kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۰۸۰۳
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۰

شهیدی که خودش اسم کتاب خاطراتش را انتخاب کرد(اخبار ادبی و هنری)

آیین رونمایی کتاب‌های «کشکول میرزا جوادآقا»، «پاتک علیه پیتوک» و «مرضیه» با حضور محمدمهدی احمدیان؛ نویسنده و مدیرگروه تاریخ شفاهی «مدافعان حرم» دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، گلعلی بابایی؛ نویسنده دفاع مقدس، سردار علی ناظری؛ مدیر انتشارات فاتحان و مسئول ادبیات پایداری سازمان حفظ و نشر آثار دفاع مقدس سپاه و میثم رشیدی مهرآبادی؛ مجری‌کارشناس در کتابفروشی به‌نشر برگزار شد.

محمدمهدی احمدیان، نویسنده کتاب «کشکول میرزاجواد آقا» و مدیرگروه تاریخ شفاهی «مدافعان حرم» دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب در این مراسم درباره نحوه آشنایی‌اش با سوژه کتاب خود و خانواده شهید کوهساری بیان کرد: در واقع آشنایی ما با خانواده شهید جواد، به هفتمین جشنواره عمار در مشهد برمی‌گردد که در آن برنامه مجری بودم و در آنجا برای تقدیر از خانواده شهید ابوسجاد، مادر شهید کوهساری را دعوت کرده بودیم. من با خودم فکر و خیال می‌کردم که مثلا این مادر شهید کوهساری که قرار است روی سن بیاید احتمالا پیرزنی رنجور و غمگین است ولی وقتی آمدند دیدم یک خانم با وقار و باجبروتی هستند، جا خوردم؛ این اولین برخورد و آشنایی‌مان با مادر شهید بود که بعد از آن کم‌کم مصاحبه‌‍‌ها شکل گرفت.
نویسنده کتاب «کشکول میرزاجواد آقا» تصریح کرد: هر وقت با خانواده شهید گفت‌وگو می‌کردم، خیلی‌اشک می‌ریختم ولی هر وقت با رفقای شهید صحبت می‌کردم این‌قدر می‌خندیدم که گونه‌هایم درد می‌کرد، از بس که شهید کوهساری، عجیب و غریب بوده است. این مصاحبه‌ها باعث شد که خودم خیلی به شخصیت شهید علاقه‌مند بشوم و دوست داشته باشم که حرکتی برای ایشان انجام بشود، با وجود اینکه نه نویسنده‌ام و خودم را در این حد نمی‌دانم، به خودم اجازه دادم که صرفا به خاطر علاقه بسیار زیادی که به شهید پیدا کردم، شروع کنم دستی به مصاحبه‌ها بزنم.
احمدیان در ادامه با‌اشاره به محتوای فصول کتاب خاطرنشان کرد: شهید کوهساری، زمانی که وارد نیروی انتظامی می‌شود، نیاز شدیدی به گزارش‌نویسی پیدا می‌کند، به همین خاطر شروع می‌کند به خواندن کتاب‌های مختلف که بتواند معادل‌ها و مترادف‌های کلمات را یاد بگیرد. از آن‌طرف هم اخلاق خاصی داشته که می‌گفته جواب «های»، «هوی» است، «بزنی»، «میزنم» یعنی چه در لفظ و چه درگیری فیزیکی کم نمی‌آورده است. یک روز به یکی از دوستانش می‌گوید که خیلی دوست دارم کتابی بنویسم که در آن معادل مودبانه کلماتی را که مقداری بی‌ادبانه است، بیاورم که وقتی کار به درگیری لفظی می‌کشد بتوانی مودبانه جواب بدهی و کم هم نیاوری و می‌گوید که دوست دارد اسم این کتاب را «کشکول میرزا جواد آقا» بگذارد. ما در این کتاب، سعی‌مان این بوده که این‌جور لفظ‌ها، شوخی‌ها و مرام شهید جواد کوهساری را بیاوریم، به همین خاطر اسم کتاب را همان‌طور که خود شهید دوست داشته، «کشکول میرزا جواد آقا» گذاشتیم.