kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۷۶۹۳
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۴۰۰ - ۱۸:۱۹

چگونگی تاثیر اسلام بر تمدن اروپا(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
دنیای غرب و اروپا چگونه در روند رشد، توسعه و تمدن‌سازی خود از آموزه‌های وحیانی اسلام و تمدن اسلامی بهره گرفتند؟
پاسخ:
ظهور تمدن اسلامی
اشتباهی که کلیسا در دنیای غرب مرتکب شد، این بود که خیال کردند که خصوصیات همه ادیان مانند دین مسیحیت است و از این نکته غافل شدند که دین اسلام خالق یک تمدنی شد که ملل متنوع گوناگونی را به یکدیگر پیوند داد و بزرگ‌ترین تمدن‌های عالم را به وجود آورد. تمدنی که حق بسیار عظیمی بر تمدن امروز اروپا دارد.(تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج11) دنیای اروپا در جمیع شئون زندگی خودش بسیار مدیون تمدن اسلام است. شیخ محمد عبده می‌گوید: «دنیای اروپا از روزی که از دین خودش صرف‌نظر کرد به سوی سعادت
گام برداشت و دنیای اسلام از روزی که از دین خودش صرف‌نظر کرد، بدبخت شد! و این تفاوت دو دین است». نکته‌ای که به جمله عبده باید اضافه کرد این است که بله اروپا از دین خودش کناره‌گیری کرد اما به کدام سو رفت؟ به سوی اسلام و تمدن اسلامی روی آورد و از تمدن اسلامی و آموزه‌های وحیانی و متعالی آن الهام گرفت و فرهنگ منحط خود را بازسازی کرد و تمدن جدیدی را به وجود آورد. اما متاسفانه مسلمانان از فرهنگ و تمدن اسلامی خود دور شدند و همین عامل موجب عقب‌ماندگی آنها نسبت به تمدن غربی گردید!
چگونگی الهام‌گیری تمدن اروپایی از اسلام
یکی از مهم‌ترین علل شکوفایی تمدن اروپایی، انشعاب گروهی از مسیحیان نواندیش و تجدیدنظرخواه به نام پروتستان‌ها می‌باشد. این گروه را در میان اهل مذهب مسیحیان، نظیر شیعیان در میان اهل اسلام می‌دانند، با این تفاوت که اینها هزار و پانصد سال بعد از مسیح(ع) آمدند ولی تشیع از زمان بعثت پیامبر(ص) بوده است. پروتستان‌ها به لحاظ کمی هنوز عددشان به عدد کاتولیک‌ها نمی‌رسد. اما با تجدیدنظر در آموزه‌های سنتی کاتولیک‌ها، اصلاحات اساسی در دین مسیح با الهام از فرهنگ و تمدن اسلامی به وجود آوردند که همین اصلاحات و رویکردهای جدید به اعتقاد اکثر صاحب‌نظران غربی مانند ماکس وبر موجبات رشد و توسعه کشورهای اروپایی را فراهم آورد.
اهم اصلاحاتی که از اسلام گرفته شد
1- برداشتن فاصله و واسطه میان انسان و خدا
پروتستان‌ها گفتند از این به بعد دیگر نیازی به واسطه کشیشان و کلیسا برای برقراری ارتباط با خدا نیست و هرکسی می‌تواند با خدا راز و نیاز کند و او را پرستش نماید. جمله کلیدی آنها این بود: ای انسان! برای تماس گرفتن با خدا احتیاج به واسطه نداری! و این همان ترجمه آیه شریفه قرآن است که می‌فرماید: (ای پیامبر!) هرگاه بندگانم درباره من از تو سوال می‌کنند (در جواب آنها بگو!) من نزدیکم و دعای دعاکننده را قبول می‌کنم (به شرط آنکه آنان نیز) فرمان مرا بپذیرند (و از من اطاعت کنند) و به من ایمان داشته باشند، تا اینکه به راه حق هدایت یابند.(بقره - 186)
2- برای عقل در حریم دین، حق و جایگاه مستقل قائل شدن
پروتستان‌ها برای عقل در حریم دین حق قائل شدند و گفتند: آن مسائلی از مسائل دینی و اصول دینی که ضدعقل است، طرد کردنی است و باید آنها را به دور افکند. و این نکته دقیقا الهام گرفته شده از قرآن است که بسیار بر عقلانیت و تعقل تاکید می‌ورزد و عقل را یکی از منابع چهارگانه استنباط احکام الهی می‌داند و در قرآن می‌فرماید: اگر کسی از سرمایه فکر و عقل خود بهره نگیرد، خداوند (در دل آنها) رجس و پلیدی قرار می‌دهد (در نتیجه از هدایت الهی محروم خواهد شد).(یونس - 100)
3- احترام به عمل و سختکوشی و بهبودی معاش
پروتستان‌ها عمل و سختکوشی و تلاش برای بهبودی امر معاش و زندگی را عبادت می‌دانند و هرگونه سستی و تنبلی و بار روی دوش دیگران گذاشتن را گناه و نافرمانی در برابر خدا به حساب می‌آورند. و این همان اصل قرآنی است که می‌فرماید: «و ان لیس للانسان الا ما سعی» اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست(النجم - 39) و همان سخن پیامبر(ص) که فرمود: «الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله» کسی که در راه اداره عائله خودش زحمت می‌کشد، مثل مجاهد در راه خدا است(وسائل‌الشیعه، ج12، ص43) و روایتی دیگر که می‌فرماید: «ملعون من القی کله علی الناس» از رحمت خدا به دور است آن کسی که سنگینی بار زندگی خودش را به دوش دیگران می‌اندازد(همان، ص188) بنابراین مسیحیان پروتستان هر سه اصل را مستقیماً از اسلام گرفتند (البته بعد از جنگ‌های صلیبی و آشنا شدن با تمدن اسلام و ارزش‌های اسلامی).