kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۸۴۹۶
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۰

اخبار ویژه

 

خزانه، نه سال 92 و نه اکنون هرگز خالی نبود
خزانه کشور برخلاف آنچه آقای روحانی ادعا کرده، نه در ابتدای دولت وی و نه در انتهای دولتش خالی نبوده است.
دیروز خبرگزاری خبرگزاری تسنیم تصویر سندی را منتشر کرد که حسن روحانی مردادماه امسال در روزهای پایانی دولت دوازدهم، خطاب به نوبخت رئیس‌سازمان برنامه و بودجه نوشته «همه موجودی خزانه تخلیه شده است». محمود واعظی رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور در تاریخ 9 مرداد 1400 طی نامه‌ای به نوبخت رئیس‌سازمان برنامه و بودجه می‌نویسد: نامه شماره 194653 مورخ 1400/4/28 جناب‌عالی با موضوع درخواست «پرداخت مبلغ مورد ‌اشاره نزد خزانه به‌منظور تکمیل و بهره‌برداری از پروژه آبرسانی به آبیک» که تصویر آن به‌پیوست ارسال می‌شود، به استحضار ریاست محترم جمهوری رسید، پی‌نوشت فرمودند: «همه موجودی خزانه بر اساس درخواست‌های جنابعالی تخلیه شده است، موجودی وجود ندارد».
در واکنش به انتشار این سند، آقای نوبخت به اقتصادنیوز گفت: خزانه در پایان دولت دوازدهم خالی نبوده، خزانه ورودی مستمر دارد و هر روز در آن مبالغی تجمیع می‌شود. این بدان معناست که خزانه هیچوقت خالی نمی‌شود. حتی اگر چنین ادعای محالی صحت داشت؛ پس چطور طی سه ماه گذشته حقوق‌ها از سوی دولت جدید پرداخت شده است؟؟ به این ترتیب هم ادعای خالی بودن خزانه تکذیب می‌شود و هم اینکه عیان می‌شود دولت دوازدهم تا آخرین روزهای عمر خود متعهد به انجام طرح‌های عمرانی بوده است.
این واکنش نوبخت مبنی بر اینکه «خزانه هیچ‌ وقت خالی نمی‌شود» در حالی است که به گزارش مشرق، وی در ابتدای دولت یازدهم (سال 92) هنگامی که روحانی مدعی شد دولت، را با خزانه خالی از احمدی‌نژاد تحویل گرفته، نوبخت هم در مصاحبه با خبرنگاران این ادعا را تایید کرده و گفته بود دولت به علت آنکه خزانه خالی از احمدی‌نژاد تحویل گرفته، مجبور به گران کردن حامل‌های انرژی هم خواهد بود(!) آقای نوبخت که متاسفانه خودش یک پای ثابت برخی سیاه‌نمایی‌ها بوده، سوم شهریور 99 هم در ادبیاتی رعب‌افکنانه که با استقبال رسانه‌های بیگانه مواجه شد، ادعا کرد: «در اثر تحریم‌ها حتی نمی‌توانیم یک قطره نفت بفروشیم»! و این در حالی بود که گزارش‌ها، از فروش یک تا یک و نیم میلیون بشکه‌ای نفت در همان ماه‌ها حکایت می‌کرد.
یادآور می‌شود اظهارات غیرواقعی روحانی در مهرماه 92 و در آستانه مذاکرات هسته‌ای، به مفهوم خالی کردن زیر پای تیم مذاکره‌‌کننده بود و حال آنکه اصل ادعا خلاف واقع بود و در همان سال فروش حدود یک میلیون بشکه‌ای نفت در جریان بود.
امروز هم خزانه خالی به مفهوم صفر شدن موجودی آن، واقعیت ندارد اما با این تفاوت که مضیقه‌های تحریمی و درآمدی ایجاد شده در روند پسابرجام (کلاهبرداری آمریکا برای دو برابر شدن تحریم‌ها و شناسایی و انسداد مسیر‌های تجاری ایران در اثر همکاری با FATF و...) به مراتب بسی بیشتر از پیشابرجام است.
همچنین عدم اصلاح ساختار بودجه و بودجه‌ریزی غلط سازمان برنامه و بودجه ظرف چند سال اخیر، عملا به چند برابر شدن هزینه‌های جاری (غیرتولیدی)، افزایش کسری بودجه، تقاضای برداشت چند باره از صندوق توسعه ملی، استقراض چند باره دولت از بانک مرکزی و... انجامیده است.
در واقع به نظر می‌رسد ادعای خزانه خالی است، یا درز تحلیل مسموم سازمان برنامه و بودجه دولت سابق مبنی بر اینکه دلار در صورت عدم لغو تحریم‌ها تا سال 1406 به 285 هزار تومان می‌رسد، و... نوعی عملیات روانی برای ناچار‌نمایی کشور در پای میز مذاکرات محسوب می‌شود؛ و حال آنکه به عنوان مثال، دولت در دوره دو ماهه جدید تلاش کرده روند استقراض چند ده هزار میلیارد تومانی در هر ماه از بانک مرکزی را متوقف یا محدود کند. گفته می‌شود روند کاهش فروش نفت هم که دو سال قبل، تا زیر پنجاه هزار بشکه در روز رسید، در هشت، نه ماه اخیر روند صعودی چشمگیر داشته است.

لاف العبریه و زهرچشمی که مقاومت در «تنف» گرفت
شبکه سعودی العربیه مدعی شد اسرائیل برای حمله به نیروهای ایرانی در سوریه، از روسیه چراغ سبز گرفته است(!)
وبسایت این شبکه سعودی که به خاطر خوش‌خدمتی‌هایش به صهیونیست‌ها، در منطقه به «العبریه» مشهور شده، نوشت: نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل و «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهور روسیه به توافق رسیدند تا تل‌آویو آزادانه به حملات خود علیه مواضع وابسته به ایران در حریم هوایی سوریه ادامه دهد.
به نوشته العربیه، «زئیف الکین» معاون وزیر خارجه اسرائیل که بنت را در سفر به روسیه همراهی کرد، خبر داد در دیدار بنت و پوتین، دو طرف در مورد پرونده هسته‌ای ایران، وضعیت سوریه و تلاش تل‌آویو برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته‌ای تهران، بحث و گفت‌وگو کردند.
بنت در این دیدار خواست تا توافق کاهش تنش‌ها در جنوب سوریه دوباره فعال شده و نیروهای وابسته به ایران تا 80 کیلومتری شمال جولان (اشغالی) حضور نداشته باشند.
تقلید العبریه از فضاسازی محافل صهیونیستی در حالی است که اولاً دولت روسیه بر خلاف نقشه مشترک آمریکا و اسرائیل، و به دعوت ایران، وارد جنگ سوریه شد و در کنار ایران و دولت بشار اسد، تروریست‌های داعش و النصره را که در حال جنگ نیابتی علیه دولت سوریه بودند، تار و مار کرد. این در حالی بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی، به واسطه جنگ نیابتی در سوریه و عراق، خواب تغییر نقشه منطقه و کشاندن ناامنی به عمق مرزهای ایران را می‌دیدند.
ثانیاً اسرائيل بهتر از هر کس می‌داند که اگر درباره نیروهای ایرانی دست از پا خطا کند، با پاسخ پشیمان کننده- از خبر حمله چند سال قبل به تأسیسات صهیونیست‌ها در بلندی‌های جولان- روبرو می‌شود و در آن صورت کسی جلودار ایران و نیروهای مقاومت نخواهد بود.
همین چند ماه قبل اسرائیل از سوی مقاومت فلسطین با انبوه موشک‌ها و راکت‌ها ادب شد. هفته گذشته هم نیروهای مقاومت به تلافی حملات هوایی به این نیروها در منطقه تدمر، پایگاه اشغالگران آمریکایی در منطقه التنف را هدف حملات سنگین پهپادی و راکتی قرار داد.
مرکز عملیاتی ائتلاف مقاومت، پیش از این عملیات تصریح کرده بود که آمریکا و اسرائیل (سگ زنجیری واشنگتن) را متهم حمله هوایی به تدمر می‌داند و تلافی خواهد کرد.
به بیان دیگر، اگر بنابر مجازات صهیونیست‌های بی‌ریشه و اشغالگر توسط ایران یا نیروهای محور مقاومت باشد، نه آمریکا، نه روسیه و نه هیچ کشور دیگری نمی‌تواند جلودار آنها باشد. و صهیونیست‌ها نیز این را بهتر از هر کس دیگر می‌دانند. در مقابل اگر هم صهیونیست‌ها جرأت درگیری واقعی با نیروهای ایرانی یا سایر نیروهای مقاومت را ندارند، نه به خاطر مجوز نداشتن از این یا آن دولت،‌ بلکه هراس از پاسخ پشیمان‌کننده جبهه مقاومت بوده است.

کاهش تورم ذوق‌زدگی ندارد بفرمایید گلابی برجام(!)
روزنامه آفتاب یزد وابسته به طیف مدعیان اصلاح‌طلبی می‌گوید: کاهش جزئی تورم در دو ماه فعالیت دولت جدید ذوق‌زدگی ندارد.
این روزنامه از قول یکی از کارشناسان اقتصادی بزک‌کننده سوء مدیریت‌های دولت سابق نوشت: «گزارش‌های مرکز آمار ایران حاکی از این است که نرخ تورم نقطه‌ای در مهر ماه 1400 به عدد 39/2 درصد رسیده است که نسبت به ماه قبل 4/5 درصد کاهش یافته است. نرخ تورم سالانه نیز در همین مدت برای خانوارهای کشور به 45/4 درصد رسیده که نسبت به ماه قبل، 0/4 واحد درصد کاهش نشان می‌دهد. براین اساس تورم نقطه به نقطه و تورم سالانه در مهر ماه روند کاهشی دارد.
واقعیت این است که مشخص نیست این گزارش چقدر با واقعیت سازگار است اما به فرض هم که این موضوع واقعیت داشته باشد باید این نکته را مد نظر قرار بدهیم که کاهش تورم باید به گونه‌ای باشد که قدرت خرید و رفاه مردم در پی آن افزایش پیدا کند.
تصور من این است که این کاهش تورم به دلیل کاهش تقاضای ناشی از درآمد نداشتن مردم است. اینکه ما نقدینگی را کم کنیم می‌تواند مطلوب باشد اما از طرف دیگر اگر این نقدینگی جیب مردم را بیشتر خالی کرده باشد که سبب کاهش تقاضا شده باشد، مطلوب نیست.
وقتی تورم کاهش پیدا کند اما در کنار آن مردم به اندازه کافی بتوانند کالاهای مورد نیاز خود را تهیه کنند قابل تقدیر است.
این کاهش تورم ذوق‌زدگی ندارد و اگر ادامه پیدا کند خیلی جزئی خواهد بود.»
انتشار این تحلیل در حالی است که تورم در ماه‌های پایانی دولت سابق، روند شتابان به خود گرفته بود به نحوی که ظرف سه چهار ماه، بالغ بر 10 درصد به نرخ تورم افزوده شد. بنابراین نفس این اتفاق که آن افسارگسیختگی مهار شده و نرخ تورم به جای روند افزایشی کاهش یافته به رخداد ارزشمندی است که باید تداوم و تثبیت پیدا کند نکته دوم این است که این مهار روند افزایشی، با وجودکسری بودجه سنگین و به ارث مانده از دولت متبوع و مورد حمایت روزنامه آفتاب یزد است. در واقع و در حالی که دولت قبلی در همین اواخر اقدام به استقراض‌های چندباره و چند ده هزار میلیاردی از بانک مرکزی کرده و رقم نقدینگی تورم‌ساز را از 430 هزار میلیارد تومان در سال 92 به 4000 هزار میلیارد تومان رسانده بود، دولت جدید با همه دشواری کوشیده تا هزینه‌ها را محدود نموده و سرعت افزایشی تورم را تا حدودی مهار کند. بنابراین اگرچه مهار تورم باید سر سفره مردم دیده شود و هدف‌ نهایی نیز همین است، اما همین روند مهار فعلی، نشانه‌ای مثبت در جهت کاهش هزینه‌های تولید و تبدیل آن به کاهش قیمت محصولات است.
این نکته را هم باید گفت که کاهش تقاضا، اتفاق چند ماه اخیر نیست بلکه در چند سال اخیر به خاطر دلایل پیش گفته، روندی همیشگی بوده است. بنابراین اگر قرار بود صرف کاهش تقاضا در مهار تورم مؤثر باشد، نباید شاهد افزایش ده درصدی نرخ تورم در همین چند ماه پایانی دولت سابق می‌بودیم.
نهایتاً این که عجیب است روزنامه زنجیره‌ای بنویسد «کاهش جزئی تورم ذوق‌زدگی ندارد» و حال آن که همین‌ها به موازات افزایش تدریجی و پنهان تورم در دوره مدیریت برجام و دیگر هیچ» برای کارهای نکرده آن مدیریت جیغ و هورا می‌کشیدند و تیتر یک‌هایی مانند «بفرمایید گلابی برجام» را می‌زدند! از این دوره قیمت بسیاری از اقلام 8 تا 10 برابر افزایش داشت.

اعتراف رادیو فردا به درماندگی آمریکا مقابل ایران
ارگان رسمی ‌سازمان سیا، از اینکه جمهوری اسلامی نسبت به تهدید‌های آمریکا درباره بازگشت فوری به مذاکرات بی‌اعتنایی می‌کند، ابراز ناخرسندی کرد.
وب‌سایت رادیو فردا در تحلیلی می‌نویسد: به‌نظر می‌رسد رهبر جمهوری اسلامی عجله چندانی برای بازگشت به میز مذاکرات ندارد.
‎شایع‌ترین گزاره این است که طبق الگوی پس از شکست مذاکرات هسته‌ای سال ۸۳ که حکومت ایران با ابزار افزایش ظرفیت غنی‌سازی و تولید سانتریفیوژ تلاش کرد با دست پُر به مذاکرات هسته‌ای برگردد، این‌بار در حال «تقویت توانمندی ظرفیت سلاح اتمی‌» خود است تا امتیاز بیشتری بگیرد. خطر این رویکرد ایران طبق هشدارهای مقام‌های آمریکایی این است که پیشرفتهای فنی ایران ممکن است برجام را بلاموضوع کند، ولی احتمالاً چنین موضوعی برای رهبر جمهوری اسلامی نگران‌کننده نیست. در واقع او هراس چندانی از تصویری که از پیامدهای تأخیر در مذاکرات و توافق و برداشته نشدن تحریم‌ها‌ ترسیم می‌شود، ندارد و نیرویی هم که بتواند این ‌ترس را تحمیل کند، قدرت کافی ندارد.
شق اول این نیروها به فضای سیاست داخلی ایران بازمی‌گردد. در بازه زمانی سال ۹۰ تا ۹۲ که تحریم‌ها علیه حکومت ایران به اوج رسیده بود، طیفی از نیروهای سیاسی، حضور فعال در لایه‌های بالادستی سیاست ایران داشتند که درباره پیامدهای تحریم‌ها هشدار می‌دادند، برای مذاکره با غرب فشار می‌آوردند، آن را تبدیل به یک الگوی انتخاباتی کردند و آمادگی برای برعهده گرفتن نقش مذاکره‌کننده / سازشکار داشتند. همه این نیروها اکنون حاشیه‌نشین شده‌اند و به‌عنوان نماد باخت معرفی می‌شوند.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی پس از خروج دولت ‌ترامپ از برجام بارها‌ اشاره کرده که مذاکرات با آمریکا نشان داد «بی‌اعتمادی» او به غرب درست بوده است.
علی‌اکبر صالحی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی‌ جمهوری اسلامی، در روایتش از مذاکرات محرمانه سال ۹۱ در عمان‌ اشاره می‌کند که این نگرانی سابقه‌دار است و به نقل از رهبری می‌گوید: ««نمی‌توانیم به آمریکایی‌ها اعتماد کنیم؛ با توجه به خلف وعده‌ای که می‌کنند، تجربه بدی از آنها داریم. آنها هیچ وقت پایبند به عهد و پیمان نبودند» ...عرض کردم اگر اجازه دهید، برای اتمام حجت در این زمینه اقدام کنیم، به هر حال چیزی را از دست نمی‌دهیم؛ یا به نتیجه می‌رسیم یا نمی‌رسیم... فرمودند برای اتمام حجت، امر درستی است. مخالفتی ندارم.»
الگوی «اتمام حجت» از نظر رهبر حکومت ایران اکنون تجربه شده و اشتباه و بازنده است، ولی مهم‌تر از آن این است که نیروی فشار قدرتمندی در داخل و خارج برای تغییر این دیدگاه وجود ندارد.
رهبر جمهوری اسلامی دی‌ماه سال ۹۲ در یک سخنرانی عمومی گفت که مذاکرات «با شیطان برای رفع شر» انجام می‌شود. شر مهم در آن دوران فشار فوق‌العاده و ناگهانی تحریم‌ها بود و حکومت ایران می‌کوشید با اهرم مذاکره جو موجود شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل در دنیا گرفته شود».
به‌نظر می‌رسد چنین دیدگاهی در حال حاضر کمرنگ‌تر شده و ارزیابی سخنرانی‌های شش ماه اخیر رهبر جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که او تحریم را به اندازه سال ۹۲ شر نمی‌پندارد و روی ظرفیت‌ها و مهارتهای حکومت برای کاهش آسیب‌های تحریم‌ها، حساب جدی‌تر باز کرده است. این نگاه به اقتصاد مقاومتی تا اصلاح ثانوی، غالب و جاری و واقعی است. جمهوری اسلامی از نگاه رهبری، دوران فشار حداکثری ‌ترامپ را از سر گذرانده است. وضعیت فعلی برای او‌ ترسناک نیست و ایران توانایی کافی را در منطقه داراست.
رادیو فردا در پایان با لحنی درمانده و مستأصل می‌نویسد: مولفه‌هایی چون تجدیدنظر چین در حمایت نفتی از ایران، برنامه حمله نظامی به ایران و... تهدید‌های مهمی‌هستند، ولی تا زمانی که درباره‌شان فقط حرف زده می‌شود، چندان تعیین‌کننده نیستند. زور کماکان مهم‌ترین زبان دیپلماسی است.