) غیبت و بدگویی در غیاب دیگران (حجرات آیه 12) ظلم کردن (مریم آیه 13 و 14 و جاثیه آیه 19) کم‌فروشی (شعراء آیه 179 تا 183) فحشاء و زنا و انحرافات جنسی (هود آیه 78 و حجر آیه 67 تا 69) خیانت در امانت (آل‌عمران آیات 75 و 76) در کنار رعایت حقوق دیگران به ویژه ناتوانان و زنان و افتادگان (مائده آیه 105 بقره آیه 233 و 231 و 241 و نساء آیه 1 و 2) از جمله این اصول عقلانی است که قرآن نیز آنها را تایید و امضا کرده است.
کسی که این گام‌ها را در اجرای احکام عقلانی بردارد و در مسیر تقوای عمومی حرکت کند امید آن است که به درجات عالی‌تر تقوای الهی برسد.
این‌‌گونه است که در مراتب عالی‌تر، تقوا معنای وسیع‌تری می‌یابد و گستره آن شامل عمل به اموری چون ایمان به خدا و غیب و رستاخیز و کتب آسمانی و رسولان (بقره آیات نخستین) و تسلیم در برابر خدا (زخرف آیه 67 و 68) خوف از قیامت (انبیاء آیه 48 و 49) ذکر خدا (آل عمران آیات 133 و 135) سجده و خضوع در برابر او (آل عمران آیات 113 تا 115) عبادت و بندگی (طور آیات 17 و 27 و 28) طهارت از کفر و شرک و گناه و ناپاکی (نحل آیات 31 و 32 و زمر آیه 72) اقامه نماز (بقره آیات 2 و 3 و آیه 177) و اموری عملی چون احسان و بخشش (بقره آیه 177) انفاق (بقره آیه 2 و 3) و کمک به سائلان و محرومان (ذاریات آیات 15 و 19) امر به معروف و نهی از منکر و کمک در ایجاد جامعه سالم و هدایت شده (آل عمران آیات 114 و 115) سرعت در کارهای نیک و خیرات (همان) شجاعت و بی‌باکی در صحنه‌های نبرد با باطل و کفر (بقره آیه 177) صبر بر مشکلات در زندگی و میدان نبرد (همان) و مانند آن می‌شود و از دایره محدود و بسته پرهیز از پلشتی‌های عقلانی و به دایره پرهیز از ناپاکی‌ها و پلشتی‌ها از منظر شریعت و نیز عمل به کارهای نیک و پسندیده و عدم ترک آنها کشیده می‌شود و این گونه است که معنا و مفهوم دیگری برای تقوا و صفات متقین پدید می‌آید و اندک اندک مفهوم آن معنای جدیدی می‌یابد و دایره معنایی آن وسیع می‌شود.
براین اساس می‌توان گفت که در نهایت تقوا در فرهنگ قرآنی تنها به معنای پرهیز از پلشتی‌های عقلانی و شرعی محدود نمی‌شود بلکه شامل عمل به کارهای نیک عقلانی و شرعی نیز می‌شود.
این معنای جدیدی است که در فرهنگ قرآنی برای اصطلاح تقوا در یک فرآیند زمانی پیش آمده است و آنچه در خطبه صفات متقین امیرمومنان(ع) بیان شده در حقیقت ناظر به این مفهوم جدید و کامل در فرهنگ قرآنی است.
با این همه کاربردهای واژه در مواضع مختلف قرآن متفاوت است و نمی‌توان همان معنای اخیر را در آیات سال‌های نخست منظور داشت؛ زیرا در این صورت می‌تواند موجب تفسیر و تحلیل نادرست آیه شود. بلکه حتی گاهی در اواخر نزول سوره‌ها نیز معنای لغوی و یا ابتدایی آن منظور است که با توجه به سیاق و امور دیگری باید این دو را از هم باز شناخت.
براین اساس هر چند که مقصود نهایی از کاربرد واژه تقوا در فرهنگ قرآنی دامنه گسترده‌ای است ولی در موارد مختلف، مقاصد محدودتری را در نظر دارد.
برخی مصادیق تقوا
از آنجا که دایره مفهومی اصطلاح تقوا در فرهنگ قرآنی متغیر است و گاه مراد مفهومی بسیار دربرگیرنده و گاه بسیار محدود است بر این اساس می‌توان گفت که موارد آن نیز به حسب مقتضیات درونی و بیرونی بسیار متنوع و متفاوت است.
اگر مفهوم گسترده آن را مدنظر قرار دهیم موارد آن، همه اموری را که به عنوان معروف و منکر شناخته می‌شود در بر می‌گیرد. بر این اساس مراد از تقوای الهی عمل به همه معروف‌ها و پرهیز از همه منکرات است؛ زیرا معروف همه امور پسندیده و خوب از نظر عقل و شرع است و منکر همه ناپسندها و زشت‌ها از نظر عقل و شرع می‌باشد. بر این اساس هنگامی که سخن از رعایت موارد تقوا است باید همه معروف‌ها رعایت و همه منکرات ترک شود.
با این همه برخی از موارد، بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است که می‌توان به لزوم رعایت تقوا در آمیزش جنسی (بقره آیه 223) برای جلوگیری از زنا و فحشا و انحرافات جنسی و شهوانی و نیز لزوم رعایت تقوا در پرداخت اموال یتیمان و نیامیختن اموال آنان با اموال خود به هنگام مصرف و یا نیالودن اموال مرغوب یتیمان با نامرغوب خود (نساء آیات 1 و 2) اشاره کرد.
سفارش خداوند برای رعایت تقوا در مواجهه با اموری چون: امتحان‌های الهی (آل عمران آیه 186)، احسان و نیکوکاری(مائده آیه 2)، اصلاح میان مومنان (حجرات آیه 10)، برخورد با اهل کتاب (آل عمران آیه 186) و مشرکان (همان)، انجام مناسک دینی چون حج (بقره آیه 196) تبلیغ دینی (نحل آیات 127و128 و احزاب آیه 70)، تقسیم اموال و انفال (انفال آیه 1)، جهاد و مقابله با دشمن (بقره آیه 194)، خانواده (بقره آیه 223) به این معنا است که در این موارد خطر ابتلا به بی‌تقوایی بیشتر است.
به عنوان نمونه مساله خانواده از اموری است که هر لحظه شخص ممکن است گرفتار عدم تقوا شود و گام در مسیر پلشتی‌ها بر دارد. در مساله خویشان (نساء آیه 1 و بقره آیه 223) نیز این خطر بیشتر از موارد دیگر است، از این رو بر آن تاکید شده است.این بدان نیست که دیگر موارد از اهمیت کمتری برخوردار است.
به هر حال انسان لازم است از پلشتی‌های عقلانی و شرعی دوری کرده و به پسندیده‌های عقلانی و شرعی رو آورد تا مصداق متقین واقعی و کامل شود و از مقامات متقین و آثار آن بهره‌مند گردد.