بانگ اللهاکبر بر پشتبامها در محرم 57
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«... عوامل مخالف و قشریون مذهبی طی دو شب گذشته موفق گردیدند در تهران با تحریک احساسات مذهبی توده مردم، وضعیتی را ایجاد کنند که مقررات ساعات منع عبور و مرور عملاً نقض و حتی موجبات درگیری مستقیم مردم با مامورین فراهم آید. روند این تاکتیک نشان میدهد در شبهای آینده چنانچه اقدام موثری از جانب دولت صورت نگیرد، این تشنج وسعت بیشتر و خطرناکتری پیدا خواهد کرد... این حرکت در شب هنگام مورخه 11 / 9 / 57 بعد بیشتری داشته و تقریباً اکثریت شهر تهران را فراگرفته است. بانگ تکبیر مردم در پشتبامها بیانگر واقعیتهائی است که دولت باید برخورد قاطع با آن داشته باشد...»1
این بخشی از سند سری ساواک است که حکایت از حرکتی نوین در نهضت انقلابی مردم داشت. حرکتی که از اول محرم برابر با 11 آذرماه 1357 به مقابله با حکومت نظامی برخاست که از ساعت 9 شب برقرار میگردید و علاوهبر تجمعات در کوچه و پسکوچهها، برای اولین بار و بر روی پشتبامها، فریاد «الله اکبر» سر داده شد. مبارزهای که در تاریکی شب، مبارزانش از دید ماموران حکومت نظامی پنهان بودند و سرکوب آنها به راحتی امکانپذیر نبود.
این تغییر شیوه مبارزه، به دنبال پیام تعیینکننده حضرت امام خمینی به مناسبت آغاز محرم اتفاق افتاد که در بخشی از آن گفته بودند:
«با حلول ماه محرّم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد؛ ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد، ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطل بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد، ماهی که به نسلها در طول تاریخ، راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت، ماهی که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند، ماهی که امام مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت، راهی که باید مشت گره کرده آزادیخواهان و استقلالطلبان و حقگویان بر تانکها و مسلسلها و جنود ابلیس غلبه کند و کلمه حق، باطل را محو نماید....اکنون که ماه محرّم چون شمشیر الهی در دست سربازان اسلام و روحانیون معظم و خطبای محترم و شیعیان عالی مقام سیدالشهداء
- علیه الصلاهًْ و السلام- است، باید حد اعلای استفاده از آن را بنمایند و با اتکا به قدرت الهی، ریشههای باقیمانده این درخت ستمکاری و خیانت را قطع نمایند؛ که ماه محرّم، ماه شکست قدرتهای یزیدی و حیلههای شیطانی است...»2
ویلیام سولیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران طی گزارشهای مکرر، تأثیر محرم در تشدید انقلاب را برای سران آمریکا یادآور شده بود و در گزارشهای خود (به تاریخ ۸ و ۹ آذر) نوشت:
«... همۀ ایران برای یک رویارویی اساسی در ضمن ماه محرم مجهز شده است. سرویس فارسی زبان بیبیسی دعوت خمینی را برای یک اعتصاب عمومی در ماه دسامبر گزارش کرده است... به کارمند سفارت از طرف یک شرکت بزرگ آمریکایی که نمایندهاش در یک شهر ایرانی محلی (کرمانشاه) بوسیلۀ رئیسپلیس مطلع شده بود، گفته شد که تظاهرکنندگان جوان در حال فراگرفتن استفاده از سلاح بودهاند...»3
در آن روزها خبرنگاران بسیاری از سراسر دنیا در نوفللوشاتو و در جوار محل اقامت حضرت امام حاضر شده و با انجام مصاحبه و مخابره خبر، به طور مداوم تازهترین اخبار نهضت را مخابره میکردند. روز ۱۰ آذر یک خبرنگار آمریکایی در مصاحبهای از امام پرسید:
«حضرت آیت الله خمینی، شما در بیانیۀ خودتان به مردم ایران خطاب کردهاید در اول محرم که فردا آغاز میشود، با هر وسیلۀ ممکن، برای سرنگونی رژیم اقدام بکنید، منظور شما از «با هر وسیلۀ ممکن» چیست؟
حضرت امام در پاسخ فرمودند: «اعتصابات است، تظاهرات است، نطقها و بیانات سر منبر است... ماه محرم، ماهی است که مردم آمادهاند برای شنیدن مطالب حق و الان مطلب حق ما قضیهای است که در پیش داریم که آزادی و استقلال است و ماه محرم را معین کردیم که راجع به این مسائل صحبت بکنند و مجالسی داشته باشند و اگر چنانچه منع کردند، آنها بریزند در خیابانها و تظاهر کنند...»4
مرحوم آیتالله سید جواد علم الهدی که در آن زمان در نوفل لوشاتو و در محضر امام حضور داشت، در گفتوگویی اظهار کرد:
«... شب اول محرم رسید، به خاطر دارم، مختصری عزاداری شد، از ایران تلفن شد که آقا، امشب شب اول محرم است، الان اینجا غروب است، امشب چه کنیم؟ امام فرمودند ساعت 9 بروید بالای بامها و فقط «الله اکبر» بگویید تا میتوانید عزای حضرت ابا عبدالله را به سبک سنتی رواج بدهید و حرکت کنید و حرفهای خودتان را هم در آنجا بزنید...»5
شب اول محرم 1357 (11 آذرماه) مردم ایران، یک شب تاریخی را پشت سر گذاردند و اهالی تهران به اولین تظاهرات شبانه پرداختند که با سرکوب وحشیانه گارد شاهنشاهی مواجه شد.
بنابه گزارش خبرگزاری یونایتدپرس، در تظاهرات آن شب تهران سه هزار نفر کشته و مجروح شده بودند. درگیریهای مأمورین رژیم با تظاهرکنندگان، منحصر به یک یا دو محلۀ تهران نبود بلکه دامنۀ حوادث خونین به اغلب مناطق تهران کشیده شد. نظامیان مسلح، در خیابان نواب و میدان شاهپور (وحدت اسلامی) دهها نفر را کشته و مجروح کردند. برابر گزارشها، از ساعت ۱۰ شب تا اول صبح، ۱۳۵ مجروح توسط آمبولانسهای مرکز اورژانس به مراکز درمانی و بیمارستانها انتقال یافته بودند.6
صبح اول محرم نیز تظاهرات به سوی چهارراه سرچشمه ادامه یافت ولی ماموران حکومت نظامی از سمت سرچشمه و پامنار، تظاهرکنندگان را محاصره کرده و با حکم تیر مستقیم از سوی رحیمی (فرماندار نظامی تهران) مردم را به گلوله بستند. صدها نفر چون برگ خزان برزمین ریختند و بسیاری شهید و مجروح شدند.
حضرت امام پس از اطلاع از اخبار حمله مزدوران شاه به مردم و شهادت و مجروح شدن هزاران نفر، صبح روز 11 آذر 57، ضمن ایراد سخنرانى و اظهار تأسف از آنچه به وقوع پیوسته، فرمودند:
«... چه جرمى بوده؟ چه کرده است این ملت جز اینکه خوب یک حرف صحیح مىزنند و آن اینکه ما یک حکومت عادل مىخواهیم، یک حکومتى مى خواهیم که منافع مملکتمان خرج خود مملکت بشود؟... این آقایى که مىگوید ما دیگر اشتباهات نمىکنیم و ما دیگر تکرار نمىکنیم اعمال سابق را، این است که الآن مىبینیم که در این بیست و چهار ساعت اینها چه کردند با ملت ما و الآن چه مىکنند...»7
آنچه از شب اول محرم نظر همه را به خود جلب نموده بود، تظاهرات نوظهوری بود که این بار بر روی بام خانهها و با فریادهای «الله اکبر» انجام میگرفت. شعارهای مردم به مناسبت ماه محرم، لحن و آهنگ عاشورایی داشت؛ با مشتهای گره کرده و صداهای خشم آلود فریاد میزدند: «هیهات مِناّ الذلّه»، «خون بر شمشیر پیروز است»، «محرم ماه خون است پهلوی سرنگون است»، «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه» و...
آیتالله طالقانی و آیتالله ربانی شیرازی با انتشار اعلامیههایی، کشتار شب اول محرم را محکوم کرده و مردم را دعوت به استقامت و ادامۀ مبارزه نمودند. رهنمودهای رهبر نهضت و توصیههای روحانیت مبارز از یک سو و فضای معنوی ایام سوگواری سالار شهیدان از سوی دیگر، انقلاب را عمق و وسعت بخشید.
در دومین روز محرم، حرکت اسلامی مردم در شهرهای شیراز، رضائیه (ارومیه)، همدان و مهاباد به خاک و خون کشیده شد و در پایان سومین روز، مردم تهران، بوشهر، آباده و جهرم با دادن تعدادی شهید و مجروح، حرکت محرمی را تداوم بخشیدند.
شبها صدای «الله اکبر» همراه با صفیر گلولههای مزدوران رژیم تا نزدیکی صبح ادامه داشت. فریادهای اعتراض مردم و شعارهای کوبندۀ آنها لحظهای از بالای بامها، حیاط منازل و کوچه پسکوچهها و خیابانها قطع نمیشد. گارد مسلح شاه به دنبال صداها، کوچههای تاریک و پشتبامها را بدون هدف به رگبار گلوله میبست و نورافکنهای قوی تانکها و نفربرها، تاریکیها را روشن مینمود و در پرتو آن مسلسلها شلیک میکردند.
در حالی که اخبار درگیریهای شبانه و شعارهای محرمی، در خارج و داخل کشور انعکاس مییافت و مبارزه شبانهروزی مردم دهها و صدها کشته و مجروح به جا میگذاشت، همچنان هر شب فریاد «الله اکبر» مردم بر روی بامها رساتر و قویتر میشد. کار به جایی رسید که ارتشبد ازهاری رئیسدولت نظامی رژیم، در سخنان مضحکی در مجلس سنا اظهار داشت:
«...مردم خیال میکنند ما نمیدانیم! نوارهایی را پر میکنند و پشتبامها میگذارند تا وانمود کنند که همۀ مردم تهران به بالای بامها رفتهاند و شعار میدهند. من با دوربین، به پشتبام خانهام رفتم، کسی را ندیدم! تصور کردم چشمانم ضعیف است، دوربین را به دست خانمم دادم، او هم نگاه کرد، هیچکس را ندید، اما صدای نوارها به گوش میرسید. مردم و مخالفین خیال میکنند، دولت بیکار است و اینگونه مسائل تحریکآمیز را نمیداند و نمیبیند...»
حرفهای ازهاری، آنچنان سخیف و مسخرهآمیز بود که فردای آن روز، هجو آن در شعارهای تظاهرات روز پنجم محرم هم به گوش رسید. مردم یاوهگوییهای نخستوزیر شاه را به استهزاء گرفته بودند و در شعارها میگفتند:
«...ازهاری بیچاره، ژنرال چهار ستاره، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره، چادر به سر نداره...»!
هر چه از اول ماه محرم میگذشت، تظاهرات و درگیریها، گسترش بیشتری مییافت. دولت آمریکا با انتشار یک بیانیۀ رسمی اعلام نمود که در ایران به هیچ شکل دخالت نمیکند! و این در حالی بود که فریادهای «الله اکبر» مردم و تظاهرات شبانه آنها، روحیۀ مستشاران آمریکایی را به هم ریخته بود، به طوریکه سفیر آمریکا در تهران گزارش داد:
«...اعلان سفارت که وابستهها میتوانند با هزینۀ دولت به ایالات متحده بروند، ناگزیر ایجاد تحریک نموده، ما تأکید میکنیم که این یک تخلیه نیست... پرواز ویژۀ پان آمریکن برای شهروندان نگران آمریکایی که کارمند دولت نیستند و مایل هستند با هزینۀ خودشان ایران را ترک کنند، نیمۀ شب امشب [شب هفتم محرم] حرکت خواهد کرد...»8
ماه محرم 57 و دهه اول آن، نهضت امام و انقلاب مردم ایران را گامها به جلو راند و با پیوند به راهیپماییهای میلیونی و رفراندومگونه تاسوعا و عاشورا، طومار رژیم شاه را در هم پیچید.
____________________________________
1 - سند ساواک- واکنش ساواک به طنین «الله اکبر» در محرم 57- مرکز اسناد انقلاب اسلامی –
3 شهریور 1399 2 - صحیفه امام- جلد 5- صفحههای 75- 78 3 - اسناد لانۀ جاسوسی- شمارۀ ۲۶- خط میانۀ ۲- صفحههای ۹ و ۱۰ 4 - کوثر- جلد ۲- صفحه ۴۴۷-۴۵۰ 5 - مرحوم آیتالله سید جواد علم الهدی – مجموعه مستند «راز یک نقش» – قسمت 25 – تیرماه 1388 – شبکه خبر 6 - دو سال آخر، رفرم تا انقلاب – هدی صابر (ه. موحد) – انتشارات امیرکبیر – چاپ اول 1363- صفحه ۲۳۳ 7 - صحیفه امام- جلد 5- صفحههای 160- 161 8 - اسناد لانۀ جاسوسی- شمارۀ 26 -خط میانۀ 2- صفحه 59