با خورشید انقلاب(خاطراتی از رهبر معظم انقلاب)
خانهاي در كوچه باغ دل پذيراي همه
گاهي كساني كه در زمينه روانشناسي و رفتارشناسي كار ميكنند، بر اساس رفتارها يا نشانههاي رفتاري افراد، تا اندازهاي شخصيت فرد را شناسايي و تصويري از شخصيت او ارائه ميكنند. اگر من بخواهم با توجه به كتابخانه ايشان و قلمرو مطالعاتشان چنين تصويري ارائه كنم، بايد بگويم: ايشان مردي دانشمند و اديب است و شخصيتي است كه هم در عالم نظر و هم در عالم عمل، تواناست و نظر و عمل را با هم توأم كرده. تصوري كه من از ايشان دارم، تصور انساني بافرهنگ و فرهيخته و البته متعهد است. يعني اعتقاداتي دارد و به اعتقادات خودش هم سخت پايبند است و در راه آنچه كه به آن ايمان دارد، جهاد و مجاهدت ميكند. در عالم ارزش و ضد ارزش خنثي نيست و جهتگيرياش كاملاً روشن و شفاف است اما در عين حال وسعت نظر كمنظيري هم دارد؛ يعني نسبت به چهرهها و جريانهاي گوناگون نظر و ارزيابي دارد. آنچه در آقاي خامنهاي ديده ميشود، اعتقاد و غيرتمندي است و آنچه ديده نميشود، تعصب و تنگنظري. جمع اين دو بسيار مهم است.
تعصب و تنگنظري هردو ناشي از جهل است اما ايشان خيلي چيزها درباره ايران و جهان و راجع به اشخاص و افكارشان ميدانند و همين آگاهي وسيع، به ايشان انصاف و اعتدالي بخشيده كه كممانند است. آقاي خامنهاي قدر هر انديشمند و هر جرياني را ميداند و از داراييهاي فكري و علمي اشخاص مختلف و از تواناييهايشان بياطلاع نيست. به همين جهت است كه اشخاص و جريانها هم هركدام با ايشان ربط و رابطهاي دارند. گاهي ايشان شرح احوال پدربزرگ چهره برجستهاي را كه الان دارد زندگي ميكند و اينکه او در چه فني از فنون تبحر داشته را دقيق ميدانند. وقتي به اين چهره ميرسند، از آن پدربزرگ ياد ميكنند كه من شنيدهام يا خودم ديدهام كه جد بزرگ شما در نجف يا مشهد چنان بوده... اين باعث ميشود كه هركسي بتواند جايگاهي نزد ايشان داشته باشد.
از روشنفكر و شاعر نوپرداز يا شاعر كهنسرا گرفته تا دانشمند سلولهاي بنيادين و... هيچكس پيش ايشان غريب نيست. براي همه آنها جنبههايي در شخصيت آقاي خامنهاي هست كه آنها را خوشحال ميكند. يكوقت كتابي از مجتبي مينوي چاپ شده بود به نام «مينوي و گستره ادب فارسي» كه خواهر مرحوم مينوي ماهمنير مينوي مقالات او را گردآوري كرده بود. چند سال پيش من اين كتاب را خواندم. يك نسخه هم براي آقا گرفتم. چون نميدانستم نظر ايشان نسبت به مينوي چيست و آيا با او آشنايي دارند يا نه، پاورچين پاورچين گفتم كه آقا اين كتاب را هم بد نيست ملاحظه كنيد؛ اما ديدم كه ايشان مينوي را كاملاً ميشناسند و نسبت به علم و دانش و شخصيت او نظر مثبت دارند و با او ملاقات هم داشتهاند. به هر حال ايشان با خوشحالي كتاب را گرفتند و كمي هم درباره مينوي صحبت كردند. مينوي سال 1356 فوت كرده. من بعيد ميدانم اگر همين حالا به هم سن و سالهاي آقا در حوزه مراجعه شود، به تعداد انگشتان دست كساني باشند كه مينوي را بشناسند و تصوري روشن از او داشته باشند.
بنابراين ايشان به بركت مطالعه دائمي در طيفي وسيع و حضور در محافل ادبي و شور و نشاط و ذوقي كه در كنار حركت و تحرك اجتماعي و سياسي داشتهاند، ذهني غني و ديدي وسيع پيدا كردهاند. اين در كار رهبري يك كشور بزرگ با پيشينه كهن مانند ايران با چنين مردم بااستعداد و اهل ذوق و با سليقهها و قوميتهاي گوناگون، بسيار ارزشمند است. من در غزلي كه درباره ايشان سرودهام، گفتهام كه:
گر كسي از من نشاني از تو جويد گويمش
خانهاي در كوچه باغ دل، پذيراي همه
باتوجه به اين ويژگيها اگر بخواهيم از ميان شخصيتهاي برجسته فرهنگ و سياست در تاريخ ايران شخصيتي نزديك به شخصيت ايشان پيدا كنيم كه البته مستلزم اين است كه احاطه نسبي به فرهنگ و تاريخ ايران داشته باشيم و چهرهها را به درستي بشناسيم شايد بتوان خواجه رشيدالدين فضلالله همداني را آنهم صرفاً از برخي جهات، نه از همه جهات مثال زد كه البته رئيس كشور نبود؛ وزير بود، اما وقتي احوالاتش را ميخوانيم، ميبينيم در عين حال كه امور مهم كشور به دستش بوده، در فضل و دانش هم يگانه دوران خود بوده است. خواجه نصيرالدين طوسي هم از اينگونه شخصيتهاست كه در ميان رجال سياسي تاريخ ما از كساني است كه اهل فرهنگ و مطلع از معارف عصر خود بوده است. البته نبايد فراموش كرد كه هر تشبيهي از يك جهت مُقرِّب است و از جهت ديگر مُبعِّد...
* دکتر حداد عادل - ماهنامه امتداد- ویژهنامه رهبری.