چگونگی ثبات دین و جاذبههای دینی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
در این دنیای پویا و متغیر که همه چیز در حال حرکت و بدون ثبات میباشد چگونه ممکن است دین و احکام و مقررات آن و جاذبههای دینی به طور کلی که مربوط به 1400 سال قبل است با ثبات و پایدار باقی بماند؟
پاسخ:
حقایق عالم تغییرپذیر و کهنه نمیشود. اینکه هر چیزی در دنیا تغییرپذیر و کهنه شدنی است به معنای این است که هر امر عادی این طور است و هر جسمی از اجسام عالم مادی این گونه است. ولی بحث دین و آموزههای وحیانی آن در اجسام مادی نیست. اگر کسی درباره یک انسان، مدعی ابدیت مادی و شخصی شود، جای این حرف هست، یا اگر کسی درباره قرآن مکتوب روی کاغذ چنین ادعایی داشته باشد درست است. ولی بحث آموزههای دینی نه درباره شخص است و نه درباره کاغذ و مرکب، صحبت درباره قانون یک سلسله حقایق و قوانین و احکام الهی است. اینکه مواد عالم مادی کهنه و پوسیده میشوند و دائماً در حال تغییر و تبدیل و تطور هستند چه ربطی به حقایق این عالم هستی دارد؟ مثلاً اینکه میگوییم صداقت و راستی و حسن نیت موجب رضایت خداوند است یا برای انسان استقامت و خوش قولی و انجام تعهدات و... صفات خوبی هستند، قانونی برای زندگی و مناسبات بشر است، این دیگر تغییرپذیر و تبدیلپذیر و کهنه شدنی نیست. یک مطلب دیگر هست و آن درباره حاجتهای زندگی است که نیازها و حاجتها تغییر میکند و چون حاجتها تغییر میکند پس قوانین و احکامی که بر مبنای احتیاجات است باید تغییر کند. از خصوصیات دین مقدس اسلام این است که همیشه روی حاجتهای ثابت انسان مهر ثابت زده است. اما حاجتهای متغیر آن را تابع حاجتهای ثابت قرار داده است، و این یک جنبه اعجاز گونه است که در ساختمان این دین بکار رفته است. بنابراین حاجتهای اصلی بشر هرگز تغییر نمیکند و این حاجتهای فرعی متناسب با مقتضیات زمان است که تغییر میکند و قوانین اسلام هم متناسب با آن تغییر مییابد.
ثبات جاذبههای دینی
اینکه جاذبههای دینی در زمانها و مکانها و مقتضیات مختلف تغییر مییابد و از یک ثبات و تداومی برخوردار نیست به عوامل و متغیرهای مختلفی برمیگردد که در اینجا به اهم آنها اشاره میکنیم؛ به بیان دیگر اهم عوامل ثبات جاذبههای دینی به قرار زیر است:
مدعیان دینمداری و مبلغان دینی باید اول بکوشند خودشان، عالم و محقق و دینشناس شوند، و به نام دین مفاهیم و معانی نامعقولی در اذهان مردم وارد نکنند که همان معانی نامعقول، منشأ حرکتهای ضد دینی
میشوند. ثانیاً در اصلاح محیط و شرایط اجتماعی خود بکوشند و از آلودگیهای محیط پیرامونی تا حد امکان بکاهند. ثالثاً از همه مهمتر و بالاتر اینکه به نام دین و با پوشش دین با فطریات مردم معارضه و مبارزه نکنند، آن وقت است خواهید دید که مردم فوج فوج و گروه گروه به سوی دین هدایت خواهند شد (نصر- آیه 2)
بنابراین افرادی که با پرسشهای مردم درباره مسائل مذهبی و دینی مواجه میشوند کاملاً این حقیقت را درک میکنند که واگرایی مردم نسبت به دین و کمرنگ شدن جاذبههای دینی تحت تأثیر محیط تربیتی پدران و مادران جاهل، یا مبلغان بیسواد یا کم سواد، افکار غلطی در زمینه مسایل مذهبی در ذهنشان رسوخ کرده است و همان افکار غلط، اثر سوء خود را در رفتار و کردار آنها بخشیده و آنها را درباره حقیقت دین و مذهب دچار تردید و احیاناً انکار کرده است از این رو کوشش فراوانی لازم است صورت بگیرد تا اصول و مبانی مذهبی به صورت صحیح و واقعی خود به افراد و احاد جامعه تعلیم و القا شود.