چگونگی تسلط بر خویشتن(پرسش و پاسخ)
پرسش:
مالکیت نفی و تسلط بر خویشتن چیست و چه آثار و فوایدی در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد؟
پاسخ:
هدف نهایی تربیت و اخلاق
اهل تحقیق و صاحبنظران وقتی که میخواهند هدف نهایی و تربیت و اخلاق را بیان کنند میگویند: هدف عالی و نهایی تربیت مالکیت نفس و تسلط بر خویشتن است و همچنین هنگامی که بزرگان بشر را توصیف و تمجید میکنند به این صفت تهذیب و کنترل نفس میستایند و این صفت را مقیاس و میزان عظمت و شخصیت و بزرگی افراد بشر معرفی میکنند.
مفهوم مالکیت نفس و تسلط بر خویشتن
مالکیت و تسلط معمولا مستلزم دو طرف است، یکی آن کسی که حاکم و قاهر و مسلط است و دیگری آن کس یا آن چیز که این شخص بر او حکومت و تسلط و حکمرانی دارد. به هر حال غالبیت و مغلوبیت و حاکمیت و محکومیت و مالکیت و مملوکیت مستلزم دو طرف است: یکی حاکم و دیگری محکوم، یکی غالب و دیگری مغلوب و یکی مالک و دیگری مملوک. بنابراین مالکیت نفس و تسلط بر خویشتن که علمای تربیت و اخلاق آن را عالیترین هدف تربیت و اخلاق معرفی میکنند دو طرف لازم دارد. حال سوال این است که هرکسی یک فرد بیش نیست پس چگونه ممکن است که یک فرد خودش بر خودش غالب و مسلط شود و خودش بر خودش حکومت کند؟ این سوال زمانی صحت پیدا میکند که شاکله وجودی و سرشت انسان کاملا یکسان و تکساحتی باشد، اما وقتی هر انسانی با مراجعه به درون و خمیر و سرشت خود میتواند این حقیقت را بفهمد که یک سرشت دوقطبی را در درون خود به صورت نهادینه شده دارد و همواره این دو قطب با یکدیگر در تضاد و نبرد برای حاکمیت و غالبیت هستند آن وقت معنای مالکیت و تسلط بر خویشتن که عالیترین هدف تعلیمات مربیان اخلاق است روشن خواهد شد.
سرشت دو قطبی انسان
این دو قطب متعارض در درون انسانها عقل و هوای نفس است که همواره با یکدیگر در نبرد و مبارزه و جنگ هستند. امام علی(ع) میفرماید: من غلب عقله هواه افلح و من غلب هواه عقله افتضح.»
هرکسی عقلش بر هوای نفسش غلبه کند به سعادت و رستگاری نایل میگردد و کسی که هوای نفسش بر عقلش غلبه کند مفتضح و رسوا خواهد شد. (مستدرکالوسایل، ج 11، ص 211)
مراحل انجام فعل انسان
هر کاری را که انسان با اختیار خودش انجام میدهد مراحلی را در باطن و ضمیر درونی خود طی میکند تا به مرحله عمل میرسد. مرحله اول فکر و اندیشه و تصور انجام فعل مرحله دوم ارزیابی فواید و مضار آن فعل مرحله سوم تحریک میل غریزی برای انجام آن فعل (در صورت غلبه فواید بر مضار فعل) مرحله چهارم عزم و تصمیم و اراده و تلاش در جهت تمسک به علل اسباب و مقدمات عمل و فعل مورد نظر. بنابراین هر چقدر در انجام اعمال و افعال انسان قوه عاقله و مدبره او نقش اساسی را داشته باشد، این نشان از حاکمیت و غلبه عقل بر هوای نفس دارد، اما بالعکس اگر هوای نفس انسان شاخص اعمال و رفتار او باشد این نشان از حاکمیت هوای نفس و مغلوبیت عقل و قوه مدبره او دارد. که در این شرایط فرد مورد نظر به سوی انحطاط و قهقرا حرکت خواهد کرد و روز به روز به سقوط و هلاکت نزدیکتر خواهد شد.
شاخص شخصیت حقیقی و متعالی انسان
حقیقت این است که آن چیزی که جوهر شخصیت و منش انسان را تشکیل میدهد همانا عقل و اراده او است و سایر امور طفیلیهای وجود انسان است و هر حالت نفسانی که جنبه عقلانی و معنویاش زیادتر باشد به شخصیت حقیقی و متعالی انسان نزدیکتر است و هر حالت نفسانی که جنبه مادی و نفسانی در آن زیادتر باشد از شخصیت و منش حقیقی و متعالی انسان دورتر خواهد بود. بنابراین هنگامی که شهوات و هواهای نفسانی طغیان میکند وعقل و اراده اخلاقی و معنوی او را مغلوب میکند. واقعا خود انسان یعنی شخصیت حقیقی و انسانی انسان شکست خورده و خودش مغلوب طفیلیهای وجود خویش شده است! امام علی(ع) میفرماید: «برای من راه باز است که بهترین نانها و بهترین خورشها و بهترین لباسها را برای خود انتخاب کنم ولی هیهات که من مغلوب هوای نفس بشوم و حرص مرا مهار کند و به دنبال خویش بکشد. (نهجالبلاغه، نامه 45)