علم برای صلح یا جنگ؟(نگاه)
امینالاسلام تهرانی
فردا روز جهانی «علم در خدمت صلح و توسعه» است. عنوان دلربایی است اما ماجرا پیچیدهتر از این حرفهاست. باری روشن است که این ستون روزنامه هم جای سخن گفتن مفصل از آن نیست، از این رو این روز را بهانهای میکنیم برای بیان تنها یک نکته. به نظر میرسد که نقش علم در صنعت جنگ روشنتر از آن است که بتوان آن را انکار کرد؛ آنچه فیزیک برای آمریکا کرد تا با بمب اتم مردم را نابود کند و یا آنچه روانشناسی، علوم شناختی و دیگر علوم همگون به دست سیاستمداران آمریکا دادهاند و میدهند تا جنگهای روانی خود را پیش ببرند تنها نمونههایی از نقش ویرانگر علوم است. حتی تلقی
علم محورانه از جنگ افزارسازی و صنایع دفاعی هم امروز کاملاً شایع است، گرچه این در حالی است که به طور کلی، دانشمندان علوم پایه و... گاهی اوقات پای خود را از این میدان بیرون میکشند و دستاوردهای نظامی از یافتههای علمیشان را کار دیگران میدانند که البته آن دیگران هم ذیل دانشمندان قرار میگیرند.
البته منظور کنار گذاشتن علمِ جنگ یا نادیده گرفتن نقش علم در جنگ نیست که برخی از آن طرف بام سقوط میکنند و برای ما و «نه آن دیگران که سابقه استفاده از بمب اتم دارند» از عصر کنار گذاشتن تسلیحات سخن میگویند. علم به تنهایی تاثیر مستقیمی بر ترویج صلح یا جنگ در جهان ندارد جز اینکه بدانیم ماهیتِ در نظر گرفته شده برای علم، بر چه هدفی استوار است. اخلاق، دین و ایمان میتواند به علم جهت دهد و وقتی این اتفاق افتاد، علم میتواند در مسیر صلح به کار گرفته شود و نقش مهمی در این زمینه داشته باشد؛ در واقع معرفتشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی ما، نگاهِ ما را به عالم و آدم میسازد و این نگاه دیدگاه ما به جنگ و صلح را میسازد و این دیدگاه نقش علم را در جنگ و صلح تعیین میکند.
باید توجه داشت، وقتی هر سال بیش از هزار میلیارد دلار برای تولید سلاحهای نظامی و کشتار جمعی و بمبهای هستهای اختصاص پیدا میکند و تمام محاسبهگریها و استفاده از انواع توانمندیهای دانشی، کاملاً گرایش به جنگ و جنگ آفرینی دارد، سخن از صلح و خلع سلاح کردن در واقع ظرفیت ایجاد کردن برای سلطه بیشتر بر جهان است! باری تا وقتی «آن دیگری» سلاح در دست دارد نباید سلاح را زمین گذاشت.
وقتی دانشمندان، خادمان یک درصد ارباب ظلم میشوند برای ما چارهای نیست جز اینکه علم را در این شرایط ظلم و فضای جنگ و تبعیض برای استحکامات بازدارندگیِ خود به کار بریم والا جهانِ آن یکدرصدیها، بیرحمانه منابع طبیعی و انسانی جهان را به تاراج میبرند، ساز و کارهای بینالمللی تحریم ملتها را حق خود تلقی میکنند و با تکیه بر بیش از ۱۲ هزار کلاهک هستهای خود در عصر آزادی و دموکراسی! زورگوییهای بیشماری را به مردم جهان تحمیل میکنند. باری، نکته مهم این است که بیش از آنکه به ماهیت علم بیندیشیم باید به ماهیت جنگ فکر کنیم، تصور از جنگ و جنگافروزی نوع استفاده از علم را تعیین میکند.
* منابع در روزنامه موجود است