kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۹۷۲۴
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۵
یک انتخاب و تصفیه انقلاب- 10

زمينه‌هاي ورود منافقين به فاز مسلحانه

 

نهضت آزادي در آن روزها با جنجال‌آفريني‌هاي بني‌صدر عليه دولت شهيد رجايي در موضوعاتي مثل كلاهبرداري در يك معامله اسلحه ـ كه از قضا فاعل آن عناصر وابسته به ليبرال‌ها بودند ـ همراهي مي‌كرد.1 بني‌صدر و جبهه متحدانش منافقانه، همچنان برنامه خود را براي براندازي دولت و مجلس و نهادهايي مثل شوراي نگهبان و... تعقيب مي‌كردند.
گزارش‌هايي از جلسات طولاني بني‌صدر با مسعود رجوي وجود داشت كه نشان مي‌داد، او به توصيه امام درباره مرزبندي با منافقين وقعي ننهاده است. شايد همين روابط باعث تشديد تبليغات بني‌صدر درباره برگزاري رفراندوم براي انحلال مجلس اول و دولت شهيد رجايي شده بود. ضمن اينكه خبرها از شدت تحرك دوستان بني‌صدر براي سركوب گرايش مكتبي در ارتش و نيز فاصله بيشتر با ديگر نيروهاي نظامي به خصوص سپاه حكايت داشت.
صبح روز اول خرداد مرحوم حاج سيداحمد خميني ـ كه تا چند روز قبل مداراجويي در قبال بني‌صدر را توصيه مي‌كرد ـ در تماس با سران جريان خط امام پيشنهاد تأمل‌انگيزي را مطرح كرد. او از آنان خواست كه نهادهاي انقلاب تبريك پيروزي يك عمليات محدود را كه در روز قبل از آن انجام شده بود، به جاي بني‌صدر به امام به عنوان فرمانده كل قوا بدهند.2
اين اقدام از تصميم جديدي از سوي حضرت امام حكايت مي‌كرد. چنان كه در روز ششم خردادماه، امام سخنان شديداللحني را در واكنش به رفتارهاي بني‌صدر و متحدانش به خصوص نهضت آزادي و در حمايت از دولت شهيد رجايي و مجلس كه اكثريت نمايندگان آن پيرو خط امام بودند، ايراد كردند. پس از اين سخنراني فضاي سياسي كشور در عمل به سمت حذف مزاحمان انقلاب به پيش رفت. در اين ايام برخي از اظهارات بني‌صدر با مسئولان از يك عمليات قهرآميز نسبت به نظام حكايت داشت.
وي كه در موضوع بازگرداندن ارتشي‌هاي تصفيه‌شده با مقاومت آقاي ري‌شهري، دادستان انقلاب ارتش مواجه شده بود، در هواپيما با مشاهده قله دماوند به دكترحسن غفوري‌فرد، استاندار وقت خراسان گفته بود:
«به ري‌شهري بگو به همين روشني كه اكنون قله دماوند را مشاهده مي‌كنيم، مي‌بينم كه عمامه‌ات را به گردنت ‌انداخته‌اند و در خيابان‌هاي تهران مي‌گردانند.»3
بني‌صدر مدتي بعد از فرار از كشور فاش ساخت كه در يكي از سركشي‌هايش از جبهه‌ها برخي از نظاميان به وي پيشنهاد انجام كودتا را داده بودند و او وقتي از ناكافي بودن استعداد تدارك شده براي كودتا مطلع شده با آن موافقت نكرده است.4
اعلام تعطيل روزنامه‌هاي انقلاب اسلامي، ميزان و نيز نشريه ارگان جبهه ملي (به دليل احراز تخلف آنها از سوي هيئت سه‌نفره حكميت) در روز
17 خرداد و سپس عزل بني‌صدر از فرماندهي كل‌قوا در روز 21 خرداد، از كنار گذاشته شدن ملاحظات قبلي در برخورد با رفتارهاي براندازانه بني‌صدر حكايت داشت. مجلس نيز در برابر خودداري بني‌صدر از امضاي مصوبات مجلس، عدم نياز به اين امضا پس از اتمام يك مهلت زماني محدود را به تصويب رساند. جالب است كه نمايندگان وابسته به نهضت آزادي از طريق آبستراكسيون (غيبت برنامه‌ريزي شده) سعي داشتند تا از تصويب اين طرح جلوگيري كنند. درحالي‌كه بني‌صدر از 21 خرداد ماه در مخفي‌گاه خود به صدور پيام‌هاي تحريك‌آميز مشغول بود، مطرح شدن طرحي كه زمينه‌ساز اجراي احكام قصاص اسلامي در محاكم بود، با واكنش توهين‌آميز جبهه ملي و كانون وكلا نسبت به احكام اسلامي و دعوت مردم به راهپيمايي بر ضد حكم اسلامي قصاص مواجه شد. اين موضع‌گيري در واقع شليك تير انتحار به مغز جبهه متحد حاميان بني‌صدر بود و زمينه تصويب عدم كفايت سياسي وي را از سوي مجلس فراهم‌تر كرد.
اين برهه زماني شاهد ديگري بر حكمت، شكيبايي و تدابير حضرت امام بود.
سخنراني حضرت امام در برابر اين توهين، مردم را چنان بر مجموعه مخالفان حكومت ديني شوراند كه ديگر نه آبستراكسيون نهضت آزادي و نه توصيه افراد مماشات‌طلبي مثل محمدجواد حجتي‌كرماني نتوانست مانع از تصويب عدم كفايت سياسي بني‌صدر در سمت رياست جمهوري شود. اين مصوبه و صدور حكم عزل بني‌صدر از سوي حضرت امام(ره) در روز اول تيرماه، 1360 يكي از موانع بزرگ سامان‌يابي سياسي كشور را از سر راه نظام نوپاي جمهوري اسلامي برداشت. اگر چه ورود منافقين به‌عنوان بازوي مسلح بني‌صدر به فاز محاربه‌ مسلحانه، شخصيت‌هاي بي‌همانندي را از اين انقلاب بزرگ اسلامي‌گرفت.
واقعه 30 خرداد 1360 و ورود منافقين به فاز جنگ مسلحانه با جمهوري اسلامي حاصل چه فرايندي بود؟ پاسخ‌هاي مغرضانه به اين سؤال در سال‌هاي پس از 1376 يكي از دستمايه‌هاي جريان‌هايي بود كه با دستيابي به مطبوعات برخوردار از رانت دولتي سعي داشتند، گذشته‌اي تيره و تار از جمهوري اسلامي را براي نسل نوخاسته ترسيم كنند. در اين رويكرد، چنين وانمود مي‌شد كه گروهك جنايتكار رجوي و جريان خط امام يا دست‌كم بخش مهمي از آن، در ورود منافقين به فاز محاربه مسلحانه و پيامد آن شهادت رهبران گرانقدر و نيروهاي مخلص خط امام از سويي و هلاكت جوانان فريب خورده جبهه نفاق در طرف ديگر، نقش يكساني داشته‌اند! واقعيت چه بود؟
در ابتداي كتاب، به تلاش منافقين براي مطرح كردن خود به عنوان نيرويي پيشتاز كه به حق خود دست نيافته است، اشاره‌هايي داشتيم. بي‌اعتنايي مردم به نظرات منافقين در جريان همه‌پرسي‌هاي «جمهوري اسلامي» و «قانون اساسي» و انتخاب نمايندگان مجلس خبرگان قانون اساسي و بالاخره محروميت مسعود رجوي از نامزدي رياست جمهوري به دليل دادن رأي منفي به قانون اساسي و اين گروهك را به سوي تشنج‌آفريني بيشتر سوق داد. در جريان انقلاب فرهنگي، آنها تمامي تلاش خود را براي عدم تحقق اراده نظام در آرام‌بخشي و سالم‌سازي دانشگاه‌ها به كار گرفتند، اما به نتيجه دلخواه دست نيافتند.
پانوشت‌ها:
1- ياسر ‌هاشمي، عبور از بحران، كارنامه و خاطرات ‌هاشمي رفسنجاني سال1360، (تهران، نشر معارف انقلاب، چاپ نهم، 1386) ص 92.
2- ياسر ‌هاشمي، پيشين، ص 105.
3- محمد محمدي ري‌شهري، خاطره‌ها، ج اول، تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ سوم، تابستان 1386، صص 173 و 174.
4- نك: گفت‌وگو با عباس سليمي ‌نمين، ابتداي سقوط بني‌صدر آنجا بود كه گفت بالاتر از امام هستم، (ويژه‌نامه تاريخ سياسي روزنامه جوان خرداد 1390) ص 125.