ایران در رسانههای جهان
سرویس سیاسی-
رسانههای بینالمللی و منطقهای روزانه اخبار و تحلیلهای مختلفی را درباره ایران منتشر میکنند. ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیلها به معنای تأیید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانههای خارجی درباره کشورمان است.
نشنال اینترست:
آیا بحرین محل مناقشه ایران و اسرائیل است؟
اندیشکده آمریکایی «نشنال اینترست» در مطلبی نوشته است: افتتاح سفارت اسرائیل در منامه میتواند احتمال قیام بحرینیان شیعه طرفدار ایران را افزایش دهد.
بحرین، یک کشور جزیرهای کوچک در خلیجفارس، سرزمینی است که در آن پادشاهی سنی بر اکثریت جمعیت شیعه حکومت میکند. این کشور با همهپرسی جنجالی در 1970 از ایران جدا شد. بحرین اکنون با عادی سازی روابط خود با اسرائیل، دشمن ایران، سرزمین مادری خود را نادیده میگیرد.
بحرین همچنین میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در پایگاه لجستیکی و امنیتی علیه بلندپروازیهای ایران در خلیجفارس است. با توجه به سابقه مشترک ایران و بحرین و این واقعیت که اکثریت جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل میدهند، حاکمان سنی بحرین در جلوگیری از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی و صدور ایدئولوژی انقلابی خود به کشور جزیره هوشیار بودهاند.
وزیر خارجه اسرائیل یائر لاپید اخیراً سفارت اسرائیل در منامه، پایتخت این کشور را در جریان یک سفر تاریخی به بحرین رسماً افتتاح کرد. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران با انتقاد از بحرین به دلیل استقبال از لاپید در منامه، گفت که این اقدام به معنای «خیانت آشکار» به مردم مظلوم فلسطین است.
این دیپلمات ارشد ایرانی هشدار داد که حضور اسرائیل در منطقه خلیجفارس چیزی جز ناامنی برای بحرین و کل منطقه نخواهد داشت.
با توجه به این واقعیت که اعتراضات ضداسرائیلی پس از سفر لاپید آغاز شد و باعث شد پلیس در تجمع از گاز اشکآور استفاده کند، افتتاح سفارت اسرائیل میتواند شیعیان بحرین را علیه دولت سنی بسیج کرده و زمینه را برای حکومت اسلامی فراهم آورد. معترضان با در دست داشتن پرچم فلسطین و بحرین با سر دادن شعارهای «مرگ بر اسرائیل» و «نه به سفارت اسرائیل در بحرین اسلامی» تظاهرات کردند.
علاوهبر این، شیخ حسین الدیحی، معاون دبیرکل جامعه ملی اسلامی الوفاق، یک جنبش مخالف مسلح شیعه، به بیبی سی گفت که مردم بحرین سفر لاپید را محکوم میکنند.
در حالی که مقامات ایرانی مکرراً تأکید کردهاند که ایران حضور اسرائیل در نزدیکی مرزهای خود را تحمل نخواهد کرد، برخی از ناظران معتقدند که بحرین با عادی سازی روابط خود با اسرائیل به بهانه تهدیدهای ایران از خط قرمزهای جهان اسلام عبور کرده است.
پس از انقلاب اسلامی 1979، بحرین در مسائل اقتصادی و سیاسی از ایران دوری کرد. در نتیجه، ایران از بزرگترین شریک تجاری بحرین فاصله دارد و صادرات بحرین به ایران به طور پیوسته از 49.5 میلیون دلار در سال 1997 به 1.58 میلیون دلار در سال 2018 کاهش یافته است.
بحرین به دلیل نگرانیهای مربوط به برنامههای هستهای و موشکی ایران و سیاست خارجی، زیر چتر امنیتی ایالات متحده که شامل عربستان سعودی و اسرائیل نیز میشود، پناهنده شده است. عبداللطیف بن راشد الزیانی، وزیر امور خارجه بحرین در ژانویه 2021 گفت: «ما باید به برنامه موشکی ایران، حمایت آن از نیروهای نیابتی در منطقه و مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه پاسخ دهیم.»
همچنین، عبدالله بن احمد آل خلیفه معاون بحرین در روابط بینالمللی گفت: برجام بحران و خشونت بیشتری به بار آورده است. «وی اظهار داشت که کشورش امیدوار بود برجام رفتار تهران را تغییر داده و امنیت منطقهای را افزایش دهد اما چنین امیدهایی ناکام ماند.
در آگوست 2020، بحرین و امارات متحده عربی رسماً قصد خود را برای برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با اسرائیل اعلام کردند و روابط خود را در توافقنامه آبراهام با میانجیگری آمریکا عادی کردند. این توافق موازنه قدرت در خاورمیانه را به نفع اسرائیل تغییر داده است، اسرائیلی که اکنون بیش از هر زمان دیگر به مرز ایران نزدیک است.
مقامات بحرینی و آمریکایی ایران را به دلیل حمایت و سازماندهی گروههای مخالف در داخل بحرین محکوم کردند. ایالات متحده حتی برخی از گروههای بحرینی مورد حمایت ایران را به عنوان سازمانهای تروریستی معرفی کرده و آنها را به دریافت حمایت مالی و لجستیکی از سپاه متهم کرده است.
در حالی که ایران هرگونه دخالت در بحرین را رد میکند، مقامات بحرینی از سپاه پاسداران بخاطر حمایت از شیعیان بحرین برای برکناری دولت در قیام فوریه تا مارس 2011 انتقاد کردند.
مقامات ایرانی تمایل خود را برای تشکیل دولت جدید در بحرین که نماینده نظرات اکثریت جمعیت شیعه است، پنهان نکردهاند. حتی پس از انقلاب اسلامی، برخی از مقامات ایرانی معتقد بودند که بحرین متعلق به ایران است. در سال 2012، حسین علی شهریاری، نماینده پارلمان ایران ادعا کرد که «اگر اتفاق جدیدی در رابطه با بحرین رخ دهد، این حق ایران است که در مورد بحرین تصمیم گیری کند.»
علاوهبر این، روزنامه کیهان ایران، که مدیر آن توسط [آیتالله العظمی] خامنهای منصوب شد، در سال 2007 نوشت که «بحرین تا چهل سال پیش بخشی از خاک ایران بود. امروز، تقاضای عمده بحرینیها بازگرداندن استان جدا شده به ایران و سرزمین مادری آن است و این حق مسلم ایران و مردم بحرین است.»
با وجود این اظهارات، ایران به طور مداوم بحرین را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته است اما عادی سازی اخیر منامه با اسرائیل و پتانسیل همکاری نظامی آینده، ممکن است افراط گرایی را در داخل کشور تشدید کند.
در هر صورت، مقامات بحرینی احتمالاً در مورد اقدامات ایران، که دارای نفوذ سیاسی و فرهنگی قوی در بحرین است، محتاط خواهند بود. مقامات بحرینی به زودی فراموش نخواهند کرد که در جریان قیام سال 2011، برخی از شیعیان بحرین با ارسال نامهای از رهبر ایران خواستند تا به هدف آنها کمک کند. این امر بحرین را در موقعیت نامطلوبی قرار میدهد که در آن منامه باید روابط جدید خود با اسرائیل را در برابر تهدید آشفتگی داخلی متعادل کند. قیام دیگری به خوبی میتواند به معنای پایان نظام سلطنتی باشد.
واشنگتن اگزمینر:
بایدن تا کی بازیهای هستهای ایران را تحمل میکند؟
وبگاه آمریکایی «واشنگتن اگزمینر» در مطلبی مدعی شد: در شرایطی که دولت بایدن از ایران میخواهد به میز مذاکره هستهای بازگردد، این کشور از این کار طفره میرود.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، در صحبت با یائیر لاپید وزیر امور خارجه اسرائیل، روز چهارشنبه، هشدار داد که «هر روز که میگذرد فرصت کوتاه میشود. زمان کم است. ما به نقطهای نزدیک میشویم. که در آن بازگشت به برجام به خودی خود ضامن منافع آن نیست.»
بلینکن افزود: ما آمادگی داریم در صورت تغییر مسیر ایران به گزینههای دیگر روی آوریم.
لاپید هم به شکلی صریحتر گفت: من فکر میکنم با گفتن «گزینههای دیگر»، همه در اینجا، در اسرائیل، [امارات متحده عربی] و در تهران، منظور ما را درک میکنند.
مشکل بلینکن و رئیسجمهور جو بایدن این است که تا کنون آنها صبر بیحد و حصر را در مورد رفتار ایران نشان دادهاند. آیا تعجب آور است که آنها به بازی خود ادامه دهند؟
دولت بایدن با یک استراتژی واضح مذاکره وارد این کار شد: تا زمانی که ایران به تعهدات کامل خود در برجام باز نگردد، آمریکا تحریمها علیه ایران را لغو نمیکند. این رویکرد تلاش میکرد از فشار اقتصادی ناشی از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها بر ایران استفاده کند.
متاسفانه بایدن از آن زمان این رویکرد فشار محور را کنار گذاشته است. در حالی که او به معنای واقعی کلمه از ایران میخواهد که به مذاکرات بازگردد، دولت جدید ایران احساس میکند که ابتکار عمل را در دست دارد. تهران غنیسازی اورانیوم خود را به سطوح بالاتری رسانده است. برنامه توسعه موشکهای بالستیک ایران به مدد تعلیق برخی تلاشهای منع توسعه هستهای دولت ترامپ توسط دولت بایدن با سرعت ادامه مییابد.
خطر این است که ایران از این فضا و زمان برای تکمیل اقتدار خود با موشکهای بالستیک استفاده کند. چنین موفقیتی به تهران اجازه میدهد تا یک سلاح هستهای قابل تحویل بسازد؛ و کار از آنجا بدتر میشود.
در مواجهه با بمب هستهای ایران، نفتالی بنت، نخستوزیر سخت کوش اسرائیل، احتمالاً علیه ایران (با یا بدون حمایت آمریکا) اقدام خواهد کرد.
بایدن باید روش خود را تغییر دهد. او اکنون باید تحریمهای اقتصادی جدیدی را علیه ایران وضع کند. نیاز به عمل بازدارنده، صرفاً نباید با نابودی آینده اسرائیل و صادر کردن تئوری امپریالیسم اسلامی ایران تحت سپر باج خواهی هستهای توجیه شود. به طور برابر، این در مورد جلوگیری از رقابت تسلیحات هستهای در یکی از بیثباتترین مناطق روی زمین هم صادق است. پارانویا، عدم قطعیت سیاسی و جریانات افراطی در خاورمیانه فراوان است.
اقدامات اخیر عربستان سعودی برای تحکیم روابط خود با پاکستان و دسترسی به فناوریهای هستهای چین، قرار است به ما چیزی بگوید. یعنی اگر ایران اول به سمت سلاح هستهای برود، دشمن مذهبی ایران سلاح هستهای خود را خواهد داشت. این میتواند انواع عواقب نامطلوب داشته باشد. گرایشات روانپریشانه او را کنار بگذاریم، اگر برنامه اصلاحات داخلی ولیعهد محمد بن سلمان شکست بخورد، عربستان سعودی میتواند به نوعی خلافت دوم تبدیل شود. سلاح هستهای ایران نیز به اقدامات ترکیه سرعت میبخشد. آیا ما میخواهیم تسلیحات هستهای را در دست اردوغان خودشیفته ببینیم؟
بایدن باید واقعیت را بشناسد و از آن لحظه استفاده کند. او باید به ایران یک مهلت نهایی حداکثر یک ماهه بدهد تا به مذاکرات بازگردد. در غیر این صورت، او باید بر تحریمهای دوران ترامپ اصرار بورزد.