kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۷۹۵۸
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۵۱

تحقیر زن در اندیشه غربی از دیـــرباز تــاکنون

 

رهبر انقلاب درسومین نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع زن و خانواده، با ‌اشاره به مبانی غنی و ناب دین اسلام در مقابل قرائت‌های غربی و شرقی از هویت و حقوق زن، از فعالین حوزه زن و خانواده خواستند «اینها را باید تئوریزه کنیم؛ به شکل نظریه‌ها و مجموعه‌های قابل تشعب، قابل استفاده و قابل استنتاج دربیاوریم و در اختیار همه بگذاریم؛ هم در اختیار خودمان برای برنامه‌ریزی، هم در اختیار مخالفین، هم در اختیار استفسارکنندگان.» بخش زن و خانواده و سبک زندگی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در همین زمینه یادداشتی از خانم «فریبا پروینیان»، کارشناس مطالعات زنان منتشر کرده است.
* * *
«مرد، آغاز و انجام زن است»، این جمله توماس آکونیاس است که به «عالم جهانی» مسیحیت کاتولیک رم معروف است. وی به عنوان یک فیلسوف بزرگ و راهبر جامعه غرب با‌اشاره به داستان آفرینش در انجیل قاطعانه اظهار می‌کند که مرد «آغاز و انجام» زن است و زنان نوعی نقص و عدم توفیق دارند و به کرات از او نقل شده که زن انسانی است که به طور ذاتی ناقص و ناموفق است. او با پیروی از ارسطو تولد دختر را ناشی از ضعف قدرت تولید مثل مرد دانسته و معتقد بود این ضعف موجب می‌شود که انسانی «ناقص» متولد شود. او زن را پایین‌تر از بردگان می‌دانست و بر این باور بود که زن باید طبق قانون طبیعت، مطیع و منقاد باشد.
زنان در کلیسای قرون وسطا کاملاً ساکت بودند. اجازه‌ اینکه به مردان چیزی بیاموزند یا بر آنان مسلط شوند را نداشتند و باید در سکوت و اطاعت کامل مسائل روحانی را فرا می‌گرفتند. چرا که کلیسا آنان را تهدیدی برای مردان و مسبب گمراهی ایشان می‌دانست. این نگاه حتی کمتر از یک قرن پیش در این کشورها اثر ویرانگری خود را داشت.
«تا چند سال قبل از این نه خیلی زیاد زنانی که در مراکز آموزش عالی تحصیل می‌کردند، حق نداشتند که مدرک کتبی تحصیلات عالی خودشان را بگیرند! در همین اواخر در بعضی از کشورهای غربی، از جمله انگلستان، مطبوعات یکی از کشورهای غربی که نمی‌خواهم از آن کشور و از آن مجله اسم بیاورم، پیرزنی را معرفی کرده بود که در سال ۱۹۱۷ یعنی مثلاً هفتاد سال قبل در حد دکترا تحصیلات عالیه کرده است؛ لیکن به او مدارک تحصیل نداده‌اند! بعد سؤال می‌کند چرا مدرک تحصیل نداده‌اند؟ می‌گوید که چون تا سال ۱۹۴۷ در انگلستان به زنانی که تحصیل می‌کردند، مدرک تحصیلی نمی‌دادند و می‌گفتند که زن نباید مدرک تحصیلی بگیرد!... در همان سال‌هایی که چنین حقارت‌هایی در فرهنگ غربی مشاهده می‌شد، در ایران اسلامی، بانوی اصفهانی اجازه اجتهاد از مجتهدان درجه اول آن روز اسلام داشت؛ در اصفهان، حوزه‌ تدریس فلسفه و فقه را دایر داشت، اسلام، این است». (۱)
در کشورهای اروپایی تا اواسط قرن نوزدهم سایه قوانین قیومیت سنگینی می‌کرد، قوانین قیومیت، زنان را از بهره‌مندی از حقوقی نظیر مالکیت دارایی‌ها، دستمزدها و ثروت موروثی محروم می‌نمود و آن را در اختیار شوهر قرار می‌داد در حقیقت همه دارایی زن، ملک مرد می‌شد؛ زن محجور بود و با هیچ‌کس نمی‌توانست قرارداد مالی منعقد کند. حتی در کشوری نظیر فرانسه تا حدود یک قرن پیش، زنان حق داشتن حساب‌های بانکی را نداشته و این حق در سال ۱۸۸۱ میلادی به زنان اعطا شد، و پنج سال بعد به زنان متأهل هم اجازه داده شد تا بدون اجازه شوهر حساب بانکی باز کنند. انگلیس تا سال ۱۹۷۵ چنین اجازه‌ای به زنان نداد و ایالات متحده تا دهه ۱۹۶۰ زنان را از داشتن حساب بانکی محروم می‌ساخت. طبق قانونی که در سال ۱۸۵۰ به تصویب مجلس ملی انگلستان رسید زنان جزء شهروندان و اتباع کشور محسوب نمی‌شدند، آنها حتی از مالکیت بر تن‌پوش‌های خود محروم بودند. در یونان، چند دهه پیش، اقامه دعوی زنان در محکمه ممکن
نبود.
«شما ملاحظه کنید که در دنیای غرب و همین کشورهای اروپایی که این همه مدعی دفاع از حقوق زنان هستند که تقریباً همه‌اش دروغ است تا دهه‌های اول این قرنی که تمام شد، زنان نه فقط حق رأی نداشتند، نه فقط حق گفتن و انتخاب کردن نداشتند، حق مالکیت هم نداشتند؛ یعنی زن مالک اموال موروثی خودش هم نبود، اموال او در اختیار شوهر بود!». (۲)
منع هرنوع آموزش روشنگرانه و فقط ارائه آموزشی که مطابق با «وظایف جنسی زن و التذاذ مرد» باشد، فلسفه کلی تعلیم و تربیتی بسیاری از فیلسوف‌های غربی از جمله ژان ژاک روسو است. این دیدگاه غالب در دستگاه فکری آنان در دوره‌های زمانی متفاوت به‌اشکال مختلف دیده می‌شود. روسو در دو کتاب «امیل» و «قرارداد اجتماعی»، زن را موجودی فاقد درک و عقل و نالایق برای تربیت کودک و تنها وسیله‌ای برای کسب التذاذ در مرد می‌بیند. او حتی معتقد نیست مرد بهتر از زن تربیت می‌کند بلکه معتقد است به طور کل زن توانایی تربیت کودک را ندارد. روسو هرجا از جوانان سخن به میان می‌آورد تنها جنس مذکر را خطاب می‌کند و زنان را لایق و شایسته کار و‌اشتغال نمی‌بیند و در نهایت معتقد است خلقت زن تنها برای مقبول واقع شدن از سوی مرد است و زن آفریده شده که در خدمت مرد باشد. (۳)
در همین راستا رهبر انقلاب در یکی از سخنان خود با ‌اشاره به موضوع نگاه دست دوم به زن می‌فرمایند: «رام کردن زن سرکش»، یکی از همان نمایشنامه‌های ارزشی است. در این نمایشنامه، از دیدگاه شکسپیر، همه‌ ارزش و اهمیت زن به این است که مطیع و برده‌ مرد باشد. خانم‌ها خوب است تعدادی از نمایشنامه‌های شکسپیر را اگر نخوانده‌اند، بخوانند تا ببینند که زن در چشم غربی‌ها چیست!؟ از دیدگاه آنها، مرد سرور زن است! در همین نمایشنامه‌ اتللو، اتللو کیست؟ اتللو یک سیاهپوست بی‌اصل و نسب است و طرف مقابلش یک خانم ‌اشرافی است به نام دزدمونا. زن، خانمی ‌اشرافی و زیبا و مرد، یک سیاه گردن‌کلفت که در جنگ مهارت به خرج می‌دهد و سرباز خوبی است. به مجردی که اتللوی سیاهپوست، شوهر دزدمونای‌اشرافی می‌شود، دیگر زن باید به او بگوید «سرور من». بعد هم مرد، این‌قدر حق دارد که زن را به دست خودش خفه کند؛ برای این‌که سوءظنی به او پیدا کرده است. توجه می‌کنید؟ حالا اینها را مقایسه کنید با اسلام.
در اسلام این مسائل و این خبرها نیست. بله؛ در اسلام هم ازدواج یک دختر ‌اشرافی زیبای با اصل و نسب را با یک پسر زشت بی‌اصل و نسب که همان داستان معروف «جویبر» است، داریم. اما این دختر، وقتی که به همسری جویبر در می‌آید، شوهر «سرور او» نمی‌شود. در «اتللو» به مجردی که زن‌اشرافی به همسری سیاهپوست در می‌آید، مرد «سرور» زن محسوب می‌شود. این نگرش به زن را ملاحظه کنید! در آن دیدگاه، زن، همه ارزشش به این است که مرید و برده و مخلص و مطیع دربست شوهر باشد. اینها نشان‌دهنده‌ نگرش غربی‌ها نسبت به زن است و چقدر هم نگرش بدی است!» (۴)
قوانینی در کتب مقدس مسیحیت و یهودیت وجود دارد که جایگاه دست چندمی زن در جامعه را نشان می‌دهد: مرد یهودی هر روز در دعای خود اینگونه نجوا می‌کند: «خدا را شکر که زن آفریده نشده‌ام»، یا به طور مثال مرد می‌تواند دخترش را در ازای قرضی که گرفته است بفروشد اما نباید او را وادار به فحشا کند یا در موارد دیگری آمده است که جایگاه و مقام زن از شوهر پایین‌تر است و این مرد است که حق حکمرانی بر زن را دارد. (۵)
زنان مسیحی و یهودی از کودکی با این دسته از آموزه‌ها رو به رو شده و این طرز تلقی از زن بودن؛ خود خاستگاه بحران زنان در غرب است. زنانی که از خود الهی‌شان فاصله گرفتند و این دوری از خویشتن الهی خویش موجب فراموشی و نادیده انگاشتن کرامت ذاتی انسانی آنان شد، در درون آنها تشتت خاطر ایجاد کرد و به بحرانی درونی منجر گردید و مبنای مشکلات و آسیب‌های دیگر برای آنها شد. زنانی که در درون خود را حقیر می‌دیدند و در اجتماع و خانواده احساس امنیت و عزت نمی‌کردند. نتیجه عدم احساس امنیت و تحقیر؛ عصیانی است که امروز زن غربی در آن دست و پا می‌زند. زنی که دچار از خودبیگانگی است و مسموم اندیشه‌های تحریف شده و ضد زن است و برای فرار از این مسمومیت سعی می‌کند آن را به دیگران هم سرایت دهد.
در مقابل، نگاه اسلامی به زن را داریم که
رهبر انقلاب در تبیین آن می‌فرمایند: «نگاه اسلام این است که زن و مرد از لحاظ ارزش‌های انسانی برابرند: إِنَّ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ وَالقانِتینَ وَالقانِتاتِ وَالصّادِقینَ وَالصّادِقاتِ وَالصّابِرینَ وَالصّابِراتِ وَالخاشِعینَ وَالخاشِعاتِ وَالمُتَصَدِّقینَ وَالمُتَصَدِّقاتِ... (احزاب:۳۵) تا آخر؛ مرد مسلمان و زن مسلمان در مورد ارزش‌های الهی و انسانی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. وظایف مشترکی هم هر دو دارند؛ وظیفه‌ امر به ‌معروف مشترک است، وظیفه‌ خدمت مشترک است، وظیفه‌ جهاد فی‌سبیل‌الله [برای] هر کدام به نوعی مشترک است، مربوط به مرد یا مربوط به زن ویژه نیست. هر کدام هم وظایف ویژه‌ای دارند؛ زن وظایفی دارد، مرد وظایف ویژه‌ای دارد که خدای متعال به خاطر اداء همین وظایف ویژه، ترکیب ساختمان جسمی و روحی آنها را هم متناسب با آن وظیفه بنا کرده و خلق کرده. بنابراین این نگاه اسلام و نگاه جمهوری اسلامی به زن است، و ما به این نگاه افتخار می‌کنیم؛ ما سر تا پا اعتراض به منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی در مورد زنیم؛ معتقدیم آنها به زن دارند ظلم می‌کنند.» (۶)
پی نوشت‌ها :
۱) آیت‌الله ‌خامنه‌ای، ۱۴خرداد ۱۳۷۶
۲)آیت‌الله‌ خامنه‌ای، ۳۰ خرداد ۱۳۷۶
۳) سید خدایار مرتضوی، شهیندخت پاکزاد: زبان، زنان و دوگانگی گفتمانی در اندیشه سیاسی روسو (۱۳۹۵)
۴) ۲۹ دی ۱۳۷۱
۵) سیده‌مژگان‌سخایی، ریشه‌یابی بحران زنان در غرب با تکیه بر آموزه‌های کتاب مقدس، (۱۳۹۰)
۶) آیت‌الله‌ خامنه‌ای، ۱۵ بهمن ۱۳۹۹