kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۸۵۰۴
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۴

حقوق متقابل مردم در جامعه(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی اسلام مردم در یک جامعه چگونه حق و حقوقشان تعریف و در مقام عمل محقق می‌شود؟
پاسخ:
نکاتی درباره حق
1- ملاک حق‌گرایی عمل است
امام علی(ع) می‌فرماید: الحق اوسع الاشیاء فی‌التواصف و افیقها فی‌التناصف» حق آسان‌ترین چیزها است به زبان و مشکل‌ترین کارها است در عمل (نهج‌البلاغه- خطبه 214) یعنی میدان حق برای گفتن و بیان و خطابه و مقاله و سخنرانی و وسیع‌ترین میدان‌ها است، ولی در عمل و مراعات و اجرای عدل و انصاف و تسلیم شدن تنگترین میدانها است! لذا نباید فریب حرفها و سخنرانی‌ها و گفتمان‌های شفاهی را خورد و قضاوت کرد بلکه در مقام عمل و مراعات باید دید که به چه میزان بر پایه حق و عدل و انصاف عمل می‌شود! آنچه بشر در برابر آن تعظیم می‌کند، خود حق و مراعات حقوق است، ولی گاهی برخی اشخاص تحت تأثیر حرف قرار می‌گیرند و حرف را دلیل روحیه و عقیده و ملکات اخلاقی قرار می‌دهند و از این طریق به خطا می‌روند و گمراه می‌شوند!
2- حقوق یکطرفه نیست
امام علی(ع) می‌فرماید: «لایجری لاحدالاجری علیه و لایجری علیه الاجری له» حق له هیچ کس قرار داده نشده مگر آنکه علیه او نیز قرار داده شده و علیه هیچ کس قرار داده نشده مگر آنکه له او نیز قرار داده شده (همان). حقوق مردم بر مردم یکطرفه نیست! متبادل و متقابل است. اگر کسی بر کسی حقی دارد، معادل آن هم حقی از آن طرف برعهده او هست. به تعبیر دیگر هر کسی به هر اندازه از اجتماع طلبکار است، و اجتماع را در برابر خود موظف می‌داند، به همان نسبت مدیون اجتماع است. حق و تکلیف، دوش به دوش یکدیگرند. این طور نیست که همه حق‌ها را به بعضی داده باشند و همه تکلیفها را بر دوش بعضی دیگر گذاشته باشند. حق بهره است و تکلیف زحمت و کار و مشقت. هرکس که از اجتماع بهره‌ای می‌برد، باید به همان نسبت متحمل زحمت و به دوش کشیدن بار اجتماع باشد. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: از رحمت خدا به دور است کسی که سنگینی‌اش بر دوش اجتماع باشد (و باری از دوش دیگران بر ندارد) (فروع کافی، ج 5، ص 720) حقوق متقابل پدر و فرزند، حقوق زن و شوهر، حقوق معلم و شاگرد، حقوق همسایه با همسایه، همسفر با همسفر، حقوق حاکم و رعیت و... از مصادیق حقوق طرفینی و متبادل است. نسبت به سایر موجودات هم کم و بیش همین طور است تا هر جا که شعاع بهره‌ و استفاده انسان امتداد دارد، دایره تکلیف انسان هم وسعت دارد. (سرزمینها، چهارپایان و حیوانات و...)
3- در مورد خدا جاده حق یکطرفه است
امام علی(ع) می‌فرماید: اگر کسی باشد که او بر دیگران حق داشته باشد، و دیگران بر او حقی نداشته باشند، او فقط ذات اقدس الهی است. زیرا حقی که او بر بندگان دارد به معنای حظ و بهره نیست که در عوض دینی برعهده او بیاید. این معانی درباره مخلوقات صادق است که از یکدیگر بهره می‌برند و به یکدیگر بهره می‌رسانند. خداوند غنی مطلق و فیاض مطلق است. قرآن کریم می‌فرماید: «لایسئل عما یفعل و هم یسئلون» خداوند در مورد افعال خود مورد سؤال واقع نمی‌شود، بلکه این انسان است که در برابر نعمتها و مواهب افاضی خداوند باید پاسخگو باشد (انبیاء- 23)
مهم‌ترین حقوق الهی بر مردم
امام علی(ع) می‌فرماید: مهم‌ترین حقوقی که خداوند در این عالم قرار داده، حق والی بر رعیت و حقوق رعیت بر والی است، و این حقوق را مایه نظام الفت و عزت قرار داده است. اگر این حقوق متبادل شود، آن وقت حق مطلقاً محترم می‌گردد. کار دین و دنیا درست می‌شود و محیط و زمان اصلاح می‌گردد. شما نباید توقع داشته باشید که صالح بودن من به تنهایی کافی باشد برای اصلاح امور، من خودم شخصاً تا آخرین درجه، رعایت وظایف خودم و حقوق شما را می‌کنم. اما این کافی نیست! شما هم باید صالح باشید. همان طوری که من حقوق شما را رعایت می‌کنم، شما هم حق مرا رعایت کنید تا همه کارها درست شود و بر محور حق بچرخد. از اینجا معلوم می‌شود که اگر تنها خلیفه و زمامدار و امام بیدار و عادل و خیرخواه و طالب رضای خدا و قادر بر حل مشکلات باشد، کافی نیست، بلکه عامه مردم هم باید هوشیار، عدالتخواه، و آشنا به حقوق و وظایف خود باشند. باید از هوشیاری و میل به عدالت بهره‌مند باشند و خواستار حق و عدالت بوده باشند! خود امام علی(ع) در نامه‌ای به یکی از عمال خود می‌نویسد: حقی که مردم بر والی دارند این است که نعمتها اخلاق او را تغییر ندهد و در طول زمان زمامداری مغرور نگردد. بین خود و مردم فاصله ایجاد نکند،‌به مردم نزدیک باشد. و حق شما بر من این است که مطلبی را بر شما،‌ پنهان نکنم مگر آنکه مربوط به اسرار جنگ باشد، دیگر اینکه هیچ کاری را بدون مشورت شما انجام ندهم مگر آنکه مطلبی باشد که تکلیفش را اسلام معین و مشخص کرده، دیگر اینکه همه شما را به یک چشم نگاه کنم. (نهج‌البلاغه- نامه 50) آن حضرت در ادامه بحث تعاون و همکاری‌های اجتماعی می‌فرماید: نه کسی بالاتر از مقام همکاری‌های اجتماعی است و نه کسی پایین‌تر. همه محتاجند به یکدیگر و به همه احتیاج هست (همان - خطبه 214)
امام علی(ع) در اینجا با این فکر مبارزه می‌کند که بعضی از مردم را غرور می‌گیرد و خودشان را مافوق همفکری و همکاری و مافوق عقل و فکر و عمل دیگران فرض می‌کنند. فکر نمی‌کنند که عقل فرد هر اندازه هم که صائب باشد و عمل فرد هر اندازه هم موثر باشد، مثل عقل اجتماعی و عمل اجتماعی نیست!