kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۲۰۱۹
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۰ - ۲۱:۱۱

ایران در رسانه‌های جهان

 

سرویس سیاسی ـ
رسانه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای روزانه اخبار و تحلیل‌های مختلفی را درباره ایران منتشر می‌کنند. ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیل‌ها به معنای تایید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانه‌های خارجی درباره کشورمان است.
جروزالم پست:
ایران به سطحی از دانش هسته‌ای دست یافته
که دیگر قابل بمباران نیست
روزنامه صهیونیستی«جروزالم پست» در مطلبی تحلیلی نوشت: ایران به سطحی از دانش رسیده است که قابل بمباران نیست. اکنون تنها سؤال این است که آیا می‌توان بر آن غلبه کرد یا اینکه دیگر خیلی دیر است. سیاست، سیاست است، اما هرازگاهی، اقدامات سیاسی وقیحانه پرسش‌های اساسی واقعی را مطرح می‌کند.
یکی از این موضوعات که اخیراً بیش‌تر و بیش‌تر مطرح شده است، این سؤال است که چرا ارتش اسرائیل تنها اکنون به طور کامل و با صدای بلند یک گزینه بالقوه قابل اجرا برای حمله هوایی برای عقب راندن برنامه هسته‌ای ایران آماده می‌کند.
نتانیاهو با ضعیف خواندن بنت و گانتز در قبال ایران و متهم کردن آنها به تحت فشار قرار گرفتن توسط ایالات متحده، مبارزه را آغاز کرد.
بنت در پاسخ گفت که وقتی متوجه شد که نتانیاهو نتوانسته ارتش اسرائیل را آماده نگه‌داشتن ماشه بر روی تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی، در صورت لزوم کند، شوکه شد. گانتز بر این باور بود که نتانیاهو از نظر آمادگی برای حمله به تهران در صورت لزوم، ارثیه ضعیف تری از اسرائیل به جا گذاشته است.
نتانیاهو در طول دوره 2019-2021 نخست‌وزیر بود، زمانی که ایران در زمینه هسته‌ای پیشرفت قابل توجهی داشته است؛ اکنون بیش از هر زمان دیگری به بمب هسته‌ای نزدیک شده است. اما گانتز از 17 می‌2020 وزیر دفاع بوده و هیچ کاری برای حرکت به سمت وضعیت بهتر در جهت آمادگی برای حمله انجام نداده است.
به همین ترتیب، بنت از 12 نوامبر 2019 تا 17 می‌2020 وزیر دفاع بود و هیچ اقدامی برای حرکت ارتش اسرائیل به سمت آمادگی بیش‌تر برای حمله انجام نداد. با مشخص شدن اینکه هیچ یک از سه سیاستمداری که بر سر این موضوع دعوا می‌کنند، «دست‌های پاکی» ندارند، این سؤال که چرا هیچ‌کدام از آنها مناسب نمی‌دانستند که به ارتش اسرائیل دستور دهند تا یک گزینه حمله احتمالی را آماده کند، واضح‌تر می‌شود. و مانند بسیاری از مسائل سنگین، پاسخ پیچیده است.
اول، از جولای 2015 تا می‌2019، اسرائیل هیچ دلیلی برای داشتن گزینه آماده نداشت. نگه داشتن چنین گزینه‌ای در حالت آماده‌باش فوری میلیاردها هزینه دارد و منابع کمیاب و حیاتی دیگری را طلب می‌کند؛ خواه برای تأمین هزینه‌های مالی مناسب برای دفاع موشکی و پهپادی علیه حزب‌الله و حماس و یا یافتن راه‌حلی برای چالش جدید حزب‌الله و حماس در فاز حمله، یا بهبود و تغییر توانایی‌های نیروهای امنیتی برای مقابله با چالش‌های امنیتی در سوریه، سینا و کرانه باختری.
ثانیاً جمهوری اسلامی به آرامی کار خود را شروع کرد و همیشه برای هر قدم رو به جلو در مسئله هسته‌ای با دقت حرکت کرده و تقریباً هر دو ماه یک بار یک حرکت جدید انجام می‌داد. مراحل اولیه آن تقریباً بی‌معنی بود، زیرا جنبه‌های فنی قرارداد را نقض می‌کرد اما به بمب نزدیکتر نبود. بنابراین دلیلی برای نگران شدن و تخلیه منابع از مبارزه با سایر تهدیدات امنیتی وجود نداشت و در واقع، تمرکز بر سال 2019 کمی‌اشتباه است.
اولین خط قرمز واقعی ایران که نتانیاهو و بنت آن را نادیده گرفتند (و گانتز در زمان روی کار آمدن او هیچ کاری در مورد آن انجام نداد) در مارس 2020 بود، زمانی که ایران اورانیوم با عیار پایین کافی برای یک بمب هسته‌ای غنی کرده بود. سپس در می‌2020، جمهوری اسلامی اعلام کرد که دیگر به نقض جدید هسته‌ای ادامه نخواهد داد بلکه صرفاً به غنی ‌سازی اورانیوم با عیار پایین ادامه خواهد داد. همچنین این حس قوی وجود داشت که ایران در طول انتخابات آمریکا به بمب نزدیک نمی‌شود زیرا ایران امیدوار بود پایین نگه داشتن شتاب حرکت بتواند به سرنگونی دولت شدیدا ضدایرانی ترامپ کمک کند.
اما اینکه چرا اسرائیل قبل از عبور ایران از خط قرمز در مارس 2020 برای اقدام آماده نشد، هنوز یک سؤال قوی است.
بخشی از پاسخ این است که حتی اگر اسرائیل اقدام آشکاری را تدارک نمی‌دید اما آماده ضربه زدن به تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی با اقدامات پنهانی شد. اگرچه در اصل این امر می‌توانست برنامه هسته‌ای ایران را تا حدی به عقب براند اما در عمل خشم آنها به حدی بود که تا ژانویه سال جاری، با جهش در غنی‌‌سازی خود به سطح متوسط ​​20 درصد را تلافی کردند.
این واقعاً باید زنگ خطری برای نتانیاهو و گانتز می‌بود تا ارتش اسرائیل را آماده کنند، زیرا رسیدن به سطح 20 درصد در واقع بیش‌ترین کار سخت در مسیر غنی ‌سازی است. آنها در عوض تصمیم گرفتند دوباره به موساد تکیه کنند. در فروردین ماه سال جاری، تأسیسات جدید زیرزمینی نطنز به طور مخفیانه مورد حمله قرار گرفت ولی ایران در واکنش خود بار دیگر از خط قرمز جدیدی عبور کرد و این بار از سطح غنی ‌سازی 60 درصد عبور شد. اکنون کارشناسان شروع به صحبت در مورد فاصله زمانی پرتاب برای بمب هسته‌ای از ماه‌ها تا هفته‌ها کردند.
حال شاید بتوان به این پرسش فوق جوابی داد که در آن اسرائیل را مانند بقیه جهان به خواب می‌برد، اتکا به موساد و انکار عمومی گیر افتادن در یک بحران عمیق. به هر دلیلی، تردید اسرائیل هزینه‌های زیادی را به همراه داشته است. ایران در حال حاضر به سطح مهمی از دانش هسته‌ای دست یافته که این دیگر قابل بمباران کردن نیست، حتی اگر اسرائیل در مقطعی هزینه هنگفتی را صرف مقابله با برنامه هسته‌ای ایران کند. حال تنها سؤال این است که آیا می‌توان بر این هزینه غلبه کرد یا اینکه دیگر خیلی دیر شده است.
رئیس‌سیا: هیچ مدرکی مبنی بر تصمیم ایران
برای ساخت سلاح هسته‌ای وجود ندارد
روزنامه صهیونیستی«هاآرتص» در مطلبی نوشت: رئیس‌سیا می‌گوید هیچ مدرکی مبنی بر تصمیم ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای وجود ندارد... این اظهارات پس از آن صورت می‌گیرد که مقامات ارشد اسرائیلی تهدیدهای صریح درباره برنامه هسته‌ای ایران، به ویژه از سوی دیوید بارنیا، رئیس‌موساد، مطرح کردند.
ویلیام برنز، مدیر آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا گفت که ایالات متحده هیچ مدرکی مبنی بر تصمیم ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای ندیده است.
برنز خطاب به شورای مدیریت وال استریت ژورنال گفت که سیا «هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ایران تصمیمی برای تسلیحات گرفته است» نمی‌بیند.
مقامات اسرائیلی معتقدند ایران ممکن است هفته‌ها تا غنی ‌سازی اورانیوم به سطح کافی برای ساخت سلاح هسته‌ای فاصله داشته باشد. مقدار اورانیومی که ایران قبلاً با خلوص 20 درصد غنی‌‌سازی کرده است، بسیار مهم است زیرا زمانی که به یک آستانه معین معروف به «مقدار قابل توجه» برسد، می‌توان آن ذخایر را به سرعت تا خلوص 90 درصدی مورد نیاز برای یک سلاح هسته‌ای غنی کرد. ایران دارای ذخایر 220 کیلوگرمی اورانیوم 20 درصد غنی شده به این معنی است که به این سطح رسیده است.
مقامات اسرائیلی امیدوارند که آمریکا را متقاعد کنند که هم از بازگشت به توافق 2015 خودداری کرده و هم از توافق موقت جزئی منصرف شوند، اما در عوض تحریم‌ها را تشدید کرده و در عین حال یک تهدید نظامی صریح و معتبر ارائه کنند.
آیپک، لابی قدرتمند طرفدار اسرائیل که اتهامات علیه توافق هسته‌ای 2015 ایران را رهبری می‌کند همچنین در حال اتخاذ خط مشی سخت‌تری با دولت بایدن است و خواهان افزایش فشار دیپلماتیک و اقتصادی بر ایران است.
علی‌رغم سرزنش مقامات اسرائیلی از موضع آمریکا در قبال مذاکرات هسته‌ای ایران، یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا هفته گذشته تاکید کرد که هماهنگی آمریکا و اسرائیل در مورد توافق همچنان قوی است.
این مقام گفت: «من فکر می‌کنم ممکن است ما تفاوت‌هایی با هم داشته باشیم خوب، این طبیعی است، و ما درک می‌کنیم که موقعیت‌های متفاوتی داریم، گاهی اوقات راه‌های مختلفی برای نزدیک شدن به آن داریم.»
او گفت: «هدف ما یکسان است و هدف ما کاملاً مصمم است که اجازه نخواهیم داد ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد» و افزود که آنها در این مورد «کاملاً با اسرائیل همسو هستند».