اخبار ویژه
بانک مرکزی چرااز نظارت بر بانکها طفره میرود؟
«بانکها نقش خود در اقتصاد مقاومتی را ایفا نمیکنند. بانکها به جای بانکداری به شرکتداری مشغولند. بانکها در بازپسگیری معوقات بانکی جدی نیستند. بانکها به جای بخش تولید، به فعالیتهای غیرمولد تسهیلات میدهند. بانکها نقدینگی و تورم را دامن میزنند. بانکها سپردهها را میبلعند و قدرت خرید مردم را کاهش میدهند. بانکها عامل دلالی و نوسان در بازار مسکن، طلا و ارز هستند. بانکها از تحریم سوءاستفاده میکنند و در ازای انتقال منابع ارزی کارمزدهای نامتعارف دریافت میکنند. مدیران بانکها پاداشها و حقوق نجومی برای خود کنار میگذارند. بانکها از منابع رایگان قرضالحسنه سوءاستفاده میکنند.»
وبسایت الف با مرور این جملات از قول مسئولین مختلف نوشت: وقتی معاون نظارت بانک مرکزی (مهمترین مقام ناظر بر نظام بانکی) از پذیرش مسئولیت نظارت بر بانکها شانه خالی میکند، دیگر از سایر نهادهای نظارتی نمیتوان انتظار داشت! بانک مرکزی اختیارات لازم برای نظارت بر بانکها دارد. کمبود اختیارات نیز از طریق احکام برنامه پنجم توسعه و مصوبات نهادهای امنیتی جبران شده است. بانک مرکزی سامانههای متعددی ایجاد کرده که میتواند به صورت سیستمی بر عملکرد بانکها نظارت کند و به طور کلی دستش در این حوزه باز است. اما مشکل اصلی بانک مرکزی نه اختیارات قانونی است و نه ابزار، مشکل این است که بانک مرکزی وابسته به دولت است و مسئولان این بانک در همه دولتها (به جز در یک مقطع) جرأت و جسارت نه گفتن و حسابکشی از متخلفین نداشته و ندارند و بعضا سعی میکنند تا در اندک زمان مسئولیت، بار خویش را از طریق تعامل با متقاضیان ببندند!
نویسنده معتقد است: از هر زاویه که بخواهید به اصلاح کشور بنگرید، موضوع بانکها یک اولویت اجتنابناپذیر است، برای کنترل تورم؛ برای تحقق اقتصاد مقاومتی؛ برای مقابله با فساد؛ برای ایجاد توسعه؛ برای بسط عدالت، برای اسلامی شدن فضای جامعه و... در اصلاح نظام بانکی، اولویت با اصلاح ساختار بانک مرکزی است. تا بانک مرکزی اصلاح نشود، سایر کارها به نتیجه نمیرسد و سریال فساد، تبعیض و مالیات تورمی در کشور ادامه خواهد داشت. چند سال قبل تلاشهایی در بانک مرکزی برای اصلاح قانون بانکداری بدون ربا (مصوب دهه 60) و قانون پولی و بانکی کشور (مصوب قبل انقلاب) آغاز شد اما به نتیجه نرسید (در دولت مسکوت ماند). لذا پیشنهاد میشود نمایندگان مجلس ضمن پیگیری مسائل حاشیهای، به اولویتهای راهبردی کشور در محور اصلاح نظام بانکی اهتمام ورزند و یک بار برای همیشه این معضل ملی را برطرف کنند.
عضو کارگزاران فاتحه سازمان مدیریت را خواند!
عضو مرکزیت حزب کارگزاران میگوید ضرورتی برای احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی که جزء وعدههای انتخاباتی بود وجود ندارد و روحانی نیز به این ضرورت نرسیده که این سازمان را احیا کند.
انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی در دولت سابق- که در واقع انتقال ماموریت آن به معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئيسجمهور بود- با موجی از انتقادهای شدید مواجه شد. طیفهای مختلفی از کارگزاران گرفته تا اصلاحطلبان و سپس حامیان انتخاباتی دکتر روحانی و از جمله خود وی با انتقاد از این انحلال، یکی از وعدههای انتخاباتی خود را احیای سازمان مدیریت اعلام کردند اما با گذشت یک سال از تشکیل دولت نه تنها این وعده محقق نشده بلکه در کنار معاونت برنامهریزی ریاست جمهوری، ستادی نیز تحت عنوان ستاد هماهنگی اقتصادی دولت تشکیل شده که اخیراً مسئولیت آن از محمدعلی نجفی به مسعود نیلی سپرده شد.
در همین زمینه سعید لیلاز (از اعضای کارگزاران که مدتی نیز در فتنه 88 بازداشت شد) در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت «استراتژی روحانی آزادسازی اقتصاد است» . خبرنگار روزنامه اعتماد در این مصاحبه پرسید «یکی از وعدههای روحانی در پیش از انتخابات احیای سازمان برنامه بوده است که تاکنون محقق نشده است. با توجه به اینکه سیاستهای اقتصادی دولت به نوعی آزادسازی اقتصادی است اصلاً نیازی به احیای این سازمان هست و فکر نمیکنید وجود چنین سازمانی با سیاستهای آزادسازی اقتصادی منافات داشته باشد زیرا اقتصاد آزاد نیاز به برنامهریزی دولت ندارد و بازار خودش همه چیز را مشخص میکند.»
لیلاز در پاسخ گفت: بستگی دارد که ما چه کارکردی را از سازمان برنامه داشته باشیم. اگر سازمان برنامه بخواهد به سه برنامه آخر رژيم شاه و سه برنامه اول جمهوری اسلامی بازگردد که به نظر من چنین چیزی ممکن نیست، ضرورتی ندارد و کارآمدی هم نخواهد داشت.
وی افزود: من در مجموع مخالف احیای سازمان برنامه بهعنوان مرکز و قطب فرماندهی اقتصادی و اجتماعی ایران حتی در مسیر اجرا هستم اما اگر این سازمان تبدیل به یک مخزن فکری شود و در واقع یک نهادی باشد که استراتژی برای دولت بچیند فکر میکنم هم دولت و هم کشور به چنین اتاق فکر اندکی منسجمتر و اندکی عملیاتیتر احتیاج دارد منتها نه فراتر از آن.
وی در پاسخ این سؤال که فکر میکنید چرا روحانی با وجود وعدهاش هنوز این سازمان را احیا نکرده؟ اظهار داشت: به نظر من روحانی براساس تفکراتی این وعده را پیش از انتخابات به مردم داده بود ولی در عمل به این ضرورت نرسیده که این سازمان را دوباره احیا کند.
لیلاز در ادامه این مصاحبه مدعی شد: روحانی در مسیر آزادسازی اقتصادی حرکت میکند. در استراتژی بازار آزاد دولت فقط باید در موارد شکست بازار وارد عمل شود و به کمک بازار بیاید. این استراتژی آزادسازی اقتصاد استراتژي حزب است.
یادآور میشود با همین نسخهپیچیهای بازار آزادی و بیمسئولیتی دولت بود که در سال 74 و در سایه سیاستهای کارگزاران سازندگی- در حالی که چالش تحریم مانند امروز نبود- تورم به رقم 49 درصد رسید. امروز نیز در کاپیتالیسم غربی، سخن از دولت رفاهی، سیاستهای حمایتی دولت به طور جدی مطرح است و منطق آدام اسمیتی تعادل عرضه و تقاضا (بازار آزاد) خریداری ندارد
بازداشت نفوذی فتنهگران در خبرگزاری دانشگاه آزاد
سردبیر خبرگزاری دانشگاه آزاد و از فعالان فتنه 88 بازداشت شد.
به گزارش جهان نیوز، ماموران امنیتی دیروز با مراجعه به تحریریه خبرگزاری آنا عمارکلانتری را بازداشت کردند.
کلانتری از مدیران سایتهای تعطیل شده اینده و بازتاب، بود که پس از روی کار آمدن حمید میرزاده، بهعنوان سردبیر خبرگزاری دانشگاه آزاد انتخاب شد.
وی از همکاران فواد صادقی و علی غزالی است. غزالی در جریان استیضاح وزیر علوم بهعنوان بازیچه فتنهگران در سیاهبازی بورسیهها عمل کرد. غزالی که به گفته خودش با کمک و توصیه مسئولان ارشد وزارت علوم این نقش را ایفا کرد، پس از تکذیب مسئولان وزارت علوم با همین مقامات بهعنوان دوستان سابق درگیر شد.
گفتنی است، با آغاز ریاست میرزاده تغییرات جدی در رسانههای دانشگاه آزاد ایجاد و جمع زیادی از فعالان رسانههای زنجیرهای و فتنه 88 به خبرگزاری و روزنامه دانشگاه آزاد راه یافتهاند، طوری که مدیر مسئولی روزنامه فرهیختگان به احسان مازندرانی از زندانیان فتنه سپرده شده است.
جنگ غزه راز مگوی اسرائیل را فاش کرد
«اهالی غزه به خاطر پایداری خود و شجاعت جوانانی که دشمن را تحقیر کرده و غرورش را زیر پا گذاشتند، خوشحالی کردند و برای اولینبار ترس را به داخل جامعه صهیونیستی منتقل کردند تا رهبران آن سردرگم و آشفته شوند».
فهمی هویدی تحلیلگر در مقالهای که در فلسطین آنلاین منتشر شد، نوشت بعد از پنجاه روز برای اولین بار اجساد شهدا از خیابانهای غزه جمعآوری شد و نشانههای شادی و خوشحالی برچهره نوار غزه نمایان گشت. اهالی غزه به خاطر پایداری خود و شجاعت جوانانی که دشمن را تحقیر کرده و غرورش را زیر پا گذاشتند، خوشحالی کردند و برای اولینبار ترس را به داخل جامعه صهیونیستی منتقل کردند تا رهبران آن سردرگم و آشفته شوند. بعد از این جنگ طولانی مقبولیت دولت نتانیاهو به شدت کاهش یافت و نظرسنجیهای شبکه دو تلویزیون رژیم صهیونیستی نشان میدهد که هشتاد درصد جامعه صهیونیستی از عملکرد کابینه نتانیاهو ناراضی هستند و 90 درصد نیز از توافق آتشبس رضایت ندارند، این همه ماجرا نیست گزارشهای مطبوعاتی نشان میدهد که نیمی از اعضای کابینه امنیتی مخالف این توافق هستند چرا که اکثر اعضای این کابینه این سوال را مطرح میکنند که چگونه ممکن است بعد از 50 روز جنگ مجبور به پذیرش واقعیتی شویم که با آن مخالف بودیم؟!
در همین حال امنون ابرامویچ تحلیلگر سیاسی شبکه دو اسرائیل گفت؛ این جنگ چشمهای بسیاری را بر واقعیتهای جدید گشود و سوالاتی را از این قبیل مطرح کرد؛ اگر تهدیدات رژیم عبری در مورد ایران واقعی باشد، در صورتی که مجبور به جنگ همزمان در دو جبهه غزه و لبنان شود، در این صورت شرایط چگونه خواهد بود؟! سپس نتانیاهو و یعالون به عنوان صاحبان این نظریه که مسئله فلسطین غیر قابل حل است بعد از شکست نظریه مدیریت جنگ، چگونه رفتار خواهند کرد؟! اسرائیل که شعار مخالفت با مذاکره در شرایط جنگ را سر میداد، چگونه مجبور شد در شرایط جنگ برای آتشبس مذاکره کند؟ آیا تنها دستاورد نتانیاهو این نبود که توانست جنگ فرسایشی که مقاومت فلسطین توانسته بود با شایستگیهای نظامی وی را به سمت آن بکشاند، متوقف سازد؟
رسانههای صهیونیستی میگویند 70 درصد ساکنان مناطق اشغالی در جنوب فلسطین به فکر مهاجرت افتادهاند.
یک سال لاپوشانی برای بزک کردن شیطان بزرگ
باز هم آمریکا بعد از توافق ژنو ایران را تحریم کرد تا بحث قابل اعتماد یا غیر قابل اعتماد بودن آمریکاییها داغ شود! البته این بار واکنش مسئولان دستگاه سیاست خارجی کشور نسبت به تحریمهای قبلی آمریکا بعد از توافق ژنو، کمی صریحتر بوده و آنها «جدید» بودن این تحریمها را پذیرفتهاند اما در هر صورت از نقض توافق ژنو سخنی نمیگویند و این موضوع را تنها مغایر با «روح» توافقنامه میدانند!
به گزارش رجانیوز، از یک سال قبل که دولت یازدهم کار خودش را شروع کرد؛ آقای روحانی با تکیه بر مذاکره با اروپا و آمریکا تمام تلاش خود را بکار بست تا تحریمها علیه ایران لغو شود؛ اما این موضوع از ابتدا مورد انتقاد خیلیها در داخل کشور بود چرا که آنها معتقدند دل بستن برای رفع تحریمها از سوی دشمن «خوشخیالی» و «غیر واقعیبینانه» است و با مذاکره با آمریکا نه تنها مشکلی حل نمیشود بلکه مشکلات بیشتر هم خواهد شد.
حالا گذشت یک سال نشان میدهد ظاهراً حرفهای منتقدان دولت درست بوده است، چرا که بعد از توافق ژنو، آمریکاییها از تحریمهای یکجانبه و غیر منطقی علیه مردم ایران دست نکشیدهاند و در 12 ماه گذشته تأسیسات هستهای کشور نیز پلمب شده است.
اما چه افراد و چه جریانهایی باعث شدند تا این تحلیل نادرست و «آدرس غلط» در افکار عمومی بوجود بیاید که مذاکره با آمریکا رفعکننده مشکلات داخلی کشور است؟
پاسخ به این پرسش، نیازمند بازخوانی عملکرد رسانههای حامی دولت در یک سال گذشته و بویژه بعد از توافق ژنو است، درست همان روزهایی که منتقدان از «غیر قابل اعتماد بودن آمریکا» سخن میگفتند و در مقابل حامیان دولت با بوق و کرنا کردن توافق ژنو، از حل تمام مشکلات بواسطه مذاکره با آمریکا سخن میگفتند! همان روزهایی که هر کس علیه توافق ژنو کوچکترین سخنی به میان میآورد؛ با برچسب «بیسواد»، «تندرو»، «مغرض»، «افراطی»، «بدون شناسنامه» و... توصیف میشد اما گذشت زمان ظاهراً نشان داد اظهارات همین بیسوادهای افراطی درستتر از کسانی بود که مدعی تدبیر و شناخت دیپلماسی بودند.
رجانیوز برخی از تیترهای دروغین و توخالی نشریات زنجیرهای طی یک سال اخیر را مرور کرده است از جمله؛ «آرمان: تا 2 ماه دیگر تحریمها کاملاً برداشته میشود (12 مهر 92)»، «اسرار: فشار کری منجر به تعویق تحریمها شد»، «ایران: تحریمها رو به پایان است (30 مهر 92)»، «شرق: فروپاشی سازمان تحریم آغاز شد (30 آذر 93)»، «فرهیختگان: دستاورد دولت روحانی در صدمین روز؛ پایان هزار و یک شب هستهای»، «اعتماد: دستان بنبست شکن ظریف- کری»، «ایران: عبور از بحران 10 ساله در 100 روز»، «گسترش صنعت: تحریمها ترک خورد»، «اعتماد: مرگ تحریمها»!
رجانیوز مینویسد: شاید بهترین توصیف برای عملکرد روزنامههای زنجیرهای که در آن زمان تلاش داشتند تا به هر قیمت چهره آمریکا را «بزک» کرده و از دوستی و مهربانی دشمن برای ملت ایران سخن بگویند، سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در 28 بهمن 92 باشد که فرمودند: «برخی افراد تلاش دارند با بزک کردن چهره آمریکا، زشتیها و خشونتها و وحشتآفرینیها را از این چهره بزدایند و دولت آمریکا را دولتی علاقهمند به مردم ایران و انساندوست معرفی کنند، اما تلاش این افراد به نتیجه نخواهد رسید.»