اخبار ویژه
هیل: در تحریم ایران شکست خوردیم آمریکا جنگ ارادهها را میبازد
نشریه کنگره آمریکا معتقد است: بایدن نتیجه جنگ ارادهها را به ایران واگذار میکند.
تارنمای هیل در تحلیلی به قلم جان بولتون مشاور ورشکسته امنیت ملی پیشین در دولت ترامپ نوشت: ما با ۲ پرسش کاملاً مرتبط روبه رو هستیم؛ چرا آمریکا نتوانست برنامه تسلیحات هستهای ایران را متوقف کند و با توجه به گذشت سریع زمان، چگونه میتواند از شکست پایانی خود جلوگیری کند.
خطای اصلی توافق هستهای، اجازه دادن به ادامه توانایی غنیسازی اورانیوم ایران بود که تا پیش از روی کارآمدن باراک اوباما خط قرمز آشکاری بود. اوباما به شرط توقف غنیسازی ۲۰ درصدی تهران، ادامه غنیسازی اورانیوم ایران را تا سطوح مناسب برای راکتورهای هستهای پذیرفت. این نرمش براساس تفسیر نادرستی از معنای سطوح مختلف غنیسازی، اشتباه بسیار بزرگی است که نباید در جهان پسابرجام، تکرار شود.
رئیسان جمهوری ایالات متحده که در چندین دهه، داشتن تسلیحات هستهای توسط ایران را غیرقابل پذیرش دانستهاند، همین موضع را درباره کره شمالی در پیش گرفته بودند که به شدت شکست خوردند و اکنون در معرض شکست خوردن از ایران هستند. تحریمهای اقتصادی بدون اقدامات دیگر، شکست خورده، بهویژه که چین آماده خرید همه نفت قابل ایران و وتو کردن یا نادیده گرفتن تحریمهای آینده شورای امنیت است.
در صورتی که واقعاً ایران هستهای، غیرقابل پذیرش باشد، تنها مسیر باز، تغییر حکومت تهران و اجرای اقدامات نظامی و اطلاعاتی برای بیاثر کردن برنامههای هستهای ایران است. واشنگتن باید در مورد تعیین برنده در رقابت و جنگ ارادهها پیروز شود. آقای بایدن! تهران جلو افتاده است و پیروزی آمریکا به تو بستگی دارد.
برنامه اصلاح ساختار بودجه و نعل وارونه جریان تحریف
تقدیم لایحه بودجه سال آینده به مجلس، با واکنشهای متفاوتی در میان نشریات طیف اصلاحطلب روبهرو شد.
اغلب رسانههای طیف حامی دولت سابق، بیآنکه به وضعیت بحرانی بودجهنویسی در دولت روحانی بپردازند، به لایحه بودجه 1401 حمله کرده و سعی کردند با سیاسیکاری، آن را مقابل معیشت مردم قرار دهند.
این حملات قالبی و سازمانیافته در حالی است که دولت جدید سعی کرده با ایجاد شفافیت و واقعگرایی در تنظیم بودجه، نابسامانی اقتصادی حاصل از شیوه نادرست بودجه و عدم اجرای آن را اصلاح کند.
مطابق گزارشهای تفریغ بودجه چند سال گذشته، دولت روحانی به بیش از 75 درصد احکام بودجه بیاعتنایی یا از آنها سرپیچی میکرد. و این در حالی بود که تدوین بودجه در دولت سابق بهویژه در سالهای آخر، براساس پیشبینیهای غیرواقعی(خیالی) درآمدی و هزینهتراشیهای واقعی انجام میشد و در همین امسال به کسری بودجه 450 هزار میلیارد تومانی انجامید. دولت هم در ادامه برای جبران کسری، به استقراضهای جدید و درخواست برداشت از صندوق توسعه ملی یا پیشخور کردن درآمدهای پیشبینی شده برای یک سال مبادرت کرد و در حقیقت دست دولت جدیدی را که از شهریورماه آغاز به کار میکرد، اصطلاحا در پوست گردو گذاشت.
به عنوان یک نمونه از شلختگیهای بودجهنویسی در دولت سابق، میتوان به ادبیات مسموم و غلط آقای نوبخت رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه اشاره کرد که در تابستان سال 99 مدعی شد «حتی یک بشکه نفت هم نمیتوانیم بفروشیم»، اما سه ماه بعد، لایحه بودجه 1400 را براساس درآمد (خیالی) فروش 2/3 میلیون بشکه تنظیم کرد و به دولت و مجلس فرستاد!
با وجود این واقعیات تلخ که خود را در قالب افزایش نقدینگی بیپشتوانه و کسری بودجه و... در سال جاری نشان داده، روزنامههای مدعی اصلاحطلبی نعل وارونه زده و تلاش دولت رئیسی برای اصلاح آن روند ضدکارشناسی را به شکل وارونه روایت میکنند. چنانکه روزنامه همدلی و مردمسالاری تیترهای غلطانداز «انقباضی برای مردم، انضباطی برای نهادها» و «کوچکتر شدن سفره کارمندان» را برای گزارشهای خود اختصاص دادند. روزنامه اعتماد هم مدعی شد لایحه بودجه سال آینده «رکود اقتصادی را عمیقتر میکند» و حال آنکه طولانیترین و بدترین دوره رکود اقتصادی، در دولت روحانی و در شرایطی رخ داد که همین روزنامه چند سال پیاپی، به بزک کردن عملکرد اقتصادی و بودجهای دولت انفعال داشت!
اما روزنامه آفتاب یزد، برخلاف برخی همطیفان خود، لایحه بودجه 1401 را امیدوارکننده توصیف کرده و مینویسد: ارسال به موقع لایحه بودجه، اقدامی نیک از سوی دولت بود. نکته بعدی آنکه لایحه بودجه ١٤٠١ به درستی انقباضی بسته شده اسـت. شرایط اقتصادی و فشار تحریم چارهای نگذاشته تا دولت در مخارج بسیار محتاط عمل کند و سعی نماید از راههای جایگزین نفت، بودجه خود را محقق سازد. فیالمثل درخصوص درآمدهای مالیاتی به عدد بالای
50 درصد اشاره شده است که اگر محقق شود قطعا گام بزرگی برای اتکای دولت به درآمدهای مشخص و سالم است. همچنین در میان سخنان رئیسجمهور به هنگام ارائه لایحه، جملهای طرح شد که امیدوارکننده است. سهم بزرگی از آسیبهای اقتصادی که متحمل میشویم بودجه وصلهوپینهای است و جبران کسریها با چاپ پول. لیکن سید ابراهیم رئیسی تأکید ویژهای بر موضوع واقعی بودن لایحه و عدم کسری و چاپ پول داشت که جای امیدواری دارد.
از سوی دیگر، روزنامه دنیای اقتصاد در همین زمینه خاطرنشان کرد:
بر اساس آمارها بودجه عمومی دولت در سال ۱۴۰۱ به رقم ۱۳۷۲ هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به منابع بودجه عمومی سال جاری به میزان ۷ درصد رشد داشته است. این میزان رشد از سال ۱۳۹۳ یعنی اولین سال تدوین بودجه دولت روحانی کمترین میزان بوده و نشان از حرکت توام با احتیاط دولت در سال نخست دارد. بر اساس سخنان کارشناسان سازمان برنامه، دولت با ۷ ابزار قصد ثبات بخشیدن به شاخصهای کلان اقتصاد را دارد. اولین ابزار دولت در لایحه بودجه، کاهش کسری تراز عملیاتی از ۴۶۴ هزار میلیارد تومان
به ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است که میتواند میزان کسری بودجه و نااطمینانی در فضای اقتصاد را کاهش دهد. کاهش خالص استقراض دولت از بازار سرمایه به منفی ۴۰ هزار میلیارد تومان به باور سازمان برنامه و بودجه ریسکهای موجود در بازار مالی را کاهش میدهد. افزایش نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی از 5/4 درصد به 6/9 درصد و کاهش رشد هزینههای دولت از ۱۰۴ درصد در قانون بودجه سال جاری به ۵ درصد در لایحه سال آینده دو عامل دیگری هستند که کسری بودجه را در سال آینده کاهش میدهند. کاهش ۵ واحددرصد از مالیات واحدهای تولیدی و کاهش ۵ واحددرصد از مالیات واحدهای صنفی آسیبدیده از کرونا، حذف ارزترجیحی و جایگزینی و جبران مابهالتفاوت آن با یارانه، تلاش برای جلوگیری از تحمیل هزینههای دولت به نظام بانکی، حذف تسهیلات تکلیفی و افزایش توان تسهیلاتگیری بخش خصوصی از ابزارهای دیگر موجود در لایحه بودجه هستند.
با برجام تحریم شدیم بدون آن، تحریمها را شکستیم
یک سایت غربگرا مدعی شد در صورت شکست برجام، سیاست دولت ایران برای توسعه روابط با همسایگان تا حد زیادی بیاثر خواهد شد.
انتخاب از قول قاسم محبعلی (دیپلمات اسبق) نوشت: آغاز مذاکرات احیای برجام با توجه به پیوستگی همهجانبه مسائل خاورمیانه به یکدیگر روی هم تأثیرگذار است چرا که اگر مناسبات ایران در صورت امکان با اروپا و آمریکا بهبود پیدا کند، این تلاشی که در دوران ترامپ شروع شده بود که یک جبهه ائتلاف بهم پیوسته از کشورهای عربی، اسرائیل و آمریکا بهوجود بیاورد، بیمعنا خواهد بود. طبیعی است که آنها هم در این چارچوب تلاش میکنند که از تحولات عقب نمانند.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر برجام شکست بخورد چه تأثیری در این روند دارد، گفت: با توجه به اینکه آن طرف دارند با هم نزدیک میشوند و اختلافاتشان را کاهش میدهند، در صورتی که برجام شکست بخورد باید دید چه اتفاقی میافتد(!) اگر پرونده ایران به شورای امنیت برگردد و تحریمهای بینالمللی دوباره علیه ایران برقرار شود، طبیعتاً مجموع این کشورها در کنار پنج قدرت بزرگ و در مقابل ایران قرار خواهند گرفت و آن سیاستی که دولت جدید ایران مبنی بر توسعه مناسبات با همسایگان اعلام کرد، تا حد زیادی بیاثر خواهد شد و ایران با مجموعهای از همسایگان و کشورهای منطقه روبهرو خواهد شد که ناچار هستند با شورای امنیت همکاری کنند.
وی گفت: «مناسبات منطقهای ما با مسئله برجام کاملاً به هم پیوسته هستند و همینطور که برجام و اقتصاد ما ارتباط مستقیم دارد و اگر تحریمها برداشته شود اقتصاد ما هم شروع به رشد میکند، اگر برجام احیا شود روابط ما با خاورمیانه و کشورهای منطقه شروع به بهبود میکند. در غیر این صورت، هم اقتصاد ما دچار بحران میشود و هم روابط ما با کشورهای منطقه.»
اظهارات این شبه کارشناس غربگرا در حالی است که ایران با وجود تعلیق شدگی برجام و بازگشت دو برابری تحریمها ظرف چند سال گذشته، در همین سه ماهه پس از تشکیل دولت جدید، هم به عضویت پیمان شانگهای درآمد، هم بالغ بر 150 میلیون دُز واکسن وارد کرد، هم به انعقاد سوآپ گازی با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان پرداخت، هم صادرات نفتی و غیرنفتی را به کشورهای همسایه و فرامنطقهای (از چین تا لبنان و سوریه و ونزوئلا و... گسترش داد، و هم توانست صادرات به کشورهای همسایه را در مقایسه با یک سال قبل، تا 40 درصد افزایش دهد و البته قراردادههای اقتصادی جدیدی هم در آستانه نهایی شدن و امضاست.
نکته بعدی این است که همین حالا چند برابر تحریمهای شورای امنیت، تحریم علیه ایران از سوی آمریکا اجرا میشود اما کشورهای متعدد نسبت به آن بیاعتنایی میکنند. در واقع، اتفاق مهم، معطل نماندن دولت جدید برخلاف دولت سابق است وگرنه آمریکا در دوره دولت روحانی توانست با وجود برجام، تحریمها را دو برابر کند و به اجرا بگذارد که به فشار حداکثری موسوم بود.
حالتان بد نشد این همه ملاحظه آمریکاییها را کردید؟!
یک سایت غربگرا میگوید: تیم مذاکرهکننده ایرانی ملاحظه فضای داخلی سیاست آمریکا را هم بکند(!)
«انتخاب» از قول کارشناس خود نوشت: «در دولت قبل، هر بار تیم مذاکرهکننده تلاش میکرد از یک تاکتیک مذاکراتی خاص یا از یک ترفند روانشناسی برای کسب امتیاز استفاده کند، در داخل کشور از اظهارات و مواضع او برای تخریب و تخطئه خودش بهرهبرداری میشد. مثلا اگر یکی از مقامات کشور از یک تریبون بینالمللی نسبت از کمکاری طرف مقابل سخن به میان میآورد تا او را در محذوریت قرار دهد یا اگر یک دیپلمات ارشد بهخاطر ملاحظات و محاسبات حقوقی جملهای در باب الزامآور بودن تعهدات وزیر امور خارجه آمریکا بیان میکرد، در داخل کشور از اظهارات او برای تخریب برجام، وزیر امور خارجه و اصل مذاکرات استفاده میشد و با تیترهای درشت «تقریبا هیچ» و «امضای کری تضمین است» به استقبال او میرفتند. طبیعتاًً، مبادرت به همین روشها در مورد دولت و تیم مذاکرهکننده جدید با منافع ملی هیچ تناسبی نخواهد داشت.»
انتخاب میافزاید: «در مقطع فعلی، تنها توصیه یا نکتهای که میشود بیان کرد این است که امیدوارم تیم جدید در اجرای استراتژی مذاکراتی خود، به فضای سیاست داخلی در آمریکا که برای مخالفان برجام در کنگره یک فاکتور تعیینکننده است و همچنین به تبعات حقوقی هرکدام از اقدام خود توجه ویژهای داشته باشد. مثلا ممکن است اعمال یک تغییر خاص در متن توافق شده به کنگره فرصت دهد قانون (INARA مصوب مارس 2015 دولت را ملزم به ارائه توافق با ایران به کنگره براي بررسي و رد یا قبول آن با دو سوم آرا کرد) را مجدداً زنده کند و از این طریق راه را برای دخل و تصرف کنگره هموار سازد. در هر حال، آقایان دکتر ظریف و عراقچی به تمام این ظرافتها و زوایا توجه داشتند و مهم است در دوره جدید نیز آن ملاحظات لحاظ شود.»
درباره این تحلیل سایت انتخاب گفتنی است؛ اولا؛ تیتر «امضای کری تضمین است» را منتقدان نزده بودند بلکه روزنامه همسوی «شرق» زده بود تا به اذعان مدیرمسئول آن، برجام را بزک کند. اما متاسفانه نظر منتقدان درست از آب درآمد که هیچ اعتمادی به وعدههای دولتمردان آمریکایی نمیشود.
ثانیا؛ تعبیر «تقریباً هیچ» از زبان رئيس وقت بانک مرکزی هم تعبیری خوشبینانه بود وگرنه برآیند برجام، نه تنها عائدی برای کشورمان نداشت بلکه روند مهندسیشده برای زدن خسارتهای بزرگ - هم به برنامه هستهای و هم اقتصاد و امنیت و پیشرفت ایران - بود.
ثالثا؛ بعید است بتوان به برخی ادبیات تلخ و زننده و خسارتآفرین، نام «تاکتیک مذاکراتی» با «ترفند روانشناسی برای کسب امتیاز» استفاده کرد. مثلا گفتن این جملات که «خزانه خالی است»، «آمریکا میتواند با یک بمب تمام توان دفاعی ما را نابود کند»، «(خطاب به شورای روابط خارجی آمریکا) اگر توافق نشود، مردم در انتخابات آینده تصمیم دیگری میگیرند، همانگونه که در سال 2005 اتفاق افتاد و موجب شد من هم بازنشسته شوم»، «هیچ توافقی بدتر از توافق نکردن نیست» (پوستر سفارشی وزارت خارجه به اسم 6 سینماگر)، «حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود و تحریمها را برگرداند، ایران از برجام خارج نمیشود»(تضمین روحانی، بنابر اذعان فدریکا موگرینی) و...
رابعا؛ با همین فضاسازی غلط که جمهوریخواهان در آمریکا مخالف توافق هستند، به تله دموکراتها افتادند و توافقی فاقد «توازن، تضمین، و مکانیسم شکایت و پرداخت خسارت» را امضا کردند که پس از واگذاری امتیازات نقد و آنی از سوی ایران، تبدیل به کاغذپاره شده است.
عجیبتر اینکه کسی در تیم مذاکرهکننده نگفت وقتی قانون «اینارا» در کنگره تصویب و دولت را موظف به ارائه گزارشهای 90 روزه مبنی بر پایبندی ایران (برای ادامه تعلیق تحریمها) کرده، برجام در زمینه سرمایهگذاری و تعاملات تجاری - حتی کوتاهمدت - به چه دردی میخورد و همواره گروگان اخم و تخم آمریکاییهاست؟!
در حقیقت، در حالی که دولت روحانی با جنجال و هوچیگری در حال خلعید از مجلس شورای اسلامی در زمینه بررسی خردمندانه برجام بود، در آمریکا اجماع دموکراتها و جمهوریخواهان در هر دو مجلس نمایندگان و سنا بر این شد که با سختگیری بیشتر، امکان چانهزنی و فشار دولت آمریکا بر تیم مذاکرهکننده ایرانی را افزایش دهند و بنابراین آنچه پخت و پز شد، همین برجامی است که مایه عبرت آیندگان شده است.
با وجود این واقعیت، عجیب و سوالبرانگیز است که کارشناس سایت غربگرا مجددا از تیم مذاکرهکننده جدید میخواهد ملاحظات داخلی آمریکا را مدنظر داشته باشد (لابد مانند گذشته از خطوط قرمز منافع ملی عقبنشینی کند).